روزی مجنون از روی
سجاده شخصی عبور کرد،
مرد نماز را شکست و گفت؛
مردک، در حال راز و نیاز با خدا بودم،
برای چه این رشته را بریدی ؟!
مجنون لبخندی زد و گفت؛
عاشق بنده ای بودم و تو را ندیدم
تو عاشق خدایت بودی،
چطور مرا دیدی...؟!
@Loveyoub
پشت زیباترین لبخند :
بیشترین راز ها نهفته است.
زیباترین چشم. بیشترین اشک هارا ریخته است
و مهربانترین قلب, بیشترین دردهارا کشیده است.
@Loveyoub
خانمی از شوهرش میپرسه: بجز من
چند خانم دیگه در زندگیت وجود داره
شوهر میگه: اوووه به اندازه موهای سرم
خانم گریه کنان میره اتاقش
بعد از چند لحظه، خنده کنان میاد بیرون
رو به شوهرش میگه:
ای کچل مسخره ام میکنی
@Loveyoub
چقدر گذشتیم ، بخشیدیم ، نادیده گرفتیم ، چقدر گفتیم حالا یه اشتباهی کرد سخت نگیر ، چقدر گاهی کوچیک شدیم.
چقدر گاهی مهربون بودیم ؛ همه این کارو کردیم تا نگهشون داریم که بعدا شرمنده دلمون نشیم ،
ولی همه جوره شرمنده عقلمون شدیم.
@Loveyoub
Khosham Miad - Hamid Hiraad.mp3
6.78M
@Loveyoub
💜
آدمهای راستگو:
خیلی زود عاشق میشن؛
خیلی راحت احساساتشونو بروز میدن؛
خیلی راحت بهت میگن دوست دارن؛
خیلی دیر تنهات میذارن؛
اما وقتی زخمی بشن؛
ساکت میشن؛
چیزی نمیگن؛
خیلی راحت میرن
و دیگه بر نمیگردن...@Loveyoub
#دلنوشته
دوستی هایتان را به عشق نرسانید
به جایی که سلام دادنش، سَر حالتان بیاورد و قربان صدقه های بی منظورش، خاص شود برایتان.
به جایی که عقربه ها وقتی کنارش هستید، برای گذشتن عجله داشته باشند و قهوه ها تلخ به نظرت نیایند.
دوستی هایتان را به جایی که یک روز حرف نزدن با او، خُلقِتان را تنگ میکند و احوال پرسی نکردنش، حالِ خوبتان را بَد میکند، نرسانید.
دوست که بمانید ، لااقل کنارِ خودتان داریدش. قدِ یک تبریکِ تولد، قدِ یک گپ و چایِ عصرانه، قدِ یک شب بخیر گفتن و عزیزم شنیدن از زبانش، قدِ نعمتِ بودنش ...
به عشق که برسانیدش، در حسرتِ دوباره شنیدنِ اسمتان از زبانش هم میمانید،
بقیه چیز ها که دیگر هیچ ...
•┈••✾🍂♥️🍂✾••┈•
@Loveyoub