از امام صادق(علیه سلام) پرسیدند:
که چرا کسانی که در آخر الزمان زندگی میکنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند:
به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است
نمازصبح خواب نمونیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَتُمْسی،
سلام بر تو زمانی که صبح و شام می کنی
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
شب همگی خوش ودرپناه حق
🌺🍂🌸🍂🌸✨
🌼🌾🍀🍃🌸✨
هنگام اذان است 🌷
لحظه اجابت دعاست🌷
خدایا ظهور حجتت را برسان 🌷
خدایا قلب مقدسش از ما راضی وخشنود بگردان 🌷
خدایا موانع ظهورش برطرف بگردان 🌷
خدایا عاقبت همه مارو ختم به خیر بگردان 🌷
خدایا ما را آنی وکمتر از آنی به خودمان وامگذار🌷
خدایا تا مارو نبخشیدی از این دنیا نبر🌷
الهی آمین بحق حضرت زینب(س)🌷
🍃🌸🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد
وَعَجِّل فَرَجَهُم وأهْلِك أَعدَائَهُـم أجمَعین🌹🌸🍃
حی علی الصلاة
🌻الله اکبر 🌼
🌻الله اکبر🌼
🌻 الله اکبر🌼
🌻 الله اکبر🌼
🌻اشهد ان لا اله الا الله🌼
🌻اشهد ان لا اله الا الله🌼
🌻اشهد ان محمدا رسول الله🌼
🌻اشهد ان محمدا رسول الله🌼
🌻اشهد ان علیا ولی الله🌼
🌻اشهد ان علیا ولی الله🌼
🌻حی علی الصلاه🌼
🌻حی علی الصلاه🌼
🌻حی علی الفلاح🌼
🌻حی علی الفلاح🌼
🌻حی علی خیر العمل🌼
🌻حی علی خیر العمل🌼
🌻الله اکبر 🌼
🌻الله اکبر🌼
🌻لا اله الا الله 🌼
🌻لا اله الا الله🌼
📢دعا برای بیماران فراموش نشود📢
🌻اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اعْدائَهُم اجمعین🌻
🔆أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء🔆
🙏🙏🙏
🌼خدایا🙏
🌸گوشه چشمی از تو کافیست
🌼تا هر رنجی به رحمت...
🌸هر غصه ای به شادی...
🌼هر بیماری به سلامتی...
🌸هر گرفتاری به اسایش وآسانی...
🌼هر فراقی به وصل...
🌸هر قهری به آشتی...
🌼هر زشتی به زیبایی...
🌸هر تاریکی به نور...
🌼هر ناممکنی به معجزه تبدیل شود!
🌸پروردگارا تمام وجود وهستیمان
🌼راآرزوهایمان را غرق محبت
🌸و نگاه معجزه گرت بفرما...🙏
⚘بنام خداوند بخشنده مهربان⚘
چونکه صبح آمد وچشمم باز شد
خلقـتم با خالقم همـراز شد
غرق رحمت میشود آنروز که
صبحش با نام "تو" آغـاز شد
🌺🍃 روزتون به زیبایی نام خدا
صبحتون بخیر و یاد خدا 🌺🍃
@Patoghedoostanh
🌹
🔷نسل جدید
💎معلم ادبیاتي میگفت:
این روزها بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام.
سالها ی پیش وقتی به درس لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف میکردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری میشد
یا به مرگ سهراب که میرسیدم همیشه اندوه وصف نشدنی را در چهره ی دانش آموزانم میدیدم .
همیشه قبل از عید اگر برای فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب میکردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم....
و امسال وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد...
وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد چه احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این اتفاق نیفتد و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و حماقت هم نسبت داده شدند.....
وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از جنون مجنون از فراق لیلی گفتم
یکی پرسید لیلی خیلی قشنگ بود؟
گفتم از دیده ی مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت.
این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از اول دیوانه بوده عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک دختر زشت شده،
تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته.....
خلاصه گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این نسل جدید چه درسی داد که به تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند....
ماندم که این نسل کجا می خواهند صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند....
نسلی که از جان گذشتن در راه عشق برایشان نامفهوم،
کمک به همنوع برایشان بی اهمیت،
مرگ پسر به دست پدر از نوع حماقت است....
امروز به این نتیجه رسیدم که باید پدر مادر های جوان که بچه های کوچک دارند از همین الان جایی در خانه سالمندان برای خودشان رزرو کنند.
این نسل تنها آباد کننده خانه سالمندان خواهند بود و بس.
#اللّهُمَّاجْعَلْعَواقِبَامُورِناخَیْراً
@Patoghedoostanh
✅داستان تربیتی واقعی
✍معلّم از دانشآموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگهای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچکس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّهها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّهها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار میکرد و از بچّهها میخواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" مینامیدند، نیست و تمام تلاش خود را میکرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند.
💥آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاسهای بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است.
📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی
🐢🐢🐢🐢🐢🐢🐢🐢🐢🐢🐢
انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند
دستت را می گیرند و به تو در بهتر شدنت کمک می کنند. به تو احساس ارزشمند بودن می دهند
نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بد شانس بودن را به او منتقل می کنند.
🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷
شاعر ، فقط از درد نگو درد زیاد است
درد متراکم شده در مرد زیاد است
در هیچ کجای غزلت شکوه نیاور
از عشق بگو ، آدم دلسرد زیاد است
فرق سره از ناسره سخت است دراین شهر
در گله ی چوپان سگ ولگرد زیاد است
دشوار شده راه رسیدن به حقیقت
عابر که دراین راه کم آورد زیاد است
با هر کس و ناکس منشین دست نگهدار
با ما بنشین آدم توزرد زیاد است
#مرتضی_احمدی_سراوانی
🆔