‌ﻣﯿﺎﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯽ ﭘﯿچد ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ.. ﺑﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﺁﺗﺶ ﻏﻢ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ.. ﭼﻨﺎﻥ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﺯﺧﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﺮﯾﺰﺩ ﻏﻢ.. ﻣﻨﻢ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻨﻢ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ.. ﭼﻪ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ ﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺍﻧﺪﻭﻫﻢ.. ﺳﺮﻡ ماﻭﺍﯼ ﺳﻮﺩﺍﻫﺎ ، ﺩﻟﻢ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ.. ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ به خواب ﺧﻮﺵ ﻓ ﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ.. ﻣﯿﺎﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﺐ ﺷﺪﻡ ﻫﻤﭙﺎﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ.. ﺷﺒﯽ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺎ ﯾﺎﺩﺕ ﻧﻬﺎﻧﯽ ﺍﺷﮏ ﺑﺎﺭﯾﺪﻡ.. ﺻﻔﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕی 🍃💐🍃

محبت اگر گل است برایت باغ میفرستم محبت اگر اشڪ است برایت دریا میفـرستـم محبت اگرعشق است برایت قلب میفرستم محبت اگر حقیقت است بــرایت جـان میفرستم ❤️

ﻫﻮﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﯿﺞ ﺷﻮﻡ ﺍﺯ ﺗــﻮ … ﭼﻨﺎﻥ ﻣﺴﺖ ﺷﻮﯼ ﺍﺯ ﻣـﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﺳﺮﮔﯿﺠﻪ ﺑﮕﯿﺮﺩ … ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ” ﻣـﺎ” ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ

مجریان دوران کودکی🥺💞 چه دورانی داشتیم با این عزیزان، ما کوچیک بودیم اونا بزرگ، الان ما بزرگ شدیم و اونا پیر و سالخورده، اما همیشه چهره ی و جوونی و شادابیشون تو ذهنمون مونده😍

‏اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است!  دنیا برای از تو سرودن مرا کم است... محمدعلی_بهمنی ❤️🍂☕️❤️

. تو پناه منی عشقم وقتی همه از من رو برگردوندن وقتی خسته و بی حوصله‌ام وقتی تنهایی دور دنیامو گرفته وقتی از روزام خسته شدم وقتی شکست خوردم . . . وقتی مثل ‌بچه ها خطا میکنم و وقتی از خودمم فراریم ، تو پناه منی. :) ⁦❤️⁩🍂☕️❤️

. این دِل میرَوَد ، جان میدَهَد ضَعف میکُنَد جانـــا بَرایِ خَنده‌اَت ! صبح بخیر جانان من 🤍🖇 ⁦❤️⁩ | @del_barane ღ 👈🏻 بیا ت #دلبرانه #عاشقانه #تکست

‌حرف بزن صدایت را دوست دارم در اغوشم بگیر و در گوشم از ماندن بگو از دوستت دارم هایی که از شنیدنش دلم بریزد ⁦❤️⁩🍂☕️❤️

برایت بستری گسترده ام از یاس و بابونه پر از نقش و نگارِ پنجِ وارونه دو پلکِ پنجره پایین برویِ آن کشیده پرده یِ توری که تا وقتِ سحر، خیره نماند ماه، بر رویت نچیند تا گُلی از باغِ گیسویت نبوسد تا ستاره دزدکی گلبرگِ شب بویت سرت بر بالشِ نرمِ حریرِ ململی بگذار برویِ هم دو مژگانِ بلندِ مخملی بگذار فدایِ خستگی هایت به قربانِ تو و پربستگی هایت یکی یکدانه یِ دیرین! ببینی خاب هایِ چون عسل، شیرین پر از نُت هایِ شیدایی برایت مینوازم باز، موسیقیِ لالایی عزیزِ مهربان من! شبت زیبا و رویایی #شهراد_میدری ❤️🍂☕️❤️

تو کاري ميكني قلب من به عنوان یک آدم صحیح و سالم و عاقل و بالغ به طرز وحشتناكي بتپه جوری که هیچوقت حسش نکرده بودم برسیم به نقطه اوج دوم چشمات. همونجا که آغاز و پایان دنیا داخلش خلاصه میشه همونجا که میتونم چادرمو باز کنم، زیرانداز بزارم بشینم و تا ابد به افق چشمات خیره بشم.♥️ ❤️🍂☕️❤️