#صبحیزیبا ☀️
امـروز را با یڪ دیـد مثبـت➕ و
سخنانانرژیبخششروعکنیم
به خودمـان بگوییـم؛🗣
امروز بهترینروز استتا بهترین
شـود👌زیـرا ڪائنـات بازتـاب
اندیشه و گفتـار مـاست
#سلام
#صبحتون_بخیر 🌤
@Loveyoub
🍁
لحظهها ، تنها پرندگان مهاجرے هستند
ڪه هرگـز به لانه بر نمےگـردند هـرگز !
قـدر لحـظات رو بدونیـم☺️
@Loveyoub
تو انقدر درونت پر نوره که گیاهها در راستای تو رشد میکنن 🌱✨
🌺🌺🌺@Loveyoub
من و تو شدیم مثل دو خط موازی، آرزو میکنم که حداقل تو بینهایت مال هم باشیم؛
پول عزیزم.😢❤️
چیه فکر کردین جمله عاشقانس؟
بابا تو این گرونی عشق کیلو چند؟🤣
🌺🌺🌺@Loveyoub
بزرگترین مصیبت برای انسان
نا امیدیست!
تونلها به ما میآموزند
که حتی درون سنگها هم
راهی برای عبور هست
پس به بن بست که رسیدی بگو:
حتما راهی وجود دارد....
🌺🌺🌺@Loveyoub
کاش همه ی زنها مردی را داشتند که عاشقشان بود..
مردی که حرفهایشان را می فهمید..
ظرافتشان را به جان می خرید..
و روزانه چند وعده.. از زیبایی و خاص بودنشان تعریف میکرد...
و کاش مردها؛
زنی را کنارشان داشتند که عاشقش بودند.. که به آنها تکیه می کرد.. و قبولشان می داشت..
آن وقت جهانمان پر می شد از زنانی که پیر نمی شدند ، مردانی که سیگار نمی کشیدند و کودکانی که انسانهای سالمی می شدند...🦋
@Loveyoub
🌹🍃
تقدیم به همه بانوان
زنی را می شناسم من 🌹
که در یک گوشه ی خانه
میان شستن و پختن
درون آشپزخانه
سرود عشق می خواند
نگاهش ساده و تنهاست
صدایش خسته و محزون
امیدش در ته فرداست
زنی هم زیر لب گوید🌹
گریزانم از این خانه
ولی از خود چنین پرسد:
چه کس موهای طفلم را
پس از من می زند شانه؟
زنی با تار تنهایی🌹
لباس تور می بافد
زنی در کنج تاریکی
نماز نور می خواند
زنی خو کرده با زنجیر🌹
زنی مانوس با زندان
تمام سهم او اینست
نگاه سرد زندانبان
زنی را می شناسم من🌹
که می میرد ز یک تحقیر
ولی آواز می خواند
که این است بازی تقدیر
زنی با فقر می سازد🌹
زنی با اشک می خوابد
زنی با حسرت و حیرت
گناهش را نمی داند
زنی واریس پایش را🌹
زنی درد نهانش را
ز مردم می کند مخفی
که یک باره نگویندش
چه بد بختی ، چه بد بختی
زنی را می شناسم من🌹
که شعرش بوی غم دارد
ولی می خندد و گوید
که دنیا پیچ و خم دارد ...
@Loveyoub
بهت گفته بودم:«چشمات وقتی میخندی بوی پرتقال میدن و صدای خندهات شبیه صدای سوختن هیزم وسط یه زمستون یخبندونه..؟!»
پس لطفا همیشه بخند
🌺🌺🌺@Loveyoub