eitaa logo
❤️تو رو دوست دارم❤️
33.8هزار دنبال‌کننده
90.5هزار عکس
78.8هزار ویدیو
126 فایل
کانال عاشقانه تورو دوست دارم کانالی پر از کلیپ ویدیو و پستهای خاص و زیبای عاشقانه دلنوشت و شعر جملات ناب و اهنگهای گلچین و بیو تکست عاشقانه و پروف خاص بهترین کانال عاشقانه در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
دستش رو بگیر! ‌ دستش رو بگیر! حتی اگه دیدی داره میره خودش رو غرق‌کنه!... خدایی در این نزدیکی‌ست!... ‌ 🔸 امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: دوست، کسى‌ست که از ظلم و تجاوزگرى باز دارد و بر انجام خوبى و نیکى یارى‌کند. ‌ غرر الحکم و دررالکلم ص415 ح9477 🔸(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ....) [حجرات 10] @Patoghedoostanh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام عصرتون بخیر وعصرتون معطر به بوی مهربانی دلتون غرق عشق و محبت، لبتون خندان زندگیتون مملو از آرامش دقیقه‌هاتون بی‌نظیر و لحظاتتون شیرین و ناب روز خوبی داشته باشید🍃🌸🍃 @Patoghedoostanh
چقدر دلپذیر است وقتی در مقابل کسی که میخواهد تو را عصبانی کند ساکت و آرام باقی بمانی ...!! @Patoghedoostanh
چطوری ماندگاری بوی عطری که میزنیم رو بالا ببریم ؟ 🤔 👈 کافیه روی نبضتون کمی وازلین بزنید بعد عطر بزنید روش ، ماندگاری بو به شدت افزایش می یابد @Patoghedoostanh
✨ آرامش یعنی عصرِ جمعه از کابوس بپرم ببینم... نشسته‌ای و موهایت را می‌بافی ! @Patoghedoostanh
👇 وقتی کسی مرا ناراحت می‌کند یا به چالش می‌کشد ,از خود میپرسم این فرستاده شده تا چه درس مهمی را به من یاد بدهد ؟ در این لحظه فاقد کدام ویژگی شخصیتی و روانی هستم که باعث شده متحمل درد و رنج شوم ؟ انسان‌های کند ذهن و کم هوش به شما صبر و بردباری می آموزند انسان‌های عصبانی ، آرامش و خونسردی را می اموزند انسان‌های تحقیرگر ، عزت نفس و احترام را به شما می اموزند انسان‌های بی احساس ، عشق بی قید و شرط را می اموزند انسان‌های لجباز، انعطاف را به شما می آموزند... @Patoghedoostanh
🌸 هر وقت جایی را ترک می‌کنم، انگار بخشی از وجودم را جا گذاشته‌ام. چه مثل مارکوپولو دنیا را بگردیم، چه از گهواره تا گور توی خانه بمانیم، فرقی نمی‌کند؛ برای همه‌ی ما؛ زندگی، رشته‌ای از تولدها و مرگ‌هاست. آغازها و پایان ها. برای تولد لحظه‌ای باید لحظه‌ای پیش از آن بمیرد. همان طور که برای زایش "من" جدید، من کهنه باید پژمرده و خشک شود. 👤 الیف شافاک @Patoghedoostanh
زندگی خیلی کوتاه است قوانین را کنار بگذار بدی ها را ببخش آهسته و طولانی ببوس یک عاشقِ واقعی باش تا میتوانی بخند و هیچ وقت از چیزی که بر روی لبانت خنده نشانده پشیمان نشو .. @Patoghedoostanh
دهانی تمیز و دندان‌هایی درخشان با روغن هسته انار👇 پلاک دندان می‌تواند مشکلات زیادی از جمله آلودگی باکتریایی، دندان درد و مشکلات ریشه دندان را به وجود آورد. این مشکلات با روغن هسته انار به راحتی برطرف می‌شوند. این روغن برای رفع دندان درد بسیار مفید است. مقداری از این روغن را روی پنبه گذاشته و بر ناحیه درد قرار دهید. به علاوه، می‌توان این روغن را بر دندان‌ها نیز مالید چرا که به دلیل داشتن پلی‌فنول، تانن و برخی اسیدهای خاص، دهان را تمیز کرده و دندان‌ها را درخشان می‌کند. @Patoghedoostanh
🍃❤️🇮🇷ایران زیبا🇮🇷❤️🍃 🍃❤️استان لرستان ؛ شهردرود ؛ 🍃🌸روستای چمنار ؛ تنگه لیلی؛ 🍃🌸رودخونه ای با آبی بسیار زلال و چند نوع ماهی😍. لرستان زیبا 😍🌹🌹 @Patoghedoostanh
وقتی یکی حالش خوب نیست، تنهاش بذارید، ولی تنهاش نذارید @Patoghedoostanh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت بیستم: مقابل من نشسته بود ... سه ماه قبل از تولد دو سالگی زینب ... دومین دخترمون هم به دنیا اومد ... این بار هم علی نبود ... اما برعکس دفعه قبل... اصلا علی نیومد ... این بار هم گریه می کردم ... اما نه به خاطر بچه ای که دختر بود ... به خاطر علی که هیچ کسی از سرنوشت خبری نداشت ... تا یه ماهگی هیچ اسمی روش نگذاشتم ... کارم اشک بود و اشک ... مادر علی ازمون مراقبت می کرد ... من می زدم زیر گریه، اونم پا به پای من گریه می کرد ... زینب بابا هم با دلتنگی ها و بهانه گیری های کودکانه اش روی زخم دلم نمک می پاشید ... از طرفی، پدرم هیچ سراغی از ما نمی گرفت ... زبانی هم گفته بود از ارث محرومم کرده ... توی اون شرایط، جواب کنکور هم اومد ... تهران، پرستاری قبول شده بودم ... یه سال تمام از علی هیچ خبری نبود ... هر چند وقت یه بار، ساواکی ها مثل وحشی ها و قوم مغول، می ریختن توی خونه ... همه چیز رو بهم می ریختن ... خیلی از وسایل مون توی اون مدت شکست ... زینب با وحشت به من می چسبید و گریه می کرد ... چند بار، من رو هم با خودشون بردن ولی بعد از یکی دو روز، کتک خورده ولم می کردن ... روزهای سیاه و سخت ما می گذشت ... پدر علی سعی می کرد کمک خرج مون باشه ولی دست اونها هم تنگ بود ... درس می خوندم و خیاطی می کردم تا خرج زندگی رو در بیارم ... اما روزهای سخت تری انتظار ما رو می کشید ... ترم سوم دانشگاه ... سر کلاس نشسته بودم که یهو ساواکی ها ریختن تو ... دست ها و چشم هام رو بستن و من رو بردن ... اول فکر می کردم مثل دفعات قبله اما این بار فرق داشت ... چطور و از کجا؟ ... اما من هم لو رفته بودم ... چشم باز کردم دیدم توی اتاق بازجویی ساواکم ... روزگارم با طعم شکنجه شروع شد ... کتک خوردن با کابل، ساده ترین بلایی بود که سرم می اومد ... چند ماه که گذشت تازه فهمیدم اونها هیچ مدرکی علیه من ندارن ... به خاطر یه شک ساده، کارم به اتاق شکنجه ساواک کشیده بود ... اما حقیقت این بود ... همیشه می تونه بدتری هم وجود داشته باشه ... و بدترین قسمت زندگی من تا اون لحظه ... توی اون روز شوم شکل گرفت ... دوباره من رو کشون کشون به اتاق بازجویی بردن ... چشم که باز کردم ... علی جلوی من بود ... بعد از دو سال ... که نمی دونستم زنده است یا اونو کشتن ... زخمی و داغون ... جلوی من نشسته بود ... ادامه دارد...........🌸 @Patoghedoostanh
قسمت بیست و یکم: یا زهرا اول اصلا نشناختمش ... چشمش که بهم افتاد رنگش پرید... لب هاش می لرزید ... چشم هاش پر از اشک شده بود... اما من بی اختیار از خوشحالی گریه می کردم ... از خوشحالی زنده بودن علی ... فقط گریه می کردم ... اما این خوشحالی چندان طول نکشید ... اون لحظات و ثانیه های شیرین ... جاش رو به شوم ترین لحظه های زندگیم داد ... قبل از اینکه حتی بتونیم با هم صحبت کنیم ... شکنجه گرها اومدن تو ... من رو آورده بودن تا جلوی چشم های علی شکنجه کنن ... علی هیچ طور حاضر به همکاری نشده بود ... سرسخت و محکم استقامت کرده بود ... و این ترفند جدیدشون بود ... اونها، من رو جلوی چشم های علی شکنجه می کردن ... و اون ضجه می زد و فریاد می کشید ... صدای یازهرا گفتنش یه لحظه قطع نمی شد ... با تمام وجود، خودم رو کنترل می کردم ... می ترسیدم ... می ترسیدم حتی با گفتن یه آخ کوچیک ... دل علی بلرزه و حرف بزنه ... با چشم هام به علی التماس می کردم ... و ته دلم خدا خدا می گفتم ... نه برای خودم ... نه برای درد ... نه برای نجات مون ... به خدا التماس می کردم به علی کمک کنه ... التماس می کردم مبادا به حرف بیاد ... التماس می کردم که ... بوی گوشت سوخته بدن من ... کل اتاق رو پر کرده بود ... ادامه دارد......🌸 @Patoghedoostanh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفت قانون منطقی‌ 1_ با گذشته خود کنار بیائید تا حال شما را خراب نکند. 2_ آنچه دیگران در مورد شما فکر میکنند به شما ارتباطی‌ ندارد. 3_گذشت زمان تقریبا داروی هر دردی است؛ به زمان کمی‌ فرصت دهید. 4_ کسی‌ دلیل و مسئول خوشبختی‌ شما نیست؛ خودتان مسئولید. 5_ زندگی‌ خود را با دیگران مقایسه نکنید؛ ما هیچ خبر نداریم که زندگی‌ آنها برای چه و چگونه است. 6_ زیاد فکر نکنید؛ اشکالی ندارد که جواب بعضی‌ چیز‌ها را ندانیم. 7_ لبخند بزنید؛ شما مسئول حل تمام مشکلات دنیا نیستید. @Patoghedoostanh
علل را بدانید 🔺گرسنگی 🔺سرطان 🔺بیماری‌های گوارشی 🔺بیماری‌های کلیوی 🔺بیماری‌های عصبی "مانند زوال عقل" 🔺ایدز 🔺عوارض جانبی دارو ‌ @Patoghedoostanh
کلام پیامبر مهربانی ها (ص) (( انسان غالب و پیروز آن کسی است که بر نفس خویش غلبه کند. )) @Patoghedoostanh
00::00 رفقا تایم عاشقی با خدا❤️ 🦋 با توسل به امام زمان (عج) 🦋 دوازده مرتبه: استغفرالله ربی و اتوب الیه🙏 نگاهتو از من نگیر 🙏 @Patoghedoostanh