eitaa logo
[ اَلْلٰــهُمَ‌عَـجِـل‌‌لــِوَلیِکَ‌اَلْفَرَجْ ]
188 دنبال‌کننده
564 عکس
272 ویدیو
8 فایل
-باتوکل‌‌به‌خدا : ﷽ 'کانال‌مون وقف ظهور آقا جانِ؛ ان‌شاء‌الله جزء سربازان حضرت باشیم!' -محتوا: همه‌چی(: -یا علی حب شما شیره ی ایمان من است سیره و سنت تو معنی قرآن من است من گدایی ز گدایان تو هستم آقا خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است.. -کپی: حلالت مومن!
مشاهده در ایتا
دانلود
🎈| 🕊 -پیامبر خدا فرمودند : زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند . از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود . ♥️🌱》 ᴍᴀʜᴅɪ
[ اَلْلٰــهُمَ‌عَـجِـل‌‌لــِوَلیِکَ‌اَلْفَرَجْ ]
-♥️🦋-
ۜ -مادر♥️! تو جانانه جام بلای ما را نوشیدی و لباس رنج و محنت ما را پوشیدی.. اینک، حریر محبت فرزندانت را بپوش و شربت شهد عشق آنان را بنوش.. مادرم، در گرامیداشت روزت زیباترین ستاره سپاس را به پاس پاسداری بی کرانت از ما، بر آسمان پرمهرت می آویزیم..!💌
(: شب تون بخیࢪ باشہ، ان‌شاء‌الله سالم و سلامت باشید . . میخواستم یه مطلبی رو خدمت تون عرض کنم اونم اینکه بعضی از بزرگواران گفتند که داخل کانال رمان نذارین و یه سری دلایل.. میخواستم نظرتون رو بدونم که: ¹.رمان از کانال حذف بشه و دیگه رمانی گذاشته نشه. ².ادامه رمان داخل کانال پارتگذاری بشه. ³.یه کانال دیگه برای پارتگذاری رمان ها زده بشه. نظرات تون رو برامون بفرستید🌿☁️ https://harfeto.timefriend.net/16688690966088
🦋 *خاطره‌ای از شهید فریدون کریمی -تقریباً دو روز بود که هیچ آب و غذایی به من نرسیده بود، هر چی با کد و رمز اعلام می‌کردم فایده‌ای نداشت، ما تو خط بودیم، چند تا از دوستانم شهید شده بودند و مجروح، آتش جنگ دشمن هم خیلی سنگین بود، کسی اجازه تردد به خط را نداشت، الا در مواقع ضروری مثلاً برای بردن مجروح و انتقال مهمات، دیگر نتوانستم تحمل کنم و پشت بیسیم بی‌رمز و به زبان مازندرانی گفتم: از گشنگی و تشنگی بَمِردِمِه، کسی دَنیِه مِه وِسِه آذوقه بیاره؟ شهید غلام فضلی این دلاور و چشم و دیده‌بان باتجربه بهشهری با اینکه مشغله زیادی داشت از پشت بیسیم متوجه سن و سال کم من شد و با آن وضعیت برایم آب، بیسکوئیت و آبمیوه با کلی وسایل خوراکی آورد، از شدت صدای مهیب مهمات جنگی، متوجه اطرافم نشدم به خودم آمدم دیدم یکی مرا صدامی‌زند. یک جیپ جلوی سنگرم بود، وسایل را ریخت توی سنگرم، برنج را داد دستم و به شوخی به زبان مازندارنی گفت: بَییر، وِشنامِه وِشنامِه! اینم غذا، اَمه آبرو رِه بَوِردی. باورم نمی‌شد، وقتی جیپ را دیدم، تمام بدنه ماشین، سوراخ سوراخ شده بود، از چادر جیپ فقط تکه پارچه‌ای مانده بود، هر چی اصرار کردم صبر کن کمی خط آرام شود، بعد برو، قبول نکرد و برگشت و رفت سر پست. شهید غلام فضلی به‌علت جراحات جنگ و خیلی غریبانه و مظلومانه بعد از مدت کوتاهی بعد از جنگ به درجه والای شهادت نائل شد. یاد و خاطره شهید فضلی و همه دیده‌بانان لشکر ویژه ۲۵ کربلا و شهدای گرانقدر ادوات گرامی باد. 💌| ᴍᴀʜᴅɪ
یِک‌حُسین‌گُفتَم‌و‌َغَم‌هٰا‌هَمِہ‌اَزیٰادَم‌رَفت هَمہ‌دِلخوشۍمٰا‌زِجَھٰان‌اَست‌حُسیـن:)!
-امام علی عليه السلام: در اعمال نيكو شتاب كنيد و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى‌شود باز گرداند، آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى‌توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست. '🌸'
آقـای‌اباعبداللھ مـا‌خستہ‌ایم،ازدنیایی‌ڪہ‌هر‌چی‌ فراق‌داشت‌یڪ‌ج‌ـا‌نوشت‌پای ما . .🚶🏿‍♂💔!