eitaa logo
「 مَـرْدِ مِیـْدٰانْ 」
1.7هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
10.3هزار ویدیو
67 فایل
|بس‍ــم رب الشـهدا و الص‍ـدیقیـن| #گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است🍂¡ ٫وگرنه همه اجر‌ها در گمنامیست .. ! ادمین کانال: @Mohammadhossein_arab_f
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه‌خوانی‌خواهرت‌باتوست نوبت‌توست‌وقت‌تلقین‌است اما حسین جان♥️ روضه‌ها‌را‌بخوان‌بلند‌چون‌که گوشهایم‌هنوز‌سنگین‌است😭
حضرت‌ایوب‌ڪجایـےڪه‌ببینۍ یڪ‌زن‌ هفتادودولـب‌تـشنہ‌ۍبۍسردیده... -صلےالله‌علیڪ‌یاام‌المصائـب‌ یازینـب‌ڪبرۍ-
وقتی‌امروزباعمه‌جان؛زینب‌آه‌میکشی.... تمام‌آه‌کشیدنت‌رو‌ثواب‌وتسبیح‌مینویسند....
بگن‌بدترین‌قسمتِ‌روضہ‌کجاست!؟ میگم‌اونجایی‌کہ‌باغیرتمون‌بازۍمیکنن.. اونجایۍکہ‌ 💔
اونجایۍکہ‌میگن‌... حضرت‌زهرابودوسط‌ِچھل‌تانامحرم💔 اونجایۍکہ‌میگن‌ حضرت‌زینب‌بودومجلس‌نامحرم ..
اونجایۍکہ‌میگن‌ ازسرحضرت‌زینب‌ سلام‌الله‌علیھاکشیدن💔...
وقتۍشماواردِ‌کوفہ‌میشید... میترسیدنکنہ‌این‌مردم‌شماروبدزدن "💔 آخ‌! اینجا‌خیلے داره(((:
•••دلم گرفته ازروضه‌های‌مادربگیر تاغربت‌علی؏ وتنهایی‌حسن؏ وهرآنچه‌ازعاشوراشنیده ای زینب‌همه‌رادیـد...💔 باچشمان‌خودش....🥀
میدونستم آخر میایی و منو میبری پیش مادر - @Maddahionlin.mp3
2.97M
🥀میدونستم آخر میایی و منو میبری پیش مادر 🥀میدونی چقدرگریه کردم به یادت برادر 🎤حاج مهدی_رسولی ◾️وفات_حضرت زینب کبری (س) ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
وقتی‌عبدالله(همسرخانم‌زینب)‌سوال‌کرد؛؛؛ خانم،نشنیده‌بودم،دست‌به‌دیواربگیری‌راه‌بری؛دلیلش‌چیه!؟ خانم‌فرمود: عبدالله‌دست‌ازدلم‌بردار.... عبدالله‌اینقدرتومسیرکربلاتاشام؛ باتازیانه‌به‌سرم‌زدند‌اینقدر‌سیلی‌زدند😭 اگه‌می‌بینی‌چشمام‌دیگه‌کم‌میبینه....💔 اگه‌میبینی‌گوش‌هام‌سنگین‌شده....💔 بخاطر‌ضرب‌تازیانه‌ها‌‌ودستای‌سنگینشونه😭😭
خانم‌فرمود : عبدالله؛ نفسای‌آخرمه... حلالم‌کن‌؛بگو‌کنیزابسترم‌رو‌ببرندداخل‌حیاط‌زیرآفتاب‌پهن‌کنند.... کنیزااشاره‌کردن‌اقانه!!! عبدالله‌گفت:من‌نوکرزینبم.... ازاولم‌همین‌بوده؛شوهرچیه!؟ هرچی‌خانم‌بگه.... فقط‌گفت:چرا‌بی‌بی‌جان؟ فرمود:عبدالله‌تومیدونی‌؛من‌حسینیم‌رویادم‌نمیره💔 دیدم‌داداشم‌آروم‌پنچه‌هاش‌رو‌خاک‌میکشه😭 منم‌باید‌‌مثل‌داداشم‌زیرآفتاب‌جون‌بدم 💔
کسی‌جرأت‌نداره؛نزدیک‌خانم‌بشه.... زیر‌آفتاب‌شیئی‌روروی‌سینه‌قرارداده.... مثل‌جونش‌ازخودش‌جدانمیکنه....💔 همچین‌که‌دست‌بیجونش‌افتاد؛ عبدالله‌جلواومد؛دیدن‌پیراهن‌خون‌آلود‌ حسین(ع)رو‌روی‌سینه‌گرفته😭💔