❤️یا علی گفتیم و عشق آغاز شد❤️
🌸رمان عشق با طعم سادگی🌸
#پارت_31
_چی می خوای بگی؟
عطیه نگاه پر از غمش رو به من دوخت_یادت باشه هیچ وقت از مامانم نپرسی چرا این قدر کم
نفیسه و امیر محمد رو میبینی نگو چه قدر دلت برای امیر سام تنگه!
_داری گیجم می کنی عطیه... درست حرف بزن!
_امیر محمد از شغل بابا هم خجالت میکشه نه اینکه خودش به هر حال نفیسه خانومشه!
ناباور خندیدم_چرا دیگه شغل عمو ؟باور نمی کنم؟
عطیه پوفی کرد_بی خیال محیا هر وقت یادم میاد بابا کلی توی اون تعمیرگاه اجاره ای سختی
کشید تا پول بفرسته برای امیرمحمدی که تهران درس می خوند؛ کلی حرص می خورم... بابا به
خاطر امیر محمد سخت کار کردو آخر دیسک کمر گرفت و طفلکی امیرعلی قید درس خوندش رو
زدو با انصراف از دانشگاه شد دست کمک بابا ... حاال شغل بابا و دستهای سیاهش شده
آبروبری!... کالس نداره برای داداش مهندسمون که بابا به خاطرش این همه سختی کشید تا
برسه به اینجا و بشه مهندس!... تازه نفیسه به امیرعلی هم طعنه میزنه و این طعنه ها مستقیم
میشینه توی قلب مامان و من !
انگار یکی خط خطی می کرد ذهن و قلبم رو گلوم فشرده میشد _نمیدونستم!
لبخند دردناکی جا خوش کرد روی صورتش_نمیشه همه جا گفت محیا... نمیشه همه جا و جلوی
همه داد زد پسری که با زحمت بزرگش کردی خجالت میکشه حاال کنارت بمونه عوض افتخار
کردن و دست بوسی! گاهی باید آبروداری کرد !
پوفی کردم چه قدر سخت بود باور این حرفها!
عطیه_علی هم پسر بزرگ عمو اکبره و استاد دانشگاه یا عالیه دختر عموم یک مخ کامپیوتره
ومهندس یک شرکت بزرگ ولی همچین با افتخار از زحمتهای عمو و زن عمو حرف میزنن که آدم
کیف میکنه... ولی داداش ما به جای اونا هم از کار باباش خجالت میکشه هم قید عموش رو زده!
احساس خفگی میکردم شال سبزرنگم رو از سرم کشیدم و موهای کوتاهم رو بهم ریختم
...هروقت کالفه بودم و عصبی این عادتم بود!
_باز خل شدی تو ول کن اون موهای بدبخت رو کچل میشی اونوقت شوهرت از چشم من میبینه!
#رفیقخدایـــــــۍ
رِفیق اونیھ ڪھ
هَمھ جـورھ مواظبتھ
مواظبـھ راھُ اِشتبـاه نَـرۍ
مواظبـھ سقوط نَڪُني
مواظبـھ نَلـرزي..؛
رفیـق اونیھ ڪھ
هَمـھ جـورھ میخـواد
ٺـو از خــدا دور نَـشي(:
شبتون حسینی
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
•السَّلامُ عَلَی الْمُعذَّبِ فی قَعر السُّجُون
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
◾️سلام بر تو ای هفتمین فروغ امامت!
◾️سلام بر تو ای وارث شهادت!
◾️سلام بر تو ای قبله نیازمندان!
◾️سلام بر تو ای آزادترین اسیر و ای آزاده ترین زندانی!
◾️شهادت غریبانه ی امام موسی کاظم(ع) بر عموم مسلمین تسلیت باد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
مداحی آنلاین - مصائب امام موسی کاظم - شهید مطهری.mp3
2.14M
♨️مصائب امام موسی کاظم(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤استاد #شهید_مطهری
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
مداحی آنلاین - از تو نمانده غیر از عبایی در کنج زندان - میثم مطیعی.mp3
8.6M
🔳 #شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)
🌴از تو نمانده غیر از عبایی در کنج زندان
🌴وای از تن نحیف و امان از این چشم گریان
🎤 #میثم_مطیعی
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
#کلام_شهید
برای شهادت و برای رفتن تلاش نکنید برای رضای خدا ڪار ڪنید بگویید : خداونـدا نه برای بهشت و نه برای شهـادت ، اگر تو ما را در جهنمت بیندازی فـقط از مـا راضی باشی برای مـا کافـی است.
#شهید_علی_چیت_سازیان
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
مداحی آنلاین - اخلاق خوب امام کاظم - استاد رفیعی.mp3
3.36M
🏴 #شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)
♨️اخلاق خوب امام کاظم(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
باز در کارم گره افتاد و مادر گفت که حل مشکل روضه موسی بن جعفر میشود
#شهادت_امام_کاظم
#يا_باب_الحوائج
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
#پای_درس_دل 🍃
زندگی؛ معمولا ما را از #خدا
دور میکند...!😢
چون ما نمیتوانیم آنچنان که باید ،بھ سویِ خدا حرکت کنیم...!🚶🏻♂
ولی...؛
مناجات با خدا و مرورِ همه غمها و آرزوها ؛
در گفتگو با حضرتپروردگار...💛
انسان را در جایی کھ باید باشد قرار میدهد!
#خلوتکردنباخدا...؛😇
تمامِ آسیب های انسان را جبران میکند.
-استادپناهیان☁️
+باخدا♥️حرفبزنیم :)
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
<🕊🦋>
#شـهیـدانہ
#شهید شدن دل مےخواهد...
دلے ڪـه آنقــدࢪ قوے باشد
و بتوانـدبࢪیده شود
از همه تعلقات؛
دلے ڪـه آࢪام،لـه شود زیࢪ پایـت؛
و #شهدا "دلداࢪ بـےدل" بودند ...
4_5940586141471212093.mp3
4.03M
📢حـاج مـــهدی رســولی
🌹غریبونه تنهای تنها...
🔲 شهادت امام موسی کاظم (ع)
•°
آن عشق کھ در پرده بمـٰاند به چه ارزد؟!
عشق استو همین لذَت اظهار ودگر هیچ :))
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
❤️یا علی گفتیم و عشق آغاز شد❤️
🌸رمان عشق با طعم سادگی🌸
#پارت_32
_چی می خوای بگی؟
عطیه نگاه پر از غمش رو به من دوخت_یادت باشه هیچ وقت از مامانم نپرسی چرا این قدر کم
نفیسه و امیر محمد رو میبینی نگو چه قدر دلت برای امیر سام تنگه!
_داری گیجم می کنی عطیه... درست حرف بزن!
_امیر محمد از شغل بابا هم خجالت میکشه نه اینکه خودش به هر حال نفیسه خانومشه!
ناباور خندیدم_چرا دیگه شغل عمو ؟باور نمی کنم؟
عطیه پوفی کرد_بی خیال محیا هر وقت یادم میاد بابا کلی توی اون تعمیرگاه اجاره ای سختی
کشید تا پول بفرسته برای امیرمحمدی که تهران درس می خوند؛ کلی حرص می خورم... بابا به
خاطر امیر محمد سخت کار کردو آخر دیسک کمر گرفت و طفلکی امیرعلی قید درس خوندش رو
زدو با انصراف از دانشگاه شد دست کمک بابا ... حاال شغل بابا و دستهای سیاهش شده
آبروبری!... کالس نداره برای داداش مهندسمون که بابا به خاطرش این همه سختی کشید تا
برسه به اینجا و بشه مهندس!... تازه نفیسه به امیرعلی هم طعنه میزنه و این طعنه ها مستقیم
میشینه توی قلب مامان و من !
انگار یکی خط خطی می کرد ذهن و قلبم رو گلوم فشرده میشد _نمیدونستم!
لبخند دردناکی جا خوش کرد روی صورتش_نمیشه همه جا گفت محیا... نمیشه همه جا و جلوی
همه داد زد پسری که با زحمت بزرگش کردی خجالت میکشه حاال کنارت بمونه عوض افتخار
کردن و دست بوسی! گاهی باید آبروداری کرد !
پوفی کردم چه قدر سخت بود باور این حرفها!
عطیه_علی هم پسر بزرگ عمو اکبره و استاد دانشگاه یا عالیه دختر عموم یک مخ کامپیوتره
ومهندس یک شرکت بزرگ ولی همچین با افتخار از زحمتهای عمو و زن عمو حرف میزنن که آدم
کیف میکنه... ولی داداش ما به جای اونا هم از کار باباش خجالت میکشه هم قید عموش رو زده!
احساس خفگی میکردم شال سبزرنگم رو از سرم کشیدم و موهای کوتاهم رو بهم ریختم
...هروقت کالفه بودم و عصبی این عادتم بود!
_باز خل شدی تو ول کن اون موهای بدبخت رو کچل میشی اونوقت شوهرت از چشم من میبینه!
❤️یا علی گفتیم و عشق آغاز شد❤️
🌸رمان عشق با طعم سادگی🌸
#پارت_33
ومیرعلی رو داشت وقلبم رو گرم کرده بود... ولی وای از ذهنی که بی هوا براش چیزی رو یادآوری
میکنه یعنی امیرعلی با این دستهاش مرده شسته بود؟!!!!
لرزش خفیف تنم رو حس کردم
_نخود نذری می خوری؟
تکون سختی خوردم و به خودم اومدم و به امیر علی که از هول کردنم تعجب کرده بود نگاه کردم
گیج نگاهش می کردم که اینبار دستش رو که صاف بود و پر از نخود نذری باال آوردو جلو صورتم
_چی شد می خوری؟
ضربان قلبم تحلیل می رفت و نگاهم ثابت شده بود روی سفیدی پوست دستش و نفهمیدم
چطوری زبونم چرخیدو گفتم: نگفته بودی میری کمک عمو اکبرت!
نگاه بهت زده اش چشمهام رو نشونه رفت ...خیره شد توی چشمهام و باز من کم آوردم ونگاهم
رو دوختم به دستهام که باز از هیجان این نزدیکی و نگاه بدون اخم امیرعلی؛ همدیگه رو بغل کرده
بودن و رنگشون به سفیدی میزد!
_کی بهت گفت؟
صداش ناراحت بودو گرفته و من سربه زیر گفتم:عطیه ...کاش خودت بهم میگفتی
پوزخندی زد_اون روز مهلت ندادی زود از پذیرایی خونتون فرار کردی وگرنه میگفتم که حاال
مجبور نباشی مردد باشی!!!
چشمهای بیش از حد باز شدم رو به صورت درهمش دوختم... نمیدونم ازحرفم چی برداشت کرد
که طعنه میزد_حاال کی گفته من مرددم فقط دوست داشتم خودت بهم بگی همین
پوزخند پررنگ تری زدو دستش از جلوی صورتم جمع شدنمی فهمیدم دلخوریش رو... ولی من
می خواستم از بین ببرم تردیدی رو که روی قلبم سایه انداخته بود!
_ فکر کنم اونا رو تعارف کردی به من!
نگاهش گیج وسوالی بود و توی سرش مطمئنا هزارتا فکر...برای همین به دست مشت شده اش
اشاره کردم.
🖤 شهدا را یادکنید ولو با یک صلوات ❤️
🌸 شبتون شهدایی 🌸
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
دل من گمشده گر پیدا شد
بسپارید امانات رضا
واگر ازتپش افتاد دلم
ببریدش به ملاقات رضا
ازرضاخواسته بودم شاید
بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتندمحال است ولی
دلخوشم من به محالات رضا
🌹صبحتون امام رضایی🌹
#امام_رضا
#دلتنگی
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️امام رضا (ع) و اهلبیت خورشیدا
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #ماندگاری
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
#شهیدسیدمجتبیٰعلمدار🕊
برای بهترین دوستان خود
آرزوی شهادت کنید(:
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
"يَا مَنْ خَضَعَ كُلُّ شَيْءٍ لِهَيْبَتِهِ"
ای که هر چیز در برابر هبیتت خاضع گردیده...
میـــگمقبولدارۍ!
هیچڪسنمیتونـهمثـلخـ♡ـدا
اینقـدر زیبا
وآروم آدمـوببخشـه؟
تـازهبهروتھمنمیـآره...
ڪهگاھـۍکۍبودۍوچـۍشـدۍ!🌱
#ماه_رجب
•『🌷』
•
وقتیبرایدنیایبقیه،ازدنیاتگذشتی
میشیدنیاییهدنیاآدم...!
آره؛همونقضیهۍ«عزّتِبعدِشھادت:)»
#شهیدانہ
[🌻☁️]
بہحکممارأیتالاجمیلا...
وبہگواهخندههایتودرمیدانجنگ!
جنگهمزیباست
اگرخونعاشقپایمعشوقبریزد...
#حاج_قاسم🌱💔
ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ
#بَرخـٰامِـنہ_اےرَهبَـرِخُـوبٰان_صَـلَواٺ📿
🌿| @jahhad_edame_darad
ڪانال؛ جهاد ادامه دارد