13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت دقیق سریال بازپرس از سلبریتیهای مفتخور در یک جلسه بازپرسی
چگونه سلبریتیهای لاشخور با پولهای کثیف سینما ارتزاق میکنن و بعدش طلبکار هم هستن و جفت میندازن
توجیههای مسخره و خالهزنکی سلبریتیها و تودهنیهای بازپرس به این جماعت مفتخور
13.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ معرفت واقعی شیعه یعنی این،
بصیرت عمیق شیعه یعنی این،
امت شدن و فراتر رفتن از مرزهای جغرافیایی یعنی این!
امام شناسی یعنی این،
تا کور شود هر آنکه نتواند دید..
......
.....
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 انواع سردرد در طب سنتی
♻️ بررسی انواع سردرد در #طب_سنتی و معرفی #سردردهای_مشارکتی، تاثیر #مشکلات_گوارشی مانند #نفخ و #یبوست و نقش آنها در ایجاد #سردرد را از زبان متخصص طب سنتی بشنویم.
🚨در انتشار این مطالب کوشا باشید😊
#آداب_سلامت
.....
....
چه صحنه زیبایی از دیدار امروز رهبری با مردم سیستان و بلوچستان
#وحدت
#حسین_دارابی
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥مگه در قرآن نیومده نماز انسان را از زشتی و منکر باز میدارد، پس چرا بعضی از نماز خوانها گناه و معصیت هم میکنند؟
💥 پاسخ حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم را بشنوید
🔴 انواع #چربی_خون
♻️ دو نوع چربی خون داریم:
🔹 ۱_ چربی خون گرم ( بالا بودن #کلسترول ) که بیشتر افراد گرم مزاج دچار آن میشوند و برای درمان آن مصرف گس مزهها مثل انار، آب زرشک، انواع آش با آبغوره و آب لیمو، مصرف سرکنگبین و حجامت با تجویز طبیب
🔹 ۲_ چربی خون سرد( بالا بودن #تریگلیسیرید) که بیشتر در افراد سرد مزاج ایجاد میشود و مصرف گرمیجاتی مثل مویز، انگور، انجیر، زیتون، روغن حیوانی، مصرف سیاه دانه و عسل با تجویز طبیب
🔸 البته گاهی هم کلسترول بالاست و هم تری گلیسیرید که در اینجور مواقع طبیب با توجه به مزاج تصمیم میگیرد.
❗️فراموش نکنید که در درمان انواع چربی خون تحرک و #ورزش رکن اصلی درمان است.
✍حکیم حسین خیراندیش
#آداب_سلامت
#دانستنیها
راهکارهایی برای #درمان_بیخوابی
♻️بیخوابی از خشکی مزاج ،خصوصا خشکی مغز است.
اگر در تابستان شدت آن بیشتر میشود میتواند خشکی ناشی از غلبه صفرا باشد و اگر در پاییز شدت یابد از غلبه سودا است.
توصیههای مشترک :
🔸 خوردن سرکهانگبین و کاهو قبل از خواب
🔸 استفاده از دمنوشهای زیر قبل از خواب : بادرنجبویه، بابونه، بهار نارنج، افتیمون و سنبلالطّیب بصورت جداگانه یا ترکیب که بسیار مجرب است.
👌که معمولا اگر از صفرا باشد مورد اول بهتر جواب میدهد و اگر از سودا باشد مورد دوم.
البته مسائل روحی روانی و اعراض نفسانی هم نقش بسزایی در برهم زدن تعادل تمام ارگانها از جمله تنظیم خواب دارد.
بیخوابی با هر علتی که باشد به درمانهای مجرب موجود اغلب به خوبی پاسخ میدهد:
1⃣ در وعده شام حتما کاهو میل نمائید.
2⃣ برگ چغندر نیز برای این منظور بسیار مفید است.
3⃣ مالیدن روغن بنفشه پایه بادامشیرین به ملاج سر
4⃣ نوشیدن یک لیوان شیر محلی همراه با مصلح (عسل و خرما) ۱۵ دقیقه قبل از خواب در صورت نداشتن منع مصرف لبنیات
5⃣ اسپری کردن گلاب بر روی بالش
در زندگی دنیا، یک روز سلامتی میآید و روز دیگر، بیماری. یک روز فقر میآید و روز دیگر، غنا. یک روز جوانی میآید و روز دیگر، پیری. یک روز خستگی میآید و روز دیگر، خوشی.
انسان زاهد، اسیر این قبضوبسطها نیست، بلکه دنیا را فرصت مسابقه میداند. کسی که مشغول این قبضوبسطها میشود، از مسابقه جا میماند.
#استاد_میرباقری
.....
....
🚨طبق شنیده ها برخورد با هرگونه اغتشاش احتمالی امسال بر خلاف پارسال با مشت آهنین همراه خواهد بود.
⚠️پس بشینید تو خونه هاتون و نهایتا یه هشتگ بزنید.
.....
.....
✳️ جلال آل احمد؛ غیرت و حرّیت
روزگاری بود و حزب تودهای بود و حرف و سخنی داشت و انقلابی مینمود و ضد استعمار حرف میزد و مدافع کارگران و دهقانان بود و چه دعویهای دیگر و چه شوری انگیخته بود و ما جوان بودیم و نمیدانستیم که سرِ نخ دست کیست و جوانیمان را میفرسودیم و تجربه میاندوختیم.
برای خود من، «اما» روزی شروع شد که مأمور انتظامات یکی از تظاهرات حزبی بودم که به نفع مأموریت «کافتا رادزه» برای گرفتن [امتیاز] نفت شمال راه انداخته بودیم (سال ۲۳ یا ۲۴؟)[پنجم آبان ۱۳۲۳]. از درِ حزب (خیابان فردوسی) تا چهارراه مخبرالدوله با بازوبند انتظامات چه فخرها که به خلق نفروختیم، اما اول شاهآباد، چشمم افتاد به کامیونهای روسی پر از سرباز که ناظر و حامی تظاهر ما، کنار خیابان صف کشیده بودند که یکمرتبه جا خوردم و چنان خجالت کشیدم که تپیدم توی کوچه سیدهاشم و بازوبند را سوت کردم. (در خدمت و خیانت روشنفکران، جلد۲، صفحه ۱۷۵)
شنبهای که گذشت درست ۵۴ سال از فقدان جلال آل احمد گذشت؛ مردی که در روشنفکری، در مبارزه، در فعالیت سیاسی، در ادبیات، در مردمشناسی، در فرهنگ، در ترجمه، در نقد ادبی و بسی بخشهای دیگر صاحب نام و عنوان جدی و ماندگار است. همچنین امسال درست ۱۰۰ سال از تولد او میگذرد و من در یادداشت ۱۴ فروردین خود در همین ستون به آن پرداختم و پیشنهاد کردم امسال را به همین مناسبت، به اسم این اسوه ادبیات و بینش و سیاست و فرهنگ بنامیم.
برای من دو چیز در شخصیت جلال تحسینبرانگیز است: یکی غیرت و حریتش در بیان حق و دیگری نهراسیدن از اینکه از مسیر اشتباه و خطا چه در حوزه سیاست و چه در حوزه فرهنگ برگردد. نمونه بالا یکی از فراوان مواردی است که عنصر «غیرت» را در حوزه سیاست و ملیت در شخصیت جلال نشان میدهد.
جلال در عین شجاعت، زیرک هم بود و تا ته ماجرا را میخواند. نگاه کنید به ماجرای پیشنهاد سنگین همایون صنعتیزاده که همزمان، هم مدیر انتشارات آمریکایی فرانکلین در ایران بود و هم منشی کل تشکیلات حزب ضدآمریکایی توده در ایران! و بلایی که جلال در این دیدار بر سر او آورد و آن را کامل و بیپرده در «یک چاه و دو چاله» ذکر کرده است. به این بخش از گفتوگوی این دو توجه کنید:
«تا همایون در آمد که:
- همه کارهایت را در ۲۰ هزار نسخه منتشر میکنم.
و جوابش:
- همان یکبار که در چاه ویل نُسَخ فراوان سرکار رفتم کافی بود!
باز درآمد که تو آخر برای که مینویسی؟ و چرا؟ و جوابش:
- حتماً نه برای اینکه تو میلیونر بشوی!
و بعد در آمد که من به اشاعه فرهنگ خدمت میکنم و فواید کتاب جیبی ارزان و رعایت قدرت خرید مردم و اینکه اصلاً چرا تو میترسی؟ و از این حرفها. و جوابش:
- با کتاب مجانی درسی هم تو بلدی صاحبان سهام یک شرکت را میلیونر کنی. و با پول آمریکاییها، کتاب ضد امریکایی در بیاوری! و نظارت در کار ناشران کنی و انحصار کتاب و خریدن مجلهها و اینکه: تو خطرناکتری از مقامات امنیتی و سانسور و اینکه: دستمان برسد، دستگاهت را ملی میکنیم و الخ... که دیگر تاب نیاورد. برافروخته برخاست به فحاشی که...»
جلال هنگامی که ذات بسیاری از روشنفکران همعصر خود را شناخت، با اینکه تا دیروز رفیق گرمابه و گلستان هم بودند، به آنها تاخت و به ساخت و پاختشان با دستگاه سلطنت یا کمپانیهای نفتی انگلیسی اعتراض کرد و خودش را از آنها کنار کشید. او حقیقت را فدای رفاقت نکرد و با همان زبان صریح و سرخ خود پته آنها را روی آب ریخت. همایون صنعتیزاده و ابراهیم گلستان تنها دو نمونه از این صراحت است.
بارها و بارها گفتهاند که روشنفکری ایران برخلاف بسیاری از کشورها، بیمار متولد شده است. این سخنی بهغایت درست و مستند است. اما در این میان، بزرگمردانی چون جلال آل احمد و دکتر شریعتی توبه روشنفکری را کلید زدند و سردمداران نهضت روشنفکری دینی در ایران شدند. بیآنکه آن وجه روشنفکری یعنی آگاهی و زمانشناسی و سخنگفتن با زبان هنر و ادبیات را از دست بدهند. و البته در دینداری و دعوت به بازگشت به هویت اسلامی هم بهخصوص در بین قشر جوان، دانشگاهی و کتابخوانِ آنزمان یکهتاز شدند.
جلال در این حوزه هم بعد از تجربه تلخ حزب توده، درخشید و حتی با افتخار به یکی از روحانیان آنزمان گفت که «من دیگر نماز میخوانم» و ترسی هم از متلکهای روشنفکران آنزمان نداشت.
نگارنده خود یکی از بهترین و جذابترین عباراتی را که در تبلیغ نماز و بهخصوص نماز صبح خوانده است در یکی از آثار جلال یافته است؛ آنجا که در سفرنامه «خسی در میقات»ش مینویسد:
«بزرگترین غبن این سالهای بینمازی از دست دادن صبحها بوده؛ با بویش، با لطافت سرمایش، با رفتوآمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که برمیخیزی انگار پیش از خلقت برخاستهای. و هر روز شاهد مجدد این تحول روزانه بودن: از تاریکی به روشنایی، از خواب به بیداری، و از سکون به حرکت.»
@tdejakam