eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
561 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.8هزار ویدیو
159 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 عملکرد فاجعه‌بار یاران پزشکیان در حوزه ساخت مسکن 🔹به گزارش «نود اقتصادی» نگاهی به داده‌های مرکز آمار ایران از وضعیت ساخت‌وساز در کشور نشان می‌دهد درحالی‌که میانگین سالانه تعداد صدور پروانه‌های ساختمانی در مناطق شهری کشور از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۹ حدود ۱۴۶ هزار و ۳۰۰ فقره بوده، اما در زمان ریاست علی عبدالعلی‌زاده در وزارت مسکن و شهرسازی (دولت خاتمی)، این تعداد به‌طورمیانگین ۱۳۷ هزار فقره و در دوره عباس آخوندی این تعداد بدون در نظر گرفتن مسکن مهر ۱۲۴ هزار و با در نظر گرفتن مسکن مهر ۱۳۸ هزار فقره بوده است. 🔹همچنین آمارها نشان می‌دهد درحالی‌که در سال‌های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ تعداد صدور پروانه ساختمانی بین ۱۵۲ تا ۱۵۵ هزار فقره بوده اما این تعداد در دوره عبدالعلی‌زاده حتی به ۱۲۶ هزار فقره نیز کاهش یافته است. 🔹در دوره عباس آخوندی نیز درحالی میانگین سالانه صدور پروانه ساختمانی به ۱۳۸ هزار فقره رسیده که این تعداد در دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ حدود ۲۰۲ هزار فقره بوده است. ✅️ @Rajanews_com
اینکه امروز اصلاح‌طلبان و جریانی در بدنه رفقای همسو و حزب‌اللهی در زدن سعید جلیلی و دولت سایه به همگرایی رسیده‌اند اتفاق جالبی است! اخیرا کلیپی از رهبری در حال پخش شدن است با این عنوان «کار موازی با دولت ممنوع» و بعد از آن برای زدن دولت سایه دارند استفاده می‌کنند، در حالی که توجه ندارند، دولت سایه تشکیلات موازی در کنار دولت نیست!! دولت سایه یک است. اینکه هر شخص یا مجموعه‌ای تحولات کشور را به اندازه‌ای که می‌فهمد سایه به سایه دنبال کند و تلاش برای بهبود نتایج و روندها انجام دهد و این کاری در خدمت دولت کشور و مستقر است. شاید بد نباشد بدانید shadowstate یا همان یک مفهوم بسیار پیشرفته در حکمرانی است و در همین چند دهه گذشته بسیاری از نخست‌وزیرهای بریتانیا از مسیر دولت سایه به قدرت رسیده‌اند. درباره‌ش بیشتر می‌نویسم ... ..... ....
🔴 ‏چندنکته ای درباره عنوان ‎ سعید جلیلی 🔹اصطلاح "دولت سایه" (Shadow Government) هم معنای منفی دارد هم مثبت؛ درمعنای منفی، برای توصیف گروهی صاحب نفوذ وپشت پرده و دولت مخفی استفاده می‌شود، اما به معنای مثبت، جایگاهی برای مخالفان دولت است که برای گرفتن دولت آینده برنامه ریزی کنند.‏ 🔸اگر این حقیر درابتدا میخواستم نام مناسبی برای این حرکت آقای ‎ بگذارم حتماً از عنوان دولت سایه استفاده «نمی کردم.» به این دلیل که دولت سایه مفهوم بومی نیست و دراذهان عمومی بیشتر معنای منفی اش جا افتاده تا مثبت! اگرچه امروزه درچندین نظام سیاسی دنیا از این مفهوم استفاده میشود.‏ 🔹دولت سایه آقای جلیلی، یک کار مردمی و کارشناسی و تخصصی یا بهتر بگویم یک کار اندیشکده ای است. صدها کارشناس در حوزه های مختلف نشستند و درباره مشکلات و مسائل عرصه های مدیریتی کشور با مدیران مربوطه و با فعالان میدانی هر عرصه جلسه گذاشتند و بحث کردند تا به طرح و برنامه اجرایی برسند.‏ 🔸این کار ارزشمند کجا و مفهوم منفی دولت سایه در غرب کجا! مخالفین آقای جلیلی که در این سالها بدترین برچسب ها را به او روا داشتند هم بیشترین نقش منفی سازی از حرکت دولت سایه ی وی را در اذهان عمومی و رسانه های داخلی ایفا کردند. درحالیکه اگر این کار علمی و عملی را یکی از خودشان انجام‏ می داد، بیشترین بهره را از آن می بردند! 🔹بین سیاسیون ایرانی و احزاب داخلی تاکنون یک مورد را نمی توان پیدا کرد که حرکت جمعی شبیه به جلیلی انجام داده باشد. تاکنون احزاب و تشکلهای سیاسی فقط دور هم جمع شده اند و گعده های سیاسی و شبکه سازی هرمی و فعالیت انتخاباتی از خود بروز داده اند. 🔸اولین بار است که سیاستمداری، سعی کرده با کار کارشناسی وطرح ریزی وبرنامه ریزی مدل جدیدی از فعالیت سیاسی و اجتماعی را ارائه کند که البته قابل الگوگیری است؛ آقای جلیلی در انتخاب اسم و عنوان به نظر می توانست بهتر عمل کند. 🔻درباره کلیت، جزئیات و نواقص دولت سایه بازهم خواهم نوشت. ..... ....
. ۴ ضلعی ستاد ائتلافی و بازار مکاره کاسبی پست 🔻پنج روز پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، تقریبا هیچ خبری از برنامه های آقای پزشکیان و ساز و کار چینش کابینه منشر نمی شود. 🔹پزشکیان جز حضور در حرم امام (ره) و چند دیدار، برنامه دیگری نداشته. قرار بود کنفرانس مطبوعاتی برگزار شود که لغو شد. گویا اطرافیان تمایل چندانی برای حضور وی در میان خبرنگاران ندارند. شنیده شده که او گفته حوصله مطالعه بولتن های خبری را ندارد و خواسته که خلاصه موارد مهم را به او بگویند. 🔻خبرها، غیر رسمی و در حد گمانه زنی است؛ از جمله درباره تیم تصمیم گیر اصلی. آذری جهرمی با رد برخی شایعات، علنا خبر از "کاسبی پست" داده و ضمن فیک خواندن برخی اخبار انتصابات از جمله "شورای سیاستگذاری دولت چهاردهم یا شورای انتصابات" نوشته است: 🔹"روال شفاف و مدل علمی و بروز انتخاب وزرا توسط رئیس جمهور منتخب بزودی اعلام خواهد شد. اما چرا این اخبار دست به دست می شود؟ عده ای از شوق خدمت! حاضرند هر وعده ای به هر کسی بدهند تا مثلا وزیر شوند. عده ای هم طالب این وعده هایند و امروز روز کاسبی آنهاست. لذا با خبرسازی، این بازار مکاره فاسد شکل می گیرد". 🔻بازار مکاره مورد اشاره جهرمی در فضای تاریکخانه ای شکل می گیرد. در ستاد ائتلافی، چند گروه بیشتر نیستد: آذری هایی مانند عبدالعلی زاده و مصطفی مولوی که گویا از معرکه گیری دیگران گله مند هستند، وزیران دولت روحانی، معدودی از منتسبان به لاریجانی، و طلبکار تر از همه: اصلاح طلبان. 🔹گویا هشدار آذری جهرمی بیشتر درباره گروه آخر است. در مقابل خبر می رسد که پدرخوانده های جبهه اصلاحات، پیروزی پزشکیان با فاصله نزدیک نسبت به رقیب را مدیون حمایت خود می دانند و توقع دارند که از آنها حرف شنوی داشته باشد. خاتمی ظرف دو روز دو بار با پزشکیان دیدار کرد. 🔻اصلاح طلبان بارها دولت روحانی را دولت و رحم اجاره ای خود خواندند که موجب خشم روحانی و مدیران همسو شد. 🔹اما گمانه زنی ها: 🔻عباس عراقچی، به عنوان نامزد تصدی وزارت خارجه به مجلس معرفی می شود. درباره ظریف احتمالات دیگری مطرح شده، از جمله معاون سیاسی یا دستیار پزشکیان و وزیر در سایه برای وزارت خارجه! 🔻برخی، تصدی معاون اولی توسط طیب نیا، آذری جهرمی‌ و ظریف را زمزمه می کنند. در همین مدار شایعات، صالحی‌امیری (در کنار انتظامی و عباس صالحی) برای وزارت ارشاد مطرح است. 🔻گفته می شود پزشکیان ممکن است از برخی دولتمردان فعلی استفاده کند؛ البته این احتمال به شدت با مخالفت افراد ذی نفوذ در اطراف پزشکیان رو به رو است. 🔻گفته شده عبدالعلی زاده، نامزد ریاست دفتر پزشکیان است. اما برخی دیگر می گویند محسن حاجی میرزایی (وزیر آموزش و پرورش روحانی) با حمایت علی ربیعی، رئیس دفتر خواهد شد. 🔻برخی شایعات، از شورای موقت راهبردی خبر می دهند و این که کمیته‌های سیاست داخلی و خارجی به محمدجواد ظریف، اقتصادی به طیب‌نیا، اجتماعی به ربیعی، زیربنایی به عبدالعلی‌زاده، و فرهنگی به صالحی‌امیری سپرده شده تا وزرای پیشنهادی را نهایی کنند. 🔻برخی دیگر از گمانه زنی ها، اسامی آذری جهرمی، محمد صدوقی ، قائم پناه و حسین علایی را به شورای ۹ نفره افزوده اند. ..... ....
🔻برسد به‌دست پرویز پرستویی 🖊مهدی جمشیدی ۱. آقای پرویز پرستویی، چند سطری در نقد سخنی که بازی‌سازان رسانه‌ای به قصد انتقام و ترور شخصیت، آن را از متن و بافتش جدا کرده‌اند و‌ حتی واژه‌های دروغ ساخته‌اند، نوشته‌اید. به رسم گفتگو، نقادی و پرسشگری شما را بی‌پاسخ نمی‌گذارم؛ همچنان که همواره در مسیر گفتگو و مناظره و نوشتن قرار داشتم و از پرسش و مسأله، نگریخته‌ام. شما در مستند سوم آقای پزشکیان به نام «نگرانم»، دیالوگ‌هایی شبیه نامه‌ی «حاج کاظم» به فاطمه را خوانده‌اید تا مخاطب احساس کند که یک حاج کاظم در راه است. اجازه بدهید از همین زاویه با شما گفتگو کنم، اما نپذیریم که حاج کاظم امروز، آقای پزشکیان است. بگذارید با همان حاج کاظم آژانس شیشه‌ای که شما بودید، سخن بگویم. می‌خواهم با منطق دیروز، امروز را بفهمم؛ همان منطقی که شما نیز به کار گرفتید و شبیه‌سازی تاریخی کردید. ۲. حاج کاظم عزیز! دیدی عباس حیدری _ همان بسیجی جانباز خراسانی که ترکش به شاهرگ گردنش نزدیک شده بود و روزهای پایانی زندگی‌اش را می‌گذراند_ در پیچ‌وخم روزگار ناسازگار، گم شده و دیده نمی‌شود. به آن اداره و این اداره رفتید تا شاید بتوانید گره از کارش بگشایید و مسیری برای علاج دردش بیابید، اما نشد که نشد. مدیر آژانس مسافرتی نیز، فقط پول می‌فهمید و بس. به‌ناچار، دست به اسلحه بردید و «گروگان‌گیری» کردید؛ از همین مردم کوچه‌وبازار. کار شما در ظاهر، گروگان‌گیری بود، اما باطنش این نبود. قانون، کار شما را برنمی‌تابید، اما وجدان و اخلاق و انصاف و مروت، حکم دیگری داشت. اضطرار و اجبار، شما را واداشت که دیروز، «مردم» را در نقش «گروگان» بنشانید تا شاید نفس‌های عباس، به شماره نیفتد. عجیب نیست که ما، جملگی با شما هم‌ذات‌پنداری کردیم و بر «گروگان‌گیری از مردم»، مهر تأیید زدیم. ۳. حاج کاظم عزیز! می‌دانید امروز «عباس» کیست؟! می‌دانید امروز نفس‌های چه کسی به شماره افتاده؟! عباس امروز، «کارگران کارخانه‌ها»یی هستند که در دولت اول و دوم روحانی، تعطیل شدند و کارگران‌شان، محتاج نان شب شدند و حتی برخی تا مرز خودکشی پیش رفتند. همین‌ها، قبل از انتخابات، از من و شما خواستند که با رأی به دولت سوم روحانی، «نان‌»شان را آجر نکنیم! من با آنها هم‌رأی شدم اما شما با رأی‌تان، دلهره و اضطراب و تشویش آفریدید و زندگی‌شان را بر لبه‌ی پرتگاه نشاندید. آنها هراسان بودند از معیشت و نان و زندگی روزمره‌شان، و شما دلخوش به وعده‌های کاغذی و تهی. شما این‌بار، «عباس» را «گروگان» گرفتید! ۴. حاج کاظم عزیز! اگر تشخیص دیروز شما این بود که «گروگان‌گیری از مردم» برای نجات عباس، اخلاقی و روا و بجاست، امروز من نیز معتقدم که «تلخ‌زبانی با مردم»، موجه و درست است؛ البته نه همه‌ی مردم، بلکه فقط آن بخش از مردم که انتخاب‌شان، جان معیشت فقرا و ضعفا را خواهد گرفت. من به قاعده‌‌ای که شما دیروز به کار گرفتید، وفادارم، اما شما، نه. شما امروز با زبان سلحشور _ همان نیروی امنیتی که می‌خواست اراده‌اتان را بشکند و از راه رفته، بازگرداندتان _ با من سخن می‌گویید! امروز، شما نقش «سلحشور» را ایفا می‌کنید و من نقش «حاج کاظم» را! شما از ثبات و عقلانیت و امنیت ملی و نظم و قانون سخن می‌گویید و من از حقیقت ‌و فضلیت و عدالت و مظلومیت و انصاف! جابجایی نقش‌ها پس از سه دهه! من روی صندلی وسط آژانس نشسته‌ام و شما ایستاده‌اید و در حضور گروگان‌ها، مرا ملامت و مؤاخذه می‌کنید! چه شد که چنین شدید؟! ۵. حاج کاظم عزیز! گفتید بسیجی، سوز دارد و نه دود. من بسیجی نیستم، اما سوز و درد و داغ و گداز دارم و شعله‌‌هایم نیز دود ندارند. من نویسنده‌ام و دو دهه است که می‌خوانم و فکر می‌کنم و می‌نویسم. من خود را زیر سایه‌ی سیدمرتضی آوینی تعریف کرده‌ام که به صراحت نوشت: رأی مردم، به‌طور ضروری، محترم نیست؛ چون شاید خطا و لغزش در آن راه یافته باشد. پس اگر من به عنوان کسی‌که از وجه نظری و معرفتی به عرصه می‌نگرم، اشتباه و ناراستی‌ای را دیدم، نباید در برابر اکثریت، محافظه‌کارانه و مصلحت‌اندیشانه بنویسم. تلخی و تندی و غلظت نوشته‌ی من، بسیار کمتر از حقیقتی بوده که با این رأی، به مسلخ کشانده شد. از من بخواهید که تابع وجدان و عدالت و حقیقت باشم و نه اکثریت. من، حق اعتراض دارم و می‌توانم و باید زبان به تندی و صراحت باز کنم و آنان را که با زندگی «عباس‌های امروز»، بازی سیاسی کردند، به چالش بکشانم و توبیخ و تخطئه کنم. این تکلیف من است؛ چنان‌که تکلیف شما نیز این بود.
🔻برسد به‌دست پرویز پرستویی -۲ 🖊مهدی جمشیدی ۶. حاج کاظم عزیز! من خطاب به کسی ننوشته‌ام بی‌عقل. متن نوشته‌ام را در کانالم در ایتا بخوانید. تحریف کرده‌اند و دروغ بسته‌اند و شما ناخواسته، آن تهمت جهت‌دار را تکرار کرده‌اید. سرآغاز این اتهام، به خبرسازی و هوچی‌گری روزنامه‌‌ی بدنام و بددلی بازمی‌گردد که از یک سو، به حلقه‌ی نهفته‌ی قدرت، متصل است و از سوی دیگر، به جیب مردم.‌ انتقام شخصی می‌گیرند و با خد‌عه‌ی رسانه‌ای، ترور می‌کنند و به فریب‌کاری حرفه‌ای، شهرت دارند. نان اغوا را می‌خورند و مزدشان را از اصحاب قدرت پنهان می‌گیرند. این شکارچیان، طعمه‌ای یافتند و به همراه دگراندیشان، آن را دریدند. آنچنان بی‌مایه و بدعمل هستند که حتی مایل نیستم از آنها به محکمه‌ی قانون، شکایت ببرم. امروز، کسی در کنار من نیست جز توده‌ی بی‌قدرت و دردمند و عدالت‌خواه که کاسه‌ی صبرش لبریز شده و نگران است که دوباره، معیشتش به دست اشراف و نابلدان و سیاست‌بازان بیفتد؛ که البته افتاده است. دولت‌های اصلاح و اعتدال، به تجربه نشان داده‌اند که زندگی مردم را دچار سرطان‌های بدخیم می‌کنند و شورش و عصیان می‌آفرینند و مردم را از چاله به چاه می‌افکنند. رأی به چنین کارگزارانی، چه توجیهی دارد و از چه منطق و عقلانیت و محاسبه‌ای برخاسته است؟! جز این است که اغوا و فریب، مؤثر افتاده و انبوهی را به تله‌ افکنده است؟! ۷. حاج کاظم عزیز! من به قدرت راه ندارم و جز نویسندگی، دغدغه و مشغله‌‌ای ندارم. در هیچ دفتر و ستادی ننشسته‌ام و مشاور کسی نبوده‌ام.‌ من آدم و پادوی هیچ جریان سیاسی‌ای نبوده و نیستم. دروغ بسته‌اند و شما نیز دروغ آنان را پراکنده‌اید. من بی‌آن‌که آن نامزد را دیده باشم یا کمترین ارتباطی با او داشته باشم، از وی حمایت کردم؛ فقط و فقط به دلیل این‌که نفس‌های «عباس‌های امروز»، در سینه حبس نشود و اینان با زندگی، وداع نکنند. من برای خویش، کیسه ندوختم و در سایه‌ی هیچ نامزدی، ننشستم. نه سیاست‌زده‌ام و نه در پی قدرت. مسأله‌ام نیز این نبوده که چرا اکثریت، نامزدی دیگری را انتخاب کرده‌اند و اگر نامزد مرا انتخاب می‌کردند، آنها را ستایش می‌کردم. مسأله، راه و خط و منطق و عمل است، نه این شخص و آن شخص. من هوادار کسی هستم که بتواند زندگی «عباس‌های امروز» را تداوم ببخشد. اما شما به سخن «عباس‌های امروز»، گوش ندادید و در جبهه‌ی سلحشورهای دردنکشیده و داغ‌ندیده و شکم‌سیر ایستادید. اگر فردا، «عباس‌های امروز» از تنگی معیشت و نداری و فقر، تصمیم به خودکشی بگیرند، چه پاسخی خواهید داشت و چگونه هواداری خویش را از جریان اشرافیت و سرمایه‌سالار، توجیه خواهید کرد؟!
❌آذری‌جهرمی: در دولت نخواهم آمد/ به دانشگاه‌باز می‌گردم ـــــــــــــــــــــــ ..... ....
ساز و کار نشر پیام، یک چالش بسیار مهم 🔻گاهی برخی از ما دینداران و طرفداران انقلاب، از برخی آحاد مردم شاکی می شویم که چرا در مواردی میان حق و باطل، به سمت طرف ناحق می غلتند؟ یک علت ماجرا به عدم توازن رسانه ای در ترویج شبهات و تحریفات، در مقابل ترویج واقعیات و حقایق بر می گردد. 🔹کسی در گوشه ای از جبهه حق، حرفی می زند یا می نویسد و به خودی خود -حتی اگر خیلی هم حرف حساب باشد و در استدلال و اتقان، موی لای درز آن نرود- معمولا کمتر مورد اهتمام جبهه انقلابی برای باز نشر قرار می گیرد و کمتر دیده می شود. 🔻تا کی؟ تا زمانی که جبهه دغلباز مقابل، همان گفته و نوشته را تقطیع و بازنویسی و تحریف می کند و ضریب می دهد؛ آن وقت عوام و خواصی که در معرض بمباران رسانه ای هستند، حساس می شوند و غالبا باور هم می کنند که سخن نسبت داده شده، عین کلام گوینده و نویسنده است؛ 🔹فضای رسانه ای جدید، فضای محتواهای پفکی و فست فودی، شعبده بازانه، و بزن و در رویی است. سواد رسانه ای و دقت و حوصله بسیاری نیاز است که بخش عمده ای از مخاطبان (از عوام وخواص) فاقد آن هستند. 🔻اغلب این گونه است که مخاطبان، به گوینده و نویسنده ای که بیانش تحریف شده، یا برچسبی به او زده شده، بدگمان می شوند، بدون این که تحقیق کند و از حقیقت گفتار و نوشتار یا رویداد مطلع شود. این در حالی است که خداوند فرموده اگر فاسقی خبر آورد، تحقیق کنید. (و هر ادعایی را راحت نپذیرید) 🔹وقتی برخی از ما فعالان رسانه و سیاست، به سادگی درباره مطالب تحریف شده و شبهات و تشکیکات، منفعل می شویم، حال مردم عادی (ناوارد به راه و چاه "بازار مکاره رسانه و سیاست") چگونه باید باشد؟ و چگونه باید در فرآیند زمانی، بتوانند همچنان به رسانه ها و فعالان منتسب به جبهه انقلاب اعتماد کنند؟ 🔻گفته یا نوشته ای، در یک گوشه از فضای رسانه ای منتشر می شود که حرف حساب هم هست، معمولا رسانه های خودی، به دلایل مختلف (کمبود مهارت، جا به جایی شتابان نیروها، و [...]) کمتر به باز نشر محتواها اهتمام می ورزند و بنابراین، بیش از چند هزار/ چند ده هزار بازدید (در موارد نادر، چند صد هزار/ میلیونی) صورت نمی گیرد. 🔹در مقابل، چند خط از همان گفته یا نوشته، تقطیع و تغلیظ و تحریف می شود و سپس در هزاران کانال، بر اساس ماموریت تعریف شده، توزیع می شود و در گروه ها سر ریز می گردد. 🔻سست ترین و ضعیف ترین مطالب (یا محتواهای تحریف شده) در دسترس صد ها هزار نفر یا بیشتر حتی در مناطق دور دست قرار می گیرد، و حال آن که کمتر کسی، اصل مطالب را می بیند یا به رویداد ها دسترسی پیدا می کند. 🔹این ناموازنه، هر روز و هفته و ماه و سال تکرار می شود و مثلا می شود یک دوره هفت، هشت ساله. مخاطبان کم توان از نظر ساواد رسانه ای، در این فرآیند زمانی، دائما نه با تصویر خود جبهه انقلاب و فعالان آن، بلکه با تصویر واژگونه و کاریکاتوری که دیگران ساخته اند، رو به رو می شوند. 🔻"حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد/ علی الخصوص که پیرایه‌ ای بر او بستند" و "بس كه ببستند بر او برگ و ساز/ گر تو ببينى نشناسيش باز" 🔹مجال دو جبهه "تشکیک" و "تبیین" برابر نیست. شاید یک به هزار هم نیست. آن وقت برخی از ما، از عوام یا حتی برخی خواص فاقد دسترسی کافی، شاکی می شویم که چرا باطل را جای حق می گیرند. اصلا حق، یک هزارم باطل عرضه شده و در دسترس قرار گرفته است؟! 🔻باز مهندسی جبهه رسانه ای انقلاب برای انسجام و هم افزایی و همپوشانی بیشتر -به عنوان جایی که خاکریز اول دفاع و حمله است- از نان شب هم واجب تر است. 🔹اما در عین حال، این نکته مهم را باید یادآور شد که بی تردید، سرنوشت محتوم در افق تحولات زندگی بشر، فراز آمدن حق و به زیر کشیده شدن باطل است؛ و فقط دیر و زود آن است که معطل اهتمام وفاداران به جبهه احق است. و گرنه خداوند اراده فرموده که حق را آب حیات زندگی بشر، و باطل را جونان سراب و کف روی آب است قرار دهد؛ و آن که می ماند و به انسان سود می رساند، حق است. 🔻"... فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْکُثُ فِي الْأَرْضِ. کف های روی آب، به بیرون پرتاب می‌شوند، ولی آنچه به مردم سود می‌رساند، در زمین می‌ماند". (آیه ۱۷ سوره رعد) ...... ....
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بازخوانی کودتای نقاب از زبان یکی از طراحان این عملیات؛ کدام اهداف و مکان‌های مهم در تیر رس این عملیات بودند! 🔹️کودتای نقاب (نوژه) در ۱۸ تیرماه ۱۳۵۹ با دستگیری و کشته‌شدن تعدادی از عوامل آن با شکست مواجه شد. 🔹️خسرو بیت‌اللهی، خلبان پیشین نیروی هوایی ارتش و از طراحان این عملیات درباره مکان‌ها و شخصیت‌های مورد هدف در آن عملیات می‌گوید. ..... .....