شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»

گزارش چهل و دومین جلسه علنی و سایر جلسات مجلس دوازدهم (چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳) صبح قبل از ساعت ۸ که وارد صحن بشوم، محمد رشیدی نماینده کرمانشاه را دیدم. از آنجایی که وی از اعضای هیات رییسه مجلس است که با تشخیص او باید آرای نمایندگان به صورت شفاف روی سایت اعلام شود، گلایه کردم که چرا تمام رای های روز یکشنبه شفاف شده، به جز رای درباره لایحه دولت درباره دو تابعیتی ها؟ استدلاش این بود که طبق قانون شفافیت، رای به اشخاص باید محرمانه بماند که در پاسخ گفتم این قانون درباره اشخاص نبوده، بلکه یکی از مصادیقش ظریف است اما اصل قانون درباره یک فرد نیست و باید تمام آرا شفاف شود. بعد از شروع جلسه علنی نیز همین گلایه را به رییس مجلس کردم که شفافیت آرا نباید گزینشی باشد و طبق قانون باید این مساله شفاف شود. همچنین پرسیدم که چرا سه شنبه تعطیل شد تا گزارش تخلف پزشکیان در انتصاب ظریف در صحن خوانده نشود؟ سپس پیش معاون حقوقی مجلس رفتم و از اینکه آیین نامه مجلس رعایت نمی شود گلایه کردم. چون طبق ماده ۱۰۰ آیین نامه اگر یک روز تعطیل شود، باید دستور در جلسات بعدی تکرار شود. البته ایشان این حرف را قبول نداشت که من هم از پاسخش قانع نشدم. سپس به مدیرکل هیات رییسه مجلس همین انتقادات را تکرار کردم و بعد با معاون اجرایی و بعد هم مسئول فناوری مجلس تلفنی تماس گرفتم و پیگیر انتشار شفاف آرای روز یکشنبه درباره لایحه دولت برای دو فوریتی ها شدم. در نهایت قرار شد تا عصر چهارشنبه، اسامی و رای ها منتشر شود که به لطف خدا این اتفاق افتاد و لیست کامل را از اینجا می توانید ببینید. کلا نمایندگان زیادی به این اتفاقات اعتراض داشتند. چه تعدادی از کسانی که در کف صحن بودند و چه بعضی از کسانی که نزد هیات رییسه آمدند و گلایه هایشان را از اجرا نشدن آیین نامه در اداره جلسات بیان کردند. اما دستور اول جلسه ادامه رسیدگی به اصلاح قانون انتخابات شوراها بود که به اصل ماده ۱۴ رای مثبت دادم و به بعضی از پیشنهادات اصلاحی نیز رای مثبت و منفی دادم که جزییات پیشنهادات و رای هایی که بنده و سایر نمایندگان دادند، مثل موارد قبلی روی سایت مجلس قرار می گیرد. در اواسط جلسه صحن نیز نماینده گناباد تماس گرفت و گفت دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد که در جایگاه خبرنگاران و تماشاچیان حضور دارند، می خواهند نکاتی را مطرح کنند. لذا چند دقیقه ای به آنجا رفتم و ضمن خوشامد گویی به دانشجویان، درباره مشکلات دانشگاه فرهنگیان صحبت کردیم و در انتها عکس یادگاری گرفتیم. در اواخر وقت جلسه نیز در نطق کوتاه یک دقیقه ای که داشتم، دو تذکر به هیات رییسه دادم و به ایران خودرو و سایپا نیز انتقاد کردم که رسما مردم را گیر آورده اند و هر وقت دوست دارند قیمت خودروهای بی کیفیت شان را بالا می برند. البته خیلی جلوی خودم را گرفتم که تندتر حرف نزدم. محمد منان رئیسی نیز از وزیر اطلاعات سوالی را در سیستم مطرح کرد که علت مماشات این وزارتخانه با بعضی افراد مساله دار و حضور آنها در بدنه دولت چیست؟ که آن را امضا کردم. بعد از ظهر نیز کمی استراحت کردم و سپس با چند نفر از فعالان جهادی استان ایلام دیدار داشتم. حدود مغرب نیز با علی خضریان به مسجد حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها در منطقه ۸ تهران رفتیم تا حرفها و مشکلات مردم این منطقه را بشنویم که تا حدود ساعت ۲۱.۳۰ طول کشید. @Sabety_ir ..... .....

سوالات جالب فیزیک ۱ دانشگاه شریف اولین سوال میانترم درس فیزیک ۱ که هر ترم سهم مبحث «تخمین» است، امروز از ورودی‌های ۱۴۰۳ خواسته بود تا حجم آوار ناشی از جنایت اسرائیلی‌ها در نوار غزه را تخمین بزنند. 🔸 دکتر ابوالحسنی یکی از استادان این درس در صفحه X خود جواب را نوشته: حدود ۴۰ میلیون تن آوار که سال‌ها آواربرداری آن زمان خواهد برد. #حسین_دارابی ...... .....

پیرو اظهارات عجیب رئیس شورای اطلاع رسانی دولت 👆 ▪️‏جهت استحضار دوستانی که از عملکرد سال‌گذشته پرسیدند: هفته گذشته گزارش تفریغ بودجه سال ۱۴۰۲ منتشر شد. طبق این گزارش بانک‌ها در سال گذشته، مجموع ۱۵۷.۹ همت تسهیلات ازدواج پرداخت کردند. این رقم بالاتر از تکلیف دولت و بیش از رقم مصوب قانون(که ۱۴۴ همت بود) و در پی دستور شهید رئیسی برای کوتاه کردن صف وام محقق شد. https://twitter.com/yaminpour/status/1860244403232649453?t=UiL5vAWDgU3Bhx9gtKJBng&s=19

🔴 دولت ها چرا و چگونه شکست میخورند؟ 🔹از حامیان شهید رئیسی عزیز درسال 96 بودم؛ سال 1400 با اینکه موافق ادامه حضورشان در قوه قضا بودم اما در انتخابات از ایشان حمایت کردم. حامی ایشان، ولی از اولین منتقدین نیز بودم. 🔸انتصاب مخبر و برخی مدیران و اجرای سیاست #حذف_ارز_ترجیحی و #مولدسازی و و همراهی در اجرای #گشت_ارشاد منجر به این شد که مردمی که به وی امید بسته بودند ناامید شده و بعد از مرگ #مهسا_امینی کشور دچار چالش امنیتی اجتماعی شود! 🔹ایشان و اطرافیان متوجه انباشت نارضایتی حاصل از یک دهه عقب ماندگی در کشور نبودند و با اجرای حذف ارز 4200 تومنی و #گران_سازی این انباشت نارضایتی با التهابات ناشی از گشت ارشاد به مرحله انفجار رسید و دولت ایشان خیلی زودتر از آنچه فکرش را می کردیم به شکست نزدیک شد. عدم توجه به دلسوزان که نباید آن سیاست ها را اجرا کند منجر به آن اتفاقات شد؛ نتیجه انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری هم نتیجه آن سیاست ها بود. 🔸اجرای هدفمندسازی یارانه ها توسط دولت احمدی نژاد نیز باعث شکست جریانی شد که مردم آن را ادامه احمدی نژاد میدانستند. 🔹امروز هم دولت #پزشکیان بی توجه به هشدار دلسوزان کشور پا در مسیری خطرناک گذاشته! اجرای سیاست های اقتصادی به نفع سرمایه داری و به ضرر عموم مردم، پاشنه آشیل دولت اوست. 🔸خط فکری نظریه پردازان اقتصادی که منجر به شکست دولت های ایران بعد از جنگ در پایان عمرشان شده، یک خط است وآن هم اجرای سیاست های نئولیبرالی است؛ ممکن است ظاهر این نظریه پردازان متفاوت باشد. عده ای با ریش و عده هفت تیغ! اما نظریات کماکان همان است. ازدولت هاشمی به این طرف نگاه کنید. #داود_مدرسی_یان ..... ....

💢 پدر به پسرش گفت شمشیر منو ندیدی؟ +این منطق داشتن سلاح اتمی است. ..... ....

آش شله قلمکار گاهی چقدر کلیشه‌ای پیش می‌رویم؟ «هیچکس کامل نیست» جمله خوبیه در جای خود اما نه به معنای چپاندن ظریف در پاستور! «پیاده نکردن مردم از قطار» جمله خوبیه اما جاش برای غسل تعمید امثال ظریف نیست! «جذب حداکثری و دفع حداقلی» سخن رهبر انقلاب است اما نه برای شستشوی مدیران بدکردار و پر ضرر! هر شل حجاب و بد حجابی معنایش ضدیت با نظام نیست اما امروز برخی معاندین و فواحش به حجاب حمله می‌کنند و به برهنگی دامن می‌زنند و می‌گویند:« ما بی‌ناموسیم». با این افراد باید برخورد قانونی بشود. خلاصه اینکه مراقب باشیم آش شله قلمکاری درست نکنیم در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی. #بهرامی_مشعوف ..... ....

🔴 برداشت جامعه چیست؟ 🔹آقای مهدی فضائلی سخنگوی غیررسمی و توئیتری دفتر رهبری در پاسخ به این سوال که آیا رهبری درباره اصلاح قانون ممنوعیت بکارگیری مسئولان با زن و فرزند تابعیت مضاعف(با هدف استفاده از محمدجواد ظریف در معاونت راهبردی دولت)، نظری داده اند یا خیر، توئیتی منتشر کرده اند. 🔸مضمون این توئیت این است که رهبری با اصلاح قانون برای تابعیت های قهری(یعنی تابعیت هایی که بخاطر مأموریت یا تحصیل ایجاد شده) موافقند و برای تابعیت های غیرقهری مخالفند(یعنی تابعیت های ارادی خود شخص و خانواده). حالا اینکه تابعیت فرزندان ظریف، قهری است یا غیرقهری مسئله دیگری است. 🔹اما نکته مهم تر در توئیت آقای فاضلی این مسئله بود که البته اصلاح یا عدم اصلاح قانون از وظایف و اختیارات مجلس و دولت است. واقعیت این است که نه تنها افکار عمومی، بلکه جو غالب حاکم بر نمایندگان مجلس هم درک صحیحی از این مسئله ندارند که ممکن است رهبر انقلاب یک نظری داشته باشد و مجلس یا برخی نمایندگان یا برخی کارشناسان نظر دیگری داشته باشند. 🔸سالهای سال، اصولگرایان و اصلاح طلبان سعی کرده اند با این اهرم که رهبری با مسئله ای موافقت کرده یا مخالفت کرده یا نظری داده، سعی کرده اند مخالفین خود را سرکوب کنند. یکبار در رأی به ریاست مجلس، یکبار ریاست جمهوری، یکبار دربحث رأی به لیست وزرای پیشنهادی و غیره. 🔹فکر می کنید درباره همین قانون چه اتفاقی می افتد؟ آن قانون که می شد با اجرای آن،جلوی نفوذ یا انتصابِ برخی جاسوسان یا کسانی که خانواده هایشان در آمریکا و اروپا اقامت و تابعیت و اموال و دارایی دارند را گرفت، توسط مجلس به گونه ای تغییر داده می شود که شبیه شیرِ بی سر و بی دم و بی یال خواهد شد. چرا؟ چون می ترسند هرگونه مخالفتی در مجلس با اصلاح این قانون، مخالفت با رهبر انقلاب قلمداد شود و سپس برچسب ضدرهبری بخورند و تمام! 🔸این واقعیت امروز ماست. متأسفانه اصلاح طلب و اصولگرا فرقی در سوءاستفاده از این مسئله ندارند. 🔻اما تأثیر منفی و تبعاتی این مدل استنادها هم دارد و آن هم این نکته که رهبر انقلاب در تمام ریز و درشت مسائل دخالت می کنند و مسئولیت همه چیز با ایشان است! متأسفانه آقایان اصولگرا و اصلاح طلب با این کارها و سوءاستفاده ها بیشترین ضربه را به جایگاه رهبری در افکار عمومی زده اند. 🔹چه بخواهیم چه نخواهیم این برداشت در جامعه و بین مردم نهادینه می شود و دولت ها و مجالس و مسئولان دیگر از پاسخگویی فرار می کنند و هر تصمیمی را به پای رهبری می نویسند. حال آنکه رهبری در همین مسئله، پاسخ دولت مبنی بر انتصاب ظریف را ندادند و مجدداً به سراغ اصلاح قانون رفتند و ایشان هم گفتند که با اصلاح قانون برای تابعیت های قهری موافقند نه تابعیت های غیرقهری! ولی این مسئله در افکار عمومی قابل تفکیک نیست! #داود_مدرسی_یان ..... ....

✅ «دست مرده» روسی! ..... ....

میگن عربستان که خواستگاه اسلام بود کنسرت میذاره و خواننده‌های خارجی میان، میخونن و میرقصن جمهوری اسلامی دیگه خیلی گیره ول کنید بابا انقدر سختگیری چیه؟ پاسخ خوبی داد تو این کلیپ ..... .....

🔻فهم دینی در فلسفۀ فرهنگ 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. ما به عنوان اصحاب تفکّری که در برابر تجدّد قرار دارد و می‌خواهد دوباره به شوکت و هیبت پیشین بازگردد و یکه‌تاز و پیش‌رو شود، ناچاریم که به «مبادی» بپردازیم و خویشتن فلسفی‌مان را به میدان مواجهه بیاوریم. ما در نقطۀ آغاز قرار داریم و اقتضای قرار داشتن در این نقطۀ معرفتی، پرداختن به مبادی فلسفی است. نزاع ما با تجدّد، در سطح نیست که بتوان از مبادی آن بهره گرفت و با تکیه بر این زیربناها، روبناهای دینی آفرید. ازاین‌رو، باید از نقطۀ صفرِ نظریه‌پردازی آغاز کرد و از اساس، «تفکّر دیگر»ی را ساخته‌وپرداخته کرد. آنان که تقابل اسلام با تجدّد را در پوسته و قشر می‌انگارند و در پی تلفیق سنّت با تجدّد هستند و ترقی و توسعه و جهانی‌شدن را پذیرفته‌اند، به‌حتم معتقد به ترمیم‌ها و تعدیل‌‌های موردی هستند و نمی‌خواهند زیرساخت‌های متفاوتی را تولید کنند. باورمندان به این رهیافت، علم و عقل و تمدّن غربی را دارای ماهیّت تاریخی و فرهنگی نمی‌انگارند و ریشه‌های فلسفی آن را آغشته به مادّیّت تصوّر نمی‌کنند. چنین پنداشتی دربارۀ تجدّد، ناصواب است و ما را بیش از پیش و به دست خودمان، ذیل تاریخ تجدّد می‌نشاند و اسیر و محصور اقتضاهای آن می‌کند. بدین سبب است که «علم دینیِ فرهنگ»، محتاج «فلسفۀ دینیِ فرهنگ» است و بدون این زمینه، بیش از تکه‌بندی و اقتباس ناموجّه نخواهد بود. [دوم]. فلسفۀ فرهنگ به‌عنوان یکی از حوزه‌های فلسفۀ مضاف، جوهرۀ عقلی دارد، اما این‌چنین نیست که عقل در فلسفه‌های مضاف، بی‌رنگ و صوری باشد و از اصول‌موضوعه‌ای که خاستگاهش جهان‌بینی است، اثر نپذیرد. در پشت‌صحنۀ فلسفۀ فرهنگ، «کلان‌روایت‌ها»یی قرار دارند که ربط مستقیم به «عقل این‌جهانی» یا «عقل دینی» دارند و در تناسب با آن، دلالت‌های خود را به حوزه‌های معرفتیِ پسینی، تحمیل می‌کنند. این کلان‌روایت‌ها، جنبۀ تمدّنی دارند و حاصل یک عالَم تاریخی و معرفتی هستند. هر تمدّنی، عالَم تاریخی و معرفتیِ خاص خود را دارد و در نسبت با وجودِ خویش، عقل می‌آفریند. عقل، در عین این‌که استقلال نسبی دارد و از پاره‌ای جهات، عام و جهان‌شمول هست، اما هنگامی که در عینیّت تاریخی و فعلیّت اجتماعی قرار می‌گیرد، رنگ‌پذیر و اقتضایی می‌شود. براین‌اساس، عقل ما با عقل تجدّدی، تفاوت‌های بنیادین دارد. عقل تجدّدی، دنیازده و ابزاری و جزوی است و عقل ایمانی، افزون بر این‌که معطوف به معاش است، اما از معاد، غفلت نمی‌کند. این در حالی است که تجدّد از عقل کلّی، بی‌بهره است و خود را در عقل جزوی، منحصر کرده است. ازاین‌رو، تمدّن غربی را باید تکنیکی و مادّی و کمّی دانست. آن‌‌چنان عقلی، این‌چنین اقتضایی دارد. حال باید در قلمرو فلسفۀ فرهنگ نیز، عقل ایمانی و کلّی و قدسی را به صحنه آورد و به توصیف‌ها و توصیه‌های او دربارۀ فرهنگ، تن در داد. عقل فرهنگی یا عقل تاریخی - که البته مبتنی بر مبادیِ قطعی و عام نیز هست - می‌تواند روایتی از فلسفۀ فرهنگ ارائه کند که در عین توجیه منطقی، اینجایی و بومی نیز باشد. [سوم]. شاید بتوان گفت در میان تمام حوزه‌ها و عرصه‌های فلسفۀ مضاف به امر، در هیچ‌جا همچون فلسفۀ فرهنگ، عینیّت و زیستن در متن و بافت آن، مؤثّر در نظریه‌پردازی فلسفی نیست. همچنان‌که به تعبیر مرتضی مطهری، عقل فقهی، تاریخ و جغرافیا دارد و فقه شهری، بوی شهر می‌دهد و فقه روستایی، بوی روستا، فلسفۀ مضاف نیز تابع «تجربۀ‌زیستۀ عقل» است که با قالب خاصی از هستی فردی و اجتماعی، قرین و مأنوس بوده است. به بیان دیگر، «نحوۀ بودن» در «نحوۀ فهمیدن»، مدخلیّت و حضور دارد و دریافت‌های معرفتی از بافت‌های غیرمعرفتی، استقلال مطلق ندارند. این‌همه به معنی میل به نسبیّت و تاریخیّت مطلق نیست که با بنیان فلسفۀ اسلامی، ناهمخوان است، بلکه سخن در این است باید به صورت بینابینی، چنین ربط و نسبتی را پذیرفت. همچنان‌که اشاره شد، این خویشاوندی در فلسفۀ فرهنگ، بیشتر از فلسفه‌های مضافِ دیگر، احساس می‌شود؛ چراکه فرهنگ، درهم‌تنیدۀ با وجودِ خودِ انسان است و از آن گسستنی نیست. فرهنگ در وجودِ انسان، محقّق و متجلّی می‌شود و انسان میان خود و فرهنگ، فاصله‌ای نمی‌بیند. این منِ ثانوی، هویّتی است که در عمق وجودِ انسان آشیانه می‌کند و بدین سبب، ماهیّت خاصی را به عقل انسان القا می‌کند. در قلمرو نظریه‌پردازی دینی نیز، هرچه نظریه‌پرداز بتواند به تجربۀ‌زیستۀ حیات معنوی و فرهنگ قدسیِ خویش رجوع کند و در وضع «اُنسی» و «آگاهانه» نسبت به آن قرار بگیرد و روایت‌گر حال «وجودی» و «انفسی»‌اش باشد، به فلسفۀ دینیِ فرهنگ، نزدیک‌تر می‌شود. در نقطۀ مقابل، اهتمام و اعتنای آنچنانی ما به فلسفۀ تجدّدیِ فرهنگ، امکان‌سوز و امتناع‌آفرین است. 🖇در اینجا بخوانید: http://iict.ac.ir/fahmdini ..... ....