eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
570 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
21هزار ویدیو
159 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
📚نقدی بر کانال تلگرامی «اخبار سوریه»؛ ک. ج کانالی، مدعی تحلیل مسائل منطقه ولی بی‌بهره از برخی نیازهای تحلیل. سبب نقد ما، نوشته‌های وی در توجیه فتنه‌گری دو جریان نفوذ عراقی- ایرانی برای بر سر کار آوردن الکاظمی بود. ۱.معرفی «ک. جعفری» کانالی به نام خبر سوریه دارد که با برخی اخبار و چاشنی ذوق و احتمالا دسترسی به برخی اخبار، کاربرانی را جذب کرده. وی نه تخصص تحصیلی در علوم سیاسی دارد و نه «دیپلمات و دارای تجربه عملی»است و نه متخصص علوم دینی، تا از سنن و قواعد حاکم بر انواع طیف‌های جریان حق و باطل آگاه باشد. ۲. تجاهر به دروغ و تخریب شخصیت جامعه وی آشکارا در کانال تلگرامی خود می‌گوید: «دروغ گفته‌ام، در این جامعه به‌هم‌ریخته که اگر دروغ نگویی به چهار میخت می‌کشند، برای نجات خودم و خیلی‌های دیگر ناچار شده‌ام دروغ بگویم؛ اما هیچگاه اینجا و در این محفل دروغ نگفته‌ام» ۳. مبانی باورها: ملی‌مذهبی وی می‌نویسد که ملی‌مذهبی است و هیچ‌کدام از این دو بر دیگری ترجیح ندارند: «همیشه بر این باور بوده‌ام کسی که وطن ندارد، هیچ چیزی ندارد. هویت هر کسی از خاکی است که در آن متولد شده، رشد کرده و بزرگ شده است. اما پس از وطن، باید دین داشت، دینداری آن هم از جنس تشیع علی (ع) موهبتی بزرگ دارد. برای من هیچ وقت یکی بر دیگر رجحان ندارد.» ۴. ادبیات نامناسب و اتهام به منتقدین ایشان منتقدین خود و حتی صاحب نظران را تحقیر و تمسخر می‌کند. گفته وی درباره منتقدان دیدگاه ایرانی‌گری: «قطعا دوستانی هم پس از این نوشته که اغلب فراماسون‌های مذهبی در قالب جدید هستند به ما حمله کرده و خواستار پرداختن ما به مسائل سوریه و … خواهند شد». ۵. تحقیر علامه مصباح و دیگر بزرگان کشور در راستای همین ایرانی‌گری بی‌مبنا، وی به علامه مصباح، آیت‌الله علم‌الهدی، آیت‌الله سید احمد خاتمی و سردار نقدی مطالب نادرست و گاه بسیار توهین آمیزی نسبت می‌دهد: «خواستم جوابی به این یکی [سردارنقدی] هم بدهم، اما دیدم اصلا ارزش جواب دادن ندارد. کسی که تاریخ کشورش را منکر می‌شود باید از آن کشور و از مرزها اخراج گردد تا به هر کجا که دوست دارد برود، این افراد نه هویتی دارند، [نه] ماهیتی و نه کرامتی … من نمی‌دانم این بابا کجا دنیا آمده، در چه محفل پرورش یافته و اصولا چگونه فکر می‌کند.. اما می‌دانم او ایرانی نیست، از جنس ما ایرانی‌ها نیست. در ایران اگر یک باشرف وجود داشته باشد چنین فردی را به عنوان همشهری خود قبول نخواهد کرد». بی‌حرمتی به علامه مصباح در راستای ایرانی‌گری: «ان‌شالله از خجالت آقای مصباح هم در خواهم آمد، فقط لطفا تا پیش از اینکه دست به قلم شوم، به سمع نامبرده برسانید، جنگ تحمیلی مصداق دفاع از وطن بود یا دفاع از دین؟ تا بعد چند کلمه‌ای خطاب به این آقا که عرصه را خالی دیده و هر چه دلش می‌خواهد می‌گوید، بنویسم شاید حواسش جمع‌تر شد.» ۶. هواداری و ظریف‌ستایی ویژه در ۱۲ هزار و ۳۳ مطلبی که با امضای «اخبار سوریه» منتشر کرده، فقط ۸ بار واژه «خامنه ای» و حدود ۱۱ بار با نگارش «خامنه‌ای» در نوشته‌هایش آورده که آن هم در بسیاری از موارد، در متن خبری است که نقل کرده؛ نه در نوشته خودش و هیچگاه نیز در نوشت‌های خود پیشوند «امام» یا «آیةالله العظمی» را نیاورده. در عوض ۴۳ بار فامیل «ظریف» را آورده است که هیچ‌یک، همراه با نقد وی نبوده. حتی هنگامی که خبر استعفای بد ظریف مطرح شد و خبر مهم دیدار بشار با امام خامنه‌ای را تباه کرد: «این کار [سفر بشار به تهران] احتمالا آنقدر سریع اتفاق افتاده که وزیر امور خارجه هم مطلع نشده است و همه شما می‌دانید که ظریف از اینکه از چنین دیداری به‌عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی آگاه نبود، دلخور شد. حالا من کاری به درست یا غلط بودن این کار ندارم.» «به‌نظر شما چه کسی می‌تواند به این سلاست، صراحت و شفافیت از کشورش دفاع کند؟ ... محمدجواد ظریف به‌ باور بسیاری این روزها یکی از مهمترین ستون‌های دفاع از کشور در برابر تهاجم غیرانسانی دشمنان است ... باید قدر او را دانست، در حالی که به لحاظ رسانه قوی و قدرتمند در مضیقه هستیم، او یک تنه یک رسانه است.» ۷. مواضع شگفت برجامی «دوستان متعددی در طول یکی دو روز گذشته پیغام داده و می‌گویند شما در مورد برجام اشتباه می‌کردید …. من هم عرض کردم، برجام بهتر از هیچی بود و اگر برای امریکایی‌ها خوب بود، ترامپ از آن خارج نمی‌شد.». ۸. کم‌توجهی به ولایت فقیه با جستجوی واژه «ولایت» در بیش از ۱۲ هزار فرسته این کانال تلگرامی، ۱۸ فراوانی می‌آید که ۹ بار آن ولایت حلب و حماه و نینوا و داعش و … است و تنها سه بار عبارت ولایت فقیه آمده که یک بار گزارش از اسم کتاب امام خمینی است. یک بار نقل قول از فرمانده نجبا است و یک جا هم در کنار تحقیر علامه مصباح می‌گوید: «کاری هم به کار مباحث فکری‌شان در حوزه ولایت فقیه ندارم». 📚 همه نوشته با مستندات بیشتر، در «ابرنگار»
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پزشکیان در سخنانش در روز دانشجو: خدا هر جور شده دارد ما را می‌چلاند مشکل ما آب بود که در قضیه تولید برق از آب هم مجبور شدیم عقب بنشینیم هر کس راه حل معجزه‌آسایی دارد بگوید همان را اجرا کنیم. 🔹صدای دختردانشجو در بین جلسه: قبل اینکه رئیس جمهور می شدی باید اینها رو می دیدی .... .... ◾️ @MASHOUF401
2.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سطح گفتمان رو ببینید. عظمت روز دانشجو در حد لالیگا😳 این گفتمان روی دیگر همون سکه ای هست که کلید ساز میگفت : با شلاق نمی شود مردم را به بهشت برد. نتیجه ی این گفتمان لیبرالی اینه که بذارید جوونها با کله سقوط کنن تو فساد و تباهی مثل جوانان غربی همه چیز رو امتحان کنن و اگر کسی فهمید این راه غلطه خودش بر میگرده. نمیشه به زور کسی رو بر گردونی. لیبرالیسم جلوی امر به معروف و نهی از منکر رو می گیره ولی بستر هر نوع گناه رو اول مهیا و بعد هم توجیه می کنه. ◾️ @MASHOUF401
▪️عاقبِ عقیمِ عمل‌گراییِ سیاسی: از خط مبارزه به خط مداهنه مهدی جمشیدی ۱. از دهۀ پیش به این سو، مشخص بود که جامعۀ روحانیّت مبارز، دچار استحاله شده و ناگفته و نهانی، به چرخش‌های ایدئولوژیک رو آورده است. پس نباید مسألۀ این تشکّل حوزوی- سیاسی را به مواضع تمسخرآمیزِ مصطفی پورمحمدی که دبیر کل آن است، تقلیل داد. این ساختار از اساس، دچار «فروپاشی هویّتی» شده و دیگر، آن نیست که بود. تهی و تنک شده و از نظر فکری و نظری، «مسخ» شده است. این استحاله، در زمان حیات مهدوی‌کنی صورت گرفت. او نیز همانند هاشمی‌رفسنجانی، گرفتار «عمل‌گراییِ سیاسی» شد و اندک‌اندک، به اقتضائات آن تن در داد. مهدوی‌کنی به مصباح در زمینۀ «وحدت سیاسی» اعتراض کرد که مصباح، بحث فلسفی می‌کند و می‌خواهد از ماهیّت و ایدئولوژی و آرمان سخن بگوید، حال‌آن‌که مسأله این است که باید در انتخابات، وحدت را اصل انگاشت و برای جلوگیری از قدرت‌یابی دیگری‌های سیاسی، کوتاه آمد. همین «کوتاه‌آمدن‌ها»، به مداهنه و مصانعه تبدیل شد و جامعۀ روحانیّت مبارزه را گرفتار عمل‌گرایی کرد. وضع کنونیِ مصطفی پورمحمدی، حاصل همان تجدیدنظر‌های ناایدئولوژیکِ مهدوی‌کنی بود. آن زاویه‌ها و مماشات‌ها و اغماض‌های هویّتی، به «استحاله» رسیدند. امروز دبیر کل جامعۀ روحانیّت مبارز، به‌گونه‌ای سخن می‌گوید که لیبرال‌های ایرانی می‌گویند. هیچ‌کس نمی‌توانست در دهۀ هشتاد یا نود، چنین تصوّری از این تشکّل داشته باشد. خشت کجِ مهدوی‌کنی، چنین عاقبتی داشت. ۲. البته جامعۀ روحانیّت مبارز، از زمانی‌که از مبارزه برید و به قدرت چسبید، بدنۀ اجتماعی‌اش را باخت. امروز کسی در جبهۀ انقلاب، کمترین بهایی به مواضع این تشکّل نمی‌دهد و برایش مهم نیست که آنها چه توصیه‌ای دارند. این تشکّل، «حجیّت سیاسی» و «وجه دینی»‌اش را به‌طور کامل و مطلق، باخته است و فقط پوسته‌ای ظاهری از آن باقی مانده است. جامعۀ روحانیّت مبارز، مرده است؛ نه در سیاست، اثری دارد و نه در دیانت. حوزوی‌های مدّعی مبارزه، نتوانستند «خط مبارزه» را ادامه بدهند و در نهایت، به جمع‌بندی‌های مشابه با لیبرال‌های ایرانی رسیدند. این وضع، حاصل بی‌دقتی‌ها و اهمال‌های ایدئولوژیکِ مهدوی‌کنی بود. او درنیافت که سیاست دینی، اگر آغشتۀ به عمل‌گرایی بشود، سر از «لیبرالیسم» در خواهد آورد. «تقلیل‌گرایی انتخاباتیِ» وی، ریشه در «تقلیل‌گرایی‌های هویّتی»‌اش داشت. اما مصباح، قاطع و سرسخت ایستاد و عقب‌نشینی نکرد. سیاست مصباح، عمل‌گرایانه و موقعیّتی نبود؛ چون خاستگاه نظری داشت، برخلاف سیاست مهدوی‌کنی، که رنگ‌وبوی یک کارگزار اجرایی را داشت. مصباح بر اصالت‌ها اصرار داشت و می‌خواست سیاست، «امتداد تفکّر» باشد و اقتضائات عملی و مصلحتی بر آن سایه نیفکند، اما مهدوی‌کنی، جانب عمل و توفیق سیاسی را گرفت. مصباح، نتیجۀ برخی از انتخابات‌ها را باخت، اما مهدوی‌کنی، هویّت نظری و اصالت ایدئولوژیک را. البته روشن است که مصباح، هرگز در عرض مهدوی‌کنی نیست؛ مصباح، یک نظریه‌پرداز و متفکّر در قوارۀ مطهری است، و مهدوی‌کنی، یک سیاست‌مدار. ۳. روشن است که وقتی جامعۀ روحانیّت مبارز، حیات ندارد و گوشه‌نشین و خنثی و عقیم است، گفته‌های مصطفی پورمحمدی نیز هیچ اثری ندارد؛ هرچه می‌خواهد فریاد بزند و با حرارت و هیجانِ صوری سخن بگوید و خود را در موقعیّتِ منتقد بنشاند. بازیگری او، واقعیّت را تغییر نخواهد داد و فهم مخاطب را مختل نخواهد کرد. تشکّل او، منقضی شده، پس خود او نیز موضوعیّت ندارد. در رقابت‌های انتخاباتی، فریادهای توخالی و ساختگی برآورد و رأی طلبید و گمان کرد با روایت‌بازی و تظاهر، می‌تواند بدنۀ اجتماعی بیابد. نتوانست و سرخورده و منهدم‌شده، عرصه را ترک کرد. نباید به او اعتنا کرد. ۴. به‌گمانم سرنوشت دانشگاه امام صادق نیز همچون جامعۀ روحانیّت مبارز خواهد شد؛ و مگر این دانشگاه، بخشی از مسیر انحطاط و افول را نپیموده است؟! عمل‌گرایی سیاسی، در این دانشگاه نیز رسوخ یافت. این دانشگاه، معبری است برای دستیابی به قدرت سیاسی. یک گذرگاه است که در حقیقت، شأن معرفتی و نظری ندارد. «سامانۀ تولید کارگزار» برای قدرت سیاسی است، نه «سرچشمۀ نظریه‌پردازی انقلابی». و تازه، آن اندازه از ادعاهای نظری را نیز در تجربۀ دولت‌های احمدی‌نژاد و رئیسی دیدیم و دریافتیم انبان‌ معرفت‌شان، تهی است. البته من هرگز حضور برخی انسان‌های شریف و اصیل و انقلابی را در این دانشگاه، انکار نمی‌کنم، اما سخن در این است که وجه غالب و مسلّط، همان است که گفته شد. این جریان اصلی، سرنوشتی مشابه سرنوشت جامعۀ روحانیّت مبارز را در انتظار دانشگاه امام صادق خواهد گذاشت. عمل‌گراییِ سیاسی و ارادۀ معطوف به قدرت، همۀ تعلّقات دینی و تعهدات انقلابی را می‌بلعد و یک پوستۀ ظاهری و تصنّعی باقی خواهد گذاشت که در آن، اخلاص و ایمان و معرفت، احساس نمی‌شود. .... ....
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 استاد فاضل لنکرانی: هی نیان در فضای مجازی بنویسند که مناظره آخوند شیعه با آخوند شیعه... شیعه نیست...! .... ....
🛑تهران تایمز: 🔸در طول جنگ۱۲ روزه سازمان اطلاعات ایران بسیاری از تروریستهایی که قصد بمب گذاری در متروی تهران را داشتند دستگیر کردند. .... ....
🔴 رفع انسداد ها در بدن با ♻️ شکر سرخ برای همه چیز نافع است و هیچ ضرری در آن نیست. (امام صادق علیه‌السلام) 💠 ◾️ @MASHOUF401
1.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کنایه جلیلی به مهملات سریع‌القلم: امروز کسانی می‌گویند نباید به مستضعفین مسئولیت داد؛ انقلاب آمد بساط این حرف‌ها را جمع کند ◾️ @MASHOUF401