به #دولت_جوان_حزب_اللهی فکر میکنم.
(رهبر انقلاب: علاج مشکلات کشور دولت جوان حزب اللهی است. ۹۹/۲/۲۸ )
#انتخابات
#امتداد_دولت
#دهه_شصت
.....
.....
🔸حالا با ورود به نهمین ماه جنگ و شکست کامل و همهجانبه صهیونیستها در نبردی نابرابر با مقاومت غزه و همچنین ناتوانی در غلبه بر «بحران در شمال» تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه لبنان از سر گرفته شده است. در طول دو هفته گذشته غربیها از طریق هیاتهای مختلف تهدیدهای گوناگونی را راهی بیروت کردهاند که اگر رژیم صهیونیستی میخواهد به لبنان حمله کند و ما هم کاری نمیتوانیم کنیم. موضوع حمله رژیم اشغالگر به لبنان، موضوع امروز و دیروز نیست، از همان فردای شروع طوفان الاقصی قرار است این حمله صورت بگیرد و نمیگیرد و دلیلش هم این است که سرکردههای رژیم صهیونیستی میدانند که هر حملهای میتواند چه تبعاتی داشته باشد.
🔸به قول دبیرکل محترم حزبالله، صهیونیستها در غزه «زائیدهاند» حالا چگونه میخواهند به لبنان حمله کنند ناشی از دو عامل مهم است؛ عامل نخست این است که این رژیم در شرایط جنگی فوقالعاده به سر میبرد، صدها هزار نفر از شمال سرزمینهای اشغالی آواره شدهاند و عملا خط مرزی خالی از سکنه شده، تمام تاسیسات نظامی تا عمق 5 کیلومتری آسیب دیده و چیزی برای از دست دادن بیشتر وجود ندارد و به همین دلیل بهترین زمان برای حمله همین شرایط است. هشت ماه جنگ در غزه اگر با چند هفته جنگ در لبنان جمع زده شود، اتفاق خاصی روی نمیدهد. این یکی از زوایای برداشت صهیونیستها برای حمله به لبنان در این شرایط است.
🔸موضوع بعدی به این برداشت بر میگردد که صهیونیستها میدانند خطر حزبالله به این سادگی رفع نمیشود. در دستگاه نظامی و امنیتی این رژیم این موضوع همواره مطرح است که ما در طول 8 ماه گذشته دهها و شاید صدها پایگاه حزبالله را نابود کرده و برای نابود کردن بقیه نباید فرصت را از دست بدهیم. در یک بازه زمانی دو تا سه هفتهای جنگی همهجانبه با تکیه بر نیروی هوایی و بمباران گسترده را شروع کرده، تمام جنوب لبنان را شخم میزنیم و آنچه در این دو هفته حزبالله میتواند انجام دهد بیش از آن چیزی نیست که ما میتوانیم، بنابراین تا بهانه وجود دارد و همه چیز آماده است باید حمله را شروع کرد. تقریباً اکثریت صهیونیستها با این برداشت موافق هستند.
🔸بنابراین ایده حمله به لبنان بسیار قوی است، تنها عامل بازدارنده نگرانی عمده صهیونیستها از نوع واکنش حزبالله و محور مقاومت است. اینکه اگر جنگی شروع شود، مانند جنگ در غزه که قرار بود نهایت دو ماهه به پایان برسد و امروز در نهمین ماه همچنان صهیونیستها دارند تلفات میدهند، جنگ دو هفتهای در جنوب لبنان به ناگهان سر از شش هفت ماه در نیاورد؛ نگرانی عمده دوم آنها مساله مداخله محور مقاومت است. نوع واکنش محور مقاومت در قالب «اتحاد میدانها» نگرانی و وحشت صهیونیستها را در پی داشته و آنها به خوبی میدانند که محور مقاومت با همه توان به هر گونه حملهای به لبنان پاسخ میدهد.
🔸اما مشکل اصلی آنها حجم پاسخ محور مقاومت است، اینکه محور در چه سطحی، با چه ابزاری و با چه راهبردی در این جنگ شرکت میکند آنها را به شدت نگران کرده است. عملیات وعده صادق به صهیونیستها ثابت کرد در برابر حمله موشکی و پهپادی از ایران به شدت آسیبپذیر هستند، شلیکهای روزانه پهپاد از عراق هم چالش سنگینی را برای آنها ایجاد کرده، کما اینکه آنها تا به امروز هیچ راهکاری برای مقابله با پهپادهای انتحاری حزبالله هم پیدا نکردهاند. همه این عوامل دست به دست هم داده و باعث وحشت روزافزون آنها در نوع واکنشها شده است.
🔸با این حال، ایران به شکل مستقیم و از طریق واسطهها به امریکا و رژیم صهیونیستی اعلام کرده هر گونه حمله به لبنان، مداخله مستقیم ایران را در پی خواهد داشت. شاید صهیونیستها فکر میکنند ایران مشغول انتخابات ریاست جمهوری است، اما به صورت مشخص، نیروهای مسلح ایران در آماده باش کامل به سر میبرند. سفر سرپرست وزارت امور خارجه به بیروت نیز در راستای اطمینان دادن به رهبران لبنانی بر حمایت قاطع ایران از این کشور در صورت هر گونه حماقت صهیونیستها بوده است. به رهبران لبنانی گفته شد که هزاران موشک و پهپاد آماده در هم کوبیدن مواضع این رژیم است و جای هیچ نگرانی وجود ندارد.
🔸سرکردههای رژیم صهیونیستی حالا بر سر دو راهی عجیبی گیر افتادهاند؛ حملات چند هفته اخیر حزبالله باعث وارد شدن خسارتهای شدیدی به آنها شده و دهها کشته از آنها گرفته است. آتشسوزیهای چند روز گذشته نیز نمونهای کوچک از حادثهای بزرگ است که این رژیم را در صورت هر اشتباه محاسباتی در بر خواهد گرفت. ماه خرداد و تیر سرنوشتسازی در انتظار منطقه است. امریکا و غرب در شرق اروپا گیر افتادهاند و ایران نیز غرب آسیا را مدیریت خواهد کرد.
@SyrianKhabar
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴انتشار برای نخستینبار؛ لحظاتی از برخی دیدارها و گفتوگوهای شهید رئیسی با رهبر انقلاب
......
.....
هدایت شده از کانال خبر و تحلیل
🗒 رئیسجمهور باید مستقل از اصحابش، از «عقل راهبردی» برخوردار باشد، نه اینکه توانمندیاش در «عقل اجرایی» منحصر باشد. صاحبان «عقل جزوی» _ که از «عقل کلی» بیبهرهاند _ از سوی «حلقهی پیرامونی»شان مدیریت میشوند؛ چنانکه تاکنون نیز فقط متنهای یاران لیبرال خویش را با لکنت و بهسختی، «روخوانی» کردهاند.
.....
.....
همیشه مهمترین عنصر در هر کنش اجتماعی سیاسی در طول تاریخ چه در ایران چه سایر کشور ها #مردم بودن.
حداقل در کشور ما علی الخصوص در ۴۵ سال گذشته مردم ثابت کردن که اگر باور به یک تفکر و ایدئولوژی سازنده داشته باشن، هژمونی استکبار رو نابود میکنن و #انقلاب میکنن.
انقدر نگاه ها رو به سمت موضوع درجه چندم #کارنامه (اون هم با نیتهای نا خالص) هدایت کردید که خود #مردم رو از دست دادید.
⚠️در این انتخابات هم مردم حرف اول و آخر رو میزنن، به خواست مردم بی اعتنایی نکنید که قطعا #شکست میخورید و بی اعتبار میشید!
#احمد_نوایی
......
.....
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای رئیسی؛
شما سیدی دلت پاکه،دعا کن
یکی مثل خودت رئیس جمهورشه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهید_جمهور #رئیسی #انتخابات
.....
.....
23.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 فــــــوقالعاده
حرفایی که فکرش رو نمیکردیم رو آنتن زنده پخش کردن خواهشا گوش کنید شاید برای ما یک تلنگری باشد!
.....
....
🔻تکنوکراتهای شبهانقلابی _۱
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. بعضی نتوانستهاند عمقِ «عالَم تجدّد» را فهم کنند و ازاینرو، نیروهای فکری و سیاسیای را که به جانب تجدّد مایل شدهاند، بهدرستی نمیشناسند. اینان دچار خوشبینی و سطحینگری میشوند و از لایههای پنهان و دلالتهای ناگفته، غفلت میورزند. در عالَم پساانقلابی ما – به معنی عالَمی که انقلاب اسلامی بر آن سایه افکنده و همهچیز، متأثّر از اقتضاهای آن است – نیروهایی حضور داشته و دارند که هر چند ذهنیّتشان، بیشوکم، آغشته به تجدّد شده، اما از صراحتورزی دربارۀ دگردیسیها و تجدیدنظرهایشان پروا دارند و با زیستن در فضای «ابهام» و «اجمال» و «دوپهلوگویی»، به حیات سیاسی خویش ادامه میدهند. همین سبکِ زیستن نیز بسیاری را دچار تردید و خطا میکند و از شناختن ماهیّت این نیروها، ناتوان میسازد. این نیروها به گونهای هستند که برای هر دو جهت و سویه، شواهدی در وجودِ سیاسیشان حضور دارد و بهاینترتیب، برداشتها و تفسیرها را غبارآلود میکنند. چنانند که گویی هم این هستند و هم آن. تعبیر «نیروهای بینابینی» – که آن را از شهید بهشتی به یادگار دارم – میتواند پرده از واقعیّتِ وجودی اینان بردارد و تذبذب و تلاطم و دوگانگیشان را آشکار سازد. اینان یک چشم با «عالَم سنّتِ انقلابی» دارند و چشمی به «عالَم تجدّد غربی»؛ چنانکه پارهای از اشاراتشان به آن سو است و پارهای از اشاراتشان به این سو. درعینحال، باید آنها را مایل به «اصالت تجدّد» قلمداد کرد و فریب برخی ظهوراتِ انقلابیشان را نخورد. هنگامی که «معنی»، هویّت تجدّدی یافته است، از «صورت» کاری ساخته نخواهد بود و اینچنین پوستهها و قالبهایی، خاصیّتی نخواهند داشت.
[دوّم]. در برابر این پاره از نیروهای سیاسی، باید دست به «واسازیِ هویّتی» زد؛ یعنی عناصر و اجزای درونیشان را یکبهیک بیرون کشید و در کنار هم نشانید و تحلیل کرد. اینان، شبنشین هستند و با تاریکی، انس دارند؛ چون در این حال است که هویّتشان پنهان میماند و حقیقت، به حاشیه رانده میشود. پس علاج، چیزی جز «روشنگری» نیست. باید به معرکۀ تجزیه پا نهاد و وضعِ وجودیِ اینان را عیان کرد. آنها میخواهند واقعیّت، درهم و بریدهبریده و منقطع باشد تا مخاطب نتواند حقّ و باطل و صواب و ناصواب و صدق و کذب را از یکدیگر بازشناسد. اینان از «مفاهیم لغزنده» استفاده میکنند؛ چراکه وضوح مفهومی، خصمِ حیات سیاسیشان است و کلاندغدغۀ تداوم قدرتشان را با چالش مواجه میسازد. هرچه که مرزها و حریمها و هویّتها و خطکشیها و اندیشهها آشکار شوند، بیشتروبیشتر، استحالهشدگی و التقاطاندیشی این نیروها برای جامعه مشخص میشود و تشخیصها، بلوغ و کمال مییابند. پس باید دست به کار شد و طرح واسازیِ هویّتی را آغاز کرد. نباید مجال داد که «اصالتهای انقلابی»، دستخوش بازیگری و بازیسازی نیروهایی شود که گرفتار بیرونزدگی و زاویه و فاصله شدهاند، اما حاضر نیستند هزینۀ سیاسیِ بازاندیشیشان را بدهند.
[سوّم]. البته در مقابل، اینان ندای مظلومیّت سر خواهند داد و از «تخریب» سخن خواهند گفت، اما پیداست که میان «نقادی» و «تخریبگری»، تفاوت بسیار وجود دارد و نباید به هیچ بهانهای، تیغ نقد از وادی سیاست کنار نهاده شود. یکی از لوازم نظریۀ مردمسالاری دینی، گشودگی عرصۀ سیاسی است و این به معنی امکان «نقادی»، بلکه فضیلت آن است. همچنان که نباید نقادی را چماق تخریب، ممنوع و مطرود کرد، نباید آن را به بهانۀ «وحدت»، ملامت نمود. در عالَم انقلابی، هر نوع پیوستگی و اتّحادی، ریشه در حبلِ متینِ «دین» دارد و نه منافع و مطامع سیاسی. در این عالَم، «قدرت» در ذیل «حقیقت» است و نه بر فراز آن. ازاینرو، عملگرایی سیاسی و اتئلافهای معطوف به تفوّق سیاسی، مشروع و روا نیستند. قدرت، هیچ اصالتی ندارد و جز مقدّمه و زمینهای برای تحقّق و تجلّیِ حقیقت، شأنی ندارد. قدرت، برای قدرت نیست، بلکه معطوف به امری بیرون از خویش است. دراینحال، بدیهی است که همداستانی و همراستایی با نیروهایی که از لحاظ فکری، به تجدّد مایل شدهاند و دچار مسخ هویّتی گردیدهاند، خطایی مهلک است. ازآنجاکه ولایتِ میان مؤمنان، به معنی «همبستگیِ هویّتیِ» آنان است، نمیتوان با کسانی که هویّت اسلامی و انقلابیشان، مخدوش و مجروح شده و به سوی تجدّد میل کرده است، طرح وحدت درافکند و همدل و همراه شد. گسستگیِ هویّتی، یک حقیقت است و نمیتوان با فقدان «همفکری» و «همهویّتی»، زیر یک «چتر مشترکِ سیاسی» قرار گرفت. اگر نگاه ما به عرصۀ سیاسی، برآمده از اقتضائات و غایات انقلاب اسلامی است، نباید منطق عملگرایانه را در پیش گرفت و تنها به قدرت اندیشید.
......
.....