eitaa logo
مداد العلماء ، دماء الشهدا✏🌷
46 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
434 ویدیو
19 فایل
" مداد العلماء ، دماء الشهدا " در نظر دارد مفاخر و مشاهیر علماء و شهدای شهرستان اشکذر را به نوجوانان و جوانان ....🌷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
هدف که مثل هم باشد عکسها هم مثل هم می شود! ✅ هردو در نوجوانی پدرشان را از دست می دهند 🔴 هردوبه خاطرحضوردر جبهه و جنگ از شغل معلمی گذشتند ❇️ هردو سابقه مبارزات انقلابی قبل از انقلاب داشتند 🔴 هردو هیئتی بودند ✅ هردو با اینکه جریان ساز و تاثیرگذار بودند ولی راضی نبودند نامشان مطرح باشد و گمنامی را بیشتردوست می داشتند 🔴هر دو اهل نماز شب بودند ✅ هر دو ……. ✅🔴✅ شباهت آنها به همین ها ختم نمی شود در ظاهر و تیپ ظاهری هم بی شباهت به هم نبودند. و شاید، راه و هدف که مثل هم باشد عکسها هم مثل هم می شود! شرح عکس: تصاویر شهیدان ابراهیم هادی و شهید محمد حسین خاکساری انتخاب از کانال صالحین اشکذر به نقل از بیت الشهدای جعفری نسب
به نام خالق عادل جبار رهبرا سید علی جان، وقتی سخنان زهرآلود ولایتمداران دیروز را شنیدم؛ گریستم و‌ دردنامه‌ای نوشتم. آقا جان تنهایت نمی گذاریم و تنها نیستی. رهبرا غربت علی تکرارپذیر نیست؛ بگذار هر چه می خواهند بگویند و از ظالم دفاع کنند و جای شهید و جلاد را تغییر دهند؛ اما حق پنهان نمی ماند. مولانا دوستان دیروز به صف دشمنان پناه برده اند؛ آن هم در کشوری که پناهگاه منافقان جنایتکار بود و اینک با شمشیر زهرآلود زبانشان بر شما می تازند. عجب روزگاری است حاج قاسم روستایی با زهد و پارسایی و بصیرت و رشادت و مجاهدت به عالیترین سعه وجودی عارفانه می رسد و فیض شهادت می یابد و آن شیخ حوزوی عارف دیده، با سادگی و تاثیرپذیری از فرزندش در صف دشمنان انقلاب قرار می گیرد و همانند اهل نفاق سخن می راند خدایا عاقبت ما را ختم به خیر کن الهی ما را در مسیر مکتب سلیمانی قرار بده معبودا مرگ ما را شهادت در راه ولایت سید علی نائب امام عصر عج قرار بده؛ آنگونه که حاج قاسم خواست. والسلام سربازت عبدالحسین ⚘ خواستم از شیخ حوزوی عارف دیده که روزگاری با او ساعتهایی را محشور بودم بنویسم ، اینقدر این متن استاد ارجمند حوزه و دانشگاه استاد خسرو پناه جامع بود که گفتم همان را نشر بدهم کمتر از سرباز از اهالی قبیله "آن ۳۰۵ نفر" شهرستان اشکذر
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ دیدنی از دیدار دیروز عزیز تر از جانمان رهبر معظم انقلاب با خانواده سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🔹در بخشی از کلیپ، دختر شهید سلیمانی در این دیدار نامه‌ای از آن شهید والامقام که چند ماه پیش از شهادت ایشان نوشته شده را قرائت می‌کند که بسیار جالب است. برای صحت و سلامتی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بصورت روزانه صلوات نذر کنید.
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘ علی به وقت حوادث عصا نمی گیرد در آخرین جلسه بدل آقا........................
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مِّنَ ٱلْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا۟ مَا عَٰهَدُوا۟ ٱللَّهَ عَلَيْهِ.... هیچکس اینجا به تو مانند نشد.... @farhangyazd
4.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گروه سرود طنز ╭════•🍁•════╮ قدر جیب بابا مو حالا می دونم قدر آش ننه مو حالا می دونم از دست ندهید
🌹 مردان مرد 🌱 طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد... یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت, معلوم بود که شهيد دراز کش مجروح شده بوده است. 🌱 پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. 🌱 معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را در سامانه جستجو کردیم. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است. 🌹 شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر... 🔅 کاش هیچوقت از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کردید... 👌 نقل از کانال هیئت امام رضا (علیه السلام) 📚📚 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
قسمت دوم 🌼 قرار بود از آنها که رفیق کتاب هستند بگوئیم از استاد یغمایی، دبیر محترم درس علوم شروع کردیم، حالا بعد از مطالعه سه کتاب از شهداء دوباره یک کتاب دیگر را ایشان بردند برای مطالعه !وقتی استاد این کتاب امانت گرفتند ، چند خاطره تعریف کردند از شهدا ، هم لذت بردیم از خاطرات هم بسیار شرمنده که این قدر فاصله داریم با شهدا، شما هم بچه ها این چند خاطره را بخوانید و تفکر کنید! ⚘فرمانده غواصان خاطره ای تعریف می کرد از شهید غواصی که بیست بار رفت ته آب تا کمربند غواصی اش که باز شده بود بیاورد آخر سر که نتوانست، باطری کهنه ای پیدا کرد آن را باز کرد، سرب باطری را آب کرد وبا آن کمر بند ساخت تا بیت المال ضایع نشود! ⚘برادر شهید ما آنقدر احترام بزرگتر می گذاشت من که برادر بزرگترش بودم سوار دوچرخه که بود ۲۰ متری من که می رسید برای احترام پیاده می شد! ⚘یکبار سر سفره غذا نگفت آن پارچ آب یا فلان چیز را به من بده، خودش بر می داشت که امر نکرده باشد ! ⚘یکبار ندیدم برای خودش لباس نو بخرد در عوض تا بخواهید به فکر دیگران بود، یک بار که آمده بود دیدنی من ، دید دو تا بخاری در خانه دارم، گفت : داداش، شما که با همون یک بخاری می سازی، این بخاری را بده به من! تعجب کردم، هیچ وقت چیزی نمی خواست گفتم:"راستش بگو برای چه کسی می خواهی؟؟" یکی از بچه ها از شهرستان دور آمده به یزد برای درس خواندن ، خونه اجاره کرده به خاطر نداری بخاری ندارد ، بگذار یکی از بخاری ها را ببرم،اجازه دادم ، بله کسی که خودش ندیدیم یک لباس نو برای خودش بخرد و باید برایش می خریدیم ، فکر نیازمندان
قسمت دوم 🌼 قرار بود از آنها که رفیق کتاب هستند بگوئیم از استاد یغمایی، دبیر محترم درس علوم شروع کردیم، حالا بعد از مطالعه سه کتاب از شهداء دوباره یک کتاب دیگر را ایشان بردند برای مطالعه !وقتی استاد این کتاب امانت گرفتند ، چند خاطره تعریف کردند از شهدا ، هم لذت بردیم از خاطرات هم بسیار شرمنده که این قدر فاصله داریم با شهدا، شما هم بچه ها این چند خاطره را بخوانید و تفکر کنید! ⚘فرمانده غواصان خاطره ای تعریف می کرد از شهید غواصی که بیست بار رفت ته آب تا کمربند غواصی اش که باز شده بود بیاورد آخر سر که نتوانست، باطری کهنه ای پیدا کرد آن را باز کرد، سرب باطری را آب کرد وبا آن کمر بند ساخت تا بیت المال ضایع نشود! ⚘برادر شهید ما آنقدر احترام بزرگتر می گذاشت من که برادر بزرگترش بودم سوار دوچرخه که بود ۲۰ متری من که می رسید برای احترام پیاده می شد! ⚘یکبار سر سفره غذا نگفت آن پارچ آب یا فلان چیز را به من بده، خودش بر می داشت که امر نکرده باشد ! ⚘یکبار ندیدم برای خودش لباس نو بخرد در عوض تا بخواهید به فکر دیگران بود، یک بار که آمده بود دیدنی من ، دید دو تا بخاری در خانه دارم، گفت : داداش، شما که با همون یک بخاری می سازی، این بخاری را بده به من! تعجب کردم، هیچ وقت چیزی نمی خواست گفتم:"راستش بگو برای چه کسی می خواهی؟؟" یکی از بچه ها از شهرستان دور آمده به یزد برای درس خواندن ، خونه اجاره کرده به خاطر نداری بخاری ندارد ، بگذار یکی از بخاری ها را ببرم،اجازه دادم ، بله کسی که خودش ندیدیم یک لباس نو برای خودش بخرد و باید برایش می خریدیم ، فکر نیازمندان بود..... "انشالله ادامه دارد"
1.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یه زمانی یه رئیس جمهور داشتیم مثل شهید که بیخود منم منم و بلدم بلدم نمی‌کرد . می‌اومد مؤدب و متواضع جلوی یه مرجع دینی مثل آیت الله مرعشی می‌نشست و درس اخلاق و سیاست می گرفت. بعدش هم با یه نان و پنیر ساده ازش پذیرایی می‌شد. @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا