⚘🌱 خاطره یک جشن خیابانی
🌱 هیچ جور نمی شد امسال از میلاد
حضرت زینب کبری سلام الله علیها بی تفاوت
رد شد، هم به خاطر عظمت این روز و هم به
خاطر زحمت های کادر درمان ، خصوصا
پرستاران در این یکسال، وقتی فهمیدیم امام
خامنه ای عزیز ما که خیلی از سخنرانی هایشان
در این ایام کرونا حذف شده بود، میخواهند در
روز پرستار صحبت تلویزیونی کنند فهمیدیم که
حتما باید کاری کرد، بچه های گروه جهادی
شهید احمدی روشن مدرسه ، فکر ها را ریختیم
روی هم،به این نتیجه رسیدیم هرکس در مسابقه
عکس نوشته " من یک پرستارم " برنده شد
هدیه اش این باشد که برویم درب خانه اش
برنامه مولودی خوانی و سخنرانی داشته باشیم
اتفاقا برنده مسابقه، آقا سید حسین ، شاعر نوجوان اهل بیت (ع) بود ، ما هم روز میلاد
که شد اول آقا محمدحسین با ماشین پرایدش
رفت هفت هشت تا صندلی پلاستیکی از
آقا جلال بسیج امانت گرفت، تعجب کردم
چطور اینها رو روی صندلی عقب جا داده بود
حالا هی از این پراید بد بگید! بگذریم رفتیم
زرین شهر ، اول خ امام حسن علیه السلام
بساط صندلی ها را کنار خیابون پهن کردیم
حاج آقا سخنرانی کوتاه شش دقیقه ای کرد
برای ارزش پرستاری در اسلام بعد هم کربلایی
طالبیان یک مدح دلچسب حضرت زینب
کبری سلام الله علیها خواند، بعد هم شاعر
نوجوان جلسه از حافظ برای مان خواند،
آقا علی حکیمیان ریاست ارشاد هم خودش را
به این محفل کنار خیابونی رسانده بود، البته
بعد از دیدار چند پرستار منطقه صدر آباد !
به سید حسین هم گفتیم یک تفال حافظ
برای ایشان بزند، غزل "حجاب چهره جان..."
آمد، آقای طالبیان هم آن را زیبا و با چهچه
برایمان خواندند، .......
ادامه دارد
🌱🌱 جشن خیابانی قسمت دوم
...بعد هم رسیدیم به آخرین قسمت برنامه
یعنی اهداء جایزه مسابقه "من یک پرستارم"
آقای حکیمیان زحمت کشیده بودند و یک
دیوان نفیس حافظ آورده بودند، وقتی هم
میخواستند هدیه بدهند، به شوخی بهشون
گفتیم ، بالاخره دل کندن از این کتاب شخصی
نفیس خیلی سخته! ایشان هم گفتند : انشالله
هدیه گیرنده دعامون می کنند،
بالأخره جایزه دیوان حافظ و یک قاب عکس
یادگاری با دل نوشته آقا سید حسین ذبحی
به ایشان هدیه داده شد، بعد هم نوبت به
عکس یادگاری ها رسید ، بابای آقا سید که
ما را از پذیرایی در برنامه بی نصیب نگذاشته
بودند ، با آقا سید مدیر محترم مدرسه و
مسئول گروه جهادی ، هم آمدند جلو و عکس
یادگاری گرفتیم.
مقصد بعدی کاروان جشن خیابانی ما یک مرکز
خیریه وابسته به بهزیستی بود، رفتیم سراغ
بچه های عزیز این مرکز البته به خاطر شرایط
کرو نایی داخل مرکز نرفتیم همون بیرون
صندلی ها را چیدیم و مولودی خوان ما شعر
و سرود برای حضرت زینب (س) خواند و
بچه ها هم دست می زدند و خوشحال، کیک
خانگی هم رسید، به مسئول مرکز تحویل دادیم
و از زحمات ایشان تشکر کردیم و روز پرستار را
تبریک گفتیم، بچه ها هم از ارسلان ،امیرحسین
،امیر.....خودشان را معرفی کردند
این دو ساعت جشن های خیابونی ما هم تمام شد
انشالله دعای این بچه ها و سرپرست آنها
در حق همه ما مستجاب بشه!
به قول یکی از بچه ها ای کاش هر چه زودتر
جمع های دوستان اهل بیت (ع) راه بیفته و ما
هم بیشتر قدر آنها را بدانیم، انشاء الله
🌱 هفته رزمندگان خط مقدم کرونا جاش خالی..
#گروه_جهادی_شهید_احمدی_روشن
#بسیج_هنرمندان
#اداره_فرهنگ_ارشاد_اسلامی
#شهرستان_اشکذر