eitaa logo
🖤مجموعه ریحانة النبی(س)🖤
506 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
104 فایل
جنگیدن؛ همیشه با تیر و تفنگ نیست.. میدان مبارزه ی مان امروز، پشت پا زدن به رفاهی ست که به آن خو کرده ایم...😔 مجموعه فرهنگی_تربیتی/مشهدالرضا🌺 ارتباط با مدیر: @hesari_1381 لینک ارتباط به صورت ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17287329841699
مشاهده در ایتا
دانلود
اول صبح بگوییم حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفرهٔ ارباب رسد ... @MFT_reyhanatonnabi💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤مجموعه ریحانة النبی(س)🖤
تدبر در سورهٔ مبارکهٔ حدید(قسمت بیست و یکم) وَ مَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِۙ وَ الرَّسُولُ
تدبر در سورهٔ مبارکهٔ حدید(قسمت بیست و دوم) سوره حدید سوره دوتایی های باشکوه است... دوتایی هایی که هرکدام حرف ها دارند برایمان... اول و آخر... ظاهر و باطن... یحیی و یمیت... ولوج و خروج... نزول و عروج... ایمان و تقوا... میثاق و رسول... و در آیه ۹ آیات و بینات... و ظلمات و نور... هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِۚ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ که آیات گاهی جمع می آید و گاهی مفرد... آیه به شکل مفرد به معجزه اشاره دارد... و آیات که همان آیه است به شکل جمع، اسباب و عوامل ارتقاء است به سمت کمال... بالابر... ایجاد کنندهٔ راه و مسیر... که دست انسان را می گیرد و با خودش در این مسیر به سوی کمال می برد... و بینات به این مسیر نور می بخشد...🔆 مسیر را روشن میکند... برهان ساز است... آشکارساز است... و همراهی «آیات و بینات» یعنی هم راه داریم و هم نور داریم که نتیجه اش می شود اخراج انسان از ظلمات به سمت نور... همان صیرورت به سمت کمال...😍 @MFT_reyhanatonnabi💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک اجتماع عقب ماندهٔ غیر متعادل! عَلَم در جمعه ۵ دی ۱۳۴۸ در حال سواری کردن! تصویری از یک محله تهران ترسیم می کند... و در انتهای آن می نویسد: از این منظره بسیار متاثر شدم. با آنکه مضحک و خنده دار بود، ولی هنوز نشان دهندهٔ یک اجتماع عقب افتادهٔ غیر متعادل بود... پ.ن و باید از جناب علم سوار بر اسب پرسید چه کسانی مسبب این وضع مردم بودند؟ @MFT_reyhanatonnabi💚
حالا این کلیپ را ببینید تا بفهمید چه کسانی مسئول فقر و بدبختی و کم فرهنگی مردمی بودند که اسدالله علم نمیداند به آنها بخندد یا گریه کند:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 💡مهارت‌های تغيير 🔹️روز بیست و نهم 🔍 دیدن زیبایی 🔻با ما همراه باشید: اینستاگرام | بله | ایتا @MFT_reyhanatonnabi💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤مجموعه ریحانة النبی(س)🖤
آزادی و مفاهیم وابسته به آن(قسمت پنجاه و چهار) آزادی زن در غرب(۳) ...به عنوان اینکه می خواهند به ز
آزادی و مفاهیم وابسته به آن(قسمت پنجاه و پنج) کمبود آزادی به معنای بی بندو باری نیست! زن در همه جوامع از جمله در جامعه ما گرفتار ستم و دچار کمبودهایی است که بر او تحمیل می شود؛ اما این کمبود، کمبود آزادی به معنای بی بندو باری نیست؛ این کمبود، کمبود میدان ها و فرصت ها برای علم و معرفت و تربیت و اخلاق و پیشرفت و شکوفایی استعدادهاست. این را باید تامین و جستجو کرد. این همان چیزی است که اسلام بر روی آن تکیه کرده است. خیلی از کسانی که امروز سنگ حقوق زن را به سینه می زنند، در واقع سنگ آزادی غربی و بی بندو باری را به سینه می زنند و از غربی ها تقلید می کنند... ...این ها از آن عظمتی که زن ایرانی (در سال های) بعد از پیروزی انقلاب نشان داده و آفریده است سهمی نداشته اند... ۷۶.۷.۳۰ @MFT_reyhanatonnabi💚
راستی تکرار برنامه جهان آرا را امروز در ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه ببینید... در قسمت دوم برنامه مقایسه ای بین تاریخ فعلی و نقش رسانه با تاریخ صدر اسلام انجام می شود که جالب و شنیدنی است. و البته در قسمت اول هم یادی از شهید مظلوم امنیت شهید روح الله عجمیان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عواقب کریمانه تربیت نکردن بچه‌ها 👤 ✅ سیاست چند گانه دشمن برای تربیت بچه‌ها 🆔 @kh_enghelab @MFT_reyhanatonnabi💚
بسم الله الرحمن الرحیم "انگشتر" تقدیم به روح بلندِ آرمان عزیز... طاقت بیاور، الان تمام می‌شود. الان پیدایت می‌کنند و می‌رویم بیمارستان. چشم بهم بزنی، حالت خوب شده و از روی تخت بلند می‌شوی. من را برمی‌داری، خون‌های خشکیده روی رکاب و نگینم را می‌شویی و می‌بری تعمیر. زود تعمیر می‌شوم و دوباره روی دستت می‌نشینم. بعد دوباره با هم می‌ایستیم به نماز، و من دوباره می‌شوم هم‌راز دعاهای قنوتت. دوباره با هم می‌رویم اردوی جهادی و خاک و گل می‌نشیند روی نگینم؛ و تو موقع وضو، گل و خاکم را پاک می‌کنی. دوباره با هم... من هم شکسته‌ام؛ ولی نه به اندازه تو. شاید باور نکنی ولی خیلی خوشحالم که شبیهت شده‌ام. خوشحالم که تا رمق داشتم، کنارت ایستادم. خوشحالم که قبل از این که سرِ تو بشکند زیر ضربه‌های بی‌رحمِ آجر، من شکستم. آن لحظه که دستانت را سپرِ سرت کردی تا آجرها و سنگ‌هاشان سرت را نشکافد، من حس کلاهخودِ آهنین داشتم. اصلا حس کردم برای آن لحظه آفریده شده‌ام، تا خطر را از تو دفع کنم. ببخش مرا آرمان عزیز... من همه تلاشم را کردم، ولی خیلی محکم زد آن نامرد. انگار تمام خشم و کینه‌اش را ریخته بود در دستش و منتقل کرده بود به آجر. ضربه‌اش پخش شد در تمام ذراتم. تاب نیاوردم. بریدم. شکستم. نزدیک بود تمام وجودم متلاشی شود. خدا می‌داند که اگر آن ضربه بجای تن فلزی من، به جمجمه تو می‌خورد، چطور خردش می‌کرد. و بعد، ضربه از من گذشت و رسید به انگشتان و سر تو. طوری شکسته بودم که نزدیک بود از دور انگشتت رها شوم؛ به سختی خودم را نگه داشتم. محکم دور انگشتت را گرفتم. چه شب ترسناکی بود آرمان! چندنفر بودند؟ فکر کنم بیست نفر. همه انگار مست بودند؛ دهان‌ها کف‌آلود، چشم‌ها سرخ. مثل یک گله گرگ گرسنه در کوهستان برفی، که شکاری زخمی را محاصره کرده، حلقه زده بودند دور تویی که دیگر اگر می‌خواستی هم رمق نداشتی که مقابلشان بایستی. و تو، آرام بودی. انگارنه‌انگار که در چند قدمی مرگ ایستاده‌ای. من تو را خوب می‌شناسم آرمان. یکی از رگ‌های دستت دقیقا از زیر رکاب من رد می‌شود، و من از نبضت می‌توانم بفهمم هیجان‌زده‌ای یا آرام، خوشحالی یا غمگین. آن لحظه منتظر بودم نبضت تند بزند. منتظر بودم بترسی. نترسیدی. نبضت هیچ تغییری نکرده بود. هرچه زدند، هرچه تهدید کردند، هرچه ناسزا گفتند... نبض تو همان بود که بود. آرام. تو درس دین خوانده بودی خودت؛ می‌دانستی تقیه برای حفظ جان اشکال ندارد. منتظر بودم بعد از آن‌همه درد، بالاخره زبان به توهین باز کنی. نگرانت بودم. اگر به ولیّ خدا توهین می‌کردی، روحت سیاه می‌شد و اگر سکوت می‌کردی، جسمت بیش از این در هم می‌شکست. شما انسان‌ها به اختیار مبتلایید؛ و من تازه امشب فهمیدم چه بلای عظیمی ست اختیار و انتخاب. داشتی دست و پا می‌زدی، نه در خون که در انتخاب میان زنده ماندن و زندگی کردن. تو از معدود کسانی بودی که ثابت کردی تفاوت این دو را می‌فهمی. مردانه زندگی کردن را بر نامردانه زنده ماندن ترجیح دادی؛ حتی به قیمت به شماره افتادن نفس‌هایت زیر ضربه‌های بی‌امانشان، به قیمت چاک‌چاک شدن تنت با حملات چاقویشان، به قیمت شکافتن جمجمه‌ات، به قیمت جان شیرینت... طاقت بیاور آرمان. چرا دستت از من هم سردتر شده؟ نبضت... چرا فاصله میان ضربه‌های نبضت، انقدر طولانی شده؟ چرا تکان خوردن رگت را به سختی از زیر رکابم حس می‌کنم؟ نه... حتما بخاطر این حرکتش را درست نمی‌فهمم که انگشتت ورم کرده. انگار بین هربار دم و بازدمت، یک قرن فاصله افتاده و من جان به لب می‌شوم تا هوایی که به ریه کشیده‌ای را بازگردانی. خواهش می‌کنم کمی بیشتر طاقت بیاور. دیگر تمام شد، امتحانت را خوب گذراندی. حالا باید با افتخار، سرت را بالا بگیری و زندگی کنی. حالا بچه‌ها و نوه‌ها و نوادگانت می‌توانند افتخار کنند به تو و انتخابت، به شجاعتت. ببین... رسیدند. پیدایت کردند. الان می‌رویم بیمارستان. چقدر خوب است که من همراهت ماندم. صورت تو درهم ریخته‌تر از آن است که دوستانت بشناسندت. اشکال ندارد. من خودم، با رکابِ خون‌رنگم، با خونی که میان نقشِ «رفع الله رایت العباس» خشکیده، فریاد می‌زنم که: خودش است... این آرمان عزیز شماست... 💠 به قلم: خانم فاطمه شکیبا ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy @MFT_reyhanatonnabi💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"گوشه چشمی،نظری،گر بکند حضرت عشق" "قسمت ما بشود لطف و صفای کرمش" ✍️دستخط شهید آرمان علی‌وردی @MFT_reyhanatonnabi💚
امروز تکرار برنامه را که دیدم به وجود چنین جوانان مصمم و تحول خواه و تحول آفرین در کشور جمهوری اسلامی بر خود بالیدم جوانانی که معنای درستی از نخبه بودن را به نمایش گذاشته اند و در اندیشکده های دانشجویی که تشکیل داده اند به زیبایی به دنبال مسائل کشور و مردم و حل آنها بوده و در تعداد زیادی هم موفق بوده اند... از موضوع مسکن و وام ازدواج و چک برگشتی و شفاف سازی وام گیران کلان بانکی و ... به قول آقای مجری محترم برنامه نخبه آن نیست که خوب تست بزند و به فکر دم دستی ترین مطالبه که اختلاط سلف است باشد که در تمام رستوران های شهر این مطالبه جاری است بلکه به قول آقا و قریب به این مضمون نخبه آن است که از استعدادهای خدادادی خود برای حل مشکلات ملی استفاده میکند... نخبه آن است که سنگی از جلوی راه برمیدارد نه اینکه خود سنگ و خاری شود در چشم مردم... پیشنهاد میکنم این برنامه را از تلوبیون دانلود کنید و خود شاهد ماجراهای شنیدنی از تلاش خستگی ناپذیرشان باشید... @MFT_reyhanatonnabi💚
خدای بخشنده را شکرگزار...🤲 و نوزادِ بخشیده بر همگی ما مبارک... اذان گفتنِ برای آسیدمحمد آقا، کوچکترین عضو واحد پشتیبانی مجموعه 😍 قدمهای کوچیکش برای همگی مون پر از خیر و برکت... ان شاءالله سردار باشه برای امام زمان مون😍 پ.ن؛ استاد بزرگوار به قدری لطف دارند به ما و مجموعه ما که وصف ناپذیره... 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @MFT_reyhanatonnabi💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا