#_دیدار و#_ عرض تبریک مرکز فرهنگی خانواده به مناسبت ولادت حضرت معصومه سلام الله علیهاوروز دختر با حضور حاج آقای گل محمد زاده معاون محترم هماهنگ کننده ی سپاه از چهر ه های شاخص ورزشی و عضو تیم ملی والیبال بانوان ایران و نخبه های علمی؛ دانشجوی رشته دندانپزشکی دانشگاه سراسری ،دختران حاج آقای محتشمی پور کانال فرهنگی خانواده در سروش sapp.ir/farhangekganevade🆔 کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔۹

#_عرض تبریک مرکز فرهنگی خانواده به خانواده ی حاج آقای لطیفی و سرکار خانم دکتر لطیفی با معیت سردار عباسقلی زاده جانشین محترم سپاه عاشورا به مناسبت روز دختر؛ نخبه علمی در عرصه ی وکالت و دکترای حقوق و فعال اجتماعی و فرهنگی کانال فرهنگی خانواده در سروش sapp.ir/farhangekganevade🆔 کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔

#_عرض تبریک مرکز فرهنگی خانواده به مناسبت ولادت با سعادت حضرت معصومه سلام الله علیها با معیت حاج آقای گل محمد زاده معاون محترم هماهنگ کننده ی سپاه عاشورا از خانواده ی آقای قلبی به مناسبت روز دختر؛دارای دختر نخبه ی قرآنی ،ورزشی و شرکت در کار جهادی دوخت ماسک برای بیماران کرونایی کانال فرهنگی خانواده در سروش sapp.ir/farhangekganevade🆔 کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔

دیدار و عرض تبریک بمناسبت میلاد با سعادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر به خانواده محترم شهید مدافع حرم شهید حاج عباس عبدالهی با حضور جانشین محترم فرمانده سپاه عاشورا سردار عباسقلی زاده و مسئول محترم نمایندگی ولی فقیه در سپاه عاشورا حجت الاسلام کاملی فر توسط مرکز فرهنگی خانواده کانال فرهنگی خانواده در سروش sapp.ir/farhangekganevade🆔 کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔

#حضرت_معصومه_س #روز_دختر #دهه_کرامت 🌹صندلی چوبی قسمت اول🌹 🔅بالای ۵ سال 🔅با اجرای:اسماعیل کریم‌نیا #عمو_قصه_گو 🔅قرائت : سوره تکاثر 🔅 تدوین:رحیم یادگاری 🔅نویسنده:خانم جعفری شب بخیییییر💐 کانال فرهنگی خانواده در سروش sapp.ir/farhangekganevade🆔 کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت همراهان گرامی جهت مطالعه ی داستان واقعی عاشقانه ،قسمت های قبلی ۱داستان، روی علامت#_ هشتک اول داستان کلیک کرده قسمتهای قبلی راد دانلود نموده ومطالعه فرمائید

#بدون_تو_هرگز #قسمت_59👇👇👇🌸💞🌸💞🌸💞🌸 💠قسمت پنجاه و نهم داستان: هوای دلپذیر . برعکس قبل، و برعکس بقیه دانشجوها … شیفت های من، از همه طولانی تر شد … نه تنها طولانی … پشت سر هم و فشرده … فشار درس و کار به شدت شدید شده بود … گاهی اونقدر روی پاهام می ایستادم که دیگه حس شون نمی کردم … از ترس واریس، اونها رو محکم می بستم … به حدی خسته می شدم که نشسته خوابم می برد … سخت تر از همه، رمضان از راه رسید … حتی یه بار، کل فاصله افطار تا سحر رو توی اتاق عمل بودم … عمل پشت عمل … انگار زمین و آسمان، دست به دست هم داده بود تا من رو به زانو در بیاره … اما مبارزه و سرسختی توی ژن و خون من بود… از روز قبل، فقط دو ساعت خوابیده بودم … کل شب بیدار … از شدت خستگی خوابم نمی برد … بعد از ظهر بود و هوا، ملایم و خنک … رفتم توی حیاط … هوای خنک، کمی حالم رو بهتر کرد … توی حال خودم بودم که یهو دکتر دایسون از پشت سر، صدام کرد … و با لبخند بهم سلام کرد … – امشب هم شیفت هستید؟ – بله … – واقعا هوای دلپذیری شده … با لبخند، بله دیگه ای گفتم … و ته دلم التماس می کردم به جای گفتن این حرف ها، زودتر بره … بیش از اندازه خسته بودم و اصلا حس صحبت کردن نداشتم … اون هم سر چنین موضوعاتی … به نشانه ادب، سرم رو خم کردم … اومدم برم که دوباره صدام کرد … – خانم حسینی … من به شما علاقه مند شدم … و اگر از نظر شما اشکالی نداشته باشه … می خواستم بیشتر باهاتون آشنا بشم … ✍️ادامه دارد..... کانال فرهنگی خانواده در سروش🆔http://sapp.ir/farhangekganevade. کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔 💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸