خلاصه داستان دلتنگ نباش💞 قسمت۵۶ 🌺بعد از ظهر روز چهارشنبه ۱۳ آبان بود. مدتی که روح‌الله ماموریت بود،حسین خیلی سربه سر زینب می‌گذاشت .می‌گفت:" روح الله یا با تابوت برمیگرده یا با ویلچر. خیالت راحت!" 🍃همه دور هم جمع شده بودند و تلویزیون نگاه می کردند، که تلفن زنگ خورد. یک لحظه قلب زینب فرو ریخت. حسین برگشت و به زینب نگاه کردوبا خنده گفت:" دیگه تمومه..." 🌾زینب بیشتر ترسید.حسین خندید برگشت سمت تلویزیون. اما یک لحظه با خودش گفت:"خب الان این موقع شب عموزنگ زده با بابا چی کار داره؟ یا ابوالفضل!" 🌼پدر لباس هایش را بپوشید و از خانه بیرون رفت. دوباره تلفن زنگ زد. عمو زینب بود.گفت:"حال مامان بزرگ بد شده، گفتم بابات بیاد باهم ببریمش دکتر." 🌷چند دقیقه بعد آقای فروتن با حسین تماس گرفت و گفت :"بدون اینکه مامان اینا بفهمن بیا خونه عمو اینا کارت دارم."حسین تلفن را قطع کرد و گفت :"مامان من برم پایین،حسام اومده کارم داره." 🍀حسین تا خانه عمویش دوید.با چشمان گریان اهالی خانه که مواجه شد،نفسش در سینه حبس شد .گفت:"شاید تشابه اسمی باشه،بریم سر کارش ببینم چه خبره." 🍂 وقتی رسیدند ازکسی که آمار شهدا را اعلام می‌کرد زنگ زدند.گفتند:"دو تا شهید ایرانی داریم شهید روح الله قربانی و شهید قدیر سرلک." باشنیدن اسم روح‌الله امید همه نامیدشد. 🥀خیلی دیر وقت بود.حسین پشت در اتاق زینب ایستاد. آرام زیر لب گفت:"امشب راحت بخواب آبجی که از فردا دیگه خواب راحت به چشمت نمیاد." 🍁فردا صبح زینب سر کار بود که پدر روح الله زنگ زدو بدون هیچ مقدمه گفت:" زینب روح الله مجروح شده ؟مگه روح الله کجاست؟" ❄زینب این را که شنید وجیغ زد و افتاد زمین.همکارانش برایش آب آوردن و پشت سر هم می پرسیدند چی شده؟ زینب به دلیل محدودیت‌های شغلی روح‌الله نمی توانست بگوید چه شده .گریه کنان گفت :"شوهرم مأموریت بوده تصادف کرده." ⚘با پدرش تماس گرفت و پرسید :"بابا تو رو خدا بگو چی شده ؟" _هیچ چی. روح الله تیر خورده .حسین داره میاد دنبالت باهاش بیا خونه." 🌱به خانه که رسیدن حسین یکراست رفت پارکینگ زینب با چشمان گریان در میان جمعیتی که در پارکینگ بودند، نگاهش به چشمان مادرش گره خورد. 🌾خودش را درآغوش مادرش انداخت .خانم فروتن خیلی آروم در گوشش زمزمه کرد:"زینب... روح الله... شهید شده..." اشک بی اختیار از چشمان هردو جاری شد. در خانه باز بودو پر از جمعیت. زینب به مادرش نگاه کرد و گفت :"من دانشگاه ثبت نامش کردم. گفت میام میبرمت مشهد. بهم بگید که روح‌الله برمیگرده." 🍂حرف های زینب اشک همه را در آورده بود. نفس هایش به شماره افتاده بود. بلند بلند گفت:" یا حضرت زینب خودت کمکم کن .روح‌الله اومده بود پیش شما. کمکم کن." 📌ادامه دارد... 🌷اللّٰھـُــم عجِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـ 🌷 ┄┅─✵💝✵─┅┄ 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

ز غربتش چه بگویم که سینه ها خون است برای صادق زهرا مدینه محزون است دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت که داغ غربت لیلی حدیث مجنون است #السلام‌علیڪ‌یاشیخ‌الائمه ✋ #شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)🥀 #بر_شیعیان_جهان_تسلیت_باد🏴 @sadpour: 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

🌼🌸🍀🌼🌸🍀 🔻اخلاقِ کریمانه🔻 ✍ قرآن کریم می‌فرماید: وقتی فراقِ یوسف و یعقوب تمام شد، و برادرانِ یوسف به همراه پدرشون وارد مصر شدند...☺️ یوسف، پدرش رو در آغوش گرفت❤️ و گفت: قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ، وَ جَاءَ بِکُم مِّنَ الْبَدْوِ، مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی. 💢 خدا به من نیکی کرد، هنگامی که مرا از «زندان» بیرون آورد، 💢 و شما را از آن بیابان به اینجا آورد، 💢 بعد از آنکه #شیطان، میان من و برادرانم فساد کرد. ❗️ در اینجا یوسف خدا رو شکر میکنه، که او رو از «زندان» نجات داده، ولی اسمی از «چاه» نیاورد. یوسف گفت: ✅️ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ. 👈 خدا مرا از «زندان» خارج کرد. در حالی که باید میگفت: ❌ أَخْرَجَنِی مِنَ الجُبِّ و السِّجْنِ. 👈 خدا مرا از «چاه و زندان» خارج کرد. سوال: چرا یوسف فقط «زندان» رو ذکر کرد⁉️ در حالی که خداوند علاوه بر «زندان»، او رو از «چاه» هم نجات داده بود. جواب اینه که: 👈 چون یوسف دید برادراش در مجلس حضور دارند، و مهمانش هستند، نخواست با یادآوریِ خاطرات تلخِ گذشته، اونها خجالت بکشند. یوسف قبلاً برادراش رو بخشیده بود. در اینجا، اسمی از «چاه» نیاورد، تا اونها خجالت نکشند😢 و شرمنده نشن😔 حواسمون باشه❗️ 📣 ما هم مثل یوسف باشیم!! بعد از اینکه کسی رو بخشیدیم، دیگه به روش نیاریم، و شرمنده‌اش نکنیم.👌 حالا... اوج فتوّت و جوانمردیِ یوسف در جمله بعدی است، که گفت:👇 ✅️ نَّزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی. 👈 #شیطان، میان من و برادرانم فساد کرد. ❌ نگفت: #شیطان برادرام رو فریب داد. ✅️ گفت: #شیطان وسوسه کرد، وگرنه برادرام بد نیستند. حواسمون باشه❗️ 📣 ما هم مثل یوسف، جوانمرد و با فتوّت باشیم، نه اهل عقده و انتقام. اهل #گذشت و #عفو باشیم. #درمحضرقرآن 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

🌷 حضرت امام صادق (علیه السلام) : ✍ شایسته است مؤمن هشت ویژگی داشته باشد : 1⃣ در ناملایمات روزگار، سنگین (باوقار) باشد. 2⃣ در هنگام نزول بلا بردبار باشد. 3⃣ هنگام راحتی شکرگزار باشد. 4⃣ به آنچه خداوند به او داده قانع باشد. 5⃣ به دشمنان خود ظلم نکند. 6⃣ بار خود به دوش دوستانش نیفکند. 7⃣ بدنش از او خسته باشد. 8⃣ مردم از دست او آسوده باشند. 📚 کافی ، ج ۲ ، ص ۴۷ . 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

🔹امام صادق "علیه‌السلام" و داعیه تشکیل حکومت اسلامی🔹 #شهادت_امام_جعفرصادق_علیه‌السلام #انسان_دویست‌وپنجاه_ساله ‌🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

#مسابقه #جمعه_ی_سرنوشت_ساز #انتخابات_1400 #انتخاب_آگاهانه ✅ #فروتنی_مسؤلان ❤️ #حضرت_علی علیه السلام نیز از جمله ملاکها و معیارهای لازم در انتخاب افراد جهت مسؤولیت، فروتنی را برشمرده و در مواردی به آن اشاره کرده است. وی، خطاب به مالک اشتر می فرماید: ­ اخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَنَاحَکَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ التَّحِیَّةِ حَتَّى لَا یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ وَ لَا یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ وَ السَّلَامُ، 🍃 پر و بالت را برابر رعیت بگستران و با مردم گشاده روی و فروتن باش و در نگاه و اشاره چشم، در سلام کردن و اشاره کردن، با همگان، یکسان باش، تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو مأیوس نگردند. 📖 نهج البلاغه،نامه 53 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌

#استوری ⚠️ #حرف_آخر امام صادق علیه‌السلام : ※ نه من، نه هیچ‌کدام از اهل بیت علیهم‌السلام، شفاعتتان نمی‌کنیم، اگر .... 🏴 ویژۀ شهادت #صادق_آل_محمد علیه‌السلام