❌ توهین ممنوع!
موارد ممنوعه رابطه با نوجوانان
🔹در دوران نوجوانی فرزندانتان درباره مسائل مختلف با شما گفتوگو میکنند؛ طبیعی است که در بیشتر این گفتوگوها کارتان به بحث یا حتی دعوا کشیده شود. فرزند شما در دوران نوجوانی به دنبال استقلالطلبی است و این روحیه در او منجر به مخالفت با شما میشود؛ پس:
▪️۱. به نوجوانتان نگویید: تو حق مخالفت کردن نداری
▪️۲. هرگزفرزندتانرابهفردیکهدوستشنداریدنسبتندهید
▪️۳. به نوجوانتان نگویید از داشتن او پشیمان هستید
▪️۴. از امکاناتیکهدراختیارشقرار دادید ابزار فشارنسازید
▪️۵. هرگز در حضور نوجوانتان آرزوی مرگ نکنید
@markazfarhangekhanevade
🦋 #زندگی_زیبا
✵ باور بفرمائید سوخت یک زن همیشه «عشق» است!
↫ هر زمان که به او عشق و محبت دادید؛
↫ همواره سرحال، شاد و پرانرژی میباشد!
✵ زندگی شما ولو پر از سختیهای روزمره و مشکلات باشد
↫ اما با آرامش و مدیریتِ مشکلات پیش میرود!
@markazfarhangekhanevade
👧چهار ویتامین مادرانه
ویتامین آ «آغوش»
💝کودکتون رو هر روز در آغوش بگیرید تا بتونه به اضطرابهاش غلبه کنه.
ویتامین ب «بازی»
💝 با کودکتون بازی کنید تا باهاش رفیق و صمیمی بشید.
ویتامین د «دوست دارم»
💝 گفتن دوست دارم به کودکتون باعث میشه بدونه که چقدر دوستش دارید و یه تکیهگاه محکم داره.
ویتامین ن «نوازش»
💝 وقتی کنار هم نشستید، دارید فیلم میبینید و یا موقع صحبت کردن کودکتون رو نوازش کنید تا احساس دوست داشتنی بودن بکنه.
😍 ویتامین بچهها رو فراموش نکنید، کمبود ویتامین میتونه کودکتون رو با مشکل مواجه کنه.
@markazfarhangekhanevade
خوراک_لوبیا_چشم_بلبلی 🍲🍲🍲
مواد لازم برای۳ نفر
گوشت چرخ کرده ۳۵۰ گرم
لوبیا چشم بلبلی ۱ پیمانه
پیاز ۲ عدد
رب گوجه فرنگی ۲ قاشق سوپ خوری
روغن ۱/۲ پیمانه
آبلیمو ۲ قاشق سوپ خوری
نمک و فلفل و زرد چوبه به مقدار لازم
طرز تهیه
۱- لوبیا را با چهار پیمانه آب در قابلمهای مناسب بریزید و روی حرارت بگذارید تا بپزد. وقتی پخت، آن را در سبد بریزید تا آب لوبیا کاملا خارج شود.
۲- پیازها را نگینی خرد کرده و با مقداری روغن در قابلمهای بریزیدو تفت دهید، سپس زردچوبه، نمک و فلفل را هم افزوده و به تفت دادن ادامه دهید. بعد گوشت را اضافه کرده، آن را هم کمی تفت دهید.
۳- مقداری آب داخل قابلمه بریزید. درِ ظرف را بگذارید و حرارت را کم کنید تا گوشت بپزد. بعد از مدتی رب را در مقداری آب جوش حل کنید و داخل قابلمه بریزید.
۴- کمی بعد وقتی از پخت گوشت مطمئن شدید، لوبیای پخته را بیفزایید. بعد از چند دقیقه آبلیمو را هم اضافه کنید. خورش که چند جوش خورد، آماده سرو است. آن را در ظرف دلخواه بریزید و با پلو سرو کنید.
@markazfarhangekhanevade
#احکام_شرعی
‼️محاسبه نیمه شب شرعی
🔷س 5527: #نیمه_شب_شرعی برای #نماز_مغرب و #عشا چگونه محاسبه می شود؟
✅ج: نیمه شب برای نماز مغرب و عشا، نصف فاصله بین #غروب_آفتاب تا هنگام #فجر_صادق است.
🔺فجر صادق در مقابل فجر کاذب است. فجر کاذب نوری است که به درازا در آسمان پدید میآید و به جای پهن شدن بر روی افق، به صورت عمودی به سمت بالا انعکاس مییابد. فجر صادق زمان است که نور سفید متصل به سطح افق با شدت کم طلوع کرده و در افق پراکنده می¬شود و باگذشت زمان، شدت نور آن بیشتر می¬شود. بدلیل ضعیف بودن فجر صادق، مشاهده آن نیازمند داشتن افق شرقی کاملا باز و تاریک است و در شهرهایی مانند تهران بسیار مشکل می¬باشد. با توجه به اینکه تشخیص دقیق طلوع فجر سخت است ، جهت رعایت احتیاط، حدود ده دقیقه بعد از شروع اذان از رسانه ها، نماز صبح خوانده شود.
#احکام_وقت_نماز #محاسبه_نیمه_شب_شرعی
@markazfarhangekhanevade
#شهـღـیدانه 🌷
مادرشهید:
پسرممیموندۍدانشگاهتتمومبشهبعدبری...
محمدرضا:
مادرمنصداۍ«هلمنناصرینصرنی»امام
حسینالاندارممیشنوم..
بعدشمامیگۍدوسالدیگهبرم..؟
شایدتادوسالدیگهمحمدرضاۍالاننبودم..!
#شهید_محمدرضا_دهقانامیری
✅کانال مرکز فرهنگی خانواده در سروش
http://sapp.ir/farhangekganevade
✅کانال مرکز فرهنگی خانواده در ایتا
http://eitaa.com/markazfarhangekhanevade
#ڪلامشهدا 🌸
اگر با دشمنان انقلاب نجنگید، آنها در داخل مرز با شما میجنگند!
#شهید_بهشتی
#شهدا_شرمنده_ایم
@markazfarhangekhanevade
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :7⃣5⃣
#فصل_هشتم
همه چیز آورده بود. از روسری و شال گرفته تا بلوز و شلوار و کفش و چتر. کبری، که ساک من را از پشت پنجره دیده بود، اصرار می کرد و می گفت: «قدم! تو هم برو سوغاتی هایت را بیاور ببینیم.»
خجالت می کشیدم. هراس داشتم نکند صمد چیزی برایم آورده باشد که خوب نباشد برادرهایش ببینند. گفتم: «بعداً.» خواهرشوهرم فهمید و دیگر پی اش را نگرفت.
وقتی به اتاق خودمان رفتیم، صمد اصرار کرد زودتر ساک را باز کنم. واقعاً سنگ تمام گذاشته بود. برایم چند تا روسری و دامن و پیراهن خریده بود. پارچه های چادری، شلواری، حتی قیچی و وسایل خیاطی و صابون و سنجاق سر هم خریده بود. طوری که درِ ساک به سختی بسته می شد. گفتم: «چه خبر است، مگر مکه رفته ای؟!»
گفت: «قابل تو را ندارد. می دانم خانه ما خیلی زحمت می کشی؛ خانه داری برای ده دوازده نفر کار آسانی نیست. این ها که قابل شما را ندارد.»
گفتم: «چرا، خیلی زیاد است.»
خندید و ادامه داد: «روز اولی که به تهران رفتم، با خودم عهد بستم، روزی یک چیز برایت بخرم. این ها هر کدام حکایتی دارد. حالا بگو از کدامشان بیشتر خوشت می آید.»
همه چیزهایی که برایم خریده بود، قشنگ بود.
ادامه دارد...✒️
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :8⃣5⃣
#فصل_هشتم
نمی توانستم بگویم مثلاً این از آن یکی بهتر است. گفتم: «همه شان قشنگ است. دستت درد نکند.»
اصرار کرد. گفت: «نه... جان قدم بگو. بگو از کدامشان بیشتر خوشت می آید.»
دوباره همه را نگاه کردم. انصافاً پارچه های شلواری توخانه ای که برایم خریده بود، چیز دیگری بود. گفتم: «این ها از همه قشنگ ترند.»
از خوشحالی از جا بلند شد و گفت: «اگر بدانی چه حالی داشتم وقتی این پارچه ها را خریدم! آن روز خیلی دلم برایت تنگ شده بود. این ها را با یک عشق و علاقه دیگری خریدم. آن روز آن قدر دلتنگت بودم که می خواستم کارم را ول کنم و بی خیال همه چیز شوم و بیایم پیشت.»
بعد سرش را پایین انداخت تا چشم های سرخ و آب انداخته اش را نبینم.
از همان شب، مهمانی هایی که به خاطر برگشتن صمد بر پا شده بود، شروع شد. فامیل که خبردار شده بودند صمد برگشته، دعوتمان می کردند. خواهرشوهرم شهلا، شیرین جان، خواهرها و زن برادرها.
صمد با روی باز همه دعوت ها را می پذیرفت. شب ها تا دیروقت می نشستیم خانه این فامیل و آن آشنا و تعریف می کردیم. می گفتیم و می خندیدیم.
ادامه دارد...✒️
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :9⃣5⃣
#فصل_هشتم
بعد هم که برمی گشتیم خانه خودمان، صمد می نشست برای من حرف می زد. می گفت: «این مهمانی ها باعث شده من تو را کمتر ببینم. تو می روی پیش خانم ها می نشینی و من تو را نمی ببینم. دلم برایت تنگ می شود. این چند روزی که پیشت هستم، باید قَدرَت را بدانم. بعداً که بروم، دلم می سوزد. غصه می خورم چرا زیاد نگاهت نکردم. چرا زیاد با تو حرف نزدم.»
این خوشی یک هفته بیشتر طول نکشید. آخر هفته صمد رفت. عصر بود که رفت. تا شب توی اتاقم ماندم و دور از چشم همه اشک ریختم.
به گوشه گوشه خانه که نگاه می کردم، یاد او می افتادم. همه چیز بوی او را گرفته بود. حوصله هیچ کس و هیچ کاری را نداشتم. منتظر بودم کسی بگوید بالای چشمت ابروست تا یک دل سیر گریه کنم. حس می کردم حالا که صمد رفته، تنهای تنها شده ام. دلم هوای حاج آقایم را کرده بود. دلتنگ شیرین جان بودم. لحافی را روی سرم کشیدم که بوی صمد را می داد. دلم برای خانه مان تنگ شده بود. آی... آی... حاج آقا چطور دلت آمد دخترت را این طور تنها بگذاری؟! چرا دیگر سری به من نمی زنی. آی... آی... شیرین جان چرا احوالم را نمی پرسی؟!
آن شب آن قدر گریه کردم و زیر لحاف با خودم حرف زدم تا خوابم برد.
ادامه دارد...✒️
@markazfarhangekhanevade
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🍁 خـدای مهـربانـم...
نورت را در وجودمان متجلی کن
ڪه سخت محتاج آنیم
برڪت نگاهت را در نگاهمان بریز
تا هر کجا ڪه مینگریم نیکی باشد و مهر
🍃🍁 خـدایـا ....
دستمان را بگیر تا یادمان باشد
ڪه باید دستی را بگیریم
نگاه مهربانت را از ما دریغ مکن
تا یادمان باشد ڪه
باید بہ تمامی نگاهی باشیم
از سر مهر و عشق بہ انسانها
💫شبتون در پناه الهی💫
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
@markazfarhangekhanevade
#هر_روز_یک_آیه_با_قرآن
✅🌻«فشار حداکثری » دشمن ؛ «بسیج حد اکثری» مومنین می خواهد
[سوره طه (20): آيات 41 تا 42]
وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي (41) اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآياتِي وَ لا تَنِيا فِي ذِكْرِي (42) (اى موسى!) من تو را براى خودم ساخته و برگزيدم.
(اكنون) تو و برادرت با (معجزات و) آياتى كه من به شما دادهام برويد و در ياد (و رسالت) من سستى نكنيد.
🌻🌼امام خامنه ای در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۷/۱۲/۲۳
من در پایان دو نکته را عرض کنم: اوّلاً تهاجم حدّاکثری دشمن، به بسیج حدّاکثری نیروها احتیاج دارد. امروز تهاجم دشمن حدّاکثری است؛ یعنی از همهی امکانات و وسایلشان دارند استفاده میکنند؛ در درجهی اوّل آمریکاییها، در حاشیه و ذیل آنها صهیونیستها یعنی حکومت صهیونیستی؛ و در کنار و پشت سر آنها هم عموماً غربیها و همهی اروپاییها. بارها آمریکاییها تکرار کردند که تحریمی که ما علیه ایران وضع کردیم، شدیدترین تحریم در طول تاریخ است، راست هم میگویند. بنده هم یک وقت در صحبت در جوابشان گفتم که شکستی هم که آمریکا در مقابل این قضیّه خواهد خورد، سختترین شکست در طول تاریخ است برای آمریکا انشاءالله؛ اگر ما انشاءالله درست همّت کنیم و درست حرکت کنیم و پیش برویم.
نکتهی دوّم هم اینکه اساس کار، ذکر الهی است: «وَلا تَنِیا فی ذِکرِی.» خدای متعال به موسیٰ و هارون در آن موقعیّت حسّاس که دو نفر آدم تنها دارند میروند به طرف یک قدرت جبّار قهّار مسلّطی مثل فرعون با آن همه امکانات، فرمود: « وَلا تَنِیا فی ذِکرِی» مواظب باشید. بارها فرمود: «لا تَخافا اِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اَرىٰ» من کمکتان میکنم، من حمایتتان میکنم- امّا این را هم فرمود که «لا تَنِیا فی ذِکرِی»؛ کوتاهی نکنید. ذکر الهی وسیله و مایهی همهی این تواناییهایی است که شمردیم و عرض کردیم که بایستی به کار گرفته بشود و استفاده بشود؛ ذکر الهی زمینهی همهی اینها است.
@markazfarhangekhanevade