ایتا - - آشفتگیه‌باید‌ببخشید -

*

308 مشاهده15:43

اره دیگه؟

290 مشاهده15:46

سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم . .

290 مشاهده15:50

گاه گویم که بنالم ز پریشانیِ حالم
بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم؟

294 مشاهده15:50

هیچم از دنیا و عُقبی نبرد گوشهء خاطر
که به دیدار تو شغل است و فراغ از دو جهانم .

304 مشاهده15:52

گر چنان است که رویِ من مسکین گدا را
به در غیر ببینی ، ز در خویش برانم .

303 مشاهده15:54

من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم
نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم!

310 مشاهده15:55

گر تو شیرین زمانی نظری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشق تو فرهاد زمانم (:

305 مشاهده16:02

نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم .

300 مشاهده16:04

من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم ،

292 مشاهده16:06

دُرَم از دیده چکان است ، به یاد لب لعلت
نگهی باز به من کن ، که بسی دُر بچکانم . .

1 مشاهده16:07

سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم (:

1 مشاهده16:07

مطالب بعدی