روضه خانگی - اربعین - 761.mp3
8.46M
🎙نیمه جان برگشته ای آرام جانم خواهرت ...
🔻 روضه #اربعین
🎙استاد #میرزامحمدی
🔹 کانال معمار قلوب (مرحوم کربلایی مهدی ابوالحسنی ره )
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
📌ایتا :
eitaa.com/M_M_ABOlHASANI
🔻امام علی علیهالسلام:
خَيرُ العُلومِ ما أصلَحَكَ
بهترين دانشها، دانشى است كه تو را اصلاح كند.
📚 غررالحكم، ح 4962
🔹 کانال معمار قلوب (مرحوم کربلایی مهدی ابوالحسنی ره )
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
📌ایتا :
eitaa.com/M_M_ABOlHASANI
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از دوستان اهل بیت علیهم السلام و از ارادتمندان مرحوم کربلایی محمد مهدی ابوالحسنی رضوان الله علیه پیام زیر را ارسال نمودند برای استفاده اعضای محترم کانال معمار قلوب انشاءالله دقیقا مطالعه شود و فقط برای هماهنگی با شماره داخل متن تماس حاصل فرمائید👇👇👇
السلام علیک یا امام غریب
با سلام خدمت تمام شیعیان ومؤمنین عزادار واقعی حضرت رضا علیه السلام
حسینیه پیر غلام اهل بیت
مرحوم ابو شهیدین شیخ عبدا الحسین قرائتی رحمت الله علیه
آمادگی دارد به لطف خدای بزرگ و کمک دوستان عزیز از تاریخ ۱۴۰۰/۷/۹ الی ۱۴۰۰/۷/۱۶
به مدت ۸ روز در خدمت زائر امام رضا علیه السلام باشند
اسکان و پذیرایی صبحانه نهار شام رایگان هرزائر می تواند به مدت ۲ روز کامل از این امکانات استفاده کند به شرط هماهنگی قبلی لطفا بدون هماهنگی قبلی مراجعه نفرماید ظرفیت حداکثر ۱۱۰ نفر می باشد محل اسکان حسینیه است به صورت عمومی پذیرش فقط از آقایان می باشد امکان پذیر ش خواهران را نداریم .
توجه توجه فقط با هماهنگی قبلی مراجعه نمایید تلفن همراه ۰۹۱۲۵۶۷۹۲۶۱ حمید رضا مقاره
ضمنا برای کسانیکه با خانواده هستند اسکان جای دیگر دارند به مدت 2 روز غذا بیرون بر می دهیم حداکثر ۱۱۰نفر هماهنگی قبلی فراموش نشود.
هماهنگی باید حداقل ۵ روز جلوتر انجام شود.
#معامله_با_خدا
خدا بدهکار کسی نمی ماند.
آورده اند که روزى یکى از بزرگان به سفر حج مى رفت . نامش عبد الجبار بود و هزار دینار طلا در کمر داشت…چون به کوفه رسید، قافله دو سه روزى از حرکت باز ایستاد.عبد الجبار براى تفرج و سیاحت ، گرد محله هاى کوفه بر آمد. از قضا به خرابه اى رسید.
زنى را دید که در خرابه مى گردد و چیزى مى جوید. در گوشه مرغک مردارى افتاده بود، آن را به زیر لباس کشید و رفت…
عبد الجبار با خود گفت : بى گمان این زن نیازمند است و نیاز خود را پنهان مى دارد. در پى زن رفت تا از حالش آگاه گردد.
چون زن به خانه رسید، کودکان دور او را گرفتند که اى مادر! براى ما چه آورده اى که از گرسنگى هلاک شدیم
مادر گفت : عزیزان من غم مخورید که برایتان مرغکى آورده ام و هم اکنون آن را بریان مى کنم .
عبد الجبار که این را شنید، گریست و از همسایگان احوال وى را باز پرسید.
گفتند: سیده اى است زن عبدالله بن زیاد علوى ، که شوهرش را حجاج ملعون کشته اند .
او کودکان یتیم دارد و بزرگوارى خاندان رسالت نمى گذارد که از کسى چیزى طلب کند.
عبد الجبار با خود گفت : اگر حج مى خواهى ، این جاست .
بى درنگ آن هزار دینار را از میان باز و به زن داد و آن سال در کوفه ماند و به سقایى مشغول شد…
هنگامى که حاجیان از مکه باز گشتند، وى به پیشواز آنها رفت . مردى در پیش قافله بر شترى نشسته بود و مى آمد.
چون چشمش بر عبد الجبار افتاد، خود را از شتر به زیر انداخت گفت : اى جوانمرد.. از آن روزى که در سرزمین عرفات ، ده هزار دینار به من وام داده اى ، تو را مى جویم . اکنون بیا و ده هزار دینارت را بستان
عبد الجبار، دینارها را گرفت و حیران ماند و خواست که از آن شخص حقیقت حال را بپرسد که وى به میان جمعیت رفت و از نظرش ناپدید شد.
در این هنگام آوازى شنید که : اى عبد الجبار..هزار دینارت را ده هزار دادیم و فرشته اى به صورت تو آفریدیم که برایت حج گزارد و تا زنده باشى ، هر سال حجى در پرونده عملت مى نویسیم ، تا بدانى که هیچ نیکوکارى بر درگاه ما تباه نمى گردد ..
┈••🍁🌼🍁••┈
💖كانال معمار قلوب ؛👇:
@M_M_ABOLHASANI
🍁
🌼
🍁🌼
🌼🍁🌼
🍁🌼🍁🌼🍁🌼