📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید.
کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ی گندیدۀ آهو بودند.
جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی به آنها خیره شده بود.
کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی بخاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟
اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند حال و روزش را ببین آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت: عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد.
از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن.
#داستان
فقیری به ثروتمندی گفت:
اگر من در خانه ی تو بمیرم،
با من چه می کنی؟
ثروتمند گفت:
تو را کفن میکنم و به گور می سپارم.
فقیر گفت:
امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار ....!
حکایت بالا حکایت بسیاری از ماست؛
که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم ..
#داستان
🌾🌿🌾
نیایش صبحگاهی 🌸💫
💫خـــــدایا...
🌷یادم بده آنقدر مشغول عیبهای خودم
✨باشم که عیب های دیگران رانبینم
🌷یادم بده اگر کسی را بد دیدم
✨قضاوتش نکنم، درکش کنم...
🌷یادم بده بدی دیدم "ببخشم" ولی
✨بدی نکنم! چرا که نمیدانم
🌷 بخشیده میشوم یا نه...
✨یادم بده اگر دلم شکست نفرین نکنم،
🌷دعا کنم، نتوانستم سکوت کنم...
✨یادم بده اگر سخت بگیرم
🌷 "سخت میبینم"...
✨یادم بده به قضاوت کسی ننشینم چرا
🌷که در تاریکی همه شبیه هم هستیم...
✨یادم بده چشمانم را روی بدیها
🌷و تلخیها ببندم
✨چرا که چشمان زیبا،
🌷بیشک زیبا میبینند.
💫آمیـن...🙏🙏🙏
🌾🌿🌾
#صبحگاه
#نیایش