#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
امین روزها وقتے از ادراہ به من زنگ میزد و میپرسید چه میڪنے ؟
اگر میگفتم ڪارے را دارم انجام میدهم میگفت:
«نمیخواهد! بگذار ڪنار
وقتے آمدم با هم انجام میدهیم.»💕
میگفتم:
«چیزے نیست،
مثلاً فقط چند تڪہ ظرف ڪوچڪ است» 🍽🍶
میگفت:
«خب همان را بگذار وقتے آمدم با هم میشوریم!»😎😁
مادرم همیشہ به او میگفت:
«با این بساطے ڪه شما پیش میروید همسر شما حسابے تنبل میشود ها!»😐
امین جواب میداد
«نه حاج خانم!
مگر زهرا ڪلفت من است؟
زهرا رئیس من است.»😌🙊😊
بہ خانہ ڪه میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامے ڪنار سرش میگرفت و میگفت:
《سلام رئیس.》✋🏻🙄❤️😅
#شهید_امین_کریمی
#راوی_همسر_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🔻 #معروف_به_خطر❗️ 👇🏻🌸👇🏻🌸👇🏻
#ریحانه
📌صدقه مستحب است و #حجاب واجب!
♻️کنار دکهی روزنامهفروشی، یه صندوق صدقه دیدم، به دخترم پول دادم و گفتم بندازه تو صندوق ...
تا دخترم رفت و برگشت، یه پسر جوون جلومون ظاهر شد و با یه لحن آروم گفت:
🔹خدا خیرتون بده که صدقه دادید، ولی کاش حجابتون رو هم درست کنید! میشه لطفا؟
🔸من که توقع چنین برخورد منطقی رو نداشتم، گفتم: بله ... حتما!
✅روسریمو جلو کشیدم و موهامو پوشوندم، دخترمم همین کارو کرد ...
و اون پسر تشکر کرد و رفت.
🤔با خودم فکر کردم چرا تا حالا به این مسئله توجه نکرده بودم که صدقه مستحبه و حجاب #واجب ... اما من مستحبات رو انجام میدم و واجبات رو کنار گذاشتم❗️😔
📖برگرفته از: کتاب «از یاد رفته»، ص ۱۰۹
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
⭕️ آقازادهای که عاقبت بخیر نشد.
✍ وقتی طوفانِ نوح شروع شد، و نوح پسرِ خودش رو بین امواج خروشان دید، دلش برای پسرش سوخت و براش دعا کرد:
🕋 وَ نٰادیٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقٰالَ رَبِّ إِنَّ اِبْنِی مِنْ أَهْلِی (هود/۴۵)
👈 نوح پروردگارش را ندا داد و گفت: "پروردگارا! همانا پسرم از خاندان من است."
☝️ پاسخ خداوند به درخواست نوح عجیبه، خدا فرمود این اصلاً از اهل و خاندان تو نیست:
🕋 قٰالَ یٰا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صٰالِحٍ (هود/۴۶)
👈 خداوند در پاسخ فرمود: "ای نوح! او در واقع از خاندان تو و نبوّت نیست، او یک عمل ناصالح است."
🔹 پیغمبر اسلام درباره سلمانِ فارسی فرمود:
"سَلمانُ مِنّا اَهلَ البَیت"
سلمان جزئی از ما اهلبیت است.
🔹 ولی پسر نوح، کارش به جایی میرسه که خدا به نوح میگه:
"إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ"
این بچه تو نیست، از اهل و خاندان تو نیست.
📢 یه طوری زندگی کنیم که فردایِ قیامت، اهلبیت (ع) ما رو از خودشون بدونند. بهمون نگن شما هیچ نسبتی با ما اهلبیت ندارید.
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪــــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🔻 #معروف_به_خطر❗️ 👇🏻🌸👇🏻🌸👇🏻
🔻 #معروف_به_خطر❗️
#نهی_از_منکر با چاشنی مهربانی💚
👇🏻🌸👇🏻🌸👇🏻
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🔻 #معروف_به_خطر❗️ #نهی_از_منکر با چاشنی مهربانی💚 👇🏻🌸👇🏻🌸👇🏻
#ریحانه
💢تو میدون تجریش داشتم از تاکسی پیاده میشدم که چشمم افتاد به دختری که دست تو دست یه پسر قد بلند قدم میزدن ... و دختر #روسری سرش نبود!
♨️شاید دوباره نگاه کردن به صحنه #گناه کار درستی نبود، ولی ارادی هم نبود!
از تعجب ناخودآگاه دوباره نگاه کردم تا از چیزی که دیدم مطمئن بشم.
⭕️مطمئن شدم!
اعصابم خیلی خرد شد.
زیر لب لا اله الا الله و استغفرالله میگفتم ...
نتونستم با خودم کنار بیام، بهشون که رسیدم، اول خواستم با عصبانیت و تشر به پسر بگم که خودش و اون دختر رو جمع کنه!
اما بعد یاد حدیثی افتادم از امام رضا"علیهالسلام" با این مضمون که:
«با #خوشرویی میتوان مردم را بنده خود کرد»
لحظهای ایستادم و از امام زمان(عج) طلب کمک کردم🙏
🔹رفتم جلو و به پسر سلام کردم.
اونم خیلی مهربون سلام کرد ...
منم دستمو جلو بردم و دستشو گرفتم و به نشونهی دست دادن کمی تکون دادم ...
بعد گفتم: #حجاب این خانم اصلا خوب نیست😐
بلافاصله برگشت و به دختر گفت: حجابتو درست کن!
گفتم: نه در شأن ایشونه و نه شما
با لبخند نگاهم کرد و دستم رو که هنوز تو دستش بود فشار داد و گفت:
از تذکرت ممنونم😊
گفتم: خواهش میکنم، وظیفهام بود☺️
با دست زدم رو شونهاش و گفتم: یا علی و رفتم ...
✅همه چیز از چیزی که فکر میکردم سادهتر و عادیتر بود😉
📖برگرفته از: کتاب «از یاد رفته»، ص ۱۲۰
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪــــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿