#خاطرات_شهدا🍃
نگهبان علیرضا رو نشناخت و دم در ارودوگاه نگهمون داشت و گفت: ببخشید برادر عاصمی گفتند بدون کارت کسی رو راه ندین.
علیرضا معذرت خواهی کرد و گفت: میرم کارتم رو بیارم...
وقتی برگشتیم،بهش گفتم: چرا به نگهبان نگفتی خودت عاصمی هستی؟ حالا باید این همه راه رو برگردیم...علیرضا گفت: دستورش رو من دادم خودم هم باید بهش عمل کنم نه اینکه چون فرماندهام برا بقیه قانون بزارم...
خاطره ای از زندگی سردار شهید علیرضا عاصمی
منبع: کتاب معبر آسمان ، صفحه۹۷
#شهید_علیرضا_عاصمی
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا
🔸در محضر شهید....
✍کاظم یک ثانیه ⏱هم بدون #وضو نبود👌، حتی از خواب هم که بیدار میشد دوباره وضو میگرفت،😊 بعد میخوابید، دقت عمل در نماز و واجباتش تک بود،💪 ما فقط استفاده میکردیم، به ما می گفت اگر#خوب باشید دیدن امام عصر (ارواحنافداه) کار مشکلی نیست، #پاک باشید، با#وضو باشید، #نماز_اول_وقت بخوانید.
🌹شهید_کاظم_عاملو
📚 سه ماه رویایی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
@masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطرات_شهدا 🍃
🎥 سکانس ویژهی سریال گاندو!!
🎞 سکانس کوتاه و جذاب سریال #گاندو از اخلاص بی نظیر سردار گمنام جبههها شهید #اسماعیلدقایقی
💠🔅 مزار و زیارتگاه : گلزار شهدای شهرستان امیدیه
#شهید_اسماعیل_دقایقی
#گاندو
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
ساعت یڪ و دو نصف شب بود. صدای شُرشُر آب می آمد ڪى ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود و خیلى آروم، به طوری که کسى بیدار نشود، پای تانکر آب مى شست...
🌹جلوتر رفتم، دیدم حاج ابراهیم همتِ! فرمانده ی لشڪره. انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند؛ خاڪى تر می شوند! این خصوصیت مردان خداست.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#شهید_ابراهیم_همت
🌸 @masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
گویا به پرستار ها اعلام کردند که سردار سلیمانی برای دیدار مصطفی آمد ...
یکی از پرستار ها آمد پیش مصطفی وگفت:
من میدونم تو شخصیت مهمی هستی!!
مصطفی هم با بی تفاوتی جواب داد
منو تو مثل همیم و هیچ فرقی با بقیه نداریم ...
پرستار گفت:
ولی میدونم که سردار سلیمانی به دیدنت اومده ...!
مصطفی هم جواب داد:
ایشونم یکیه مثل من و تو :))
همیشه همینطور بود
نه فقط آن موقع، قبل از آن هم برایش مهم نبود
که آدم شناخته شده ای باشد یا نه ...؟!
اگر کاری انجام می داد
اسم و رسم برایش مهم نبود🙃🍃
نام شهید: مصطفی صدرزاده
تاریخ تولد: 1365.6.19
محل شهادت: حومه حلب
تاریخ شهادت: 1394.8.1
#شهید_مصطفی_صدرزاده🕊
#کتاب_قرار_بی_قرار📚
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
هر چند که دکترها بگویند
جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است
چیزی از من نماند، من نگرانِ مسائل خطرناکتر هستم.
من میترسم از ایمان چیزی نماند.
آخر شنیدهام که پیامبر(ص) فرمودند:
اگر امربهمعروف و نهیازمنکر ترک شود،
خداوند دعاها را نمیشنود و بلا نازل میکند.
من خواستم جلوی بلا را بگیرم،
اما اینجا بعضیها میگویند کار بدی کردهام.
ولی آن شب🌙 اگر من جلو نمیرفتم،
ناموس شیعه به تاراج میرفت و نیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمیرسید..!🍃
#شهید_علی_خلیلی✨
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 🌷
☀️| @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
یک بار در رزمایش طلایه داران فتح ۱، حدود ۱۵سال پیش، به همراه عباس در رزمایش بودیم.
افراد، چندین آرپی جی را به سمت اهداف مشخص شده شلیک میکردند، بعداز آن، ما و عباس نگاه میکردیم ببینیم کدام گلوله منفجر نشده است. با موتور تا نزدیکی گلوله میرفتیم و با تیر منفجرش میکردیم که یک وقت گلوله عمل کرده باقی نمانده باشد و بعد منفجر بشود و برای کسی اتفاقی بیفتد.
این کارها را با عباس با شجاعت تمام انجام میداد و هیچ ترسی نداشت
(به نقل از دوست شهید)
#شهید_عباس_کردانی
#شهید_مدافع_حرم🌹
☀️| @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
یک روز جمعه خدمت آقای بهشتی رسیدیم و گفتیم: یکی از مقامات سیاسی خارجی به تهران آمده، از شما تقاضای ملاقات کرده است ایشان نپذیرفت و گفت: من این ملاقات را نمیپذیرم؛ مگر اینکه امام(ره) به من تکلیف بفرمایند، ولی اگر ایشان این تکلیف را نمیکنند، نمیپذیرم؛ چون برای خودم برنامه دارم و امروز که جمعه است، متعلق به خانواده من است.
در این ساعات باید به فرزندم دیکته بگویم و در درسها به آنها کمک کنم و به کارهای خانه برسم؛ چون روز جمعه من، مخصوص خانواده است.
منبع: سیره شهید دکتر بهشتی ، نشر شاهد ، ص۷۰
#شهید_سید_محمد_بهشتی
#امورات_خانواده
☀️| @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
دائمالوضو بود
موقع اذان خیلیها میرفتند
وضو بگیرند🚶🏻♂
ولی حسن اذان و اقامه را میگفت:
و نمازش را شروع میکرد🍃
میگفت: زمین🌍 جایِ جمعکردن ثوابه
حیف زمینِ خدا نیست که آدم
بدون وضو روش راه بره..؟!
#شهید_حسن_تهرانیمقدم🌷
☀️| @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
اگر امام زمان غیبت کرده است ، این غیبت ماست نه غیبت او...
این ما هستیم که چشمان خود را بسته ایم ، این ما هستیم که آمادگی نداریم....
#شهید_مصطفی_چمران
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💚
☀️ @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
یکبار با حمید آقا داشتیم میرفتیم بیرون
که بحث تقلب در امتحانات📖 وسط کشیده
شد من گفتم: دانشگاه اگه تقلب نکنی
اصلا نمیشه!❗️❗️
حمیدآقا سریع گفتن:"نباید تقلب کنید
مخصوصا تودانشگاه حتی اگه رد بشی
چون تاثیر مدرک روی حقوقتون میاد و
حقوقت از نظر شرعی مشکل پیدا میکنه."🌾
خودش میگفت: بعضی وقتا ماموریت بودم ونرسیدم درس📚 بخونم ولی تقلب نکردم و رد
شدم ولی پیش خدا مدیون نشدم..
و دوباره درس رو برداشتم و فرصت
کردم بخونم و نمره خوب هم آوردم☺️.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی ✨
#تأثیر_تقلب_در_زندگی
🌹شهدا را یاد کنیم باذکر صلوات🌹
☀️ @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
حمید آقا بیشتر با دستش بعد از نماز تسبیحات میگفت
و انگشتاش رو فشار میداد وقتی این ازشون میپرسیدم که چرا ؟؟؟
میگفتن بندهای انگشتام رو فشار میدم
تا یادشون بمونه و اون دنیا🌍 برام گواهی بدن که با این دست ذکر خدا رو گفتم💫.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌷
شهدا را یاد کنیم باذکرصلوات ✨
☀️ @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
هرگز نماز اول وقت را ترک نکنید حتی اگر وسط آتش دشمن بودید
و خودشان آخرین نمازش را وسط درگیری ها خواندند و سه ساعت بعد پرواز کردند
#شهید_علیرضا_توسلی
🖤 @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
🌹وقتی حسین اقا به باشگاه میرفت در زمان تمرین با اجازه استاد می رفت و وضو می گرفت و نمازش را می خواند.
🌹همه چپ چپ نگاهش می کردند و انگار چیز عجیبی دیده بودند.
🌹بعد از چند جلسه ڪه بقیہ باهاش آشنا شدند و رفتار و اخلاق حسین را دیدند بیشتر بچه ها موقع اذان ورزش را تعطیل می ڪردند وهمه با هم نماز می خواندند.
الگوبرداری از شهدا☝️🏻☝️🏻
#شهید_حسین_معزغلامی
☀️ @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
از کلاس زبان یک راست رفتم مسجد. یه گوشه نشستم و دفتر کتابم رو درآوردم.
#روحالله اومدم پیشم. کتابهای زبانم رو که دید تشویقم کرد و گفت:
آفرین... سرباز امام زمان باید زبان بلد باشه.
واسم برادر بزرگتری بود که نداشتم... هادی راهم بود...
یکبارم بهم گفت: همیشه عینک آفتابی بزن چشمات ضعیف نشه. سرباز امام زمان باید چشماش سالم باشه...
تمام معیار زندگیش رو گذاشته به اینکه «سرباز خوبی برای امام زمانش باشه»
✍🏻به روایت یکی از دوستان شهید
#شهید_روحالله_قربانی🕊
🖤 @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
هرگاه صدای اذان به گوشش میرسید بلافاصله وضو میگرفت و به نماز میایستاد. این عادت همیشهی حسین بود. یک شب که همه خواب بودند از رختخواب برخواستم تا یک لیوان آب بخورم. نور ضعیفی را در آشپزخانه دیدم. به سمت آشپزخانه رفتم. حسین را دیدم که با صدای زیبایش زیارت عاشورا میخواند گفتم: مادر چرا چراغ را خاموش کرده ای؟ گفت: میخواستم شما بیدار نشوید.
زمزمه های حسین هنوز در خانه به گوشم میرسد.
#شهید_حسین_جمالی 🌹
☀️ @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
تاریخ تولد: ۱۳۵۸
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸
محل تولد: زنجان / دفن تهران
محل شهادت: بغداد
مادرش میگوید هادی عادت داشت که من را هر وقت میدید دست یا پای مرا میبوسید☺️ و به ما خیلی احترام میگذاشت. جگرم سوخت ولی خداروشکر که عاقبت بخیر شد🕊 او حدود ۱۶ سال در لباس سبز سپاه به خدمت مشغول بود سالها در تیم حفاظتی شهید سپهبد قاسم سلیمانی حضور داشت.👌🏻 هادی برادر شهید بود، یکی از برادرش "شهیدجوادطارمی" در عملیات خیبر بعد از ۱۵ سال پیکرش به وطن بازگشت🍃
هادی دارای دو دختر ۴ ساله و ۹ ساله به نامهای "محیا" و "هانیه" است دخترانی که دلتنگ پدر هستند!😢
روز ۱۳ دی ماه ۹۸ در حمله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد در کنار سردار بزرگ ایران
پر کشید😭💔
#شهید_هادی_طارمی 🍃
#محافظ_سردار_سلیمانی
@masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
محمد…!
زندگی کن برای مهدی‹عج›
درس بخوان برای مهدی‹عج›
ورزش کن برای مهدی‹عج›
محمد! من تو رو از خدا برای خودم
نخواستم
تو رو از خدا خواستم برای مهدی‹عج›
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#تربیت_فرزند_مهدوی
#نسل_حسینی
🌹•| @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
داشتیم خانهمان را میساختیم و عمله و بنای کار ، خودمان بودیم. عصر بود ، خسته از کار نشستیم به استراحت. آنقدر کار کرده بود که دستهایش تاول زده بود. گفت: کار ساختمان دیگر تمام است ، اگر اجازه بدهید بروم جبهه. گفتم تو که زیاد رفته ای ، این بار جبهه نرفته ها بروند.
ساکت شد ، چیزی نگفت...
جانمازم را که باز کردم آمد و جمعش کرد. گفت: این همه نماز خواندهای ، اجازه بده کمی هم بی نمازها نماز بخوانند.
جوابی نداشتم...رفت...
+ پدر بزرگوار شهید 🌹
#شهید_سید_جواد_موسوی
🥀| @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍂
آقا محمدهادی میگفت:
وقتے انسانے کارهايش را براے خدا و پنهانے انجام دهد، خداوند در هميـن دنيا🌍 آن را آشکار ميکند.
محمـدهادے مصداق هميـن مطلب است. او گمنام فعاليت کرد و مظلومانه شهيد شد.🕊
به همين دليل است که بعد از شهادت، شما از شهید هادی ذوالفقاری زياد شنيده ايد و بعد از اين هم بيشتر خواهيد شنيد...😊
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🕊
✨ @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍂
سوریه که میرفت،
همیشه ساکِ سفرش را همسرش میبست!
تو آخرین سفر به همسرش گفتهبود🙂
که ساک را خودش میخواهد ببندد..
ساک را سبک بسته بود و حتی
قرصهایی را که بخاطر دندان دردش،
همیشه همراه داشت، تو ساک نگذاشته بود!
میگفت: پرسیدم قرصها را نمیبری؟!🤔
گفت: ایندفعه دیگر لازم ندارم.. :)🙃🌿
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمودرضابیضائی🌷
#شهدا_را_یادکنید_باذکر_صلوات ✨
@masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍃
آدم باید هیݘ بشہ تا بہ خدا برسہ...✨
توے شعرِ یہ توپ⚽️ دارم قلقلیه ے خودمون هم میگہ
"اوݪ توپ زمین🌍 میخوره بعد میره آسمون!"🕊
ما هم باید مثل توپ باشیم🍃
اوݪ باید پیش خدا زمین بخوریم تا بتونیم بریم آسمون پیش خودش!♥️🙃
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مصطفے_صدرزاده ✨
@masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍂
سہ ماه پیکر مطہرش روی زمینی از جنسِ نمڪ، ڪه معروف به ڪارخانه نمڪ بود ماند
و تنش ڪبود شدهبود💔…
…وقتی دفترچهای ڪه همیشه همراهش بود را پیداڪردند🍃…
…معلوم شد با دستخط خودش روی اولین صفحه نوشته بود:
"خُدایـــــا
دوست دارم آنقدر بدنم روی زمین بماند
تا مرا پاڪ گردانی"🙃
#شهید_علی_خوش_لهجه🕊
#شهدا_را_یادکنید_باذکر_صلوات 🌷
🍁| @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🍂
ما دلمون رو گره می زنیم به
همه چیز...!!
به این... به اون...!!
وقتی این و اون میلرزه؛
دل ما هم میلرزه...!
دلمون رو گره بزنیم به خدا...؛
که اگر عالم لرزید،
دل ما نلرزه...!!
مثل دل امام حسین(ع)...؛
که توی
عاشورا نلرزید...!!!
#شهید_وحید_زمانی_نیا
#هفته_بسیج
🍁| @masjed_gram98
#خاطرات_شهدا 🌹📖
گفتم: محسن جان! دیر میای بچه ها نگرانتند.
لبخند زد و حرفی زد که زبانم را قفل زد.
غیرتمند گفت: هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم.
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد.
از شنبه آرام در اسرائیل گفت.
شنبه بعد از محسن فخری زاده....
#شهید_محسن_فخری_زاده 🕊
سالروز_شهادتشان🌷
🕊@M_imambagher_omd