#خاطرات_شهدا
🍃🌹در بیستمین روز از آذرماه سال ۱۳۵۷ در خانواده ای #مذهبی در شهر اندیمشک به دنیا آمد او پنجمین فرزند خانواده بود.
🍃🌹از دوران نوجوانی وارد مسجد حضرت ابالفضل (علیه السلام) شد و در #بسیج نوجوانان ثبت نام کرد، بعد از مدتی عضو کلاس #قاریان قرآن در مسجد امام رضا (علیه السلام) شد. و فعالیت های فرهنگی را آغاز نمود .
🍃🌹فعالیت شهید محمد کیهانی در بسیج و مسجد و کلاس قاریان قرآن مقدمه ای شد تا علاقمند به ادامه تحصیل در #حوزه_علمیه شود و چندین سال در حوزه علمیه اصفهان مشغول تحصیل گردد. و بعد از طی مراحل مقدماتی وارد حوزه علمیه قم شد و در این زمان بود که #معمم شد و مرحله جدیدی از فعالیت های فرهنگی تبلیغی ایشان شروع گشت.
🍃🌹در دوران طلبگی و در سن بیست سالگی #ازدواج کرد و ثمره این پیوند سه فرزند به نام های کمیل و مقداد و میثم است..
🍃🌹در مهرماه سال ۱۳۹۴ بود که با شدت گرفتن تعرضات تکفیری ها آرام و قرار نداشت تا اینکه حضرت زینب (سلام الله علیها) او را به دفاع از خیمه اش فرا خواند..از محل کارش در #شهرداری اهواز وارد بسیج خوزستان شد و بعد از طی مراحل آموزشی به #سوریه اعزام شد.
🍃🌹در عملیات نبل و الزهرا بود که با سردارحاج علی محمدقربانی معروف به حاج قربان برخورد کرد و دوستیشان ادامه داشت تا اینکه حاج قربان جلوی چشمانش #بشهادت رسید و پر کشید.
🍃🌹از آن لحظه آرام و قرار برای شهادت نداشت. در دیدار با دوستان و پیام ها و تلفن ها التماس #دعای_شهادت داشت.. تا اینکه در هشتمین روز از آبان 1395 در منطقه ۳۰۰۰ #حلب توسط تک تیرانداز تکفیری ها آرام گرفت و دعوت حق را لبیک گفت.
🍃🌹طبق وصیتش با لباس رزم و در کنار فرمانده شهید دوران دفاع مقدس عزت الله حسین زاده و شهید امنیت و اقتدار مجتبی بابایی زاده در بهشت زهرای اندیمشک به خاک سپرده شد .
#شهید_مدافع_حرم_محمد_کیهانی
🕊|🌹 @masjed_gram
1_7870652.mp3
5.16M
❣ #سه_شنبه_هاے_جمڪرانی
همہ هسٺ
آرزویـم
ڪہ ببینـم از تـو
رویـی 😍
دعاے #توسل امشب فراموش نشود❤️
#اللہـم_عجـل_لولیڪ_الفـرجــ
🎤 #حاجمهدیمیرداماد
•🎙• @masjed_gram
#ریحانه
آیا میتوان حفاظت را از فواید باحجابی دانست❓
💟 همه ما برای نگهداری از طلا یا لباس مجلسیمان یا هر چیز با ارزشی آن را در پوشش و حفاظی قرارمیدهیم، مثلا کت و شلوار را در کاور میگذاریم یا طلا را در صندوقی نگهداری میکنیم.
🔺 حال آیا جسم زن ارزشش کمتر از اینهاست که نیازی به پوشش نداشته باشد⁉️ 😳
❌ قطعا جواب منفی است. حجاب اسلامی نقش حفاظت از گوهر عفاف زن را دارد که ارزشش از همه ی مادیات دنیا بالاتر است.
🔺 با وجود این چرا برخی برای خود ارزشی قائل نشده و خود را در معرض دید دیگران می گذارند؟
✅ در پاسخ باید گفت اینان ارزش گوهر💎 عفاف خویش را درنیافته اند و مانند کودکی هستند که طلا و میلیاردها پول💶 را با شکلاتی🍭عوض می کند .
📚 منبع : درسنامه عفاف، فرید محمدی مقدم، ص۳۵۶
#پرسش_پاسخ
#فلسفه_حجاب۱
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪــــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
☺️👇جایگاه زن در قرآن کریم رو با هم ببینیم :
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌷⇦زن می تواند در رشد معنوی تا آنجا بالا رود که پس از سالها نازایی و انتظار فرزند، همین که بچه دار شد فرزند خود را تمام وقت، وقف مسجد و محل عبادت کند.
💠آل عمران، 36
🌷⇦زن می تواند، در دوراندیشی به جایی برسد که قبل از تولد فرزند به فکر مسیر خدمات او باشد
💠آل عمران، 36
🌷⇦زن نوعی ولایت بر فرزند دارد.
💠آل عمران، 36
🌷⇦زن، حق نامگذاری بر فرزند دارد.
💠آل عمران، 36
🌷⇦زن می تواند به مقامی برسد که پیامبر خدا را به شگفتی وا دارد که حضرت ذکریا از مائده ی آسمانی حضرت مریم به تعجب افتاد
💠آل عمران،.37
🌷⇦زن می تواند پیامبر خدا را تحت تأثیر قرار دهد ؛به گونه ای که به او غبطه بخورد.
💠آل عمران، 38
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌷⇦زن می تواند مخاطب فرشتگان شود.
💠آل عمران، 42
🌷⇦زن می تواند به مقام برگزیدگی برسد و خداوند برای او پیام بفرستد.
💠آل عمران، 42
🌷⇦زن می تواند در اجتماعات رسمی شرکت کند،
خداوند به مریم می فرماید: یا مریم! همراه نمازگزاران، نماز گزار!
💠آل عمران، 43
🌷⇦زن می تواند الگوی تمام مردان مؤمن باشد
💠تحریم، 7
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_چهلوهشت •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ براد
🌸🍃
🍃
#رمان
#دختر_شینا ❤️
#قسمت_چهلونه
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
﷽
میخواستم تنهایی با او حرف بزنم، نگذاشتند.😔 به زور هُلم دادند توی ماشین دیگری. آمبولانس🚑 حرکت میکرد و ما دنبالش .
صمد جلو جلو میرفت، تند تند.🏃🏻 ما پشت سرش بودیم، آرام و آهسته.🚶🏻 گاهی از او دور میشدیم. گمش میکردیم. یادم نمیآید راننده چه کسی بود. گفتم :«تو را به خدا تندتر بروید. بگذارید این دم آخر سیر ببینمش .»
😭😭
🌺راننده، آمبولانس را گم کرد. لحظهٔ آخر هم از هم دور بودیم. دلم تنگ بود. یک عالمه حرف نگفته داشتم. 📝 میخواستم بعد از نه سال، حرفهای دلم را بزنم. میخواستم دلتنگیهایم را برایش بگویم. بگویم چه شبها و روزها از دوریاش اشک ریختم.😭 میخواستم بگویم آخرش بدجوری عاشقش شدم .
💖💞💝
به باغ بهشت که رسیدیم، دویدم. 🏃🏻 گفتم :«میخواهم حرفهای آخرم را به او بگویم .» چه جمعیتی آمده بود. تا رسیدم، تابوت⚰ روی دستهای مردم به حرکت درآمد. دنبالش دویدم. دیدم تابوت آن جلو بود و منتظر نماز .📿 ایستادم توی صف. بعد از نماز، صمد دوباره روی دستها به حرکت درآمد. همیشه مال مردم بود. داشتند میبردندش؛ بدون غسل و کفن، با همان لباس سبز و قشنگ. 😍 گفتم :«بچههایم👧🏻👦🏻 را بیاورید. اینها از فردا بهانه میگیرند و بابایشان را از من میخواهند. بگذارید ببینند بابایشان رفته و دیگر برنمیگردد .»
⚫️😔
تابوت را زمین گذاشتند. صمد من آرام توی تابوت⚰ خوابیده بود. جلو رفتم. خدیجه و معصومه را هم با خودم بردم. من که این قدر بیتاب بودم، یکدفعه آرام شدم. یاد حرف پدرشوهرم افتادم که گفت :«صمد توی وصیتنامهاش📝 نوشته به همسرم بگویید بعد از من زینبوار زندگی کند .»🌷
کنارش نشستم. یک گلوله خورده بود روی گونهٔ سمت چپش. ریشهایش خونی شده بود. بقیهٔ بدنش سالم سالم بود. با همان لباس سبز پاسداریاش آرام و آسوده خوابیده بود. صورتش مثل آن روز که از حمام آمده بود و آن پیراهن چهارخانهٔ سفید و آبی 👔 را پوشیده بود، قشنگ و نورانی بود .✨
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
هر شب در ڪانال☺️👇🏻
📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
🕊🏴
🏴
ایننـدا
تاعَـرش
بالا میـرود ..
دختر آمد
حیـف ...
مــادر مـیــرود ...😔
#فاطمیهنزدیکاست ...
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا 🏴
⚫️ @masjed_gram
🌹امام علي علیہ السلام ميفرمایند:
💠أَیہَا اَلنَّـاسُ إِڹَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیڪمُ اِثْنَاڹِ: اِتِّبَـاعُ اَلْہَوَی وَ طُوڸُ اَلْأَمَڸِ فَأَمَّـا اِتِّبَـاعُ اَلْہَوَی فَیصُدُّ عَڹِ اَلْحَقِّ وَ أَمَّا طُوڸُ اَلْأَمَڸِ فَینْسِي اَلْآخِرَةَ💠
❌ای مردم❗️همـانا بر شما از دو چیز ميترسم: هوا پرستي و آرزوهای طولاني
امّا پیروی از خواهش نفس، انساڹ را از حق باز ميدارد، و آرزوهای طولاني، آخرت را از یاد ميبرد...‼️
📚 بحارالانوار ج ۲ ص ۱۰۶
🌺
🍃🌺 @masjed_gram
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🌷| وارد #هیئت که می شد، جایگاه و پست و مقام رو میذاشت #کنار☝️
می شد یک #آدم خاکی و
مخلص👌
از جابجایی چرخ #مخصوص حمل باند صوت🎤 گرفته تا شستن #ظرف_ها
هر کاری از دستش بر #می_اومد انجام می داد✌️
می گفتند : آقا حامد! شما #افسری و همه شما رو می شناسند💯
بهتره این کارهارو #بقیه انجام بدند
#می_گفت : اینجا جاییه که اگه سردار هم باشی باید شکسته #بشی تا بزرگ بشی
صبر می کرد بعد از #هیئت که مردم می رفتند، مشغول شستن #دیگ_ها می شد😐
میگفت : #شفا تو آخر مجلسه؛ آخر مجلس هم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها #حاجتم رو خواهم گرفت👌
و آخر هم حاجتش رو با #شهادت گرفت🕊 |🌷
#شهید_مدافع_حرم_حامد_جوانی
🕊|🌹 @masjed_gram
#ریحانه
#گزارش
💢 "خیانت حجاب استایلها" 💢
⚠️میگن داریم کار فرهنگی میکنیم و باعث شدیم خیلیا به حجاب جذب شدن...😏
💢خب معلومه! حجابی که با #تبرج و #آرایش و #مُد ترکیب بشه جذاب میشه...😒
👈وقتی مفهوم و #فلسفه_حجاب رو درک نکنی به بهانهی ترویج "حجاب شیک" به اصل حجاب ضربه میزنی
حجاب رو خلاصه میکنی تو پیدا نبودن موها❗️ بعدم با نمایش دادن ظاهرت تو فضای مجازی و #آموزش_خودنمایی، #کسب_درآمد میکنی...💶😕
پ.ن۱ :
حجاب برای تو چشم نبودنه
و زیبایی برای تو چشم بودن
● پس حجاب زیبایی نیست!!
اگرچه یک کار عالی و زیباست ✅
پ.ن۲ :
حجاب بی #حیا ارزش نداره✅
🌐 مطالعه متن کامل گزارش👇
http://fna.ir/boxp4x
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلــــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
💐 سبک زندگی قرآنی 💐
🍂 خالص باش 🍂
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌺⇦هر چیزی خالص آن خوب است، گلاب و عسل اگر خالص باشند ارزش دارند. حتی خود آب هم خالصش خوب است. آبی که بوی خربزه و طالبی و گوشت می دهد گوارا نیست. آبی گوارا است که طعم ورایحه ی آب داشته باشد .
🌸⇦عبادت هم همین طور است، عبادتی ارزشمند است و در دستگاه الهی ارزش و بهایی دارد که خالص باشد یعنی فقط برای خدا باشد
🔔⇦این است که قرآن کریم می فرماید : جز برای خدا عبادت نکنید
🕋 لاَّتَعبُدُوا إلاَّ اللهَ
💠 قسمتی از آیه 26 سوره هود 💠
قرارگـــاهفرهـــنــــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🔸میگفت: زهرا، باید #وابستگیمون کمتر کنیم💕 انگار میدونست که قراره چه اتفاقی بیفته. گفتم: این که خیلی خوبه😍 ۲ سال و ۸ ماه از زندگی مشترکمون💍 میگذره. این همه به هم وابستهایم💞 و روز به روز هم بیشتر #عاشق_هم میشیم.
🔹گفت: آره،خیلی خوبه ولی اتفاقه دیگه...! گفتم. آهاااان؛ اگه #من_بمیرم واسه خودت میترسی⁉️ گفت: نه #زهرا زبونتو گاز بگیر. اصلاً منظورم این نبود🚫
🔸حساسیت بالایی بهش داشتم. بعد #شهادتش یکی از دوستاش بهم گفت: "حلالم کنید"😔 پرسیدم: چرا⁉️گفت: با چند تا از رفقا👥 #شوخی میکردیم. یکی از بچهها آب پاشید رو #امین.
🔹امین هم چای☕️ دستش بود. ریخت روش #ناخودآگاه زدم تو صورت امین😔 چون ناخنم بلند بود، #صورتش زخمی شد💔 امین گفت: حالا جواب #زنمو چی بدم❓گفتیم:یعنی تو اینقده #زن_ذلیلی
🔸گفته بود: نه❌…ولی همسرم💞 خیلی روم #حساسه. مجبورم بهش بگم شاخه درخت🌲 خورده تو صورتم. وگرنه پدرتونو در میاره😅
🔹از #مأموریت برگشته بود. از شوق دیدنش میخندیدم😍 با دیدن #صورتش خنده از لبام رفت. گفتم: بریم پماد بخریم براش. میدونست خیلی حساسم مقاومت نکرد🚫 با خنده گفت: منم که اصلاً خسته نیستتتم😉
🔸گفتم: میدونم خستهای، خسته نباشی.
تقصیر خودته که #مراقب خودت نبودی. بااااید بریم #پماد بخریم. هر شب🌙 خودم پماد به صورتش میزدم و هر روز و شاید #هرلحظه جای خراشیدگی💔 رو چک میکردم و میگفتم: پس چرا #خوب_نشد⁉️😔
#راوی_همسر_شهید
#شهید_محمدامین_کریمی
🕊|🌹 @masjed_gram
komeil-maysamtammar.mp3
8.31M
🎤 باصدای : #میثمالتمار
#دعای_کمیل
❣️اللهم عـجل لوليڪ الفـرج❣️
🌻مهدی جانم،آقای من، هر کجا امشب دعای کمیل بنا کردید یاد ما هم باش😔
•🎙• @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#ریحانه آیا میتوان حفاظت را از فواید باحجابی دانست❓ 💟 همه ما برای نگهداری از طلا یا لباس مجلسیم
#ریحانه
#حجاب به چه درد میخوره⁉️
حجاب زن، هم برای خود او #امنیت میآورد و هم امنیت مردان جامعه را تأمین می کند.
آنهایی که حجاب را از زن دور میکنند😠 و او را به برهنگی نزدیک میکنند در درجه اول، امنیت را از خود زن، و در درجه دوم، از مردان و جوانان میگیرند.😔
🌹 برای اینکه محیط جامعه در امنیت و سلامت باشد و زن و مرد در جامعه بتوانند حضور یابند، اسلام حجاب را معین کرده است.
(زن از دیدگاه مقام معظم رهبری،ص۶۴)
✅اگر زنان به امنیت و زندگی شیرین خود اهمیت میدهند و اگر نمیخواهند به دختران کوچکی همچون آتنا و کیمیا و... تجاوز شود، اگر نمیخواهند جوانان جامعه ضعیف (درمقابل هوس جنسی) بار بیایند، بایستی حجاب را رعایت کنند. 🌹
حجاب به مرد قدرت میدهد تا درمقابل هوای نفس خود در همه عرصهها مقاومت کند و به زن قدرت میدهد در همه عرصههای اجتماعی بدون دغدغه به کارهای بزرگ بپردازد. ✌️👇
چون حجاب از مقوله #قدرت است. 🌊
#پرسش_پاسخ
#فلسفه_حجاب ۲
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
💐 سبک زندگی قرآنی 💐
🍂 مواظب باش 🍂
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌷 سوره یوسف آیه 87 🌷
🕋 وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ
👌و از رحمت خداوند مأيوس نشويد،
🚫حقّ اين است كه جز گروه كافران، از رحمت خداوندى مأيوس نمىشوند.
🌐💠⚜⚜💠🌐
💠⇦روز، یواش یواش شب می شود، شب، یواش یواش روز می شود.
✴️⇦بعضی ها مثل روزاند و مثل روز روشنی و صفا دارند ولی نباید مغرور باشند چون ممکن است آرام آرام دچار ظلمت و تاریکی و گناه شوند.
✳️⇦و بعضی ها مثل شب اند تاریک و ظلمانی اند ولی نباید مأیوس باشند که هم نشانه کفر است و هم ممکن است به نور و نورانیت راه پیدا کنند و سرانجام همان شوند که خدا می گوید و خدا می خواهد
⚠️⇦پس ناامید نباید بود.
👈لا تَیاَسُوا مِن رَّوح الله👉
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_چهلونه •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ میخوا
🌸🍃
🍃
#رمان
#دختر_شینا ❤️
#قسمت_پنجاه
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
﷽
میخندید و دندانهای سفیدش برق میزد. کاش کسی نبود. کاش آن جمعیت گریان😭 و سیاهپوش دور و برمان نبودند. دلم میخواست خم شوم و به یاد آخرین دیدارمان پیشانیاش را ببوسم .
زیر لب گفتم :«خداحافظ» همین، دیگر فرصت حرف بیشتری نبود.😔 چندنفر آمدند و صمدم را بردند. صمدی که عاشقش بودم.
🌺سنگ لحد را که گذاشتند و خاکها را رویش ریختند، یک دفعه یخ کردم. آن پارهٔ آتشی که از دیشب توی قلبم گُر گرفته بود، خاموش شد. پاهایم بیحس شد. قلبم یخ کرد. امیدم ناامید شد. احساس کردم بین آن همه آدم، تنهای تنها هستم؛ بییار و یاور، بیهمدم و بیهمنفس. حس کردم یک دفعه پرت شدم توی یک دنیای دیگر، بین یک عده غریبه، بیتکیهگاه و بیاتکا. پشتم خالی شده بود. داشتم از یک بلندی میافتادم ته یک درهٔ عمیق .🕳
کمی بعد با پنج تا بچهٔ قد و نیمقد نشسته بودم سر خاکش. باورم نمیشد صمد آن زیر باشد؛ زیر یک خروار خاک. هر کاری کردم بگذارند کمی کنارش بنشینم، نگذاشتند.😓 دستم را گرفتند و سوار ماشین🚙 کردند. وقتی برگشتیم، خانه پر از مهمان بود. دوستانش میآمدند. از خاطراتشان با صمد میگفتند. هیچ کس را نمیدیدم. هیچ صدایی نمیشنیدم. باورم نمیشد صمدِ من آن کسی باشد که آنها میگفتند. دلم میخواست زودتر همه بروند. خانه خالی بشود. من بمانم و بچهها. مهدی را بغل کنم. زهرا را ببوسم. موهای خدیجه را ببافم. معصومه را روی پاهایم بنشانم. در گوش سمیه لالایی بخوانم. بچههایم را بو کنم. آن ها بوی صمد را میدهند. هر کدامشان نشانی از صمد توی صورتشان داشتند. همه رفتند. تنها شدم. تنها ماندم. مهدیِ سه ساله مرد خانهٔ ما شد .
اما نه، صمد هم بود؛ هر لحظه، هر دقیقه میدمش، بویش را حس میکردم .
آن پیرهن قشنگی را که از مکه آورده بود، اتو کردم و به جالباسی زدم؛ کنار لباسهای خودمان. بچهها که از بیرون میآمدند، دستی روی لباس بابایشان میکشیدند. پیراهن بابا را بو میکردند. میبوسیدند. بوی صمد همیشه بین لباسهای ما پخش بود. صمد همیشه با ما بود .
بچهها صدایش را میشنیدند :«درس بخوانید. با هم مهربان باشید. مواظب مامان باشید. خدا را فراموش نکنید .»
گاهی میآمد نزدیکِ نزدیک. در گوشم میگفت :«قدم! زود باش بچهها را زودتر بزرگ کن. سر و سامان بده. زود باش. چقدر طولش میدهی. باید زودتر از اینجا برویم. زود باش. فقط منتظر تو هستم. به جان خودت قدم، این بار تنهایی به بهشت نمیروم. زود باش. خیلی وقت است اینجا نشستهام. منتظر توام. ببین بچهها بزرگ شدهاند .
دستت را به من بده. بچهها راهشان را بلدند. بیا جلوتر. دستت را بگذار توی دستم. تنهایی دیگر بس است. بقیهٔ راه را باید با هم برویم ...»
#پایان
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
هر شب در ڪانال☺️👇🏻
📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚