eitaa logo
مـٍٍٜٜٜٜٜۘۘـٍٜۘـٍٍٜٓٓـٍٍٍٜ٘ٗـٍٍٍٍٜ٘ٗ٘ٗـٍٍٍٍٍٍٜ٘ٗ٘ٗ٘ٗـٍٍٍٍٜ٘ٗ٘ٗـٍٍٍٜ٘ٗـٍٍٜٓٓـٍٜۘـٍٍٜٜٜٜٜۘۘادر♡ مادر
3.8هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
20.6هزار ویدیو
218 فایل
خدایا ❤مهر مــــادر، ســـایه پدر💙 را از ما مگیر! 🔮دعاهای معجزه گر🔮 👉eitaa.com/joinchat/3418095617C0a0522f7e2 📿فضیلت صلوات📿 👉eitaa.com/joinchat/656015393Ccee3ec7089 💓میم مثل مـادر💓 تابستان1397 ⛔کپی مطالب بدون لینک حرام⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت از این کلیپای غذاهای خیابانی میدیدم دوست داشتم تعداد زیادی پشت هم ببینم اما همه جا محدود بود تو این کانال پره از این کلیپای خیابانی😍👏 کلیپای دیدنی از دنیای خوراکی اینجا زیاده همه جذاب بری توش دیگه دراومدنش با خداست😁 غذاهای عجیب و بزرگ و غول وکثیف و خنده دار😂 بیا خودت ببین 😋👇 https://eitaa.com/joinchat/2522677948C7ff27c4cfd
هدایت شده از 🌹 تبلیغ موقت دعاهای معجزه گر
مدافع حرم **یکی از مدافعین حرم به محمد رضا گلزار زنگ میزنن و میگن درود به شرف تو... رضا گلزار میپرسه جریان چیه؟مدافع حرم عزیز میگن چند شب قبل ، دورهمی بود با رفقا و صحبتی شد و ما ناراحت از قضاوتهای مردم بودیم تمام شد و خوابیدیم ،صبح فرمانده ما به ما گفت دیشب خواب محمد رضا گلزارو دیدم که................. ادامه رویای صادقه شهید از زبان خود گلزار**👇 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340 فیلم خیلی تاثیر گذاره👆
پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح می‌داد که چگونه همه‌چیز ایراد دارد… مدرسه، خانواده، دوستان و… مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود از پسر کوچولو پرسید که کیک دوست داری؟ و پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم. روغن چطور؟نه! و حالا دو تا تخم‌مرغ. نه مادربزرگ! آرد چی؟ از آرد خوشت می‌آید؟ جوش شیرین چطور؟ نه مادربزرگ! حالم از همه‌شان به هم می‌خورد. بله، همه این چیزها به تنهایی بد به‌نظر می‌رسند اما وقتی به‌درستی با هم مخلوط شوند، یک کیک خوشمزه درست می‌شود. خداوند هم به‌همین ترتیب عمل می‌کند. خیلی از اوقات تعجب می‌کنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران سختی را بگذرانیم اما او می‌داند که وقتی همه اینسختی‌‌ها را به درستی در کنار هم قرار دهد، نتیجه همیشه خوب است. ما تنها باید به او اعتماد کنیم، در نهایت همه اینپیشامدها با هم به یک نتیجه فوق‌العاده می‌رسند. ➖➖➖👑➖➖➖ ❤️ 👑 ➖➖➖❤️➖➖➖ •••🌹❄️JOiN👇🏻 ‌‌❤️ ❥♡ @maadar1 ♡❥
هدایت شده از 🌹 تبلیغ موقت دعاهای معجزه گر
. حیات وحش بدون سانسور { ترس،دلهره } 📌جدال انسان با حیوانات وحشی 📌تنها قبیله ادم خوار در دنیا 📌زنده خواری حیوانات وحشے اگه تو اين كانال عضو بشي ممکنه مو به تنتون سیخ بشه!😧👇 https://eitaa.com/joinchat/721682826C4bd37fe7b6 https://eitaa.com/joinchat/721682826C4bd37fe7b6 🔞افراد کم سن و سال کلیک نکنند ☝️ .
میکنم حتما بخونید. 💞این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شماد داشته باشه. 💎ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام می گفت: نون خوب خیلی مهمه. من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم می گیرم. در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود. صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد. ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند. قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید. شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند. راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهی تابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟ حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهی تابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ آخ چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست می گفت که: نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی. «زمخت نباشیم». زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها ‌‎ ‎‌‌‎‌‌‎‌➖➖➖👑➖➖➖ ❤️ 👑 ➖➖➖❤️➖➖➖ •••🌹❄️JOiN👇🏻 ‌‌❤️ ❥♡ @maadar1 ♡❥
🚗🧕کی گفته خانما نمیشن ؟ 😍اتفاااااقا بانو تو ی تر و میشی اگه با من همراه باشی 🚗 بیا تا تمام فوت و فن رانندگی تغییر باورهایی که نذاشتن راننده بشی رو بهت یاد بدم اینجا پر از که رو مجازی یاد گرفتن و دارن 😎لذت میبرن 🚗سبک آموزش رانندگی من متفاوته ✅ ۱۰۰ درصد جواب داده 💯🧕خودت بیا ببین 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/770966120Ca87bda29c7
هدایت شده از 🌹 تبلیغ موقت دعاهای معجزه گر
کی گفته 🧕خانما نمیشن اتفاقا های دقیقو بهتری هستند 😍اینجا 🧕 ها ترکوندن و همه مجازی 🚗 رو یاد گرفتن 👇👇 با من همراه شو تا 🚗رانندگی رو تو 🏡خونه بهت یاد بدم و از اجرای عملی لذت ببر 👇 https://eitaa.com/joinchat/770966120Ca87bda29c7
جمعه ماننددلبریهای زنانه است جمعه بوی خانه مادربزرگ رامیدهد جمعه عطر نان تازه دست پدربزرگ است جمعه شبیه دورهمی فامیل است جمعه چشم انتظاری عاشقانه است جمعه یادگار خاطرات شیرین است ♡••♡••♡••♡••♡ .
هدایت شده از 🌹 تبلیغ موقت دعاهای معجزه گر
❗️خبری فوق العاده برای دیابتی ها❗️ 🌹دیابتیهای عزیزم.... 🚫اگر شما هم آرزوی دیدن قندخون پایین ۱۰۰ رو دارید و باور درمان شدنتون سخته با ما همراه باشید تا به آرزوت برسی ✅کبد چرب،فشارخون،دیابت، دارای رضایتمندی زیاد و اعتبار بالا 😍🍀 لینک کانال کلینیک خانوم دکتر شیری 👇👇👇 ‏https://eitaa.com/joinchat/583926516C633083eca5 فرم ویزیت و درخواست شروع معالجه 👇🏻👇🏻👇🏻 https://digiform.ir/w12c13b02
آدمای زندگیتون رو یه جوری انتخاب کنید که بعدها نظرتون راجع به کل آدما تغییر نکنه ➖➖➖👑➖➖➖ ❤️ 👑 ➖➖➖❤️➖➖➖ •••🌹❄️JOiN👇🏻 ‌‌❤️ ❥♡ @maadar1 ♡❥
پدرفردی نیست که به او تکیه کنیم ، بلکه کسی است که ما را از تکیه کردن به دیگران بی نیاز می سازد . ➖➖➖👑➖➖➖ ❤️ 👑 ➖➖➖❤️➖➖➖ •••🌹❄️JOiN👇🏻 ‌‌❤️ ❥♡ @maadar1 ♡❥