eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
631 عکس
215 ویدیو
216 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. @amirmam
مشاهده در ایتا
دانلود
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ موسَى الرِّضَا علیه السلام قَالَ: مَنْ صَامَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ رَغْبَةً فِي ثَوَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ امام رضا عليه السّلام فرمودند: هر كس اوّلين روز از ماه رجب را به اميد ثواب خداوند عزّ و جلّ روزه بگيرد، بهشت براى او واجب مى‏شود. 📚 فضائل الأشهر الثلاثة،ص 17 @MaarefHadith‌
عن الامام الباقرعليه‌السلام: ما عُبِدَ اللّهُ بشيءٍ أحَبَّ إلى اللّهِ مِن إدْخالِ السُّرورِ على المؤمنِ . ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ امام باقر عليه السلام: خداوند با چيزى محبوبتر از شاد كردن مؤمن پرستيده نشده است. 📗 الكافي، ج۲، ص۱۸۸. مبارک باد. @MaarefHadith
(5) معروف‌ترین اشعار حضرت ابوطالب به «قصیده لامیه» شهرت دارد که با این مطلع آغاز می‌شود: خلیلی ما أذنی لاول عاذل بصغواء فی حق و لا عند باطل علامه امینی در این باره می‌گوید:«من نمی‌دانم شهادت و اعتراف به نبوّت رسول خدا(ص) چگونه است که این همه عبارات متنوع در اشعار ابوطالب، اعتراف به شمار نمی‌آید؟ اگر یکی از این تعابیر در شعر یا نثر کسی بود همگان می‌گفتند که آن شخص مسلمان است، ولی همه این تعابیر، [از نظر منکران] دلالتی بر اسلام ابوطالب ندارد! و این انکار، مایه شگفتی و عبرت است.» از عجائب است که با وجود سخنان ابوطالب و پیروی و جان فشانی ایشان در راه رسالت رسول الله صلی الله علیه و آله، برخی قائل به عدم ایمان وی هستند اما سخنان و کارهای اشتباه برخی مانند خلفا را توجیه می کنند. به عنوان مثال فرار ابوبکر و عمر از صحنه جنگ متواتر در بین اهل سنت نقل شده است، ابن تیمیه برای این که ترس خلفا را توجیه کند و آنها را در شجاعت وصف کند چنین می گوید: شكّى نيست كه ما در خليفه و حاكم اسلام به لزوم وجود صفت شجاعت قائليم، ولكن شجاعت بر دو قسم است: 1 ـ شجاعت قلبى 2 ـ شجاعت بدنى و ابوبكر درست است از شجاعت بدنى بى بهره بوده، ولى او داراى شجاعت قلبى بوده، و همين مقدار از شجاعت براى حاكم اسلامى كافى است!! و در ادامه سخنانش مى گويد: و اگر شما مى گوئيد على اهل جهاد و قتال بوده، ما مى گوئيم: عمر بن خطّاب نيز اهل قتال و جنگ در راه خداوند بوده است، ولى بايد دانست كه قتال بر دو قسم است: 1 ـ قتال با شمشير 2 ـ قتال با دعاء و عمر بن خطّاب با دعاء، در راه خداوند قتال كرده است. @MaarefHadith
میراث حدیثی شیعه «کارگاه دوم؛ منابع متقدم تا الکافی» ----------- در این کارگاه، بیشترْ روایات اخلاقی و اجتماعی منابع را می‌خوانیم و دربارۀ آن گفت‌وگو می‌کنیم. با سبک و ساختار کتاب‌ها آشنا می‌شویم و بخشی از دانش علوم حدیث را متناسب با کتاب‌ها به کار می‌گیریم. دورۀ دوم: ۶ کتاب، ۱۴ جلسه 📚کتاب المؤمن،‌ قرب الإسناد، المحاسن، بصائر الدرجات، کامل الزیارات، الکافی. ----------- مجموعه کارگاه‌های «میراث حدیثی شیعه» برای رفع نواقص موجود در دورۀ تحصیلات علوم اسلامی، به‌ویژه رشتۀ علوم قرآن و حدیث، برنامه‌ریزی شده است و با ساعت‌ها بحث‌وبررسی تخصصی فرصت بسیار مطلوبی را برای شناخت منابع روایی و آگاهی از کلام اهل‌البیت‌(علیهم‌السلام)، به‌طور کاربردی، فراهم کرده است. ----------- دانشجویان و فارغ‌التحصیلان عزیز علاقه‌مند و پیگیر و پویای مقطع کارشناسی و کارشناسی‌ارشد می‌توانید تا تاریخ ۲۷بهمن۱۳۹۹ ثبت‌نام کنید. ----------- با اعطای گواهینامۀ معتبر هزینۀ کارگاه: ۷۰هزار تومان ----------- جلسۀ نخست: ۲۹بهمن۱۳۹۹ ثبت‌نام از طریق: @Mdmahmoudi در تلگرام ۰۹۱۳۴۳۲۲۷۱۲ در واتساپ @MaarefHadith
◾️الإمامُ الهاديُّ عليه السلام: النّاسُ فِي الدّنيا بِالأموالِ، و في الآخِرَةِ بِالأعمالِ . ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ◾️امام هادى عليه السلام: جایگاه مردم در دنيا به اموال است و در آخرت به اعمال. 📗الدرة الباهره، ص۴۱. علیه‌السلام تسلیت باد.🏴 @MaarefHadith
بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه.pdf
528.1K
📝 بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکل گیری و عوامل پیدایش) ✍️ محمدرضا جباری و محمدکاظم ملبوبی سازمان های دعوت عباسیان و وکالت امامیه، دو سازمان مخفی بودند که در مناطق مختلف سرزمین های اسلامی فعالیت میکردند. امامان شیعه(ع) در زمان حضور برای ارتباط با شیعیان از سازمان وکالت استفاده میکردند. عباسیان نیز برای گسترش دعوت خود از داعیان بهره میبردند. در این مقاله بحث می شود که این دو سازمان چه تفاوت ها و شباهت هایی در مرحله شکل گیری و عوامل پیدایش داشته اند؟ @MaarefHadith
🎤 حجت الاسلام و المسلمین سید محمد کاظم طباطبایی وثوق سندی در حجیت خبر، مبنای جامعی نیست و ادله وثوق صدوری از اتقان بیشتری برحوردار است. باید ادله اعتبار خبر واحد را جامع بررسی کنیم. حوزه‌های مختلف هم متفاوت هستند. مثلاً بحث‌های اعتقادی وثوق سنگین‌تری را لازم دارند تا امور اخلاقی. روایتی که یک امر احتیاطی را توصیه می‌کند، اعتماد بیشتری پدید می­آورد تا اینکه یک امر خلاف احتیاط را بگوید. این موارد با هم متفاوت است. وثوق صدوری مبتنی بر چهار رکن است: رکن اول، خود سند است؛ اما سند نه به این نحوی که الآن مرسوم است که بگوییم این روایت یا ضعیف است یا صحیح است. مثلاً اعتماد ما به روایات معاویه بن عمار در باب حج، بیشتر از زراره است بااینکه زراره گل سرسبد روات است؛ اما چون معاویه بن عمار متخصص در امر حج است، سؤالاتی بسیار ظریف کرده است و موثق‌تر است. پس بحث سند، یک بحث فراگیر است. رکن دیگر بحث منبع و مصدر است؛ یعنی روایتی که در کتاب کافی آمده با روایتی که در غررالحکم آمده است، با هم متفاوت است. ما نمی‌گوییم همه روایات کافی صحیح است اما مقدمه کلینی در کافی، اعتماد ما را به متن بالا می‌برد. رکن سوم متن است. در تحلیل محتوا، موارد زیادی باید رعایت شود. مثلاً می‌بینیم یک روایتی با روح کلی دین سازگار است و روایت دیگری این‌چنین نیست. مثلاً روایتی که در نه ربیع به آن استناد می‌شود و معروف به رفع القلم است و ولنگاری را ترویج می­کند، این روایت با روح دین سازگار نیست. رکن چهارم هم بحث قرائن پیرامونی است. مثل احتیاطی بودن روایت یا عمل مشهور یا تکرار و فراوانی اسناد و … که به اعتماد ما به متن کمک کند. @MaarefHadith
علوم و معارف حدیث
عن الامام الباقرعليه‌السلام: ما عُبِدَ اللّهُ بشيءٍ أحَبَّ إلى اللّهِ مِن إدْخالِ السُّرورِ على المؤ
📎پیوست 📝معنای دقیق ادخال السرور ✍وحید عیسوند 🔰در روایات فراوان وارد شده است که یکی از محبوب ترین اعمال عند الله" ادخال السرور" در قلب مومنین است: ⬅️عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: قَالَ: إِنَّ مِمَّا يُحِبُّ اللَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ إِدْخَالَ‏ السُّرُورِ عَلَى الْمُسْلِم‏.(۱) حتی روایت داریم کسی که مومنی را شاد کند در اصل "امام معصوم علیه السلام" را شاد کرده است، بلکه در اصل پیامبر" صلی الله علیه و آله" را شاد کرده است: ⬅️عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ "علیه السلام" قَالَ: لَا يَرَى أَحَدُكُمْ إِذَا أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَيْهِ أَدْخَلَهُ فَقَطْ بَلْ وَ اللَّهِ عَلَيْنَا بَلْ وَ اللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله.(۲) ❓اما معنای "ادخال السرور "چیست؟ آیا همین معنای را می دهد که الان در ذهن همه ی ما نقش بسته است ؟ ❇️وقتی به روایات رجوع میکنیم متوجه میشویم که معنای در ذهن ما اشتباه است. بلکه معنایی که از "ادخال السرور" درست به نظرمی رسد این موارد است👇 🔅مومن گرسنه ای را سیر کنیم. 🔅مشکلی از مومن رفع کنیم. 🔅دینی از گردن مومن برطرف کنیم. ⬅️عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مِنْ أَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ إِشْبَاعُ جَوْعَتِهِ أَوْ تَنْفِيسُ كُرْبَتِهِ أَوْ قَضَاءُ دَيْنِهِ.(۳) ⚪این بحث آنقدر مهم است که مرحوم در کتاب ثواب الاعمال ص ۱۳۴ بابی دارد به نام: (ثواب إدخال‏ السرور على المؤمن‏) یا مرحوم در الکافی ص ۴۸۱ بابی دارد به نام : (إِدْخَالِ‏ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِن‏) و مفصل تر از مرحوم و مرحوم بابی است که مرحوم در بحار الانوار ج ۷۱ص ۲۸۳ دارد به نام (قضاء حاجة المؤمنين و السعي فيها و توقيرهم و إدخال‏ السرور عليهم و إكرامهم و ألطافهم و تفريج كربهم و الاهتمام بأمورهم) 📚منابع ۱.المؤمن، ص: ۵۲ ۲.الكافي، ج‏ ۲، ص: ۱۸۹ ۳.الكافي ، ج‏۲ ص: ۱۹۲ @MaarefHadith
💠عن الامام الصادق علیه‌السلام: إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدْعو فَيَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لِلْمَلَكَيْنِ: قَدِ اسْتَجَبتُ لَهُ وَ لكِن احْبَسُوهُ بِحاجَتِهِ، فَإِنّي اُحِبُّ أَن أَسْمَعَ صَوْتَهُ وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدعُو فَيَقُولُ اللهُ تَبارَكَ و تَعالي: عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ فَإِنّي اُبْغِضُ صَوْتَهُ. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ❇️هر آينه بنده دعا مي‌كند و خداوند عزيز و جليل به دو فرشته مي‌فرمايد: من دعاي او را مستجاب كردم اما حاجتش را نگهداريد، زيرا صداي او را بشنوم و همانا بنده دعا مي‌كند و خداوند تبارك و تعالي مي‌فرمايد: زود خواسته‌اش را برآوريد كه من صداي او را بشنوم. 📗وسائل الشيعه، ج ۷، ص ۶۲. @MaarefHadith
🔻تصحيح يک اشکال در مورد معنای ✍محمدباقر ملکیان 🔰مرحوم آقا بزرگ در کتاب مصفی المقال، را از کتاب‌های رجالی بر شمرده است. ۱ و در اين ميان بسياری ـ چه با اشاره به مصفی المقال و چه بدون اشاره به آن ـ اين مطلب را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند. ۲. در اين ميان برخی ديگر مشيخه جعفر بن بشير را نيز به کتب رجالی شيعه افزوده‌اند. ۳ اما نه مشيخه جعفر بن بشير و نه مشيخه ابن مبحوب هيچ يک کتاب رجالی نيست، بلکه اين دو کتاب روايی است. ريشه اين اشتباه، قياس اين مشيخه‌ها با و طوسی است. اما دليل اين که مشيخه ابن مبحوب کتابی است حديثی نه کتابی رجالی چند امر است: 1. نجاشي در شرح حال داود بن كورة می‌گويد: «هو الذي بوّب كتاب المشيخة للحسن بن محبوب السراد على معاني الفقه». ۴ که گمان نکنم کسی «معانی فقه» را مرتبط با مباحث رجالی دانسته باشد. 2. تکه‌ای از کتاب مشيخه ابن محبوب در مستطرفات سرائر آمده است، و با مراجعه به اين کتاب معلوم می‌شود اين کتاب هيچ اطلاعات رجالی در خود جای نداده است، بلکه يک کتاب روايی محض است. ۵ 3. با مراجعه به مصادر اصحاب مشاهده می‌کنيم منقولات از مشيخه ابن محبوب، همه است نه رجالی ۶ 4. طبرسی درباره مشيخه ابن محبوب می‌نويسد: «الحسن بن محبوب الزراد قد صنّف كتاب المشيخة الذي هو في أصول الشيعة أشهر من كتاب المزني و أمثاله قبل زمان الغيبة. ... فذكر فيه بعض ما أوردناه من أخبار الغيبة، فوافق الخبر الخبر» ۷. اربلی هم اين مطلب را نقل کرده است. ۸. به نظر می‌رسد اين مشيخه‌ها چيزی شبيه به مسانيد اهل سنت است با اين تفاوت که مثلاً ابن حنبل در مسندش، روايات را بر اساس راوی مباشر از پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله دسته بندی نموده است، اما ابن محبوب در مشيخه‌اش روايات را بر اساس شيوخی که اين روايات را از آنها شنيده دسته بندی نموده است. محقّق مجلسي می‌گويد: «المراد بكتاب المشيخة الكتاب الذي صنّفه الحسن بن محبوب وألّفه من أخبار الشيوخ من أصحاب أبي جعفر وأبي عبد الله وأبي الحسن ـ صلوات الله عليهم ـ فإنّه روى عن ستّين رجلاً من أصحاب أبي عبد الله عليه السلام كتبهم التي ألّفوها ما سمعوا منهم عليهم السلام، وكان دأبهم أن يكتبوا كلّ خبر كانوا يسمعون في كتبهم كلّ يوم وكان الأخبار في تلك الكتب منثوراً، لأنّهم في كلّ يوم كانوا يسمعون من أحكام الطهارة والصلاة، والحجّ، والتجارة، والنكاح، والطلاق، والديات وغيرها، ويكتبون أخبار كلّ يوم في كتبهم. فرتّب الحسن بن محبوب أخبار الشيوخ على ترتيب أبواب الفقه وكان منثوراً لم يكن مثل هذه الكتب التي لنا، ثمَّ جمع هذا الشيخ على ترتيب أسماء الشيوخ بأن جمع على ترتيب اسم زرارة مثلاً وذكر أخباره مرتّباً أوّلاً، ثمَّ ذكر أخبار محمّد بن مسلم مرتّباً ثانياً وهكذا». ۹ البته ممکن است کسی ادّعا کند مشيخه جعفر بن بشير، با مشيخه ابن محبوب متفاوت است، و اين مشيخه همانند مشيخه صدوق است. اما تصريح نجاشی چيزی خلاف اين ادعا را ثابت می‌کند. نجاشی در شرح حال جعفر بن بشير البجلی می‌نويسد: «له كتاب المشيخة، مثل كتاب الحسن بن محبوب إلا أنه أصغر منه». ۱۰ نکته پايانی آن که در ميان آثار موجود کتابی با عنوان «المشيخة» وجود دارد که نه با مشيخه‌های رجالی شباهت دارد و نه با مشيخه‌های روائی. ۱۱ 📚منابع ۱. مصفی المقال، ص۱۲۸ ۲. رک: كليات في علم الرجال، ص ۴۵؛ آشنايی با كتب رجالی شيعه، ص ۱۳؛ پژوهشی در علم رجال، ص۹۷، المدخل الی موسوعة الحديث النبوي: ص۲۱۹، منابع تاريخی شيعه، ص۱۲۲ ۳. المدخل الی موسوعة الحديث النبوي: ص۲۲۰؛ منابع تاريخی شيعه، ص۱۲۳ ۴. رجال النجاشي، رقم: ۴۱۶ ۵. رک: السرائر، ج۳، ص ۵۸۹ ۶. نمونه‌ای از روايات مشيخه ابن محبوب را نک: تهذيب الأحكام، ج‏۱، ص ۱۲۱؛ ج‏۶، ص۱۶۰؛ الاستبصار، ج۱ ، ص ۱۰۶ ؛ ج‏۳، ص ۶؛ فتح الأبواب، ص۲۷۱؛ محاسبة النفس، ص۳۶؛ التشريف بالمنن، ص۳۵۱؛ الأمان من أخطار الأسفار، ص۹۵؛ فلاح السائل، ص۱۵۷؛ فرحة الغري، ص۱۰۱؛ مختصر البصائر، ص ۴۱۴، ۴۶۲؛ عوالي اللئالي ج‏۱، ص ۳۴۰؛ ج‏۴ ، ص۴۱. ۷. اعلام الوری، ج۲، ص۲۵۸. ۸. كشف الغمة، ج۲، ص۵۲۹ ۹. روضة المتّقين: ج‏۱۴، ص۳۲۹. ۱۰. رجال النجاشي، ص ۳۰۴ ۱۱. نک: سلسلة التراث العلوي، ج۹، ص۶، مقدمه محقق؛ ونيز ج۹، ص۱۴۱ به بعد. 🌐https://malekian.kateban.com/post/4508 @MaarefHadith