🔻 فلسفه حجاب از منظر استاد مطهری(ره):
🔹«فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است، بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.»
«حجاب در اسلام از یک مسئله کلیتر ریشه میگیرد و آن این است که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاصی یابد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم میآمیزد. اسلام میخواهد این دو محیط را کاملاً از هم تفکیک کند.»
📚 مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج19، ص433
ادامه دارد
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
✅فقیه عارف حضرت آیة الله حاج شیخ علی آقا سعادت پرور(ره):
✍️علت غايب بودن حجت خدا از ديدگان مردم و محروميت آنها از مشاهده وجود شريفش، كه از اين جمله [روایت که می فرماید]:
«به واسطه ستمگرى و جهالت مردم خداوند ديدگانشان را از مشاهده او فرو خواهد بست.»
✍️ مقصود از ظلم و جهل، تمام اَشكال آن است، يعنى هم ظلم مردم به يكديگر و هم ظلم به خودشان به خاطر پيروى نكردن از حق و فطرت و حجت هاى الهى، هم جهل نسبت به حجت خدا و هم جهل نسبت به وظايف شرعى.
📖 الشموس المضیئه (ظهور نور)
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
✅ آفرین به رئیس جمهور و وزارت علوم
🔻این عکس رئیس جمهور و وزیر علوم جمهوری اسلامی با بانوان نخبه کشور در دانشگاه الزهراء سلام الله علیها، تابلویی زیباست که نگرش جمهوری اسلامی و رهبران آن به مسئله زن را به زیبایی و روشنی به تصویر کشیده است.
🔺این تصویر بیانگر عملکرد چهل ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی است که نه تنها با حضور بانوان در محیط اجتماعی و فعالیت های اجتماعی مخالف نیست، بلکه مقدمات و فضاهای لازم برای این حضور را فراهم آورده است.
🔶 حاکمیت اسلامی، به لحاظ نظری با نگرش ابزاری و جنسیتی به زن، و در عرصه عمل با فحشا، فساد و منکرات مخالف است، نه با دانش و دانشگاه و ورزشگاه و حضور بانوان در این عرصه ها.
#حجاب_صیانت_است
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
فلسفه حجاب از منظر استاد مطهری (1)
1️⃣ آرامش روانى در اثر ججاب
نبودن حريم ميان زن و مرد و آزادى معاشرتهاى بىبند و بار هيجانها و التهابهاى جنسى را فزونى مىبخشد و تقاضاى سكس را به صورت يك عطش روحى و يك خواست اشباع نشدنى درمىآورد. غريزه جنسى غريزهاى نيرومند، عميق و «دريا صفت» است، هرچه بيشتر اطاعت شود سركشتر مىگردد، همچون آتش كه هرچه به آن بيشتر خوراك بدهند شعلهورتر مىشود. براى درك اين مطلب به دو چيز بايد توجه داشت:
1️⃣ تاريخ همان طورى كه از آزمندان ثروت ياد مىكند كه با حرص و آزى حيرتآور در پى گرد آوردن پول و ثروت بودهاند و هرچه بيشتر جمع مىكردهاند حريصتر مىشدهاند، همچنين از آزمندانى در زمينه مسائل جنسى ياد مىكند. اينها نيز به هيچ وجه از نظر حس تصرف و تملك زيبارويان در يك حدى متوقف نشدهاند. صاحبان حرمسراها و در واقع همه كسانى كه قدرت استفاده داشتهاند چنين بودهاند.
كريستن سن نويسنده كتاب ايران در زمان ساسانيان در فصل نهم كتاب خويش مىنويسد:
«در نقش شكار طاق بستان فقط چند تن از سه هزار زنى كه خسرو (پرويز) در حرم داشت مىبينيم. اين شهريار هيچ گاه از اين ميل سير نمىشد. دوشيزگان و بيوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان مىدادند به حرم خود مىآورد. هر زمان كه ميل تجديد حرم مىكرد نامهاى چند به فرمانروايان اطراف مىفرستاد و در آن وصف زن كامل عيار را درج مىكرد. پس عمّال او هر جا زنى را با وصف نامه مناسب مىديدند به خدمت مىبردند.».
از اين گونه جريانها در تاريخ قديم بسيار مىتوان يافت. در [دوران] جديد اين جريانها به شكل حرمسرا نيست، به شكل ديگر است، با اين تفاوت كه لزومى ندارد كسى به اندازه خسروپرويز و هارون الرشيد امكانات داشته باشد. در [دوران] جديد به بركت تجدد فرنگى، براى مردى كه يكصدهزارم پرويز و هارون امكانات داشته باشد ميسر است كه به اندازه آنها از جنس زن بهرهكشى كند.
2️⃣ هيچ فكر كردهايد كه حس «تغزّل» در بشر چه حسى است؟ قسمتى از ادبيات جهان عشق و غزل است. در اين بخش از ادبيات، مرد، محبوب و معشوق خود را ستايش مىكند، به پيشگاه او نياز مىبرد، او را بزرگ و خود را كوچك جلوه مىدهد، خود را نيازمند كوچكترين عنايت او مىداند، مدعى مىشود كه محبوب و معشوق «صد مُلك جان به نيم نظر مىتواند بخرد، پس چرا در اين معامله تقصير مىكند»، از فراق او دردمندانه مىنالد.
اين چيست؟ چرا بشر در مورد ساير نيازهاى خود چنين نمىكند؟ آيا تاكنون ديدهايد كه يك آدم پول پرست براى پول، يك آدم جاه پرست براى جاه و مقام غزلسرايى كند؟! آيا تاكنون كسى براى نان غزلسرايى كرده است؟ چرا هر كسى از شعر و غزل ديگرى خوشش مىآيد؟ چرا همه از ديوان حافظ اينقدر لذت مىبرند؟ آيا جز اين است كه همه كس آن را با زبان يك غريزه عميق كه سراپاى وجودش را گرفته است منطبق مىبيند؟ چقدر اشتباه مىكنند كسانى كه مىگويند يگانه عامل اساسى فعاليتهاى بشر عامل اقتصاد است!!.
بشر براى عشقهاى جنسى خود موسيقى خاصى دارد، همچنان كه براى معنويات نيز موسيقى خاص دارد، در صورتى كه براى حاجتهاى صرفاً مادى از قبيل آب و نان موسيقى ندارد.
من نمىخواهم ادعا كنم كه تمام عشقها جنسى است و هم هرگز نمىگويم كه حافظ و سعدى و ساير غزلسرايان صرفاً از زبان غريزه جنسى سخن گفتهاند. اين مبحث، مبحث ديگرى است كه جداگانه بايد بحث شود.
ولى قدر مسلّم اين است كه بسيارى از عشقها و غزلها عشق و غزلهايى است كه مرد براى زن داشته است. همين قدر كافى است كه بدانيم توجه مرد به زن از نوع توجه به نان و آب نيست كه با سير شدن شكم اقناع شود، بلكه يا به صورت حرص و آز و تنوع پرستى درمىآيد و يا به صورت عشق و غزل...
✳️ به هر حال اسلام به قدرت شگرف اين غريزه آتشين توجه كامل كرده است. روايات زيادى درباره خطرناك بودن «نگاه»، خطرناك بودن خلوت با زن، و بالأخره خطرناك بودن غريزهاى كه مرد و زن را به يكديگر پيوند مىدهد وارد شده است.
اسلام تدابيرى براى تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است و در اين زمينه، هم براى زنان و هم براى مردان تكليف معين كرده است. يك وظيفه مشترك كه براى زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه كردن است:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ..
خلاصه اين دستور اين است كه زن و مرد نبايد به يكديگر خيره شوند، نبايد چشمچرانى كنند، نبايد نگاههاى مملوّ از شهوت به يكديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كنند. يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اين است كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوهگرى و دلربايى نپردازند، به هيچ وجه و هيچ صورت و با هيچ شكل و رنگ و بهانهاى كارى نكنند كه موجبات تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند.
روح بشر فوقالعاده تحريك پذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيرى روح بشر محدود به حد خاصى است و از آن پس آرام مىگيرد. همانطور كه بشر- اعمّ از مرد و زن- در ناحيه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملك جاه و مقام سير نمىشود و اشباع نمىگردد، در ناحيه جنسى نيز چنين است. هيچ مردى از تصاحب زيبارويان و هيچ زنى از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هيچ دلى از هوس سير نمىشود. و از طرفى تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و هميشه مقرون است به نوعى احساس محروميت. دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بيماريهاى روانى مىگردد.
💥 چرا در دنياى غرب اينهمه بيمارى روانى زياد شده است؟ علتش آزادى اخلاقى جنسى و تحريكات فراوان سكسى است كه به وسيله جرايد و مجلات و سينماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمى و غير رسمى و حتى خيابانها و كوچهها انجام مىشود.
✅ اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است اين است كه ميل به خودنمايى و خودآرايى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شكار است و زن شكارچى، همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچى. ميل زن به خودآرايى از اين نوع حس شكارچيگرى او ناشى مىشود.
در هيچ جاى دنيا سابقه ندارد كه مردان لباسهاى بدن نما و آرايشهاى تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود مىخواهد دلبرى كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسير سازد. لهذا انحراف تبرّج و برهنگى از انحرافهاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گرديده است.
📚 مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج19، ص434-437
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
بسم رب الشهداء و الصدیقین
همچنان در این اندیشه ام آن دسته از خواصی که ادعای دانش و دیانت دارند و گاه لباس دین بر تن کرده اند، هنگام درگذشت دختر خانمی پیش از روشن شدن حقیقت ماجرا دست به موضعگیری و صدور بیانیه بردند،
اما اکنون که #دلاورمردان_مظلوم_وطن پیش چشمانشان به تیر کین دشمن در خون خود می غلطند و اشک یتیمی بر چشمان فرزندان وطن می نشیند، چگونه زبان و قلمشان بسته است؟!
#جمهوری_اسلامی_حرم_است
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
استغاثه به امام زمان علیهالسلام
حجتالاسلاموالمسلمین استاد #مؤیدی بارها و با بیانهای مختلف فرمودهاند که در طول شبانهروز یکبار به زیر آسمان بروید، دست بر سر گذاشته و اینچنین به حضرت حجت عجلاللهفرجه سلام دهید:
«السّلام علیکَ یا بقیةَ الله
یا اَبا صالح و رحمة الله و برکاته
المُستَغاثُ بِکَ یا صاحبَ الزمان
المُستَعانُ بِکَ یا صاحبَ الزمان»
اینچنین حضرت را خطاب کنید! بهویژه در زمانی که مشکلات معنوی و مادی انسان را به محاصره خود در آورده و خون به دل او کرده است.
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
✅ ما دو وظیفه داریم:
1️⃣ یک وظیفه، وظیفه علمی است که باید در فضای علمی و تحقیقی مبانی تشیع را اثبات کنیم؛ چون معتقدیم اسلام حقیقی تشیع است و آنچه که اهل بیت علیهم السلام پذیرفته و عمل کردهاند همان چیزی است که پیغمبر اسلام فرمودهاند.
2️⃣ وظیفه دوم رفتار مناسب داشتن است. پرخاشگری، بیادبی، بیاحترامی کردن، کار صحیحی نیست. این کارها باعث میشود که هدف ما به تاخیر بیافتد یا نقض شود. این راهی است که شیطان به انسان نشان میدهد و او گمان میکند که چنین رفتاری شجاعت است.
🔺 مجموعه بیانات آیت الله مصباح یزدی قدّس سرّه پیرامون وحدت
#هفته_وحدت
#تشیع_علوی
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
فلسفه حجاب از منظر استاد مطهری (2)
2️⃣ استحکام پیوند خانوادگی
هر چيزى كه موجب تحكيم پيوند خانوادگى و سبب صميميت رابطه زوجين گردد براى كانون خانواده مفيد است و در ايجاد آن بايد حداكثر كوشش مبذول شود، و بالعكس هر چيزى كه باعث سستى روابط زوجين و دلسردى آنان گردد به حال زندگى خانوادگى زيانمند است و بايد با آن مبارزه كرد.
اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاى جنسى به محيط خانوادگى و در كادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهرى را محكم مىسازد و موجب اتصال بيشتر زوجين به يكديگر مىشود.
فلسفه پوشش و منع كاميابى جنسى از غير همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگى اين است كه همسر قانونى شخص از لحاظ روانى عامل خوشبخت كردن او به شمار برود؛ در حالى كه در سيستم آزادى كاميابى، همسر قانونى از لحاظ روانى يك نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار مىرود و در نتيجه كانون خانوادگى براساس دشمنى و نفرت پايه گذارى مىشود.
علت اينكه جوانان امروز از ازدواج گريزانند و هر وقت به آنان پيشنهاد مىشود، جواب مىدهند كه حالا زود است، ما هنوز بچهايم، و يا به عناوين ديگر از زير بار آن شانه خالى مىكنند همين است؛ و حال آنكه در قديم يكى از شيرينترين آرزوهاى جوانان ازدواج بود. جوانان پيش از آنكه به بركت دنياى اروپا كالاى زن اينهمه ارزان و فراوان گردد «شب زفاف را كم از تخت پادشاهى» نمىدانستند.
ازدواج در قديم پس از يك دوران انتظار و آرزومندى انجام مىگرفت و به همين دليل زوجين يكديگر را عامل نيكبختى و سعادت خود مىدانستند، ولى امروز كامجوييهاى جنسى در غير كادر ازدواج به حد اعلى فراهم است و دليلى براى آن اشتياقها وجود ندارد. معاشرتهاى آزاد و بىبند و بار پسران و دختران ازدواج را به صورت يك وظيفه و تكليف و محدوديت درآورده است كه بايد آن را با توصيههاى اخلاقى و يا احياناً- چنانكه برخى از جرايد پيشنهاد مىكنند- با اعمال زور بر جوانان تحميل كرد.
تفاوت آن جامعه كه روابط جنسى را محدود مىكند به محيط خانوادگى و كادر ازدواج قانونى، با اجتماعى كه روابط آزاد در آن اجازه داده مىشود اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت، و در اجتماع دوم آغاز محروميت و محدوديت است. در سيستم روابط آزاد جنسى پيمان ازدواج به دوران آزادى دختر و پسر خاتمه مىدهد و آنها را ملزم مىسازد كه به يكديگر وفادار باشند و در سيستم اسلامى به محروميت و انتظار آنان پايان مىبخشد.
سيستم روابط آزاد اولًا موجب مىشود كه پسران تا جايى كه ممكن است از ازدواج و تشكيل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامى كه نيروهاى جوانى و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستى مىنهد اقدام به ازدواج كنند و در اين موقع زن را فقط براى فرزند زادن و احياناً براى خدمتكارى و كلفتى بخواهند، و ثانياً پيوند ازدواجهاى موجود را سست مىكند و سبب مىگردد به جاى اينكه خانواده بر پايه يك عشق خالص و محبت عميق استوار باشد و هر يك از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند برعكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادى و محدوديت ببيند و چنانكه اصطلاح شده است يكديگر را «زندانبان» بنامند...
💥 بعضيها مانند برتراند راسل پنداشتهاند كه جلوگيرى از معاشرتهاى آزاد صرفاً به خاطر اطمينان مرد نسبت به نسل است؛ براى حل اشكال، استفاده از وسائل ضد آبستنى را پيشنهاد كردهاند؛
در صورتى كه مسأله، تنها پاكى نسل نيست؛ مسأله مهم ديگر ايجاد پاكترين و صميمىترين عواطف بين زوجين و برقرار ساختن يگانگى و اتحاد كامل در كانون خانواده است. تأمين اين هدف وقتى ممكن است كه زوجين از هرگونه استمتاع از غير همسر يا همسران قانونى چشم بپوشند، مرد چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن نيز درصدد تحريك و جلب توجه كسى جز شوهر خود نباشد و اصل ممنوعيت هر نوع كاميابى جنسى در غير كادر خانواده حتى قبل از ازدواج هم رعايت گردد.
به علاوه، زنى كه تا اينجا پيش رفته است كه به پيروى از امثال راسل و تقليد از صاحبان مكتب «اخلاق نوين جنسى» با داشتن همسر قانونى عشق خود را در جاى ديگر جستجو مىكند و با مرد مورد عشق و علاقه خود همبستر مىشود، چه اطمينانى هست كه به خاطر همسر قانونى كه چندان مورد علاقهاش نيست وسائل ضد آبستنى به كار برد و از مرد مورد عشق و علاقه خود آبستن نشود و فرزند را به ريش همسر قانونى نبندد؟ قطعاً چنين زنى مايل است كه فرزندى كه به دنيا مىآورد از مرد مورد علاقهاش باشد نه از مردى كه فقط به حكم قانون همسر اوست و الزاماً به حكم قانون نبايد از غير او آبستن شود. همچنان مرد نيز طبعاً علاقهمند است كه از زن مورد عشق و علاقهاش فرزند داشته باشد نه از زنى كه با زور قانون به او پيوند كردهاند. دنياى اروپا عملًا نشان داده است كه با وجود وسائل ضد آبستنى آمار فرزندان غير مشروع وحشتآور است.
📚 مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج19، ص437-439
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi