#دومین_سالگرد_سردار_سپهبد
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
باز شد وقت پریشانی ما
زد شرر داغ سلیمانی ما
سینه لبریز غم هجران است
دیده ها در غم او گریان است
شد دوسال ماتم او در دل ماست
غرق ماتم همه ی حاصل ماست
بهر یاری ولایت جان داد
جان پاکش به ره جانان داد
رهبری از غم او غمگین شد
خون او رمز بقای دین شد
سرور خیل شهیدان او شد
مرشد مردم ایران اوشد
او که سردار همه دلها شد
در جنان ریزه خور مولا شد
حامی دین خدا بود و برفت
یاور رهبر ما بود و برفت
همه ی دار و ندارش را داد
جان خود در کف دستش بنهاد
علوی سیره و رفتارش بود
عالمانه همه افکارش بود
گرچه از شهر ولا کرمان بود
افتخار همه ی ایران بود
آمریکا از غضبش میترسید
نام او برده به خود می لرزید
خار چشم هرستمگر او شد
اقتدار همه کشور او شد
گل پرپر شده ی شهر ولا
رو سپید است به نزد زهرا
تو شهید انقلابی قاسم
بین ما چو آفتابی قاسم
تنگ از بهر تو این دنیا بود
غیرت دینی تو غوغا بود
صاحب عزت و حشمت بودی
تو سراپا همه رحمت بودی
فخر ایرانی و تو جاویدی
سالها در ره دین جنگیدی
در همه عمر حسینی بودی
پیرو راه خمینی بودی
تو فدای ره ثاراللهی
داده ای جان و چراغ راهی
صاحب جود و کرامت بودی
کوه صبر و استقامت بودی
گرچه جای تو به جنت عالی است
بین ما جای تو قاسم خالی است
خون تو باعث بیداری شد
بعد تو موسم هشیاری شد
سالگرد تو بود بیعت ما
رهبر و ملت با همت ما
ریزه خوار خوان حیدر هستیم
درخط عترت و رهبر هستیم
از شهیدان خدا جا مانده
در ره دین خدا استاده
همچو رهبر همگی آزاده
بهر ایثارو جهاد آماده
#حاج_رضا_یعقوبیان
https://eitaa.com/Madahankhomein
شیر مرد دلیر ایرانی
تقدیم به سردار سلیمانی
:::::::::::::::::::؛:::::::::::::::::
شیر مرد دلیر قصه ی ما
نیمه ی شب به قلب دریا زد
با وجود سیاهی و ظلمت
طرح نو در میان دنیا زد
دردلش عشق شعله ور میشد
تا رسید به لحظه های وصال
آرزویش زیارت رخ یار
آ نکه باشد محول الاحوال
کینه و شقاوت و آ تش
بی بهانه شعله ور می شد
ظلم و قتل و بد نامی
باز هم بار ور می شد
از تبار سیاوش و سلمان
همچو عمّار با بصیرت بود
مالکی بود در رکاب علی
درد او دین با شریعت بود
ذوالفقاری برای صلح بشر
یا که کابوس قوم کافر بود
در سپاه حسین فرمانده
جانفدای شهید بی سر بود
مرگ چون عسل گوارا بود
مرگ نه ! وصال روی یار
شهدشیرین عشق را نوشید
بی محابا ز فتنه ی اغیار
آن زمانی که آسمانی شد
ابر چشمان ما همه بارید
باز در میانه ی گودال
نورخورشید عشق می تابید
::::::::::::::::::::::::؛:::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه شهادت حاج قاسم سلیمانی
-------------------------------
خون تو ریخت که چشمان ولی تر نشود
باز بر نیزه سر سید و رهبر نشود
خون تو ریخت به پای شرفت ای سردار
سر بابا به طبق همدم دختر نشود
خون تو ریخت که در کوچه نبندد راهی
پسری شاهد سیلی رخ مادر نشود
خون تو ریخت که با کوچ شقایق دیگر
طعنه و زخم زبان بر تن کوثر نشود
خون تو ریخت به دریای جنون ای سردار
کوفه و شام دگر صحنه محشر نشود
خون تو ریخت که در کشورمان تا به ابد
جبهه ی جنگ پر از معبر و سنگر نشود
خون تو ریخت که در خاک بلاد اسلام
قاسم و اکبر و اصغر که پرپر نشود
خون تو ریخت علمدار و سپهدار حرم
روضه خوان داخل گودال که خواهر نشود
سرخی پرچم تو از سفر کرب و بلاست
که روی نیزه سر تشنه ی بی سر نشود
خون تو ریخت که تا صبح ظهور مهدی
هیچ کس هیچ کجا زار و مکدر نشود
--------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
https://eitaa.com/Madahankhomein
نوحه ما ملت حسینیم
تقدیم به شهید سلیمانی
--------------------------
ماملّت حسینیم ،ماملّت حسینیم(2)
-------------------------
تحت لوای قرآن
سایۂ صاحب زمان
از پادگان نجف
در زمره ی شیعیان
با پرچم یا رضا
با سیّد خراسان
------------------------
در سینه عشق حیدر
جان برکفان مادر
گریه کنان روضه
با دیده ای که شد تر
سینه زنان هیئت
هستیم تا به محشر
-----------------------
پشت سر شهیدان
زیر لوای قرآن
همراه حاج قاسم
پرچم سبز ایران
فدایی دین حق
چشمان زار و گریان
---------------------------
سربازان حسینیم
عمری به شور و شینیم
در مکتب شهادت
رهرو نور عینیم
ذکر حسین بر لب
با ماه عالمینیم
-------------------- --------
کبوتریم در حرم
شکسته بال و پرم
به گوش ما میرسد
قصیده ی محتشم
شافع روز جزاست
سایه ی روی سرم
-------------------------
اسلام با محرم
زنده شده دمادم
ما امت حسینیم
نام حسین مرحم
در ماتم ابوالفضل
با اشک پاک و نم نم
---------------------------
شهادت است سعادت
ذکر حسین عبادت
شرح شهادت عشق
از غارت تا اسارت
حُبِّ الحسین باشد
به حال ما شفاعت
----------------------------
ماملّت حسینیم،ماملّت حسینیم(2)
-----------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
https://eitaa.com/Madahankhomein
مرحبا شیر مرد کرمانی
مرحبا قاسم سلیمانی
مردی از نسل ذوالفقار علی
با خروشی همیشه طوفانی
مالک اشتر است بی تردید
عزّت شیعه در مسلمانی
مثل عمار مانده در میدان
یاور سید خراسانی
شیر مردی همیشه آماده
تا کند جان خویش قربانی
مردی از جنس همت و صیاد
کاظمی، باکری و تهرانی
مردی از نسل پاک خرّازی
با نگاهی دقیق و چمرانی
سوریه یا عراق یا لبنان
مقصدش جلوه گاه انسانی
پهلوانی همیشه توفنده
در نگاهش غرور ایرانی
در رکابش چه خوب میجنگند
شیعیان سپاه افغانی
مثل عباس می رود محکم
تا کند از حرم نگهبانی
همرکابش مدافعان حرم
همقطارش بلند پیشانی
از همین رو، سپاه تکفیری
در هراس اند و در پریشانی
داعش اما برای او دارد
دائما نقشههای شیطانی
او ولی در سکوت میرزمد
چون پلنگان بیشه پنهانی
از حلب تا دیاله و کرکوک
رد پاهای اوست نورانی
این یل قهرمان و رزمنده
این چنین است و آنچه میدانی
https://eitaa.com/Madahankhomein
هدیه به روح مطهر سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی(رضوان الله تعالی علیه)
یاعـــلی گفـــتی و در مــعرکه ، عــمار شدی
باعـــلی مانــدی و چــون میثم تمـّـار شدی
خوب مـعنا شده "سردار" به قامــوس شما
با طُــمأنیــــنه خـــریـدارِ ســرِ دار شــــدی
نهر غیرت که به جوش آمد و یک علقمه ساخت
راویِ روضــهٔ دســتان علـــــمدار شــدی
در دفــاع از حــــرم دخــتر زهـــرا و عــلی
حــامــیِ بانــویِ بیــنِ در و دیوار شــدی
ریخت اعضای تنت در وسط آتش و خون
اِرباً اِربا به یَدِ دشــــمن خونخوار شـــدی
بُزدلانی که بِزن دَر رُوِشان نیمه شب است
گوش باشــند !که تو تــازه پـدیـدار شــدی
یک نفــر بودی اگر ، حال هــ.ـزاران نفــری
باچنــین لــشکری آمــادهٔ پیـــــکـار شــدی
با شکــستن نشــود ، آینــه ، بی نور، که تو
روی هر تـکّـــه ای از آینـــه ، تکــرار شدی
"لا تَکِلْـــــنیِ" تو تصویر رُخِ آینـــه ها ست
نور گشـــتی و تو در آینـــه ها کــار شـــدی
نیمه شب بین تو و خالق سبحان چه گذشت
که چنــین با عـظــمت ، لایق دیـدار شـــدی
فاطـمیه همه جا عطر ظهور است و حضور
زود رفتی چو از این قصــه خــبر دار شدی
رفـتنت در دل شب ساده نخوردست رقـــم
فاطـــمه خواست که تو مَحرَم اَسرار شدی
اشــک خونیـن تو را فاطـمه این بار خــرید
نیــکْ فرجــام از این گریـهٔ بســـیار شـــدی
هر که شد منتخب فاطمه ، شد یار ظــهور
پســـر فاطــــمه را یار وفـــا دار شــدی
سوختی در تب عشقی که چهل سال گذشت
بعدِ یک چـــلّه مُقـــــیمِ حَــــرَمِ یار شــــدی
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
https://eitaa.com/Madahankhomein
◾شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
خون سردار بجوش آمده بود
لحظه لحظه بخروش آمده بود
دید در کرببلا غوغایست
رجزش باز بگوش آمده بود
رفت تا محرم دلها گردد
خنده بر صورت و لبها گردد
رفت در دشت غریبانه عشق
تا ز اخلاص در آن جا گردد
گر ز هر فرقه ملامت باشد
سر رهبر به سلامت باشد
فاتح سوریه از پا افتاد
حرف از راز شهامت باشد
ای سلیمان سپاه اسلام
بر تو و بر همه عزم تو سلام
دست زینب ز حرم بیرون شد
کوثر فاطمیت ریخت به جام
ای که رویای تو تعبیر شده
نفست نغمهی تکبیر شده
شهد شیرین زیارت با خون
در دو چشمان تو تفسیر شده
ای تو مصداق خط لم یزلی
این عمار شنیدی ز علی
پای تا سر همه طاعت شدهای
هرچه گفتهاست بگفتی تو بلی
حال دشمن همهجا زار شده
رهبر ماست جهاندار شده
وقت دیدار و لقا نزدیک است
غرق خون صورت سردار شده
خاک در معرکه تا پرخون شد
آسمان تیره زمین گلگون شد
علم از دست علمدار افتاد
لیلی حسن قضا مجنون شد
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Madahankhomein
بمناسبت شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم
به نام قلب زلال مدافعان حرم
به نام رزق حلال مدافعان حرم
به نام شیر دلان سپاه عاشورا
فدائیان بسیجی زینب کبری
به زاهدان شب و شیرهای در میدان
به فاتحان دمشق و یلان خان طومان
به غیرت علویِ جوان ایرانی
به خونِ ریخته ی قاسم سلیمانی
اگرچه شاعرم؛ اما خودم که می دانم
که غیر عشق، از این طایفه نمی دانم
کدام طایفه؟ آنها که در جوانی خود
گذشته اند ز لذات زندگانی خود
کدام طایفه؟ آنها که بی قرار شدند
ستاره های شب تار روزگار شدند
کدام طایفه؟ آنان که نسل سلمانند
به تارک بشریت همیشه تابانند
برای ما که از این قافله جدا ماندیم
برای ما که از این عاشقانه جا ماندیم
وصیت شهدا راه را نشان داده
چراغ قبله نما را به دستمان داده
قسم به بغض یتیمان، به آه مظلومان
به خون پاک شهیدان جبهه ی ایمان
به سینه های سپر در مقابل دشمن
به راس های شریف جدا شده از تن
به صدرزاده و آژند و عفتی سوگند
به قلب شیعه ی ناب ولایتی سوگند
اگر جهان به صف آیند، مرد میدانیم
مطیع امر ولی فقیه می مانیم
و تا ظهور، برای امیر می میریم
اگر که امر نماید بمیر؛ می میریم
به سر رسیدن این انتظار نزدیک است
دهید مژده به یاران، بهار نزدیک است
شاعر: #حمیدرضا_عباسی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#حضرت_زهرا_س
#حماسه_ی_نهم_دی
#حاج_قاسم_سلیمانی
لحظهٔ وصف جوانمردی و ایثار شده
بخت از روز ازل با وطنم یار شده
باز هم حرف وفاداریِ بسیار شده
وقت یادآوری غیرتِ سرشار شده
شعله ور شد تب عشق و جنم و جرأت ما
مانده در ذهن خیابان شرف و عزت ما
شهر را زوزهٔ یک عده یزیدی پُر کرد
هتک حرمت شد با نقشهٔ چندین نامرد
یاعلی(ع) گفته و هر چند شکستیم از درد
ایستادیم چه محکم وسطِ فصلی سرد
تا زمینگیر شد آن فتنه و آشوبِ عظیم
با بصیرت نُهِ دی خورد رقم در تقویم
تا که فهمید غیوریم و کماکان بیدار
نیست در مکتب ما سازش ِ با استکبار
سنگی انداخت و ترسید و بنا کرد فرار
دشمنی کرد و غلط کرد و شدیداً شد خوار
نهراسیده از این قائله ها میهنِ ما
عددی نیست به والله قسم دشمن ما
خاک ما رهبری از وارث حیدر دارد
إذن فرماندهی از ساقی کوثر دارد
خیلِ سربازِ فدایی؛ علی اکبر دارد
همت و باکری و مالک اشتر دارد
مالکِ اشترمان نیمه شبی در بغداد
خواب بودیم که افتاد به خاک و جان داد
بیقراریم! از این غم به خدا بیماریم
هر شب جمعه کلافه، نگران بیداریم...
یاد آن دستِ قلم سینه زنان میباریم
خاطرات بدی از سیزده دی داریم
بی علمدار شدیم و خبری از او نیست
علم افتاد زمین ساعتِ تلخ یک و بیست
رفت و هر آنچه که میخواست گرفت از دنیا
رفت و برگشت أباالفضلی و إربا إربا
رهبرم گریه کنان خواند نمازی زیبا
کشت ما را غم ِ «لانعلمُ إلا خیرا»...
زنده شد داغ شهادت، دلمان شد بیتاب
غبطه خوردیم به حالش که خریدش ارباب
روضهٔ حضرت زهرا(س) به لبش بود مدام
داشت از مادر سادات همین پُست و مقام
عاقبت شد نفَسَش در وسطِ شعله تمام
سوخت در آتش و با گریه به او داد سلام
یاد آن لحظه که «در» سوخت و بر سر افتاد
جان سپرد از غم ِ آن لحظه که مادر افتاد
میرود روضه پس از «در» به کنارِ بستر
مادری میکشد آه از سرِ شب تا به سحر
میشود از ورم گوشهٔ ابرو مضطر
خیره مانده ست به دیوار و ندارد باور-
-که زمین خورد و زمانِ ستمی دیگر شد
لگدی آمد و شش ماهه گلش پرپر شد
وای از نیمه شب و بغضِ یتیمانِ علی(ع)
اشکِ آهسته و دلشورهٔ پنهانِ علی(ع)
بر لب آمد به خداوند قسم جانِ علی(ع)
زخم ها شد سبب حال پریشانِ علی(ع)
غسل میداد و همین دید کبودی ها را
اشک میریخت و میگفت عزیزم زهرا(س)!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/Madahankhomein