eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
216 عکس
74 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بی جانم و جان می شود موسی بن جعفر در جانم ایمان می شود موسی بن جعفر تا بر لبم گل می کند "باب الحوائج" بانی احسان می شود موسی بن جعفر مشهد، رضا... قم، فاطمه... با این کریمان والی ایران می شود موسی بن جعفر یک قطره از دریای آقایی اش این است یار فقیران می شود موسی بن جعفر فهمیده ام از ماجرای بُشر حافی کهفِ هراسان می شود موسی بن جعفر باید که با پای برهنه رفت سویش وقتی که رضوان می شود موسی بن جعفر خشکیده ام باید بیافتم در مسیرش بر تشنه باران می شود موسی بن جعفر جانم به لب آمد از این ماتم، ز بس که زندان به زندان می شود موسی بن جعفر وقتی غل و زنجیر بر ساقش می افتد دردش فراوان می شود موسی بن جعفر وقتی که می افتد میان سجده انگار در جامه پنهان می شود موسی بن جعفر حالا که زندان بان غرورش را شکسته داغش دو چندان می شود موسی بن جعفر کارش فقط گریه است بر جد غریبش وقتی که عطشان می شود موسی بن جعفر جسم نحیفش می رود زیر سم اسب؟! یا سنگ باران می شود موسی بن جعفر؟! یا در تنور و تشت و روی نیزه آخر قاری قرآن می شود موسی بن جعفر؟! واللهِ نه این روضه ها سهم حسین است حتی کفن نه... بوریا سهم حسین است محمدجواد شیرازی https://eitaa.com/madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح شهادت مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد تنها غُل وزنجیر از حالم خبر شد درد وبلایِ شیعه را بر جان خریدم من ضربه ها خوردم که این رَه بی خطر شد از این قیامی که دگر شکل رکوع است طوبایِ این مذهب همیشه بارور شد قعرِ سجون در پنجه هایِ سردِ زندان آهم به هر دیوار خورد وبی اثر شد سِندی چه آورده سرم شیعه نداند از چه ز خون آبه همیشه دیده تر شد از خون ِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل بر ضربه هایش دستهای من سپر شد از بسکه پیچیده به دورم تازیانه از چادرِ مادر لباسم پاره تر شد سر پنجه های آهنین چکمه هایش بر پهلویم کاری شبیهِ میخ در شد سربسته گویم بی ادب حرفِ بدی زد با ناسزاهایش غرورم شعله ور شد گر مویِ پیشانی بهم می ریخت اما شکل محاسن از سرم آشفته تر شد در دستِ این نامرد چون گودیِ گودال حتی بلندیِ محاسن، درد سر شد درپیشِ چشمِ مادرم سر را بریدند ازاین مصیبت مادر ما نوحه گر شد وقتی که با ضربه جدا می کرد سر را فریادهایِ «یا بنی» بیشتر شد «نَحنُ رَضَضنَا الصَّدر بعد الظّهر »یعنی زیرِ سمِ مرکب بدن زیر وزِبَر شد دنبالِ گیسویِ پریشانی به نیزه در کوچه وبازار زینب در به در شد زینب کجا وسکّویِ  برده فروشان در مَعرَض ِ چشمان صدها رهگذر شد رأسِ بریده چند جا خون گریه کرده در مجلسِ نامحرمان حرفی دگر شد لبهایِ خشکی که ضریحِ مصطفی بود بازیِ دستِ خیزران در تشتِ زر شد قاسم نعمتی https://eitaa.com/madahankhomein
عالم طفیل حضرت موسی بن جعفر است مشهد سریر دولت موسی بن جعفر است این جاده ازبهشت خدا می رسد زمین ایران مسیر رحمت موسی بن جعفر است درلوح سرنوشت سپیدم ، خدا نوشت : این بنده زاده،قسمت موسی بن جعفر است ایوان طلا ،حرم، قم و مشهد ، نماز صبح... اینها تمام ، برکت موسی بن جعفر است اصلا گره به کار من و تو اگر که نیست از لطف و جود و همت موسی بن جعفر است امشب برای صبح قیامت دعا بخوان آنجا که غرق منت موسی بن جعفر است آنجا که می شویم بهشتی، به این ندا: این خانه زاده حضرت موسی بن جعفر است محمد کابلی https://eitaa.com/madahankhomein
باب الحوائج هر کجا کار خودش را کرد در پاسخ آه گدا کارخودش را کرد با آنکه دستش بسته بود اما گره وا کرد این حضرت مشکل گشا کار خودش را کرد رقاصه ای را ناله هایش زیر و رو کرده درسجده ها یا ربنا کار خودش را کرد سادات روی مادر خود غیرتی هستند اصلا کتک نه ، ناسزا کار خودش را کرد وقت زمین خوردن به یاد مادرش افتاد تاریک بود و بی حیا کار خودش را کرد از چند جا رد کبودی بر گلویش بود از پشت گردن حلقه ها کار خودش را کرد سر دارد و او را کفن روی کفن کردند آن نیمه شب هم بوریا کار خودش را کرد هنگام دست و پا زدن زنجیر اذیت کرد چون نیزه ها که کربلا کار خودش را کرد خولی سنان اخنس همه تشویق میکردند درآن میانه شمرتا کارخودش را کرد قاسم نعمتی https://eitaa.com/madahankhomein
ای امید همه ، ای چاره ی حیرانی ها ای دوای همه ی درد و پریشانی ها سفره ات کرد نمک گیر همه دنیا را روضه ات راه نجات همه زندانی ها سیدی دست مریزاد ! رسیده یک عمر کرم ایل و تبار تو به ایرانی ها عاشقی در همه جا درد سری بود ولی ما رسیدیم از عشق تو به آسانی ها نفس گرم تو با آن زن بدکاره چه کرد؟ که گذشت از همه ی بی سر و سامانی ها قتلگاه آمده ای یا که به زندان آقا؟ ساق پایت چه شده ؟ وای ازین جانی ها تازیانه ، غل و زنجیر ، جسارت ، دشنام چارده سال تو بودی و پریشانی ها یوسف فاطمه و تخته در و چار غلام کرده تغییر چرا رسم مسلمانی ها پیکرت روی زمین ماند نماندند اما دختر و خواهر تو بین بیابانی ها سر جدت که جدا شد همگی شیر شدند شمر آمد به حرم ، کرد رجز خوانی ها محمدحسین رحیمیان https://eitaa.com/madahankhomein
در دو عالم در دلش هرگز نباشد درد و غم بر درِ این خانه هر کس شد عزیز و محترم خانه ای که حک شد از روز ازل بر سردرَش ذکر «یاموسی بن جعفر(ع)» یا امام ذوالکرم آمدم! چون راه دادی و نمیگویی که این؛ روسفید و روسیاه است و عرب یا که عجم سفره ام برکت گرفت از ریزه نانِ سفره ات کم شده اما نمیدانم چرا رزق حرم؟! در هوای مشهد و قم بارها حس کرده ام فاصله دارم فقط با کاظمینت یک قدم حضرت باب ٱلحوائج هستی و شد مستجاب حاجتم یا از تو یا از حضرت صاحب-علَم عاشقِ شش گوشه ام! هنگام امضایِ برات جا نمانم از نگاه تو... نیفتم از قلم بسکه خوبی سائلت را پرتوقع کرده ای کم نمیخواهم! نخواهد رفت چون دستت به کم صبر کن آقا... بماند بقیه را فردا بده من‌ نمک نشناسم و حاجت بگیرم میروم! مرضیه عاطفی https://eitaa.com/madahankhomein
از حال و روزش آسمان حالی مکدر داشت رنگی کبود و دیده ای دلواپس تر داشت خورشید در زنجیر بود و نور می افشاند او چشم هایی نافذ و قدیسه پرور داشت زندان در آغوشش گرفت و نورباران شد چون بوریایی که کسی را گرم در بر داشت پایش شکست و آه زهرا رفت تا بالا یعنی ستون عرش آن لحظه ترک بر داشت با چشم نیمه بسته جان می داد؛ یعنی که شوق وصال دخترش را بار دیگر داشت زندان به زندان مجلس روضه عوض میکرد بر لب نوای یاحسین و وای مادر داشت وقتی کبودی تنش تکثیر شد گفتند: او هیاتی در سینه اش از داغ کوثر داشت او ترجمان زخم های کوچه و در بود بر روی جسمش بیت الاحزانی مصور داشت مقتل نویسان شرح میدادند عاشورا آهی که در بین گلو، موسی بن جعفر داشت زیر گلویش زخم شد، اما جدا هرگز در لحظه جان دادن خود سایه سر داشت با روضه های قتلگاه جد خود جان داد با هفتمین زخمی که جدش روی حنجر داشت محسن حنیفی https://eitaa.com/madahankhomein
PTT-20220216-WA0072.opus
121.6K
علیه السلام ▪️▪️▪️ا🍃ا▪️▪️▪️ از تبار مصطفایی امام هفتم کشته ی زهر جفایی امام هفتم هفتمین نور خداوند مبینی مولا شیعه را تا به جزا حبل متینی مولا باب حاجاتی و بی مثل و قرینی مولا می کنی گره‌گشایی امام هفتم کشته ی زهر جفایی امام هفتم پسر صادقی و موسی جعفر هستی هفتمین منجی و از نسل پیمبر هستی در سپهر دین حق چون مه انور هستی فوق هر مدح و ثنایی امام هفتم کشته ی زهر جفایی امام هفتم از طفولیت من شامل من شد احسان در کنار خوان احسان تو هستم مهمان ما سرا پا همه دردیم و تو هستی درمان درد ما را تو دوایی. امام هفتم کشته ی زهر جفایی امام هفتم از ستم های عدو بی سر و بی سامانی کنج محبس ز ستم گشته ای تو زندانی می درخشید رخ تو چو مه تابانی معنی و روح دعایی امام هفتم کشته ی زهر جفایی امام هفتم گوشه محبس خود یاد خدا می کردی زان همه رنج و مشقت سرا پا دردی کرده از جور و ستم خون دل تو نامردی در ره دین تو فدایی امام هفتم کشته ی زهر جفایی امام هفتم ای که تو کشته ی ظلم و ستم و بیدادی گوشه ی محبس سندی ز نفس افتادی زهر کین بر تو اثر کرده و تو جان دادی تو به یاد کربلایی امام‌هفتم کشته ی زهر جفایی امام هفتم https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5807670931023203257.mp3
1.16M
شور سینه زنی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام واویلا واویلا واویلا بند اول: تو سینم یه دنیا غم دارم سر رو خاک زندون میذارم خیلی سندی میده آزارم شده تازیونه افطارم چقد ظلم بی حد وای مادر به تو حرف بد زد وای مادر منو خیلی بد زد وای مادر به پهلوم لگد زد وای مادر بند دوم: اگرچه پریشون احوالم اگرچه تو غربت مینالم اگرچه شکسته شد بالم ولی من به یاد گودالم حسینو غریب گیر آوردن روی نیزه سرش رو بردن دل خواهرش رو آزردن چقد بچه هاش سیلی خوردن بند سوم: اسیر دست این صیادم رسد تا آسمان فریادم یاد شام بلا افتادم به یاد غربت سجادم زینب و شهر شام واویلا بین بزم حرام واویلا کوچه و ازدحام واویلا سنگه از روی بام واویلا مرتضی کربلایی https://eitaa.com/madahankhomein
4_5807670931023203261.mp3
1.78M
"از تو آسمون چشاش یه ستاره افتاده" امام کاظم نفساش به شماره افتاده زخمیه تموم پیکرش کی گذاشته پا روی پرش غل و زنجیرو رو گردنش الهی نبینه دخترش گل زهرا داره میشه پرپر غریب آقا یا موسی بن جعفر بسکه زخمه روی تنش داره از پا می افته تازیونه که میخوره یاد زهرا می افته خیلی این کبوتر غریب بال و پر تو این قفس زده زیر بار سلسله چقدر افتاده نفس نفس زده پر از درده لحظه های آخر غریب آقا یا موسی بن جعفر تشنه لب با سوز جگر تو سیه چال افتاده لحظه های آخرشو یاد گودال افتاده توی قتلگاه تن حسین میبینه خواهر با دلهره پیش چشم زهرا قاتلش از قفا سرش رو میبره تن عریان رو خاک بیابان غریب آقا یا ذبیح العطشان https://eitaa.com/madahankhomein
PTT-20220216-WA0077.opus
114.9K
#شهادت_امام_کاظم علیه السلام 🍁▪️🍁▪️ا🍁▪️🍁 یابن زهرا گل باغ دینی هفتمین رهبر مسلمینی ای صفابخش دلهای عاشق شیعیان را تو حبل المتینی بسکه تو والایی کعبه ی دلهایی بر همه مولایی یا امام کاظم ۳ گل پیغمبری یابن زهرا موسی جعفری یابن زهرا در کرامت،سخاوت، بلاغت همچنان حیدری یابن زهرا بوده نعمت مولا کوه غیرت مولا دیده محنت مولا یا امام کاظم۳ بسته ای با خدا عهد و پیمان بوده ای یابن زهرا به زندان کنج زندان غم بودی آقا در عبادت تو با چشم گریان سندی ظالمانه می زند خصمانه بر تو تازیانه یا امام کاظم۳ زان همه کینه و ظلم و بیداد گل زهرا غریبانه جان داد مانده از ظلم و جور عدویش پیکرش بر روی جسر بغداد خون دلها خوردند همچو گل پژمردند پیکرش را بردند یا امام کاظم۳ رضا یعقوبیان 🍁▪️🍁▪️🍁▪️ https://eitaa.com/madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره شهادت امام کاظم علیه السلام سیاهچالِ عذابِ تو می‌شود محراب نشسته بر لبِ زنجیر ذکرِ تسبیحات تو از عشیره‌یِ عشقی تو از قبیله‌یِ وحی حریفِ نورِ جمالت نمی‌شود ظُلمات اگرچه در غل و زنجیر دست‌وُپایت بود زمین و عرشِ خدا را تو می‌کنی تسخیر به شرطِ روضه‌یِ موسی‌َابنِ‌جعفر است که حق گذاشت دستِ گدا رویِ دستهایِ امیر به اعتبارِ تو گاهی نگاهمان کردند از آبرویِ شما خرج کرده این سائل اگرچه مضطر و آلوده‌ام ولی مولا پناهگاهِ مَنی بسته‌ام به لطفَت دل به یادِ روضه‌یِ تکراریِ پدرهامان به یادِ سفره‌یِ نذریِ مادر افتادم گِره به کارِ من اُفتاد و یادتان کردم به یادِ گوشه‌یِ زندان و یارِ آزادهَ‌م دوباره روضه‌یِ قَعرُالسُّجون و تاریکی دوباره زخمِ زبانهایِ دشمنانِ علی به ساقهایِ تَرک خورده‌یِ دو پایِ تو‌.... رسیده قصّه و آتش گرفته جانِ علی کنایه‌ها چه به روزِ دلِ تو آوردند زبانِ روزه کتک خورده‌ای تو از دشمن شبیهِ حیدری و دستهایِ تو بسته به قصدِ کشتنِ تو باز می‌کنند دَهَن تو غیرتُ‌اللَّهی و حرفِ مادرت شده است دهانِ بددَهَنی وا شده که می‌لرزی دوباره بسته شده دستهایِ حکمِ غدیر بساطِ روضه‌یِ زهرا شده که می‌لرزی شبیهِ مادری و پیکرت ضعیف شده به اشکهایِ شما اَهلِ کینه خندیدند شبیهِ کرب‌وُبلا تشنه و گرسنه‌ای و... نمک به زخمِ تو با تازیانه پاشیدند صدایِ ضربه‌یِ شلّاق آمد و یادِ‌... غروب و صورتِ طفلِ سه‌ساله اُفتادی صدایِ عَربده‌یِ مَست می‌رسد حتماً... به یادِ زینب و بزمِ شراب جان دادی رسیده وقتِ رهایی رسیده موسمِ وصل به رویِ لِنگه‌دَری جایِ بوریا بدن است به گوشواره‌یِ طفلی نمی‌رسد چنگی به رویِ پیکرِ تو چند لایه‌ای کفن است تمامِ روضه همین است... بی‌کفن... ارباب دویده است رویِ جسمِ زخمی‌اش مَرکب کشیده معجرِ ناموس را چه می‌گویم؟! سَنان و حرمله بستند بازویِ زینب سری به‌نیزه بلند است و شمر سرمَست است به آه و ناله و اشکِ رباب می‌خندند "بخوان دعایِ فرج را دعا اَثر دارد" سری که لِه شده را با طناب می‌بندند https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل - مدح امام موسی کاظم علیه السلام اسمِ تو آمد و گِره وا شد دلِ ما مُرده بود و اِحیا شد با تو هرگز نَشد ندارد کار هر محالی در این حرم‌ها... شد نوکرت از تو گفت در مشهد سفرِ کربلایش اِمضا شد در حریمَت علیلِ مادرزاد مددی خواست از خدا... پا شد مادری سفره‌ای براتْ انداخت بچّه‌ای کور داشت بینا شد ما شنیدیم بابِ حاجاتی ذکرِمان یا اَباَالرّضا... تا شد... همه دیدیم لطف و مِهرت را با شما این غلام آقا شد حاجتم روزِ وصلِ دلدار است تو دعا کن بگو گِره وا شد https://eitaa.com/Madahankhomein
السلام علیڪ یا باب الحوائج یا موسے بن جعفر ذره اے در نزد خورشید درخشان تو ایم تشنه اے در حسرت یڪ جرعه باران تو ایم سالها نان خورده ایم از سفره ے اولاد تو روزے ما مے رسد چون بر سر خوان تو ایم گوشه اے از صحن آیینه و یا صحن عتیق هرکجا هستیم گویے کنج ایوان تو ایم زائران دختر تو زائران فاطمه اند تا ابد ممنون این لطف دو چندان تو ایم ما غذاے خانه هامان هم غذاے حضرتے ست درمیان خانه هم در اصل مهمان تو ایم بے گمان ایل و تبارت عزت این کشور اند در حقیقت اهل جمهورے ایران تو ایم بچه هاے تو در ایران پادشاهے میکنند حضرت غربت نشین! مدیون احسان تو ایم شش امامے نیستیم و نیستیم اهل وقوف امر، امر توست آقا، تحت فرمان تو ایم بے گمان بے حب تو اسلام ابتر مے شود دین هر کس پاے خود ما که مسلمان تو ایم ما مسلمان تو؟! نه...از پیر خود آموختیم پیش شانت در مقام کلب دربان تو ایم قبله ے ما را کشاندے سوے مشهد، در عوض_ بنده ے ناقابل شاه خراسان تو ایم عبد صالح بوده ای، باب الحوائج بوده ای ماهم آقا از مریدان عموجان تو ایم... https://eitaa.com/Madahankhomein
امام  هفتـــمین  در  کُنجِ  زِندان بگفتا  با  خــــدایِ  حَیِ  سُبحان الهی  من  غریبم  ،  مـن  غریبم در این زندان  تویی  تنها حَبیبم شدم  خسته  از  این رنجِ فراوان چه سازم  بر غم  و اندوهِ  دوران به آه  و  ناله یِ  شب زنده داران به  اشکِ  چـشمِ  خونینِ  یتیمان به  آب و خاک و دریا و درختان به  قلبِ  مــادران  ،  آهِ  فقـیران به  آن  مـــادر که حَمـلِ بار  دارد به آن  طــفلی  که بـا تو کار دارد درختـانی  که بـینِ  آب و خـاکَند رها بخشی  به  غــیرِ  تو  ندارند به لالان  و کَران و شــب نشینان غریبان  ،  بی کَســان و بینوایان اِلاها  ،  قـــادرا  ،  پــرورد گـــارا نجاتــم ده  ،  خــدایا  ،  کِردگارا دعایِ حضرتش  شد  اِستــجابَت رها شد از غـم و رنج و مُصیبت شهیـــدِ  راهِ   قــرآنِ  مُبـــین  شد قریــنِ غــم ، امامِ هشتمین ،  شد ولی چــون آمـدند آنجا ، غـلامان که آقــا را  بَــرند  از  کُنـجِ  زندان عجب  دیدند  زنجیـــرِ  جفــا  را که بسته گَردن وهم دست وپا را به هر  ترتیب  جسمِ  شاهِ دین را ولیِ حـق  ،  امــامِ  هفتـــمین  را امــام  هشتــمین آمد ،  کَفـن کَرد نمازِ آخـــرین ،  بَــر آن  بَدن  کَرد به دستِ خویش درقَبرش،نهان کرد زِ اشکِ  چشم ، آن را گُلسِتان کرد ولی  جسمِ حسین ،آن شاهِ خوبان به  دشتِ  کربلا  خونین  و عُریان زِ جور و کینه،بی غسل وکَفن بود بدون سَر  ،به صحرا ، آن بدن بود "طریقـت" از  غمِ  سُلـطانِ  خوبان به روز و شب بُوَد ، زار و پـریشان 📝شعر:حاج مرشدعلی طریقت https://eitaa.com/Madahankhomein
خداحافظ ای شهـــر کــربــبـلا خداحافظت ای به غــم مبـتلا خداحافظ ای شهـر انجـم شده خداحافظ ای کـودک گـم شده خداحافظ ای مرکب بـی سـوار خداحافظ گـوش بــی گوشوار خداحافظ ای یـاس ام البـنیـن خداحافظ ای دست روی زمین خداحافظ ای شمع هــر انجمن خداحافظ ای قاسم بن الحسن خداحافظ ای لالـه ی پـرپـرم خداحافظ ای اصغــرم اکبــرم خداحافظ ای خیمه گاه حسین خداحافظ ای قتـلـگاه حـسـیـن خداحافظ ای دست و سنــگ و جبین خداحافظ ای کــودک نـازنیــن 📝شعر: استادخسروی فر https://eitaa.com/Madahankhomein
😢مدح روضه ای😭 قعر سجون، به واژه که معنا نمیشود در چاه، جای یوسف زهرا نمیشود چندین سیاه چال در اعماق یکدگر اینجا که جای این قدِ رعنا نمیشود تاریکتر ز شامِ سیه سِجنِ من شده نور خدا، نهان دلِ شبها نمیشود ممنوع شد اگرچه ملاقاتِ من، ولی دیوار و در که مانعِ زهرا نمیشود این گردنِ شکسته ی زنجیر بسته ام حتی برای سجده کمی تا نمیشود کوبیده ساقِ پای من از حلقه ی قیود این استخوانِ خورده گِره وا نمیشود با زهرِ کین، گلوی منِ روزه دار سوخت افطار من که سیلیِ اعدا نمیشود بر غربتم اگرچه رضا روز و شب گریست اما غمم، مصیبت عظما نمیشود با روضه های جدّ غریبم گذشت عمر دردم بدونِ گریه مداوا نمیشود این سالهای سخت به زندان، چو یک شبِ... زندانِ سختِ زینب کبرا نمیشود چندین کفن به جسم من، ای وای یک کفن... بهر عزیز فاطمه پیدا نمیشود زیر سمِ ستور، چه میمانَد از بدن این جسمِ خاکمال شناسا نمیشود چیزی نمانده تا سحرِ فجرِ انتقام خورشید، پشت ابر تماشا نمیشود یا صاحب الزمان بنما ذوالفقار را چاره بجز قیام تو مولا نمیشود استادمحمودژولیده https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح (ع) آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذّیّت نکند پیرهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند زشت است بیارند غلامان بدنش را این ساق ِبهم ریخته کِتمان شدنی نیست دیدند روی تخته ی در ، تا شدنش را   این مرد الهی مگر اولاد ندارد بردند چرا مثل غریبان بدنش را این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را این هفت کفن روضه ی گودال حسین است ای کاش نیارند برایش کفنش را نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت مدیون حصیرند مرتب شدنش را. https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح علیه السلام مردی که نام دیگر او «آفتاب» است بین غل و زنجیر هم عالی‌جناب است حبل‌المتین ماست یک تار عبایش این مرد از نسل شریف بوتراب است هنگام طی‌الارض و معراجش یقیناً ... ... روح الامین در محضرش پا در رکاب است پیداست از باب الحوائج بودن او هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است با یک سؤالش بشر حافی زیر و رو شد هر کس به پای او بیفتد کامیاب است بدکاره ای را زود سجّاده‌نشین کرد اعجاز او بالاتر از حدّ نصاب است چیز کمی که نیست... آقا چارده سال زیر شکنجه، کنج زندان در عذاب است نامرد ، زندان‌بان ، یهودی زاده‌ی شوم دست و سر و پاهای آقا را چرا بست؟! با ناسزا باب زدن را باز کرده این بددهان بی‌حیا ذاتش خراب است از حیدر و زهرای اطهر کینه دارد هر صبح و شب دنبال تسویه‌حساب است از بس که گلبرگ تن آقا خمیده زندان تاریکش پر از عطر گلاب است زخمی که در زیر گلوی او شکفته یادآور زخم و غم طفل رباب است با این غل و زنجیر و لب‌های ترک‌دار تنها به یاد زینب و بزم شراب است چوب یزید و گریه‌ی اطفال ای وای حرف کنیزی و زبانم لال ای وای محمد فردوسی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5807893294365019354.mp3
2.41M
اسیر غل و زنجیره // شده رنگ دنیاش تیره بمیرم شبیه مادر // دس به پهلوهاش می گیره افتاده کنج قفس/ غرق زخمه / غرق خونه با پیکرش چه کرده/ ضربه های/ تازیونه باز کنج زندون رفته از حال زخم زبون خورد این همه سال زندون شده واسش شبیه گودی گودال باب الحوائج موسی بن جعفر ۴ ...https://eitaa.com/Madahankhomein
6. من که.mp3
2.26M
( علیه السلام ) من که به عالمی پناهم میره تا آسمونها آهم زندان میشه به رسمه غربت آخر ، گودی قتلگاهم 2 آتیش دل، سوز مرثیه هامه ظلم و جفا، همدم لحظه هامه جون میدم و، کاظمین کربلامه ای خدا ، ببین غریبم ، دیگه نجاتم ، بده ازین غم واویلا واویلا واویلا... خصم ِ یهودی ِ بی وجدان، میزد من و چه بی بهانه روزه بودم ولی افطارم، بوده طعام ِ تازیانه برای دین، چه سختی ها کشیدم زهر ستم به جان خود خریدم طعنه ها از دشمن خود شنیدم شد آهم ، با دیده ی تر ، برات بمیرم ، شهیده مادر واویلا واویلا واویلا... زندان بود و هجوم غربت، اما نشد تن تو بی سر دلها بسوزه بر مظلومی، که شد سرش جدا از پیکر تو کربلا، چه محشری به پا شد تو قتلگاه، سری زِ تن جدا شد وَ مثل ماه، هلال ِ نیزه ها شد غمها بود،چه بی کرانه، که تسلیت شد،با تازیانه واویلا واویلا واویلا... https://eitaa.com/Madahankhomein
11. غریب بغداد.mp3
1.16M
( علیه السلام ) 🎤 امام ِ کاظم غریب بغداد/ از حبس هارون گردیده آزاد غُصه ها بوده در دل مولا/ یک یهودی شد قاتل مولا ( آه و واویلا ... ) تکرار امان ز داغ فرزند حیدر/ تابوت او شد یک تخته ی در هر که بود آنجا ناله ها میزد/ مادرش زهرا ناله ها میزد ( آه و واویلا ... ) تکرار گرچه فدایی دور از وطن شد/ موسی بن جعفر آخر کفن شد دل بسوزد از داغ عاشورا/ بی کفن مانده یوسف زهرا ( آه و واویلا ... ) تکرار https://eitaa.com/Madahankhomein