#مدح_زیبای #ولادت_امام_حسن
حُسنِ مطلع، حُسنِ یوسف، حُسنِ زیبای حَسن
شورِ شیرین شیوه ی گُفتار شیوای حسن
حا و سین و یا و نون برده دل ما را اگر
حا و سین و نون آن نامِ دل آرای حسن
هفت شهر عشق را عطار گشتی بی سبب
آنچه را دیدی ببین در سیرِ سیمای حَسن
از دوسر سودست آری با کریمان زیستن
شکل میگیرد حیات ما به مبنای حسن
زندگی باید نمود آری ، بگو سهراب را
تا شقایق هست نه ، تا هست دنیای حسن
شهر را تعطیل میکرد "راه رفتن های" او
راه بندان ، بارها شد از تماشای حسن
با حسن هستم پریشان و پریشان بی حسن
درد و درمان است عاشق را ، مداوای حسن
نذر کردم پای نذری های مادر تا روم
یکصد و هجده سفر تا صحن زیبای حسن
هیچ روزی غصه ی دنیا نخورد این قوم ما
روزی ما هست در دستِ توانای حسن
سرنوشتش را نخواهد داد دست این و آن
طالعش هر کس که دارد مُهر و امضای حسن
بارها گفتم نیازی نیست بر حکم کسی
رتق و فتق کار ما باشد به فتوای حسن
تیغ در دستان او وقت رجز پیدا نبود
سر به سر، سر بود صحرا وقت غوغای حسن
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
قطره ای از فضل اُقیانوس بابای حسن
این همه گفتند از جنگاوری های عرب
هیچ کس پیدا نشد در رزم ، همتای حسن
صد هزاران نقطه چین در مدح او املا شود
باز هم پایان نخواهد یافت معنای حسن
ابتدا باید سوار کشتی ارباب شد
بعد باید رفت در اعماقِ دریای حسن
لحظه ای خاموش ، می آید صدای آشنا
آری آری می شناسم هست آوای حسن
از کجا آمد صدا ؟ گویا رسد از کوچه ها؟
روضه یعنی روزگارِ کودکی های حسن
چشم جان را باز کن جانِ قیامش را ببین
کربلا را سیر کن در صبرگویای حسن
اِمتداد او تمام نینوا را سهم داد
کربلا پر بود از شهدِ گوارای حسن
دست ما و دامنت شه زاده قاسم الدخیل
ای که دستت میرسد بر قدِّ رعنای حسن
ما گرفتاریم و ما مجنونِ بابای توایم
لطف کن ما را صدا کن نزدِ آقای حسن
گرچه راه انداخته است دنیای امروز مرا
دیدنی تر دستگیری های فردای حسن
🔸شاعر: #سید_حسین_میرعمادی
http://eitaa.com/Madahankhomein