6. من که.mp3
2.26M
#نوحه_امام_کاظم_علیه_السلام
( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی
#زمینه
من که به عالمی پناهم
میره تا آسمونها آهم
زندان میشه به رسمه غربت
آخر ، گودی قتلگاهم 2
#ملودی_دوم
آتیش دل،
سوز مرثیه هامه
ظلم و جفا،
همدم لحظه هامه
جون میدم و،
کاظمین کربلامه
#ملودی_سوم
ای خدا ، ببین غریبم ،
دیگه نجاتم ، بده ازین غم
واویلا واویلا واویلا...
خصم ِ یهودی ِ بی وجدان،
میزد من و چه بی بهانه
روزه بودم ولی افطارم،
بوده طعام ِ تازیانه
برای دین،
چه سختی ها کشیدم
زهر ستم
به جان خود خریدم
طعنه ها
از دشمن خود شنیدم
شد آهم ، با دیده ی تر ،
برات بمیرم ، شهیده مادر
واویلا واویلا واویلا...
زندان بود و هجوم غربت،
اما نشد تن تو بی سر
دلها بسوزه بر مظلومی،
که شد سرش جدا از پیکر
تو کربلا،
چه محشری به پا شد
تو قتلگاه،
سری زِ تن جدا شد
وَ مثل ماه،
هلال ِ نیزه ها شد
غمها بود،چه بی کرانه،
که تسلیت شد،با تازیانه
واویلا واویلا واویلا...
https://eitaa.com/Madahankhomein
11. غریب بغداد.mp3
1.16M
#نوحه_امام_کاظم_علیه_السلام
( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی🎤
امام ِ کاظم
غریب بغداد/
از حبس هارون
گردیده آزاد
#ملودی_دوم
غُصه ها بوده
در دل مولا/
یک یهودی شد
قاتل مولا
( آه و واویلا ... ) تکرار
#بند_دوم
امان ز داغ
فرزند حیدر/
تابوت او شد
یک تخته ی در
#ملودی_دوم
هر که بود آنجا
ناله ها میزد/
مادرش زهرا
ناله ها میزد
( آه و واویلا ... ) تکرار
#بند_سوم
گرچه فدایی
دور از وطن شد/
موسی بن جعفر
آخر کفن شد
#ملودی_دوم
دل بسوزد از
داغ عاشورا/
بی کفن مانده
یوسف زهرا
( آه و واویلا ... ) تکرار
https://eitaa.com/Madahankhomein
10. شده این دل.mp3
3.09M
#نوحه_امام_کاظم_علیه_السلام
( علیه السلام )
زمینه آرام / واحد
#حاج_امیر_عباسی🎤
شده این دل بی قرارم
ثناخوان موسی بن جعفر
چرا حال زارم نباشد ؟
پریشان موسی جعفر
#ملودی_دوم
همان که به زندان بغداد
شده کُشته از ظلم هارون
به یاد غم بی حد او
دل عاشقانش بُود خون
#ملودی_سوم
به مرثیه هایش
زند ناله زهرا
( واویلا واویلا
واویلا واویلا
واویلا واغربتا ... ) تکرار
چو آباء و اَجداد پاکش
بتابد ازو نور ایمان
بَرد دل ز کُلّ ملائک
مناجات او بین زندان
بُوَد وارث داغ مادر
همان بی قرین ِ یگانه
شده رزق او وقت افطار
رطب هایی از تازیانه
به جانش رسیده
شراری ز غمها
( واویلا واویلا
واویلا واویلا
واویلا واغربتا ... ) تکرار
ولیّ خدا را به زندان
نبوده اُمید نجاتی
یهودی شده قاتل او
وَ زنده شده خاطراتی
اسیران دلخون و شام و
عُبور از محلی پر از شر
خورَد سنگ ِ کین
از روی بام
سر ِ پاک فرزند حیدر
بسوزم چو شمعی
که جان گشته بر لب
دگر من نگویم
چه ها دیده زینب
( واویلا واویلا
واویلا واویلا
واویلا واغربتا ... ) تکرار
https://eitaa.com/Madahankhomein