eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
216 عکس
74 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل مژده که آفتاب امید آمد در ظلمت قحط نور خورشید آمد با اهل بلاد عشق از پردۀ جان گو روح خدا و روح توحید آمد 🇮🇷 یاد امام و یاد شهیدان دوام ماست در راه کربلای حسینی قیام ماست روح خدا هنوز دَمَد جان به انقلاب سید علی خامنه ای تا امام ماست شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
بوی نفحات می رسد در بهمن نور و جلوات می رسد در بهمن یکباردگر چه انقلابی برپاست عطر صلوات می رسد در بهمن 🇮🇷 فجری که بهار را چنین زیبا کرد درسینه امید و عشق را معنا کرد گلبانگ سلام و صلوات مردم پیروزی انقلاب را امضا کرد 🇮🇷 برخاست شمیم جانفزا با صلوات پُرگشت تمامی فضا با صلوات این پرچم انقلاب باید برسد بردست امام عصر ما با صلوات شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسبت این روزها میان شهیدان چه همهمه است این انقلاب ادامه‌ی فریاد فاطمه است از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک وقتی عَلم به دست علمدار علقمه است تا گردن معاویه دَه ضربه بیش نیست اطراف خیمه‌گاه علی از چه همهمه است فرعون هم مقابل موسی کسی نبود جادوی سامری که فقط یک مجسّمه است حکم خدا مگر حکمیّت نیاز داشت با اشعری بگو که زمان محاکمه است فریاد فاطمه است که پیچیده در جهان مقصود اگر علی است شهادت مقدمه است شاعر:
زیبایی دریا اگر در موج آب است در ذات هر موجی خروش و التهاب است وقتی برای استراحت نیست، برخیز! این تازه آغاز مسیر انقلاب است پیشانی از سربند یازهرا عزیز است مردانگی مان شهره از این انتساب است دشمن اگر تحریم و جنگ و خدعه دارد هرنقشه اش پیش شکوه ما سراب است ما مرد میدانیم مثل حاج قاسم با امر رهبر خانه ی دشمن خراب است آزادگی در خونمان جریان گرفته در گوشمان قدقامت اسلام ناب است گل، پیش خوبان، پیش نامردان تفنگیم ایمان، شجاعت، تیرهای این خشاب است هر ماه بهمن گرم قلب خانه هامان از عکس لبخند شهیدان توی قاب است گل میدهد در ماه بهمن نرگس باغ یعنی فرج در انتظار انقلاب است شاعر:
انقلاب ما شکوهش وامدار فاطمه ست اعتبار این نظام از اعتبار فاطمه ست ما خدا را شکر چون کوه استوار و محکمیم الگوی ما گامهای استوار فاطمه ست آری آری در مسیر نهضت پیر خمین ما اگر ثابت قدم هستیم ، کار فاطمه ست این صلابت ، این شکوه ، این قدرت ایران ما گوشه ای از معجزات آشکار فاطمه ست فتنه های دشمنان در نطفه خنثی می شود تا علم دست امیری از تبار فاطمه ست هر چه داریم از همان " الجار ثم الدار " اوست عزت ما از دعای بیشمار فاطمه ست از سر هر مأذنه نام علی آید به گوش پس یقینا این حکومت شاهکار فاطمه ست زیر این پرچم که نام شیعه را احیا نمود هر کسی خدمت کند خدمتگزار فاطمه ست هر که در راه ولایت بگذرد از جان خویش مطمئنا روز محشر در جوار فاطمه ست او زمین افتاد تا حیدر نیفتد بر زمین شیعه زنده از همین تقسیم کار فاطمه ست یک نفر باید بیاید تا بگیرد انتقام عالمی چشم انتظار یادگار فاطمه ست شاعر: محمود_مربوبی
مثنوی دھہ فجر باز امشب از طوفان و از باران بگویم از حضرت روح اللہ و یاران بگویم ازخون واز شمشیر دارم من حکایت ازماہ بھمن میکنم امشب روایت امشب قلم برداشتم خودباوری شد حرف دل من با شما یک مثنوی شد گفتم قلم بنویس،وقت واژہ یابی است جانم بہ قربان ھرآنکس انقلابی است این ماہ یعنی ماہ سرکوب شیاطین آزادی مردم از آن طاغوت ننگین این ماہ یعنی امتحانی سخت دادن بھر خدا و دین او در خون فتادن سرمای بھمن زور را زنجیرمیکرد گرمای خون والفجر را تفسیر میکرد پیغام بھمن هست در سیر هدایت با جان و دل کلّ وجودت با ولایت باید در این ره از منافق دور گردیم درخط روح اللہ غرق نورگردیم داریم ما از برکت راه حسینی یک ملت و یک انقلاب و یک خمینی این ماہ بھمن یادگار آفتاب است ھر ساعتش صد خاطرہ از انقلاب است این ماہ بھمن ماہ بیداری یاران میریخت،نارنجک، گلولہ ھمچو باران در آن طرف تانک و مسلسل ھای عالی دراین طرف مردم ھمہ بادست خالی بین خیابان،کوچہ کوچہ لالہ پرپر فریاد مردم یک صدا اللہ اکبر پای پیاده یک دل و یک رنگ بودیم دشمن سوارتانک، مابا سنگ بودیم لحظہ بہ لحظہ شام تیرہ روز میشد خون بود،برشمشیرھا پیروزمیشد یادش بخیر آن روز دستہ دستہ یاران فریاد میدادند امام آمد بہ ایران یارب بحق عالمان و مو سپیدان یارب بحق حرمت خون شھیدان یارب تو را سوگند بر نورحسینی پایندہ دار این نھضت و نام خمینی یارب بہ دستان ابوالفضل علمدار این رهبر فرزانه ی ما را نگهدار یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب)
"روشنگری انقلابی" با انفجارِ نور، دلها آشنا شد ظلمت ز ایران رخت بَر بست و فنا شد فجری مبارک، هر کران را در نوَردید کشور سراسر، مهدِ نورِ کبریا شد این نورباران، نهضتِ روح خدا بود نهضت شکوفا گشت و غوغایی بپا شد با غرّشِ الله اکبر های مردم فرمانِ روح الله، فرمانِ خدا شد ماهیّتِ این انقلاب اسلامِ ناب است هر ادّعای دیگری، بادِ هوا شد رفت از میان فرعونِ ایران، مخفیانه اعجازِ موسای زمانه بی عصا شد با مقدمِ روح خدا، ایرانِ زهرا عمری گرفتارِ ستم بود و رها شد دامانِ پاک مادرانِ مرد پرور احیاگرِ نورِ شهیدانِ خدا شد طفلان ِ گهواره، یلانِ صحنه گشتند خاکِ وطن گلگون، چو خاکِ کربلا شد برگشت دین، در سرزمینِ ما دوباره برگشت ایمان، کشورِ ما مالِ ما شد دَه روزه، تاج و تختِ صد ساله فرو ریخت حق آمد و باطل فراری تا کجا شد مستکبرین "فریادِ واحسرت" کشیدند "بیست و دوی بهمن" سرآغازِ ولا شد ایران و ایرانی، دوباره سر برآورد جمهوری اسلامی ایران بپا شد در جنگِ تحمیلی، دفاعی شد مقدس بابِ شهادت با لقاءالله، وا شد از ما،،، جوانان دسته دسته رخت بستند با خونشان فتح و ظفر اما بنا شد فرعونیان وقتی شکستی سخت خوردند رمزِ قبولِ قطعنامه برملا شد جنگِ حسینی، تابعِ صلحِ حسن گشت بر پیکرِ روح خدا جامِ بلا شد □ □ □ پیر جمارانیِ ما رفت و عزا شد یارِ خراسانی، به کشتی ناخدا شد شد دستِ حق از آستین بیرون دوباره سید علی هدیه به ایران، از رضا شد ملت دوباره قدرتی از نو گرفتند امت سراسر پیروِ آن مقتدا شد صدها، هزاران، صدهزاران نقشه، فتنه بر ضدِ او طراحی اما برملا شد میخواستن، برجام گردد جامِ زهرش تیری که از صبر و بصیرت، در خطا شد هر جنگِ سخت و نرم، خنثی شد به تدبیر دین، یاری از فرماندهِ کل قوا شد بسیاری از یارانِ او رفتند از دست تا حقِ مکتب، با سلیمانی ادا شد □ □ □ امروز "هیئت ها" جهادی سخت دارند از انتقامِ سخت، اینهم سهمِ ما شد باید بگیریم انتقامِ کشته ها را آری، زمانِ انتقام از اشقیا شد این است پیغامِ همه خونِ شهیدان در پاسخِ هر شبهه، صد شعبه روا شد باید که تبیین کرد راهِ رفته را، تا... نسلِ جوان داند که ایران کربلا شد ایران، یمن، سوریه، لبنان، غزّه، بغداد یکدست، هم پیمانِ شاهِ نینوا شد از کربلا تا قدس، با یک "یاحسین" است دشمن دگر واللهِ محکومِ فنا شد بوی فروپاشیِ استکبار آید یک ضربه، تا تیرِ خلاصِ آمریکا شد پیغام های مخفیِ شیطان فریب است این خود؛ پیامی از کلامِ مقتدا شد دیگر به مویی بند، بیتِ عنکبوت است موشک بجای خود، تلنگر اکتفا شد آل سعودی با یهودی، بسته پیمان غافل از اینکه انتهای ماجرا شد گوید ولیعهدِ صعودی با سرانش: ایران، گمانم خادمِ بیت خدا شد امروز نزدیکِ سحرگاهِ ظهور است یعنی زمانِ منجیِ آل عبا شد "لبیک یا مهدی" که ما در انتظاریم هنگامِ بوسه بر رکابت سهمِ ما شد جان میدهیم ای یوسف زهرا بپایت روز وصالت، بعدِ یک عمری دعا شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح میلاد بر سر مأذنه گل داده اقاقیِ سپید باز هم نغمۂ «أین الرّجبیون» پیچید ماه دلدادگی و ماه وصالِ ما شد باز هم لطف و کرم شامل حالِ ما شد از همه ثانیه هایش برکت می بارد چه شب و روزِ پُر از خیر کثیری دارد کاش با دست علی(ع) آب حیاتی برسد فاطمه(س) لطف کند برگ براتی برسد تا پس از کرب و بلا راهی مشهد بشویم در شبِ عید به پابوسی آقا برویم آن امامی که رئوف است و پسردار شده حُسن بی حد شده، آیینۂ سرشار شده هشتمین نور شده صاحب دردانه بیا محض تبریک به زهرا(س) و به شکرانه بیا نور چشمان رضا(ع) در دل ما جا دارد پسر حضرت نجمه(س) چه تماشا دارد گذر دل به درِ خانۂ او افتاده کاظمینی شده هر کس که سلامی داده پر کشیده ست دلم از حرمش تا حرمی چون رسیده ست گلِ محترم و با کرمی دور شش گوشه پُر از بالِ ملائک شده است واژه هایم به ضریحش متبرّک شده است داده بر اهل ولا دستِ خدا هدیۂ ناب نوۂ حضرت زهرا(س)؛ پسر نازِ رباب(س) دستِ خورشید چه خیرالعملی آورده باز هم حضرت ارباب علی(ع) آورده شیرخواره ست ولی رزم عیانی دارد وقت ایثار عجب تاب و توانی دارد پا به پایِ علی اکبر(ع) شده سرمستِ پدر اوج شش ماهگی اش شد سپر دست پدر چقدر روحیۂ رزم شناسی دارد کنج گهوارۂ خود اشکِ حماسی دارد دل به میدان زد و شور علوی در سر داشت حرمله آمد و یک تیرِ سه شعبه برداشت تیر در چلّه چه حیران شده و غمگین شد گوش تا گوشِ علی اصغرِمان خونین شد کمرش خم شده و محوِ پسر گشته حسین(ع) سمت خیمه دو قدم رفته و برگشته حسین(ع)! مرضیه عاطفی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم امشب دخیل گوشه ی گهواره هستم دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم عشاق را گویم ازین پس تا قیامت با نام اصلی ام کنید اینسان خطابم عالم همه دانند در کوی محبت من ریزه خوار سفره ی طفل ربابم با اذن سقا در حرم سرباز عشق ِ ششماه سردار خیام بوترابم ای کاش همچون حق شناسِ پاک طینت عبد علی اصغر کند زهرا حسابم حالا که غم آلود گشته ناله هایم انگار باب القبله ی کرب و بلایم او را خدا می خواست مه پاره ببیند مسند نشین کنج گهواره ببیند بر روی دستان پدر با کام عطشان با روی خونین ، حنجری پاره ببیند وقتیکه جسمش روی دستان پدر بود آقای عالم را چه بیچاره ببیند یک عمر با زخمی که مانده روی سینه دور حرم بانویی آواره ببیند اما در آخر چون عموجانش ابالفضل او را صف محشر همه کاره ببیند لب تشنگان اشک را این طفل ساقیست شش ماه تا قربانی ششماهه باقیست ✍قاسم نعمتی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح تبریک که از بحر ولایت گهر آمد طوبای بهشت شهدا را ثمر آمد خون شهدا را سند معتبر آمد در مکتب ایثار، حسین دگر آمد از بیت حسین بن علی این خبر آمد ریحانه ی ریحانه ی خیر البشر آمد در دامن خورشید مه تام خوش آمد رزمنده شش ماهه ی اسلام خوش آمد این است که در گلبن ایثار گلاب است از شوق شهادت همه شب در تب و تاب است این است که در بحر ولایت دُرِ ناب است در مکتب سرخ شهدا ختم کتاب است این است که لب تشنه ی لعل لبش آب است این غنچه نه، یک باغ گلِ سرخ رباب است این عاشق و دلداده و پا بست حسین است یا سوره کوثر به سر دست حسین است این حُسن خدائی ست خدائی ست خدائی ست لب تشنه فدائی ست فدائی ست فدائی ست مولود مدینه است ولی کرب و بلائی ست این شعله ی هفتاد و دو فریاد رهائی ست در رزمِ حسین بن علی فتح نهائی ست هر چند که در ارض کند جلوه، سمائی ست این غنچه ی زهراست به گلزار شهادت این مُهر حسین است به طومار شهادت از لحظه ی میلاد به باباست نگاهش از صبح ازل تیر بلا چشم به راهش بنیاد ستم سوخته از شعله ی آهش صد قافله ی دل پنهان در زلف سیاهش الله که یک کودک و یک خلق سپاهش لبخند شهادت به گُل روی چو ماهش دل برده زخورشید ولایت مه رویش جای لب بابا به سفیدیّ گلویش در مهد، به عشق پدر افراشته قامت در عهد به هر زمزمه اش کرده قیامت تعظیم، به گهواره ی او برده کرامت از دوش پدر بر همه دلهاش اقامت ناخورده لبن بر دل خلقیش امامت از زخم گلو داده به اسلام سلامت تا پای به عالم زده، تا چشم گشوده راهیّ سفر با پسر فاطمه بوده این ست که از لحظه ی زیبای ولادت هم گام پدر بوده تا مرز شهادت بر شانه ی بابا همه دم داشته عادت خندیدن و جان باختنش بود عبادت پیوسته به سجّاده ی خون داشت ارادت از حنجر خشکیده به خون داد سعادت لبخند شهادت به لب از روز الستش دادند همه هاشمیان دست به دستش ناخورده لبن آمده لبریز سبویش قرآنِ سر دست پدر مصحف رویش لب بسته، به دل موج زند سرِّ مگویش بر دوش پدر دیده ی عبّاس به سویش گاهی نگه یوسف زهرا به گلویش گه شانه کشد زینب بر طرّه ی مویش گه در بغل لاله ی لیلاست مقامش تا حشر زخون شهدا باد سلامش ای باب مراد همه عالم علی اصغر ای جسم تو توحیدِ مجسّم علی اصغر ای شمعِ دلِ عالم و آدم علی اصغر ای فتح حسین از تو مسلّم علی اصغر ای خون خدا را همه دم، دم علی اصغر از توست همین حاجت «میثم» علی اصغر کز لطف و کرم دیده به سویش بگشایی بر او حرم گم شده ات را بنمایی استاد حاج غلامرضا سازگار 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح دوباره عشق دوباره حکایتی دیگر دوباره شور دوباره قیامتی دیگر دوباره نغمۀ داود می رسد امشب دوباره زمزمۀ رود می رسد امشب دوباره از جگر کوه چشمه می جوشد زکوچه های مدینه کرشمه می جوشد عصا به سینه ی دریا کشیده راهی را ز شوق حضرت موسی دویده راهی را مسیح آمده تا خانه ی مسیحایش کلیم سجده کند بر قدوم لیلایش خریده نوح به جانش هزار طوفان را مگر نگاه کند پیر مِی فروشان را دوباره نوبت جام و سبو و ساغر شد برای آمدنش انتظارها سر شد شب است و خانۀ زهرا عجب تماشایی است زمان دلبریِ دلبری مسیحایی است از آسمان به زمین آفتاب آمده است علی سوم عالی جناب آمده است اگر چه طفل ولی نه پیر هر مست است قسم به حضرت مولا امیر هر مست است رسیده آینه دار امام عاشورا رسیده حُسن ختام قیام عاشورا اگرچه غُنچه ی پیچیده در قمات است این به لعل کوچک خود چشمه ی حیات است این دو طاق حُسن دو ابرو دو تیغ آورده برای بوسه ی بابا عقیق آورده برای حضرت ارباب دلبری دیگر برای قافله سالار حیدری دیگر فقط نه در دِلِ گهواره کودکِ باباست قسم به او که علمدار کوچک باباست گشود گیسوی او را جهان پُر از دل کرد کتاب کرببلا را حسین کامل کرد به روی دوش عمو همچو آبشار علیست رسیده است بگوید که ذوالفقار علی است تبسمی زد و تا کبریا به وجد آمد از آن دو چشم خدایی خدا به وجد آمد عجب شبی است که روی علیست مهتابش رباب گرم نگاهش رقیه بی تابش هزار مرتبه عباس عزیز جان می گفت شبی که اکبرلیلا به او اذان می گفت فرشته بال به طاق دو ابرویش می زد گلابِ یاسِ بهشتی به گیسویش می زد به پیش دیده ی زینب حسین زینب وار گرفت بوسه ز لبهای او هزاران بار نگاه کرد به چشمش دلش هوایی شد هوای خانه ی ارباب کربلایی شد دلش حسینیه بود و سینجلی می گفت نوایِ حَیَ عَلَی العِشق را علی می گفت بهانه کرد دلش داغ آب ها را باز به چشم های علی دید کربلا را باز اگرچه تشنه ولیکن زبان ندارد حیف به روی دست عزیزش توان ندارد حیف کنار خیمه رباب است و چشم در راه است تمام هستی مادر شبیه یک آه است به روی دست پدر بود و بال و پر می زد لبان تاولی اش شعله بر جگر می زد به زخم های لبش خون تازه جاری بود اگر غلط نکنم وقت نِی سواری بود حسین دست غریبی به روی زانو زد برای جُرعه ی آبی به حرمله رو زد صدای خنده و شور و سرور و هلهله بود بلند تر زهمه خنده های حرمله بود سرِ تیر سه شعبه به حنجرش افتاد به روی دست پدر وایِ من سرش افتاد بخون کشید رُخش را تمام گیسو را که دوخت تیر سه شعبه گلو و بازو را حسن لطفی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح ایکه حسنت شوردر هفت آسمان انداخته یوسف مصری به پای تو عنان انداخته بس که شیرین وحلاوت زاست ذکریاجواد شور عشقت را خدا در قدسیان انداخته می توان آیات قرآن را به رخسار تو دید آیه آیه نور بر رویت نشان انداخته آفتابا بارش باران اشکت درنماز در میان آسمان رنگین کمان انداخته ای ولی الله اعظم ای جواد اهل بیت سائلا ن را جود تو شوری به جان انداخته جلوه ای از دانش بی حد و مرز علم تو پور اکثم را به پای فضلتان انداخته پیروی ازمکتب توحیدی وایثارتان روی دوش شیعیان باری گران انداخته دربهار آرزوی عمر ،گلچینی تو را روی خاک تیره چون برگ خزان انداخته پیکرت برخاک غربت مانده امّا برتنت بال مرغان هوایی سایبان انداخته بس که نوراز گنبد زرین تو تابیده است درفلک نور تو نقش کهکشان انداخته پیرو آل علی باش ای «وفایی» ، چون خدا طوق گُل برگردن این خاندان انداخته سید هاشم وفایی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏳سرود و شور میلاد حضرت امام جواد الائمه و حضرت علی اصغر علیهم السلام 🏳بند اول دل گرفتاره جواده مست و بیماره جواده مژده ای دلای عاشق زده بارون مرغ قلبم شده امشب چه غزل خون اومده عشق دل مالک ایرون مبارکه مقدم علی اکبر رضا مبارکه مقدم سرو صنوبر رضا پاره ی قلب رضا عزیز زهراست نهمین حجت حق آیت عظماست به لقب باب حوائج دو عالم صاحب جود و سخا شافع فرداست از نسل حسین ابن مرتضاس شاه کاظمین و ابن الرضاس یا باب المراد مولای جواد... 🏳بند دوم شب رویاییه امشب دلا دریاییه امشب همه جا پر شده از عطر گل یاس خنده میاد رو لب حضرت عباس همه با هم بخونید با شور و احساس مبارکه مقدم گل پسر ثارالله مبارکه مقدم تاج سر ثارالله توی آغوش عموش داره میخنده پای هر چی ملکه به پاش میلنگه دل زینب و با یه نیم نگا برده بسکه شیرینه و دلبر و قشنگه زیبا غنچه ی مولا اومده شش ماهه گل زهرا اومده یا اصغر مدد یا اصغر مدد... 🏳بند سوم آی گرفتارا کجایید حاجتاتونو بیارید آی مریض دارا بیاین وقتشه امشب حاجتاتونو بخواین وقتشه امشب ولی چیز کم نخواین وقتشه امشب گدایی از در خونه ی امام رضا کنید رزقتونو امسالم مشهد و کربلا کنید میبازه هر کی که از باب الحوائج حاجتاشو دونه به دونه نگیره میون مجلسمون کسی نباشه دست خالی بره و بونه بگیره بگو یا علیِ اصغر مدد دست خالی ام،نکنی تو رد یا اصغر مدد یا اصغر مدد... ✍♪کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5773942960869607698.mp3
1.23M
بند اول: طفل رضیع کرب و بلا، یا علی اصغر نداری تو بدل و همتا، یا علی اصغر دومین شهید شش ماهه، در آل علی آیه ی غربت عاشورا، یا علی اصغر بُود نامت اصغر، ولی روحت اکبر میان گهواره، شدی همچون حیدر تو جان دادی تا که، شود رسوا دشمن نبوده عزم تو، کم از فتح خیبر ای یارِ ارباب دلدارِ ارباب کوچک ترین سپاه و هوادار ارباب ای جان ارباب جانان ارباب آخر شدی تو جزء شهیدان ارباب علی اصغر مدد علی اصغر 🌸🌸🌸🌸🌸 بند دوم: ای کلید همه ی ابواب یا علی اصغر ای قرار هر دل بی تاب، یا علی اصغر در قیام کربلا بودی، روی دست شاه آخرین دلاوره ارباب یا علی اصغر تو هستی نوه ی، امیرالمؤمنین نخ قنداقه ات، شده حبل المتین ره صدساله را، تو یک روزه رفتی شدی در کربلا، حماسه آفرین تو دُرّ نابی ماه ربابی باب الحوائجِ پسر بوترابی نور الأنامی ابن الامامی با سن کم، تو صاحب اوج مقامی علی اصغر مدد علی اصغر (عبدالمحسن) https://eitaa.com/Madahankhomein
✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ روے دست رباب میخندید ،،گرچه اصغر ولے بگو اکبر چون عمویش عجیب زیبا بود،، شیرمردے غیور مه پیکر چشم هایش شبیه آهوها،، دستهایش سپیدے مهتاب غنچه سرخ لب فرو بسته،، کودکے خوش نگاه، خوش منظر صورتش یوسف جمالے بود ، سیرتش خصلت کمالے بود،، من چه گویم حسین عالے بود،، اونشسته به دامن مادر ماه و خورشید در کنار غزل، بوسه ها کندوے شراب و عسل ماه خفته درون گهواره ،،نازدانه چه لولوئے گوهر به علے اکبرش که مے خندید،، آسمان هم به عشق مے رقصید و علے چون علے بغل می‌کرد ،،چه بگویم حکایتے محشر سه علے و حسین شیداتر،، سه علے و حسین آقاتر کهکشانے به وسعت ملکوت ،،خنده میزد خدا به روے پدر بوے عطر ِگلاب ،نوزادش،، ناے ونے گریه هاے طنازش صوت قران لبان آوازش ،،کوچڪ خانه بود آن دلبر خنده مے زد قرار مے بارید ،از صدایش بهار مے بارید از رخش انتظار مے بارید،،که شود منجے پدر اصغر گفت با یڪ جهان سخن بابا،، خواهم آمد به کربلا آنجا،، مے شود چون علیِ اکبر تو،، غنچه هاے گلوے من پرپر سال نه، بلکه او فقط شش ماه ،مے گذشت و به عشق شد اگاه گرچه کوچڪ ولے منم چو پناه،،خود من‌میشوم یکے لشکر مادرش مے چکید از باران، هے به دندان گرفت لبها را که مبادا حسین ناله زند،،که مبادا شود دو چشمش تر پشت خیمه غلاف یڪ شمشیر ،،خاکِ خشڪ حسود را مے کند اصغرم گرچه تشنه‌ لب رفتی،، تو بخواب اے قشنگ ِمن مادر.... مهدیم با غرور مے اید،،و زمان ظهور مے اید و انا المنتقم شعار لبش ،،میشود منجے جهان گستر ..... 🖊شاعر: زینب حسامے https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5771875672850959270.mp3
2.33M
. 🏳 🏳بند اول شب میلاد بهاره دل توو سینه بیقراره مبارک به شاه و سلطان قدمه ماه و ستاره یکیشون ولیعهده اون یکی هم شاهزاده یه دلم تو کربلاست و یه دلم باب الجواده نور بارون شده دنیامون از قدوم این دو آقازاده خدا امشب به امام هشتم با جوادش برکت داده یا علیِ اکبرِ امام رضا یا علیِ اصغرِ امام حسین 🏳بند دوم بند قنداقشونم از رشته ی حبل المتینه که چوب گهوارشونم ستون روی زمینه اومدن تا حاجتامون با نگاهشون روا شه پادشاهی میکنه هر کی برا اینا گدا شه چی بگم خیلی فراوونه کرامات این دو آقازاده اگه کربلا میخوای بسم الله که دل اربابمون شاده یا علیِ اکبرِ امام رضا یا علیِ اصغرِ امام حسین ۱۴۰۰/۱۱/۱۸ ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی https://eitaa.com/Madahankhomein
یا جواد الائمه علیه السلام ادرکنی حق سيرتي به صورت انسان رسيده است آئينه دار جلوة يزدان رسيده است از ماوراي عرصة جولان جبرئيل ديباچه اي ز مظهر خوبان رسيده است وقتي كه پاي صحبت عرش است و كبريا آذين كنيد خانه كه مهمان رسيده است سرزنده مي شود همه گلهاي ارغوان عشقي لطيف تر ز بهاران رسيده است از آسمان نمايشِ رحمت چه ديدنيست الطافِ حق چو بارش باران رسيده است در مدحت جمالِ سرا پا خدائي اش سر رويِ دست ، يوسف كنعان رسيده است از بسكه دلرباست مناجاتهاي او از رويِ شوقْ موسيِ عمران رسيده است ذكر شهادتين به لبهاي كوچكش كودك ولي كمالِ مسلمان رسيده است بابُ المراد، گل پسر ثامن الحجج دُردانة امير خراسان رسيده است در بين ازدحام گدا كوچه وا كنيد نور دو چشم حضرت سلطان رسيده است ريحانة بهشتي شمس الشموس شد خورشيد زاده اي زِ امامان رسيده است بابا كُش است ناز علي اكبريِ او تاج سر تمام جوانان رسيده است مولَي الكريم بنده نوازي ، گره گشا دلسوز سائلان و فقيران رسيده است عاشق كُشَ است لحن حجاز لبانِ او تفسيرِ جامع همهْ قُرآن رسيده است مسكيني و اسير و زمين خورده اي بيا شأنِ نزول سورة انسان رسيده است مجنون كه جايِ خود به تمناي ديدنش ليلي به گيسوي پريشان رسيده است زانو زده به پيشِ علومش تمام علم علامة هميشة دوران رسيده است تضمين شيعه بودن ما با ولايتش احيا گر مباني ايمان رسيده است دستش كه هيچ نام عظيمش گره گشاست صاحب لواي بخشش و احسان رسيده است با نام او براتِ شهادت دهد رضا باب وصالِ جمله شهيدان رسيده است مُهر امامت است ميانِ دو شانه اش در ظلمت زمان ، مَهِ تابان رسيده است چون مادرش مشخصة حق و باطل است ميزانِ بينِ جنت و نيران رسيده است اربابِ ما مُراد چهل سالة رضا بدرالمنير ليلة هجران رسيده است حاجت بياوريد كه بابا شده رضا كوري چشم جمله حسودان رسيده است شادم ولي غمي دلِ من رنج مي دهد شرح غمم به نالة سوزان رسيده است رويِ نگار ما و نگاه نَسَب شناس؟؟؟!!! زين غصه بر لبم به خدا جان رسيده است حيفْ اين پسر به چنگ حسودي اسير شد مانند مادري كه جوان بود و پير شد برخيز اي جوان سر خود بر زمين مَكِشْ تو زخم ديده اي پَرِ خود بر زمين مَكِشْ اي مادري تر از همه كم دست و پا بزن پهلو شبيه مادرِ خود بر زمين مَكِشْ بر تار گيسُوانِ تو جاي لب رضاست اين گيسوي مطهر خود بر زمين مَكِشْ اسبابِ رقص و شادي زنها شدي چرا صورت به پيشِ همسر خود بر زمين مَكِشْ اينان ز دست و زدنت كِيْفْ مي كنند طاقت بيار و پيكر خود بر زمين مَكِشْ بر روي نازينْ لبِ تو خاك و خون نشست پس آيه هاي كوثر خود بر زمين مَكِشْ شكر خدا كه نيست تماشا كند رضا گويد دوديدة ترِ خود بر زمين مَكِشْ در كربلا پدر به سر التماس كرد برخيز اي جوان سَرِ خود بر زمين مَكِشْ بس كن حسين آبرويِ خويش را مَبَر زانو كنار اكبر خود بر زمين مَكِشْ كار عباست بُردنِ اين جسم ، زينبا با گوشه هاي معجر خود بر زمين مَكِشْ https://eitaa.com/Madahankhomein