eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
148 عکس
50 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل مصیبت حضرت عباس(علیه السلام) برسر نعش گل ام بنین غوغا شد همه گفتند:حسین بن علی تنها شد تاکه حیرت زده دردشت دودستت دیدم گفتم ازیوسف من یک اثری پیدا شد صوت ادرکنی تو گم شده در هلهله ها این چه شوریست که درلشگریان برپاشد تا که دیدم بدنت را کمرم درد گرفت خیزازجا و ببین پشت حسینت تا شد از بلندای قدت جای دو لب باقی نیست این همه تیر کجای بدن تو جا شد با چه بغضی زده این ضربه خدا می داند که ز فرق سر تو تا به ابرو واشد صورت تو اثر از چادر خاکی دارد گوئیا سجده تو بر قدم زهرا شد گوئیا لشگری از پیکر تو رد شده اند زیر پا خطبه ترویه تو امضا شد بین یک دشت تنت ریخته صاحب علمم صحنه قتلگهت علقمه نه دریا شد https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم خانمان سوز بود آتشِ آهی گاهی ناله‌ای می‌شکند پشتِ سپاهی گاهی داری امید ولی نیست پناهی گاهی دلخوشی گرچه به یک نیمه نگاهی گاهی حیف از آن چشم که یک تیر نگاهش را بُرد داد از آن تیر که چشمان سیاهش را بُرد آه بر روی لبش بود چه آهی ای وای جمع می‌کرد تَنی از سرِ راهی  ای وای رفته از دست چه ماهی و چه ماهی ای وای بعد او نیست نه حالی نه پناهی ای وای  اشک مردی که پناهش همه پاشیده ببین حالِ شاهی که سپاهش همه پاشیده ببین به سرش آمده اما به جراحات رسید این جوانمُرده ببین با چه مکافات رسید موقع غارتِ او  موقع خیرات رسید وسطِ قائله‌ی مردمِ شامات رسید ردِ خونی به زمین از سرِ زین ریخته دید همه جانِ حرمش را به زمین ریخته دید نفَسش بعدِ برادر چقدر می‌گیرد مرد اگر داغ کشد دردِ کمر می‌گیرد بی سبب نیست که از سینه خبر می‌گیرد تیر از سینه که رد شد به جگر می‌گیرد حق بده اینهمه اندوه پَرَت می‌شکند بی برادرشدن  آری کمرت می‌شکند تیر تا خورد به چشمش به کمین خورد ای داد روی پیشانیِ زهرا دو سه چین خورد ای داد بخدا بر جگرِ اُمِ‌بَنین خورد ای داد پدرش از نجف آمد به زمین خورد ای داد اشکِ عباس دل خون زمین را سوزاند در مدینه جگر اُمِ‌بَنین را سوزاند آه ای ماه ببین حال برادرها را آه ای خیمه ببین گریه‌ی خواهرها را آه ای دشت ببین ضجه‌ی دخترها را آه ای داغ ببین قامت مادرها را نیست با شاه کسی بانگ کمک بردارد بین ابرو چقدر سخت تَرک بردارد  کاشکی باد  به خیمه خبرش را نبرد شرح حال بدن مختصرش را نبرد یک حرامی عَلَمش را  سپرش را نبرد پیش طفلان سرِشب نیزه سرش را نبرد باید عمه بدود تا   به همه  سر بزند گره‌ای روی گره  زود به معجر بزند "بیت نخست  تضمینی از معینی کرمانشاهی (حسن لطفی ۴۰۱/۰۵/۱۵ https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5929161060312418185.m4a
1.48M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه تاسوعا حضرت عبّاس علیه السلام سبک صفایِ زندگیم..... به رقصِ پرچمِت قسم به مشک و عَلمِت قسم شفایِ هر مریضیه..... دَمِ تو به دَمِت قسم صدای ناله‌هایِ بارونو حس می‌کنم تو روضه‌هایِ تو مشک و عَلم رویِ زمین باشه می‌گیره آسمون برایِ تو کاشف‌َالکربِ الحسین عبّاس/۴/ گرفتار پایِ روضه‌هات فراووُن می‌بینم آقا مریضِ اَرمنی میاد پا روضه‌َت می‌گیره شفا اِی عشقِ بین‌ُالمِللی عبّاس وارثِ غیرتِ علی عبّاس سربسته روضه‌َتو می‌خونم من رقیّه بوده بغلی عبّاس کاشف الکرب...... https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5929161060312418186.m4a
2.85M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه سنگین تاسوعا حضرت عبّاس علیه السلام سبکِ دلم با تو مهمونه..... چه آرامشی تو حرم دارم دعا کُن به جونِ علمدارم مَحاله دلم غم بگیره تا وقتی عَلم دست شیره علمدار اباالفضل سپهدار اباالفضل اِی شیرِ بیشه‌یِ دین اِی اصلِ حِصْن‌ِحَصین اِی عشقِ فاطمیون اِی یلِ ام‌ُّالبنین الهی نبینم نَبینی نَبینم که قطع‌ُالیمینی نبینم که خونین‌جَبینی علمدار علمدار اباالفضل/۳/ اُمیدِ دلِ باغی از یاسه اباالفضل رو ناموسِش حسّاسه چقَدَر غریبه آقامون واسِه نخِ معجر می‌ده خون علمدار اباالفضل سپهدار اباالفضل اِی سردار کربلا اِی ساقیِ باوفا اِی تمثالِ مرتضی اِی کوهِ اُمیدِ ما نباشی غصّه قسمتِ دل می‌ریزن تو خیمه اَراذل حریمه همسفر با قاتل علمدار......... https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5929161060312418184.m4a
2.76M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه تاسوعا حضرت عبّاس علیه السلام سبک تنها ثروتِ من..... دستاش اُفتاده تا دستمو بگیره از خونه‌َش سائلی دستْ‌خالی نمی‌ره چاره‌یِ همه‌یِ.... مشکلامِه دَمِش آسمون می‌گیره جا پایِ عَلمش یا اباالفضل اَرمنیا درِ خونه‌َتون می‌گیرن حاجت یا اباالفضل مریضِ لاعلاج شفا می‌گیره تو روضه‌َت یا اباالفضل تا تو باشی حسین نداره احساسِ غربت صاحبِ عَلم پَرِ عَلمت عشقه هر کی سینه زد پایِ پرچمت عشقه آقام اباالفضل/۴/ آسمونا می‌شه تار ُو تیره خدا دستِشو به کمر که بگیره بابا کاش نَمونه رویِ.... خاکها مَشک و عَلم عموجون بیاد ُو...... بگیره بغلم باباجونم نگو که نِمیاد تن من داره می‌لرزه به من بگو مگه گوشواره‌یِ گوشِ من چقدر می‌اَرزه چنگِ دشمن میاد و از جایِ آویزه خون می‌ریزه عمو که بِره حرم دربه‌در می‌شه ناموسِ خدا با کی همسفر می‌شه آقام...... https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5929161060312418183.m4a
873.8K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه تاسوعا حضرت عبّاس علیه السلام سبکِ اسم تو می‌بارد..... حیدرِ کرّارِ..... اُردویِ ثاراللّه میر و علمدارِ..... لشکرِ آل‌ُاللّه قبله‌یِ قلبِ یوسفِ زهرا عبدِ‌‌ صالحِ خدا حضرتِ مشکل گشا سلام ای معنیِ واژه‌یِ مرد ای دارو ُو درمانِ درد یا باب‌َالحوائج مدد سلام ای مهتابِ خورشیدِ دین ای آبرویِ اُم‌ُّالبنین یا باب‌َالحوائج مدد روحی قلبی لَدَیک اَخاَالحسین لبّیک صلی‌َّاللّهُ علیک اَخاَالحسین لبّیک https://eitaa.com/Madahankhomein
شب تاسوعا مرثیه برخیز جان فاطمه اینجا نمان برو بگذار روی خاک مرا نیمه جان برو هی آه می کشی و تنم لرزه می کشد قربان مهربانی ات ای مهربان برو دستم بریده و کمرت را شکسته اند برخیز ای شکسته دل قد کمان برو بیرون مکش یکی و دوتا نیست تیرها جانم فدات ناله مزن این چنان برو این هرزه چشم ها به حرم چشم بسته اند برگرد خیمه زود نمانده زمان برو خون گریه های چشم ترم نذر زینب است آقا به جان خواهر تنهایمان برو برخیز و بی کسی حرم را نظاره کن زینب کجا و صحبت نامحرمان برو از من گذشت غربت و در انتظار توست گودال خون و نیزه و سنگ و سنان برو من سر به زانوان تو دارم چه ماتم است الشمرُ جالسٌ...سر تو ناگهان...برو https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🏴در عزای شب نهم محرم الحرام 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- دستی برای جستجو از دست داده چون پیکرش را مو به مو از دست داده چشمان خود را با همان تیری که آمد غرقِ شتاب از روبرو، از دست داده بی خاصیت! افتاده گریان؛ پاره پاره مَشکی که دیگر آبرو از دست داده تعریف خواهد شد پس از این نام ِ «سقا»: لب تشنه مردی که گلو از دست داده در خیمهٔ تاریخ ما هم تشنه ماندیم در علقمه ساقی سبو از دست داده یک تیرِ گریان در دهانش گیر کرده دیگر توانِ گفتگو از دست داده آمد برادر... إنکسارش کشت ما را قامت-خمیده؛ رنگ و رو از دست داده اربابمان تنها نه که یار و علمدار پشت و پناهش را بگو از دست داده شد خیره بر ماه و سپس زد زیر گریه آخر رقیه(س)-جان؛ عمو از دست داده! https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترکیب بند مدح و روضه کامل حضرت اباالفضل علیه السلام گريه كردم مُطَهّرم كردند پاكْ مانند ساغرم كردند اسم تو آمد و دلم پَر زد به گمانم كبوترم كردند با نگاهي ز چشم شهلايت خاكْ بودم ولي زرم كردند پدر و مادرم همان اول نذرِ اولاد حيدرم كردند تا كه گفتم مُحبِّ عباسم دلِ آلوده را حرم كردند شخص بي آبرو چنان من را پيشِ مردم چه محترم كردند شك ندارم كه اين محبت را به دعاهاي مادرم كردند سالياني است آبرو دارم ساليانيست نوكرم كردند يَابْنَ امُّ البنين دعايم كن باز در علقمه صدايم كن دست بر سينه رو به كرب و بلا السلام عليك يا سقا قمر خانوادة خورشيد صدقه دارد اين قد و بالا پسر چهارمِ امير حُنين دست بر سينة بني الزهرا چشم و ابروي تو سپاه حسين كاشف الكرب سيد الشهدا سيزده ساله فاتح صفين سومين بچهْ شيرِ ، شيرِ خدا ارمني ها مُريد نام تواند شاهدم سفره هاي تاسوعا نامِ تو هم رديف يا فَتّاح چشمهايت مُفَرِّجُ الغَمّاء تو كه هستي ، حسين هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا سايبانِ مُخَدّراتِ حرم پشتْ گرميِّ زينب كُبري إعطِني يا كريم ، انا سائل مستجيرٌ بِكَ ابوفاضل دست گيرِ همه خدايِ ادب دست پروردة امير عرب نسلْ در نسلْ خاك پايِ توايم به تو داديم دلْ نَسَبْ به نسبْ سفره ات بهر سائلان پهن است صورتت شير و خالِ تو ، چو رطب مي كند زنده ياد حيدر را چين پيشاني ات به وقت غضب اسدالله كربلا ، عباس بِنِشين با وقار بر مركب قد كشيدي همينكه روي اسب لشكر كوفيان كشيد عقب مي شود روضه را تجسم كرد با كمي فكر ، رويِ اين مطلب تا تو بودي سفر به خير گذشت اي نگهبان محمل زينب تا تو بودي رباب اصغر داشت غرق بوسه سپيدي غب غب تا تو بودي نديد يك مادر طفلش از تشنگي كند لب لب تا تو بودي رقيه معجر داشت روي دوش تو خواب بود هر شب تا تو بودي كسي اجازه نداشت بزند چوب خيزران بر لب رفتي بر غرورها برخورد دست نامحرمان به معجر خورد واي از لحظه اي كه غوغا شد رفتي و در خيام بلوا شد دختري مشك آب دستت داد بر دعا دست عمه بالا شد سايه ات بين نخلها گم شد پسر فاطمه چه تنها شد تا رسيدي كنار نهر فرات علقمه در مقابلت پا شد تا قيامت خجل ز لبهايت خنكي هاي آب دريا شد جانب خيمه راه افتادي فكر و ذكرت لبان آقا شد در كمينت چهار هزار نفر تيرها در كمان مهيّا شد قدُّ و بالات كار دستت داد چند صد تير در تنت جا شد بي هوا دستِ راستت افتاد دست چپ هم شكارِ اعدا شد حرمله در شكارِ چشم آمد هدفش چشم هاي شهلا شد نوكِ تير از سرِ تو بيرون زد تا پرش بين ديده ات جا شد خواستي تير را برون بكِشي گردنت خم به سوي پاها شد از سرِ تو كلاه خود افتاد يك نفر با عمود پيدا شد آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت تا سر چينِ ابرويت وا شد واي بي دست بر زمين خوردي سجده گاه تو خاكِ صحرا شد تيرهايِ كمي فرو رفته خوب بر جسمِ اطهرت جا شد بعدِ سي سال يا اخا گفتي عاقبت مادر تو زهرا شد دورتر از تنت حسين افتاد همه ديدند قامتش تا شد گفت عباس خيز و كاري كن رويِ لشگر به خواهرم وا شد دَمِ خيمه زمان غارت ها سرِ يك گوشواره دعوا شد سند ارث بُردن از زهرا با كف پا به چادر امضا شد پاسخ اَيْنَ عمّيَ العباس سيلي چند بي سر و پا شد... https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح حضرت عباس علیه السلام تا خیمه ها عباس دارد غم ندارم پشتم به تو گرم است ای کوه وقارم من رحمت الله و تو پرچم دار فضلی بوسیدن دستان تو شد افتخارم سلطانی ام در کربلا از توست عباس در سایه ی قد تو ، صاحب اقتدارم تنها تویی که سه حرم داری در عالم دست جدایت را به چشمانم گذارم تا که صدا کردی برادر یاری ام کن بند دلم را پاره کردی ای نگارم هر جا نظر کردم تو را دیدم به صحرا گرد تن پاشیده ی تو بی قرارم بوی مدینه می دهد خون لبانت حس می کنم مادر نشسته در کنارم شمشیر تیز است و عمود آهنین پهن آشفته در هم گیسوانت ای بهارم بر خیمه ها چشم طمع دارد دشمن جان خودت صاحب علم دلشوره دارم ترسم شود زینب اسیر بی حیایی در فکر آن طفلان در حال فرارم https://eitaa.com/Madahankhomein