تلاطم دنیا
دل بیقرار نیست ادا درمیآوریم
چشمانتظار نیست ادا درمیآوریم
عمریست در تلاطم دنیا و لذّت است
وقف نگار نیست ادا درمیآوریم
مرغی که هر زمان سر یک بام میپرد
دنبال یار نیست ادا درمیآوریم
قلبی که دل به صحبت سرما سپرده است
فکر بهار نیست ادا درمیآوریم
اصلاً دلی که مست ریا و ربا شود
گوشش به کار نیست ادا درمیآوریم
بر لب دعای ندبه و دل غرق شهوت است
این انتظار نیست ادا درمیآوریم
آقا محبّ واقعی ات در میان ما
یک از هزار نیست ادا درمیآوریم
#محمدعلی_رحیمی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_زمان_عج
اگر بِرکهام ماهتابی شدم
اگر ذرهام آفتابی شدم
گَهی در فراق و گَهی در عراق
اسیرِ همین بی حسابی شدم
بنا نیست تا که بنایم کنند
که آباد از این خرابی شدم
چه فرقی کند مثلِ خون سُرخَم و
وگر مثل امواج آبی شدم
هوایم همیشه هوایِ علی است
مرا قبله ایوان طلایِ علی است
همانکه مرا اهلِ باران نوشت
خودش حالِ من را پریشان نوشت
دلم بُرد راهِ نجف کربلا
مرا زائرِ یک خیابان نوشت
پس از کربلا سامرامان رساند
شب قدر ما را به شعبان نوشت
حرام است اگر بر کَسی رو زنیم
که روزیِ ما با کریمان نوشت
خودش خواست اگر جمکرانی شدیم
گدایانِ صاحب زمانی شدیم
چه زلفی سرِ شانه دارد کریم
عجب نیست پروانه دارد کریم
تمامیِ آنرا به ما میدهد
هرآنچه که در خانه دارد کریم
خودش لقمه دستِ گدا میدهد
درِ بازِ کاشانه دارد کریم
سرِ سفرههاشان همیشه شلوغ
چه لطفی به بیگانه دارد کریم
در این خانه ما خانه زادش شدیم
کرَم با کَرَمخانه دارد کریم
تمامِ امامانِ من را ببین
شبِ نیمه شعبان حسن را ببین
خدا آمد و تیغ مولا کشید
علی را به چشم تماشا کشید
خدا نام دیگر به احمد گذاشت
خدا آمد و باز زهرا کشید
خدا رویِ دامانِ نرگس شکفت
چه زیبا چه زیبا چه زیبا کشید
خدا چارده جلوه را جمع کرد
تمامیِ خود را به یکجا کشید
خدا در شبِ سامرا الغَرَض
شبیه حسینش حسن را کشید
رسیده تمامیِ پیوندها
رسیده خداوندِ لبخندها
بزن تکیه بر کعبه با ذوالفقار
بزن تکیه ای مردِ این کارزار
بزن تکیه گو که اَنابنُالحُسین
بزن نعره تا بشنوم الفرار
بگو یا لثاراتُ جَدی حسین
بکِش تیغِ خود را درآری دمار
به عباس بیرق ، به اکبر عَلَم
بگو یا علی بر یمین و یسار
اگر مُرده باشم لحد بشکنم
اگر زیرِ خاکم مرا هم درآر
شود تاکه باشیم عمّارِ تو
و از سیصد و سیزده یارِ تو
میان من و تو که دیوار نیست
ولی حیف یار است و عمار نیست
چه بسیار دیدم تو را پیشِ رو
و دیدی دلم را گرفتار نیست
سلامم که کردی ندادم تو را
جوابِ سلامی که دشوار نیست
چه بسیار آغوشِ تو باز شد
ولی گفتیام این خریدار نیست
چه بسیار گفتی بمان حیف حیف
که گوشم به حرفت بدهکار نیست
به من سرزدی و ندیدم تو را
چقدر آمدی و ندیدم تو را
مبادا بگویی که ما رد شدیم
نفهمیدم آقا چرا بد شدیم
به هم رحم قدری نکردیم هیچ
میان کَجیها زبانزد شدیم
تو خونِ دل از حالِ ما خوردی و
ولی ما هرآنچه نباید شدیم
زِ خوبی و اخلاق ماندیم دور
میان بد و بد مُردد شدیم
اگر فاصله بینِ ما شد زیاد
ولی باز راهیِ مشهد شدیم
تو دیدی که این خاک خاکِ رضاست
تو دیدی که ایران هلاکِ رضاست
دعا کردی آقا که بهتر شویم
رحیم و کریم و کبوتر شویم
دعا کردی آقا شبیهِ قدیم
دوباره همه چون برادر شویم
که ما مثل مردانِ بی ادعا
شبیهِ شهیدانِ خیبر شویم
همه مَردِ وَالفجر و فتح المبین
همه از اهالیِ سنگر شویم
چکید اشکِ چشم توو سیل شد
که بارِ دگر مَردِ معبر شویم
همه دوش بر دوش هم آمدیم
مدافع شدیم و حرم آمدیم
اگر سیل آمد ببین سیلِ ما
ببین سیل دلهای درد آشنا
ببین سیلِ مِهر و حضور و شکوه
ببین سیل مردانِ بی ادعا
همه همت و کاظمینی شدیم
که شد خاک ما خانهی قلبها
به لطف نگاه تو راهی شدیم
همه ارتشی و سپاهی شدیم
بگو نیمه شبها کجا میرَوی
به دنبالِ یک آشنا میرَوی
شبیه یتیمان چرا میشَوی
به دنبال مادر کجا میرَوی
دلم گفت نامِ عمویت بَرَم
شنیدم به این روضهها میرَوی
مرا میبَری میکشی با حسین
شب جمعه ها کربلا میرَوی
به لبهای تو وا علی اصغر است
اگر سمت آن بوریا میرَوی
بیا با شما اربعین میرویم
همه کربلا اربعین میرویم
حسن لطفی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_زمان_عج
ما را همه گفتند گرفتار نگاهت
لب تشنه ی بارانی انوار نگاهت
احسنت بر این دولت بختی که نصیب است
افتاده به ما نیز سر و کار نگاهت
بخشنده تر از این نشنیدیم، ندیدیم
خوب است پذیرایی رفتار نگاهت
آن ذره که ناید به حسابیم ولیکن
خورشید شدیم از تب بسیار نگاهت
تو یوسفی و در طلبت ریخته خونِ
آنقدر زلیخا سر بازار نگاهت
نادیده گرفتی و ندیده نگرفتی
قربان کرم خانه ی ستار نگاهت
بیچاره دل ما پرما چشم تر ما
کرده همه را یکسره آواره نگاهت
ما دیده براهیم در این نیمه شعبان
دنبال نگاهیم در این نیمه شعبان
در کوچه ی ما آیینه بندانی اگر هست
خیر قدم توست ، چراغانی اگر هست
حتما خبر از آمدن مرد بزرگی است
در کوچه ما صحبت قربانی اگر هست
هجران، خبر آمدن صبح وصال است
فرداش بهار است، زمستانی اگر هست
گفتیم بیایی همه شیدای تو هستیم
گفتی که بیارید مسلمانی اگر هست
از فتنه ی ایام چه باکی چه هراسی
پرچم به يَدِ یار خراسانی اگر هست
نذر تو نذر حرم عمع سادات
بر پیکر عشاق شما جانی اگر هست
در طایفه ی ما همه جان بر کف یارند
دور و بر ما لشگر سفیانی اگر هست
دلداده حق بیم ز تحریم ندارد
روحانیت عمامه تسلیم ندارد
در جلوه رویت اَرنی ریخته محبوب
در کام تو شیرین دهنی ریخته محبوب
در وصف لبت هر که چشیده است نوشته است
سرخی عقیق یمنی ریخته محبوب
رویت نبوی و علوی سیرتی اقا
در تو تب مکّی مَدَنی ریخته محبوب
آنقدر کریمانه شدی لحظه بخشش
این دست کرم را حسنی ریخته محبوب
پیغمبر نازی و بدنبال تو آنقدر
مجنون اویس قرنی ریخته محبوب
پروانه سر راه شما بال و پرش سوخت
در شمع سحر سوختنی ریخته محبوب
در صبح و مسای تو حسین است شب و روز
در طالع ما سینه زنی ریخته محبوب
خیر العمل هر شب ما نام حسین است
پس نیمه شعبان شب بین الحرمین است
گفتند که ما دردسری داشته باشیم
در جاده ی تو در به دری داشته باشیم
با چشم گنه کار نظر بر تو محال است
باید همه چشم دگری داشته باشیم
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
ای کاش که ماهم هنری داشته باشیم
خوب است سحر داشتن و چشم تر اما
باید به کف خود تبری داشته باشیم
آقا نکند نامه ی ما با خط کوفیست
آقا نکند ک ضرری داشته باشيم
گفتند شب جمعه حرم میروی ای کاش
همراه تو یک شب سفری داشته باشیم
از علقمه باید بنویسیم بیایی
باید دهن نوحه گری داشته باشیم
ای اهل حرم میر و علم دار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
برگرد و بخوان روضه آب آورى اش را
برگرد و بخوان روضه بى ياورى اش را
برگرد و بخوان روضه شرمندگى اش را
شرم دل بي تاب على اصغرى اش را
پشت سر افتادن او خيمه اى افتاد
از خيمه گرفتند دم حيدرى اش را
واي از دل زينب چه كند بعد علمدار
محكم گره زد مقنعه و روسرى اش را
با شمر سفر كردن او را چه بگوييم
شرحى نبود اينهمه ناباورى اش را
ديدى علم افتاد جه شد در ته گودال
با زور درآورده شد انگشترى اش را
زينب بدني ديد اگر پيرهنى ديد
بردند زتن ارثيه مادرى اش را
از بعد علمدار امان از دل زينب
در كوچه و بازار امان از دل زينب
محمدجواد پرچمی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Madahankhomein
Abozar Roohi - Salam Farmande (320).mp3
7.34M
سلام فرمانده.... 💞💞💞
🎞 متن و آهنگ زیبای «سلام فرمانده»👌🏻
🎙بانوای ابوذرروحی ودههنودیای عشق❤️
عشق جانم امام زمانم
دنیا بدون تو معنایی نداره
عشق روزگارم
وقتی که تو باشی، دنیامون بهاره
سلامفرمانده/سلام ازین نسلغیورجامانده
سلامفرمانده/سیدعلیدهه۹۰هاشوفراخوانده
بیا، جون من بیا / بیا یارت میشم
هوادارت میشم / گرفتارت میشم
علی بن مهزیارت میشم
با همین قدکوچیکم/خودم سردارت میشم
نبین قدم کوچیکه
پاش بیفته من برات قیام می کنم
نبین قدم کوچیکه
مثل میرزا کوچک کار را تموم میکنم
نبین قدم کوچیکه
از صف ۳۱۳ تا بهت سلام میکنم
نبین کمه سنّم
تو فقط صدا بزن ببین چیکار برات میکنم
نبین کمه سنّم
با همین دستای کوچیکم همش دعات میکنم
نبین کمه سنّم
بأبی انت و أمی همه رو فدات میکنم
سلامفرمانده/سلام ازین نسلغیورجامانده
سلامفرمانده/سیدعلیدهه۹۰هاشوفراخوانده
عهد میبندم روزی لازمت بشم
عهد میبندم حاج قاسمت بشم
عهد میبندم مثل بهجت و
مثل سربازای گمنام خادمت بشم
عهد میبندم که میمونم پای کار این نظام
کاشکی مثل حاج قاسم من به چشم توبیام
هزاروصدواندیساله/همهعالمدنبال مهدیاند
غصّه سربازو نخور آقا/ سربازات ۱۴۰۰ اند
سلامفرمانده/سلام ازین نسلغیورجامانده
سلامفرمانده/سیدعلیدهه۹۰هاشوفراخوانده
#نماهنگ_انقلابی #سلام_فرمانده
#نمادحاج_قاسم #نوروز۱۴۰۱
http://eitaa.com/Madahankhomein
#ان_شاء_الله_بزودی
مردی شبیه آسمان از ایل خورشید
با کوله بار نور و عرفان خواهد آمد
پای تمام چشمه ها نرگس بکارید
نور دل چشم انتظاران خواهد آمد
یاس سپید من به صبح عشق سوگند
روزی شب ما هم به پایان خواهد آمد
#سلام_امام_زمانم 💖
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🎤 ۶ نکته طلایی برای #گرم_کردن_صدا
اهمیت گرم کردن صدا (حنجره و تارهای صوتی) چیست؟ و راههای آن کدام است؟
🤔اصولا قبل از گرم کردن صدا، نباید به یکباره صدا را بالا ببریم و بخوانیم؛ زیرا تارهای صوتی در اثر فشار زیاد به مرور زمان آسیب خواهد دید.
✅ برای گرم کردن صدا میتوان موارد ذیل را انجام داد:
1⃣ مقداری آب گرم بنوشیم یا غرغره کنیم یا دمنوشهایی که طبع گرم یا معتدل دارند مثل رزماری، نعنا و...
2⃣ نفس بگیریم و به دفعات هوای گرم را به آرامی از دهان و بینی خارج کنیم.
3⃣ نفس بگیریم و با لبهای بسته حروفی را که صفت جهر دارند (یعنی در هنگام تلفظشان تارهای صوتی مرتعش میشوند) تلفظ کنیم؛ مثلا حروف ز - م - ن. (مثل تمرین #هامینگ لفظ هام با دهان بسته حدود ۵ دقیقه)
4⃣ خمیازه مصنوعی بکشیم( دم بیصدا و باز دم با صدای Aaaahhhh) یا حالتی را که برای انسان در هنگام بلعیدن لقمه بزرگ متصور است، ایجاد کنیم.
5⃣ ادای یک کلمه در نُتهای مختلف موسیقی و رسیدن به اکتاو(نت هشتم) همان نت و برگشت به نت اصلی.
(اگر این اصطلاحات را متوجه نمیشوید، مورد ۶ بصورت سادهتر بیان شده👇🏻)
6⃣ هنگام خواندن از گامهای پایین و بدون فشار اضافی به حنجره و تارهای صوتی شروع کنید و کم کم اوج بگیرید.
http://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_زمان_عج
ای خوش آن جانی که جانانش گُلِ خاتم شود
وقت آن آمد که دل با دلبرش همدم شود
نیمه ی شعبان، سُرورَش بهترین اعمالِ ماست
زین تمسک دستِ ما بر حبلِ حق محکم شود
کرده از جنت وَزیدن، یک دمِ گرمِ حسین
آن دمِ گرمی که عالم از همین یک دم شود
یوسف زهراست در آغوش گرم عسکری
زاده ی نرگس که جانِ عالم و آدم شود
نور افشانید، گل ریزید، جان اهدا کنید
هستیِ پیغمبر آمد هستیِ عالم شود
از حرا تا طورِ موسی، ذکر یا مهدی بپاست
گو مهیای ظهورش عیسیِ مریم شود
سِرّ مستودع که میگویند، آمد آشکار
یار میخواهد که با سِرّ خدا مَحرم شود
سامرا طاووسِ جنت را به چشم خویش دید
آخرین شاه ولایت را به چشم خویش دید
مژده وجهُ الله شد از این عنایت جلوه گر
وز جمال حضرتش نور ولایت جلوه گر
اوست جلوه گاهِ "یَهدِی اللهُ نورِ مَن یشاء"
با ظهور او شده نور هدایت جلوه گر
روی احمد، خوی احمد، بوی احمد آمده
نام زیبای محمد، زین روایت جلوه گر
انبیا را همنشین و اولیا را جانشین
اوصیا را آرزو در این حکایت جلوه گر
شیعیانِ مرتضی را حاجتِ دیرین رسید
مومنانِ ناب را دستِ حمایت جلوه گر
وارثِ تیغ امیرالمومنین، نجلِ حسین
عصمتِ زهرای اطهر را به غایت جلوه گر
یادگارِ دو حسن، آئینه دارِ اهلبیت
ذاتِ قرآن را به هر عنوان و آیت جلوه گر
جشنِ میلادش، زمانِ بیعت و هم عهدی است
صاحب فتحِ بزرگِ آفرینش، مهدی است
آمد آن خاتم که عالم را گلستان میکند
نامِ ختم الاوصیا را ذکرِ یاران میکند
عقل کُل آمد که با او عقلها کامل شود
با ولایش عزم و همت را نمایان میکند
او همه ادیان عالم را کند مجذوب خود
او مسیحی های عالم را مسلمان میکند
کاخهای ظالمان را دستِ مظلومان دهد
هم فقیران را به یُمنِ خویش سلطان میکند
لشکر حق را سرازیر از نجف تا کربلا
تا مدینه، بعد از آن هم عزم ایران میکند
کوریِ چشم تمام دشمنانِ مسلمین
در جهان اجرا سراسر حکم قرآن ميكند
در مصافِ لشکرِ کفر و نفاق و شرک و بخل
با هجومِ ذوالفقارِ خویش طوفان ميكند
دستِ شیطانِ بزرگ از پُشت بَندد بر درخت
میزند با سیلیِ محکم بر آن دو تیره بخت
وای بر آنکس که با حضرت، دلِ او صاف نیست
موضعِ وِی در غبارِ فتنه ها شفاف نيست
آنکه دارد انحراف از اعتقاداتِ ظهور
شک مکن یک ذرّه با ایمان و با انصاف نیست
هر که فرمانش برَد بی شک هدایت میشود
در صراط مستقیمش، ذرّه ای اِتلاف نيست
دولتی خواهد کریمه تا کند خدمت به خلق
دولتِ مستضعفین، همدست با اَشراف نیست
دشمنان را هست شمشیرش، عذابی دردناک
دوستان را از سوی آن مقتدا اِجحاف نيست
انتقامِ خون مظلومانِ عالم دستِ اوست
پس سرِ سازش به ظالم با چنین اوصاف نیست
در قصاصِ خونِ سالار شهیدان بی گمان
گر همه اهل زمین کشته شوند اِسراف نیست
بهر جدش دائم الاوقات می گِرید هنوز
صبح و شب بر عمه ی سادات می گِرید هنوز
✍محمود ژولیده
http://eitaa.com/Madahankhomein
❃﷽❃ مصور هستی
دلم ز هجر تو خون شد خدا کند که بیایی
صفا زسینه برون شد خداکند که بیایی
به قلب پاڪ تهے از غبار منتظرانت
غم زمانه فزون شد خدا کند که بیایی
تمام پنجره ها را بروے آینه بستند
نهال عشق نگون شد خدا کند که بیایی
شکسته حرمت آیینه هاے سبز صداقت
زمان مکرو فسون شد خدا کند که بیایی
نفس به سینه پر اضطراب لرزد و گوید
جهان دچار جنون شد خدا کند که بیایی
ز بس که رنگ تعلق گرفته باور دل ها
حسود چشم درون شد خداکند که بیایی
بپاے زورو، زرو، شهوت و هواو، هوس ها
غبار فتنه فزون شد خدا کند که بیایی
دل شکسته دلان تاب انتظار ندارد
غروب صبر و سکون شد خدا کند که بیایی
براے دیدن روے تو اے مصور هستی
نگاهم آینه گون شد خدا کند که بیایی
منادیان ظهور از" فراز"دار گذشتند
سیاه عصر و قرون شد خدا کند که بیایی
✎شعر:استاد فراز مردانی
http://eitaa.com/Madahankhomein
مدح #امام_حسین_علیه_السلام
تاج سر ملائکه ی آسمان حسین
تنها دلیل خلق زمین و زمان حسین
ذکر زمان سختی پیغمبران حسین
زهرا سپرده است بگوییم: جان حسین
گفتم حسین و ولوله افتاد در جهان
گفتم حسین و فاطمه با خنده گفت: جان
در مشکلات پشت و پناهم حسین شد
بیراهه رفته بودم و راهم حسین شد
تنها دلیل گریه و آهم حسین شد
زهرا اجازه داد که شاهم حسین شد
فهمیده ایم طبق روایات معتبر
از کشتی حسین نباشد بزرگتر
از کودکی "حسین" مسیحای زینب است
یعنی تمام لذت دنیای زینب است
غیر از حسین کیست که همتای زینب است
کنج دل حسین فقط جای زینب است
"زینب" همان که سیطره دارد به عالمین
زینب نگو، بگو همه ی هستی حسین
ما تشنه ایم تشنه ی باران کربلا
ما سائل ایم سائل سلطان کربلا
دل برده از ملائکه ایوان کربلا
دست تمام عالم و دامان کربلا
بی صبح کربلا شب عالم سحر نداشت
دنیا چه داشت؟ کرببلا را اگر نداشت
افلاک زیر سایه ی گنبد طلای اوست
جبریل معتکف شده کربلای اوست
دنیا و هر چه هست در آن خاک پای اوست
اصلا بهشت گوشه صحن و سرای اوست
عشق "حسین" در دل ذرات عالم است
دنیای بی حسین شبیه جهنم است
از اشک روضه، چشم مگر سیر میشود؟
بی کربلا زمانه زمین گیر میشود
خوشبخت آن که پای علم پیر میشود
عالم به آب علقمه تطهیر می شود
امشب بساط گریه برایت فراهم است
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
#احسان_نرگسی
https://eitaa.com/Madahankhomein