eitaa logo
1.8هزار دنبال‌کننده
75 عکس
29 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❃﷽❃ روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمه روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفره مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم «میثم» از هر لحظه من فیض‌ها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌داری شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم ‌الله الرحمن الرحیم دوباره آمده ام رو سیاه یا الله اُمیدم است همه یک نگاه یا الله اگرچه غیرِ دو خط آه..دربساطم نیست ولی شدست دمم دائم آه یا الله به غیرِ خانه تو جز عذابخانه نبود، بِده مرا به حریمت پناه یا الله تو راه را به رویم باز کرده ای عمری خودِ منم که شدم سد ّراه یا الله گذشت عمر من و، غرقِ معصیت هستم به دست خود شده عمرم تباه یا الله گناه و نَفسِ بدِ من، برادرم بودند اگر فرو شده ام قعرِ چاه یا الله به هر که غیرِ تو، گر اعتماد کردم من سرم گذاشت به نحوی کلاه یا الله ببین که آمده ام از گناه توبه کنم پذیر توبه ام از هر گناه یا الله بخوانَمَت به کدام اسم دلربای، تو را کریم، غافر، اَحد، باراله، یا الله تو نامه ی عملم را سفید امضا کن اگر چه هست درونش سیاه یا الله تمام آبرویم نوکری و عشق علیست ببخشم از دمِ آن پادشاه یا الله هوای صحن نجف دارم و دلم تنگ است رسان مرا سحری بارگاه یا الله قرار هرشب من گریه بر حسین شدست، ..بر آن شهیدِ تهِ قتلگاه یا الله به قتلگاه تنش قطعه قطعه شد، ای وای چنانکه ریخت سرش یک سپاه یا الله سرش به نیزه و جسمش به روی خاک ولی رسید خواهرش از خیمه گاه یا الله رسید و خم شد و بوسه گرفت از رگهاش رسید و بر غم او شد گواه یا الله https://eitaa.com/Madahankhomein
روزها را با توسل کردنم شب میکنم دارم از این ناحیه خود را مقرب میکنم خلق تحویلم نمیگیرند، تحویلم بگیر تو که تحویلم نمی­گیری همهش تب میکنم عقل را از بارگاه عشق بیرون کردهاند خویش را دارم به دیوانه ملقب میکنم اختیار "عبد" یا "رب" را به دست من دهند اختیارا خویش را عبد و تو را رب میکنم من که عادت کردهام شبها به درس عاشقی روزها فکر فرار از دست مکتب میکنم دیشبم از دست رفت و حسرتش را میخورم گرچه امشب آمدم گریه به دیشب میکنم گفت کارت چیست گفتم چند سالی میشود کفشهای گریه کنها را مرتب میکنم من تمام خلق را یک روز عاشق میکنم من تمام شهر را از تو لبالب میکنم هر سحر از پنجتن، گریه تقاضا کردهام هر چه را دادند یکجا خرج زینب میکنم http://eitaa.com/Madahankhomein
حال پرچم كرد طوفان آبروي باد برد حال پرچم كل غم هاي مرا از ياد برد گر چه شيرين در دل عشاق شور انداخته بازي ديوانگي را عاقبت فرهاد برد بايد اينجا ساكت و آرام بود و با ادب آبروي خويش را هر كس كه زد فرياد برد يادم آمد نغمه هاي آمدم اي شاه را بي پناهي را به سوي مامني آباد برد با خودش روشن دلي اين قلب تاريك مرا محض درمان تا كنار پنجره فولاد برد باخت هر كس روي پاي خود در اينجا ايستاد هر كسي اينجا دم در بر زمين افتاد برد هر كجاي اين حرم دل ميبرد از عاشقي دل از اين مجنون عاشق صحن گوهرشاد برد... http://eitaa.com/Madahankhomein
اول سال است بیا کاسه من را پرکن با همان دست خودت دست گدا را پرکن بدحسابی مرا پای حسابم ننویس بی حساب این دل من را ز تولا پرکن یابن زهرا سرسال است بجای عیدی کاسه ام را فقط از گریه به زهرا پرکن چشمهی چشم مرا اول این سال جدید تو محبت کن و اندازه دریا پرکن سفره بی برکت را نمک رزق بریز سفره ها را فقط از نعمت مولا پرکن همه مشغول به عیدندࣳ،محافل خالیست هیئتت را پسر فاطمه با ما پرکن سال آینده بیا و همهی وقت مرا باهمین روضه و این سینه زنی ها پرکن قاب چشمان مرا لحظه نو گشتن سال باز با گنبد و گلدستهی آقا پرکن آخر سال که شد دربدری هست هنوز تا بسوزیم برایت جگری هست هنوز کمیتصرف درشعر با اجازه از آقاینظری http://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 در اعتراض به روضه فروشی با ادعا بنایِ جسارت گذاشتند بر دوش ِ عاشقان تو زحمت گذاشتند پُر بود از گلایه و آه و غم و سکوت در پاکتی که نامهٔ دعوت گذاشتند دادی چه عزّتی ولی ای وای از طَمَع با نام تو بنای تجارت گذاشتند گفتند وقت دعوت اگر حرفی از صله بی شک خیانتی به امانت گذاشتند اسباب نوکری همه از جانبِ تو بود لطف تو را به نام مهارت گذاشتند داغ تو را خریده و ارزان فروختند منّت به هر چه عشق و محبت گذاشتند میخواست مادرت دو سه خط روضه بشنود شرط و شروط محض اجابت گذاشتند کشتند نقدِ نقد تو را کوفیانِ شهر رأس تو را به نیزهٔ شهرت گذاشتند بدعت گذارهایِ خبیث و خرابکار بر اعتقاد شیعه خسارت گذاشتند هستند تا همیشه بدهکار لطف تو آنها که پا به ساحت هیئت گذاشتند ناخالصانه نام تو را جار میزنند آنانکه روی خون تو قیمت گذاشتند! http://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوشنبه های امام حسن و امام حسینی فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید : 💔 سرهر‌سفره‌که‌پهن‌است‌گدایی‌نکنم نان‌هرسفره‌حرام‌است‌به‌جز‌نان‌حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/Madahankhomein