مداحی_آنلاین_خاتمه_ی_سلسله_ی_انبیا_بنی_فاطمه.mp3
6.35M
#شهادت_حضرت_پیامبر_ص
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
🌴خاتمه ی سلسله ی انبیاء
🌴رحمت محض خدا بخشش بی انتها
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Madahankhomein
1. دیگر آیات قرآن.mp3
6.58M
#زمزمه #شهادت_پیامبراعظم
(صلی الله علیه وآله)
#شهادت_امام_حسن_وامام_رضا
(علیه السلام)
#حاج_میثم_مطیعی🎤
دیگر آیات قرآن(نخواهد آمد) ۳
بعد پیغمبر باران(نخواهد آمد) ۳
بسوز مدینه از این عزا
به همراه مرتضی
که محشر گشته به پا
مگر چه گفته پیغمبر
به فاطمه که خندان است
دعا کنید علی را که
پریشان است
امان ، خداحافظ جان ما
دلیل ایمان ما
رسول قرآن ما
(امان ، رسولُ الله ،
اَلامان ... ) تکرار
بوی آتش می آید
(اعوذ بالله) ۳
فتنه ای گشته شاید
(اعوذ بالله) ۳
خدا، خودت رحمی کن به ما
از این قوم بی وفا
اگر شد فتنه به پا
اگر شود فراموش آن
سفارشات پیغمبر
کِشان کِشان سوی مسجد
رود حیدر ...
(امان ، ز غمهای فاطمه) تکرار
جایتان خالی مردم
(مدینه امشب) ۳
جان ز داغ مجتبی
(رسیده بر لب) ۳
امان، که قبرش بی گنبد است
که بی رفت و آمد است
کجا مثل مشهد است ؟
خوشا دلی که این شبها
ز ره رسیده ، مهمان است
حرم پُر از دمِ مولا
رضا جان است ...
(حسن غریب مادر،حسن)
(رضا، غریب زهرا، رضا )
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_شهادت
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
ای که ازدردغریبی ات پیمبرگریه کرد
وی زمظلومیتت هردیده ی ترگریه کرد
بوسه برلعل لبانت تاکه زدختم رُسُل
حکمتش پرسیدتازهرای اطهرگریه کرد
جبرئیل تاازپَرَش بهرت لباس سبز دوخت
گفت پیغمبردلیلش راوحیدرگریه کرد
آنقدرمظلومی ای دُردانهٔ زهرا ,حسن
ماهیِ دریاشدازداغ تومضطرگریه کرد
ازخطیبان می شنیدی بارهاسَبِّ علی
بارهاازغربتت محراب ومنبرگریه کرد
ای بقربانت که تنهامحرمت شدقاتلت
خانه وکاشانه ات ازظلم همسرگریه کرد
مرتضی گربودمظلوم داشت زهراراولی
ازغریبیِ توغربت هم مکرر گریه کرد
جان فدای توکه تنهازائرت مهدی بُوَد
برمزار بی چراغت آن مطهرگریه کرد
روزقتلت بودآن روزی که زهرا را زدند
تو برای مادر و بهر تو مادر گریه کرد
لحظهٔ جان دادنت جان حسین راهم گرفت
این برادربی اَمان برآن برادرگریه کرد
درکنارت بودعباس وحسین و زینبت
دوبرادرنوحه میخواندندوخواهرگریه کرد
ازتنت عباس یک یک تیرهارومی کشید
آن بریده دست میزددست برسرگریه کرد
بعدتودیگرحسین روزخوشی برخود ندید
گرچه ازداغش جهانی شددرآذرگریه کرد
افتخارم هست«مداح»توباشم یاحسن
بایدازمظلومیت تاروزمحشرگریه کرد
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
https://eitaa.com/Madahankhomein
#آخر_صفر_زمزمه
خداحافظ شبای روضه و ماتم
خداحافظ کتیبه ، بیرق و پرچم
برات روضه میگیرم هرروز هفته
جدایی از پیرن مشکی چقد سخته
بخر آقا این اشک و زاری من رو
حلالم کن ببخش کم کاری من رو
حلالم کن اگه بد نوکری هستم
ازین بیشتر نیومد کاری از دستم
به جز اشکام چیزی تو کوله بارم نیس
باز اسمم رو توو لیست نوکرا بنویس
نمیتونم براتو حر و عابس شم
بذار خادم میون این مجالس شم
شاید دیگه نبینم من محرم رو
نبینم من دیگه تعویض پرچم رو
یه روز آقا من از عشق تو میمیرم
توی قبرم براتو روضه میگیرم
#مرتضی_کربلایی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#شهادت_امام_رضا علیه_السلام
مرغ دلم دوباره باز ، بهونه کرده حرمو
دوباره ذکر یا رضا ، دیوونه کرده دلمو
دلم می خواد یه بار دیگه ، با بچه های هیئتی
با رفیقا ، سینه زنا ، با بچه های مکتبی
گوهرشاد و سقاخونه ، دوباره مجلس بگیریم
باآقا درد دل کنیم ، از غم مولا بمیریم
کنار ایوون طلا ، دست دعا بالا کنیم
پنجره فولاد و دیدیم ، مریضا رو دعا کنیم
کنار سقاخونه با ، یه سینه ی پر اضطراب
بگیم برا امام رضا ، از تشنگی و قحط آب
رو به روی گنبد طلا ، دستی به سینه بزنیم
اذن دخولی بخونیم ، حرف مدینه بزنیم
وعده ی ما هیئتیا ، تو ایوون مقصوره شه
مسجد گوهرشاد و ، کنار سقاخونه شه
هر کی مریض داره بیاد ، امام رضا شفا میده
پنجره فولاد و بگیر ، برات کربلا میده
آی عاشقا دیوونه ها ، امام رضا مهربونه
هر کسی که غصه داره ، آقا دواشو می دونه
بیاد بریم قسم بدیم ، بگیم به حق فاطمه
آقا عنایتی بکن ، ما رو ببر به علقمه
بگیم آقا یه عمریه ، عقده شده به این دلا
کی میشه دست جمع بریم ، سینه زنون کرببلا
حریم عباس و حسین ، قبله ی هر چی عاشقه
به هر کجا پا بذاری ، پر از گل شقایقه
کربلا مثل مشهده ، معطر و منوره
ولی یه فرقی که داره ، شاهش امیر بی سره
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
#سبک_تامشکتو_تو_آب_زدی
#محمد_مبشری✍
https://eitaa.com/Madahankhomein
اشعار خداحافظی بامحرم وصفر
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟
بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش
که چند وقت دگر می شویم محرمتان
برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضه مادر برای ماتمتان
دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی
به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان
بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان
چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان
😭😢ا😭😢
عجیب نیست که در سینه غصّه مهمان است
شب فراق شده؛ حرف حرف هجران است
به چشمهمزدنی این دو ماه هم رفت و
بهار گریه هم امروز رو به پایان است
از این لباس جدا گشتن آنقدر سخت است
که در برابر این هجر، مرگ آسان است
مرا حلال کن آقا که باز زندهام و
هنوز در تن من بین روضهها جان است
محرم و صفر ما تمام میشود و
همیشه ابر نگاه تو غرق باران است
تو فاطمیهات این روزها شروع شده
دلت شبیه دل مادرت پریشان است
همیشه کرب و بلاییم ما ولی امشب
کبوتر دلمان مقصدش خراسان است
محمدعلی بیابانی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_علیه_السلام_مناجات
طلبیدی و به پابوس رسیدم با اشک
چشم خود را وسط صحن تو دیدم با اشک
خیره بر آینه کاری شدم و آب شدم
از خجالت! که چرا دیر رسیدم با اشک
سخت دلتنگ نجف هستم و هنگام اذان
زیر ایوان طلا آه کشیدم با اشک
تو غریب الغربایی و به یادت عمری-
زندگی را چه غریبانه چشیدم با اشک
باز هم تا که ببندم به ضریحِ تو دخیل
تکّه ای پارچۂ سبز بُریدم با اشک
حاجتم شوقِ برآورده شدن داشت اگر-
طرف ِ پنجره فولاد دویدم با اشک
تا که از لطف تو بی واسطه دعبل بشوم
باز از بوتۂ دل قافیه چیدم با اشک
لحظۂ ذکر توسل شد و ابیاتم را...
نه که با گوش! که اینبار شنیدم با اشک
جملۂ «یأبن شبیبِ» تو پُر است از گریه
تا که روشن بشود شمعِ امیدم با اشک
روضۂ جدّ تو را در حرمت ضجّه زدم
آبرومند شدم تا که خریدم با اشک!
مرضیه عاطفی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
#محکومیت_توهین_به_مقدسات
👋قرآن محمد(ص) سوختنی نیست.
به رغم آنچه که دلخواه جمع جغدان است
قسم به نام محمد که نور، قرآن است
بپرس نام پدر را دوباره، یک فعل است
که هتک حرمت مصحف نشانه ی آن است!
بهانه پشت بهانه، دروغ پشت دروغ
که گرگ میش نما و حضور چوپان است
عروسکید و به دستان دشمن افتادید
عقاب را چه خیال از دو چوب بی جان است؟
به حفظ حرمت اعجاز خاص پیغمبر
اگر که بگذرم از جان خویش آسان است
به هر سلام و تشهد به هر اذان نماز
شهادتم به بلندای نام ایمان است
که زیر دین محمد همیشه میمانم
خوشا به حال دلم که به او مسلمان است
شاعر: #زهرا_آراسته_نیا
https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح #امام_رضا
سخت است پیش پای پسر، دست و پا مزن
جانِ جواد، مادر خود را صدا مزن
حالا که زهر شیره ی جانِ تو را کشید
آتش به جان این جگر مبتلا مزن
بالا سرت جواد و اباصلت آمدند
پس بینِ هجره ناله ی واغربتا مزن
از شانه ی جواد کمی هم کمک بگیر
بر روی خواهش پسر خویش، پا مزن
گرچه به یاد مادرت آتش گرفته ای
پیش جواد، حرفی از آن کوچه ها مزن
قدری بنوش جرعه ی آبی و، این همه
با یاد کربلا، طرفی آب را مزن
این دست از شراره ی زهر آب گشته است
بر صورتت به یاد لبِ سرجدا مزن
آقا عبا بکش به سر اطهرت، ولی
حرف از عبای کشته ی کرببلا مزن
رضا باقریان
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_علیه السلام
یا آنکه بخوانید به بالین پسرم را
یا بر سر زانو بگذارید سرم را
شب تا به سحرچشم به راهم که نسیمی
از من ببرد سوی مدینه خبرم را
کی باور من بود که از آن حرم پاک
یک روز جدا گردم و بندم نظرم را
مجبور به تودیع حرم بودم و ناچار
در سایه اندوه نشاندم پسرم را
هنگام خدا حافظی از شهر،عزیزان
شستند به خوناب جگر رهگذرم را
گفتم همه در بدرقه ام اشک ببارند
شاید که نبینند از آن پس اثرم را
دامانم از این منظره پر اشک شد اما
گفتم که نبیند پسرم چشم ترم را
باکس نتوان گفت ولیعهدی مأمون
خون کرده دلم را و شکسته کمرم را
من سر به ولیعهدی دونان نسپارم
بگذارم اگر بر سر این کار سرم را
تهمت زچه بندید به انگور، که خون کرد
هم صحبتی دشمن دیرین جگرم را
آفاق همه زیر پر رأفت من بود
افسوس بدین جرم شکستند پرم را
آن قوم که در سایه ام آرام گرفتند
دادند به تاراج خزان برگ وبرم را
بشتاب بدیدار من ای گل که به بویت
تسکین دهم آلام دل در به درم را
روزم سپری شد به غم،اما گذراندم
با یاد تو ای خوب،شبم را سحرم را.
#محمد_جواد_غفورزاده
https://eitaa.com/Madahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_ابن_موسی_الرضا_علیه_السلام
خون بر لبش نشست عرق بر جبین نشست
پنجاه و چند مرتبه آقا زمین نشست
پنجاه مرتبه به زمین خورد و ایستاد
از بس که زهر بر جگرش آتشین نشست
در کوچه بود یاد حسن بود و مادرش
یک دفعه پیر شد به رُخش چند چین نشست
بالا سرش دو مادرِ گیسو سپید بود
یعنی کنارِ فاطمهام البنین نشست
یک دست روی پهلو و یک دست بر جگر
در حُجره یادِ جَدِّ غریبش زمین نشست
چسباند تا که سینهی خود را به خاک ، دید :
گودال رویِ سینه اش آن لاله چین نشست
از تَل کنارِ عمهی خود داد زد ولی
ضربِ هزار و نهصد و پنجاهمین نشست
یابن الشبیب اَبروی او را سنان شکست
"والشِمر جالِسُ" به روی سینه این نشست
با عمه رفت کوفه و با عمه شام رفت
در کوچه دید دخترکی دل غمین نشست
با آستین پاره سرش را گرفت حیف
از بام آتشی به همین آستین نشست
سنگی که خورد بر سرِ بابا کمانه کرد
بر گونههای کوچکِ آن نازنین نشست...
(حسن لطفی)
https://eitaa.com/Madahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
مناجات امام زمانی
شهادت امام حسن،و امام رضا علیهمالسلام
روزی دوبار دربِ بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
روزی دوبار روضهی تو: وا حسن....حسین
ای وای بی حرم حسن و بی کفن حسین
سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است
روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است
این مهرِ مادرِ تو چهها کرده بادلت
یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت
دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد
دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد
تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد
تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد
از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد
وای از حسین آب نخورد و کباب شد
بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب
میسوزد آنقدر که شود چون کویر آب
از آن به بعد آب فرودست میرود
روزی هزار مرتبه از دست میرود
از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است
فهمیدهام که در جگر آب آتش است
سیراب میکند همه را ، تشنه است خود
شرمنده است فاطمه را ، تشنه است خود
پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست
در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست
الماس ریزهها جگرش را دو نیم کرد
یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد
از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت
دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت
خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید
بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید
زینب رسید و گفت که ای وای مادرم
"آیا تویی برادر من نیست باورم"
در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب
از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب
مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد
رو زد برای طفلِ رُباب التماس کرد
بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب
حیف
مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف
با التماس گفت عزیزم علی بمان
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
اما چه زود آب دوباره شراره شد
دیدی که وقتِ گریهی زهرا دوباره شد
شد بازهم بساط غمش جور وایِ من
شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من
انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت
آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت
هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد
ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد
آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن
پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن
...
گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت
گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت
روزی دوبار درب بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
حسن لطفی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#سینه_زنی
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#سبک:به تماشابیا ای پسر فاطمه...
السـَّــلامُ علیــکَ ، اَیُّهـَــا المجــتبــیٰ
سبـــط پاک نبــی ای پســر مرتضــیٰ
یا امــام حـــسن ، غـریب خـاک بقیع
جـان ، فـدای تـو و تـربت پــاک بقیع
ای امیـــر کـــرم/
سایه ات بر سرم/
یا حسن جان(۴)
ای غــریب وطـن ، کشتـــهٔ زهـر جفـا
شد نصیبــت جفا ز همســری بی وفـا
شــــده از داغ تــو مدینــــه ماتمـسرا
در بقیــع ، فاطمــه گرفتــه بـزم عــزا
دارد این زمــزمه/
مـادرت فاطـمـه /
یا حسن جان(۴)
پاره پاره جـگــــر ، بنــد دل فاطمـــه
زینب خسـته دل ، غـرقِ در این ماتمه
ناله سر داده از غـربـت تو خواهـــرت
تیر باران شـد از کین عدو ، پیکـــرت
پـاره های جگـــر/
بر دلــم زد شــرر/
یا حسن جان(۴)
یه روزی شیعیان برات می سازن حرم
همگی جمـع میشــن به دورِ خوانِ کرم
یه روزی ما میـشیـــم زائــر کـوی شما
میشــه خاک بقیــــع شبیـهِ کـرب و بلا
هـمـــهٔ زائـــــرا /
میخونن یکصدا /
یا حسن جان(۴)
حــرم و گنــبـد چــهــار امــام بقیـــع
میــشـه دارالشــفا خــاک تمـــام بقیـــع
با ظهـور و حضــور حجت بن الحســن
می پیچـه در بقــیـع ، عطر گل یاسمـن
می خونن عاشقـان/
بــا امــام زمــــان /
یا حسـن جان(۲)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)۱۴۰۱/۶/۳۱
https://eitaa.com/Madahankhomein
#شهادت_رسول_اکرم_ص
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد...
تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح
بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع)
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا-
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
#مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/Madahankhomein
1. از روز اول.mp3
2.77M
#بصیرتی
#رجز_خوانی
#حاج_امیر_کرمانشاهی🎤
از روز اول
ما پیمان بستیم
پای این پرچم
تا آخر هستیم
چه خیری سرِ این
سفره فراهم شد
حسینیه شفا خانه ی عالم شد
شعور از قِبَلِ شورِ محرم شد
خیمه علَم شد
خیمه علَم شد
مگر از ، درِ خانه ی تو
بهتر داریم ؟
که دمی ، ز تو و علَمت
دست برداریم ؟
با مدد از یاحیدر کرار
یکصد و ده بار حیدر کرار
https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رجز_خوانی
#کربلایی #حسین_طاهری🎤
از روز اول
ما پیمان بستیم
پای این پرچم
تا آخر هستیم
چه خیری سرِ این
سفره فراهم شد
حسینیه شفا خانه ی عالم شد
شعور از قِبَلِ شور محرم شد
خیمه علَم شد
خیمه علَم شد
مگر از در خانه ی تو
بهتر داریم ؟
که دمی ز تو و علَمت
دست برداریم ؟
با مدد از یا حیدر کرار
یکصد و ده بار حیدر کرار
https://eitaa.com/Madahankhomein
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
شروع واقعه " اِنَّ الرَّجُل لَیَهجُر " بود
دهان طعنه پر از ظلمت و تنفر بود
نداشت در سر خود چشم دیدن حق را
که لاعلاج ترین درد او تکبر بود
نبود غیر حسد در دل خدانشناس
و شرک و جاهلیت میوه اش تمسخر بود
نبود مستحق ناسزا شنیدن ها
کسی که گفته ی او مثل وحی در خور بود
شکسته بود دلی از عناصرالابرار
سقیفه ای که در انصاف سست عنصر بود
به پاس مزد رسالت زدند فاطمه را
به زعم لات و هبل بهترین تشکر بود
نداشت فرق زیادی اگر که با شمشیر...
غلاف قنفذ وحشی بی حیا پر بود
حسن شمرد پس از رفت و آمد دشمن
یکی دو تا نه چهل رد پا به چادر بود
دو ضربه خورد پس از بی هوا کتک خوردن
به روی صورت مادر نشان آجر بود
نبود علت قتل حسن دو جرعه ی سم
که قاتل پسرش روضه ی تحیر بود
شاعر: #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Madahankhomein
دوشنبه های امام حسن و امام حسینی
فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید
فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید
از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود
که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید
غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت
کریم بود، بدون سر و صدا بخشید
کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی
غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید
ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت
مدینه زائر خود را به کربلا بخشید
گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد
خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید
گمان دیگرم این است که دم آخر
به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانـم💔
سرهرسفرهکهپهناستگدایینکنم
نانهرسفرهحراماستبهجزنانحسن
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی_و_حسینی
#بیادسردار_دلهاحاج_قاسم_سلیمانی
#و_شهداء_مدافعان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
https://eitaa.com/Madahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
از ابتدا به گمانم که قسمت این بوده
حرم برای حسین و کفن برای حسن
شدهاست روضهی سر نیزهها برای حسین
شدهاست روضهی دست بزن برای حسن
نمیشود که بگوید چه دیده در کوچه...
نشسته است بگرید حسن برای حسن
نرفته از نظرش سیلی و شده کابوس
صدای خندهی آن بد دهن برای حسن
به قتلگاه حسین آمد از مدینه ولی...
شبیه گودی گودال شد وطن برای حسن
چقدر روضه و غمهای مشترک دارند
ولی نبود غمِ پیرهن برای حسن
ببین کدام یک از روضهها جگر سوز است
نزن برای حسین و نزن برای حسن
صدای زینبش آمد نزن به دندانش
نزن که مادرم اینجاست با یتیمانش
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۷/۰۳)
https://eitaa.com/Madahankhomein
روضه از زبان امام رضا علیه السلام
جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب
زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب
تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست
جای قرآن که به زیر سم ِ مرکب ها نیست
پیرُهن از تن ِ بیسر شده در آوردند
بی کفن در وسط دشت رهایش کردند
حرمت مهریه مادر ِ سادات شکست
آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست
جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند
مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند
ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید
با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید
خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟
پای خود را زلبان پسرم بر دارید.
#قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#مخمس_ترکیبی #آخرماه_صفر
ا─═༅ا࿇༅❃༅࿇ا༅═─ا
روح ختم المرسلین آهنگِ هجرت کرد و رفت
توصیـه بر حرمت قرآن و عترت کرد و رفت
برحرم هردم نگاه از روی حسرت کرد و رفت
تا دَمِ آخر ، اشاره بر ولایـت کرد و رفت
با اشـاره از غـدیر خُم حکایت کرد و رفت
حرمت قرآن و عتــرت بعــدِ پیغمبــر شکست
قلب زهــرا از دو دست بســتهٔ حیدر شکست
عالم امکــان برای حضرت طاها گریست
چشم پاک مصطفا بر غربت مولاگریست
آتشِ در را تصور کرد و با زهــرا گریست
یاد داغ مجـتبــا با زینـب کبــرا گریست
لحظهٔ آخــر بیاد ظهــر عاشـورا گریست
دید زهــرا پشت در بابا صدایش می زند
نالهٔ زهــرا دلــش را سـخت آتش می زند
از هجوم شعله های فتنه،یک در سوخته
پشت آن در سینـهٔ سـوزان مادر سوخته
آیـه هـــای کوثـــر قرآنِ حیــــدر سوخته
داغ بابا دیده ، پشـت در مکـــرر سوخته
آسمـــان از غــــربت آل پیمبـــــر سوخته
اصل ایثارودفاع ازحق بنام فاطمه است
رمز اثبات ولایت در قیام فاطمه است
ناگهان درکوچه ای باریک طوفان درگرفت
دست نامردی به روی صورت مادر گرفت
هـالهٔ نیلـی تمــام یــاس را در بر گرفت
آسمان شد تیره،نور ازچشم مادرپر گرفت
چشمهـای مجتبـی با اشـکهــای تر گرفت
غـربت کوی بنی هاشم حسـن را پیر کرد
قلب او را اینچنین از زندگانی سیر کرد
ای کریم بن کریم ای سفــره دار محتــرم
ما گداییم و شمـا سلـــطان و آقــای کرم
پرچم سبزت همیشه سـایه دارد بر سرم
تا ابد با عشـق می مانیم پای این عَـلَـم
جان به قربان کریمی که ندارد یک حرم
گنبد وگلدسته می سازیم باصحن و سرا
می شــود راه بقیــع ، آزاد مثـــل کــربلا
در کرامت ، خوان تو گستـرده گویا از ازل
خوی زیبا ، روی زیبای تو شد ضرب المثل
شـد پیـام صـبر تو حَـیِّ عَلـیٰ خَیرِ العَمَـل
در شجـاعت قاسمت شد وارث شیـر جمل
یادگارت مرگ را نوشیـد اَحلـیٰ مِنْ عسل
کربلا شد جای تو، قاسم ، هوادار حسین
یادگـار دیگرت شــد آخـرین یار حسین
بودی عمـری بین مردم ظاهراً ، اما غریب
در میـان لشکــرت بی یاور و تنهـا ، غریب
پای منبر در هجـوم طعنـــهٔ اعــدا ، غریب
زندگــی کردی کنـار همسـرت حتی غریب
آه ای تنهــاترین ســردار در دنیـا ، غریب
غربت وتنهایی ات ما را پریشان کرده است
جمـع ما را زائر شـاه خراسان کرده است
حضرت شمس الشموس!آیا پناهم می دهی؟
در حریم وآستان خویش راهم می دهی؟
سرفرودم،لحظه ای اذن نگاهم می دهی؟
نامه ای ، خط امانی ، بر گناهم می دهی؟
یا امیــن الله ! اذنِ بـارگاهـم می دهی ؟
دلخوشم وقتی خودت اینگونه دعوت میکنی
آهـوی گم کرده راهی را ضمـانت میکنی
آخـر ماه صفــر کــردی چرا عــزم سفــر ؟
تا عبــا بر ســر کشیدی زندگی آمد به سـر
شد اباصـلت از عبا و حال و روزت باخبر
سوختــی در حجــرهٔ تنهـایی از سوز جگر
داغ تو بر جـان اِنس و جان عالـم زد شَرَر
روضه میخواندی به یادغربت جد غریب
ناله می زد همصـدا با ناله ات ابن شبیب
لحظـهٔ آخـر جـوادت بر سـرِ بالیــن رسید
با حضورش روح تازه بر دل وجانت دمید
تا تو را لب تشنه و تنها میان حجـره دید
سوخت بالای سرت با ناله آه از دل کشید
رفتنت را دیدو با بی صبری ازتو دل برید
بـود اگـر اینــجا سـرِ بابا به زانـوی پسـر
کربـلا ، رأس پسـر بــوده به زانوی پدر
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
رقیه سعیدی (ڪیمیا)
https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح شهادت #امام_رضاع
هم قضا هم قدر دعای شما
پس رضای خدا رضای شما
متن قرآن همه ثنای شما
هر دو عالم غبار پای شما
بیکران است لطف و رحمت تو
خوشبحال دل رعیت تو
گر بشر خوانمت نه عقلانی ست
گر خدا گویمت که بالا نیست
کار خدام تو سلیمانی ست
گنبدت سقف عرش ربانی ست
تحت فرمان توست شمس و قمر
یاعلی سومین علی بشر
نبض دنیاست زیر هر قدمت
جن و انس و فرشتگان خدمت
سر مان نذر یک پر علمت
فوق فوق بهشت هم حرمت
جسم هستی و بقعه ات جان است
حرمت ملجا گدایان است
حرف دل بود حرف اینجا شد
چقدر چشم تار بینا شد
لب نقاره باز هم وا شد
فلجی گفت یارضا پا شد
در شلوغی آن همه فریاد
دخترک ایستاد و راه افتاد
جان گرفته است دخترک پایش
گل لبخند روی لبهایش
تازه شد تازه رنگ دنیایش
رفت آهسته سمت بابایش
چشم ها اشک شوق آورده
دخترش را پدر بغل کرده
پای این طفل خوب شد اما
پای طفلی رقیه نه ، اصلا
بر مغیلان دوید در صحرا
وای بر دختر و دل بابا
پدر آنگونه دختر اینگونه
آن سر آنگونه این سر اینگونه
هر دو ابرو شکسته چشمی تار
هر دو را شعله داده بد آزار
هر دو مو سوخته ولی بسیار
هر دو دندان شکسته در بازار
آن یکی را حصیر کرده ز پیش
این یکی را کفن به چادر خویش
#علیرضا_وفایی_خیال
https://eitaa.com/Madahankhomein
سائل #امام_رضاع
سائل شدن پیش شما خیلی می ارزد
در این حرم دست دعا خیلی می ارزد
از هیبت سلطانی ات لالم دوباره
این گریه های بیصدا خیلی می ارزد
آهم رسیده تا ضریحت جای دستم
آهِ منِ بی دست و پا خیلی می ارزد
حاجت بهانه شد که با تو خو بگیرم
ازین جهت درد و بلا خیلی می ارزد
بین شلوغی حرم ، خلوت گزیدن
باربنا یا ربنا خیلی می ارزد
سلطانی اما همنشینی با گداها
فقر و نداری های ما خیلی می ارزد
زانو زدن خیره شدن ، شب تا سحرها
در محضر گنبد طلا خیلی می ارزد
عطرجنان می آید از صحن و سرایت
عطر نفس های صبا خیلی می ارزد
حتی عبور از صحن تو باشد زیارت
پس سر زدن دراین سرا خیلی می ارزد
یکبار می آیم حرم ، آقا به جایش
گفتی که می آیی سه جا خیلی می ارزد
سرمایه ام روز جزا تنها شما یید
عشق شما روز جزا خیلی می ارزد
رزق زیارت دست تو بوده همیشه
از دست تو یک کربلا خیلی می ارزد
#حسین_رحمانی ✍
https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5785291351092365167.mp3
1.12M
#زمینه_امام_رضا_ع
🎼#سبک_تسبیحات
☑️بنداول
امام رضا(ع)
قربون جود و سخای تو
قربون صحن و سرای تو
قربون ایوون طلای تو
....
بهترین پنجره ی عالمه
پنجره فولاد تو یا رضا ع
میگیریم از شبکه ی ضربت
برات زیارت به کربلا
صلی الله علیک یا رضا (ع)
☑️بند دوم
بین حجره
افتاده بایه دله مضطر
میسوزه تو لحظه ی آخر
رو بستر میرنه بال و پر
....
میخونه با لبهای غرق خون
بیا به بالینم ای پسرم
از زهر کین مامون لعین
ببین پاره پاره شدجگرم
صلی الله علیک یا رضا (ع)
☑️بند سوم
دم آخر
روو خاک حجره گذاشتی سر
می خوندی با دله خون پرپر
روضه خوندی غریب مادر
.......
میخوندی روضه ی یابن الشبیب
با ناله و اشک و با شور وشین
میخوندی که اِن کُنتَ باکیاً
لشیء فابک علَی الحسین حسین(ع)
صلی الله علیک یا رضا (ع)
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5872796254571865479.mp3
652.3K
#زمینه_شور_احساسی
#شهادت_امام_رضاع
به امام رضا میگم،خیلی بهت،مدیونم
رونق زندگیمو،از دعای تو،میدونم
به امام رضا میگم،خیلی بهت،وابستم
هر جا که کسی نبود،خودت گرفتی،دستم
تنگه دلم برای دیدن کبوترا
کاشکی الان حرم بودم کنار نوکرا
نشد که من این روزا زائر شما باشم
ولی دلم مونده آقا تو اون صحن و سرا
یا امام رضا ع(۳)
به امام رضا میگم،چقد که غربت کشیدی
روضه خوندی از عطش روی زمین پا کشیدی
باز خداروشکر آقا جواد اومد بالا سرت
لحظه های آخرت دوروبرت شمر ندیدی
خداروشکر به تنتون نشد جسارتی
کسی به خونوادتون نکرد اهانتی
من بمیرم واسه شهید دشت کربلا
به قصد قربت میزدن نگم چه حالتی
یا امام رضا ع (۳)
✍️#محمد_مهدی_قرائتی
https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5985522266870384131.mp3
2.14M
🍃ا🌷﷽🌷ا🍃
#نوحه_جدید_امام_رضا_ع
#یا_علی_موسی_الرضا_ع
✅بنداول
یاعلی موسی الرضا به دردما دوایی
بشنو از لبای من نوای بینوایی
هرجوری بود خودم و تامشهدت رسوندم
اومدم درخونه ت باکاسه ی گدایی
ای جان جانانم
ای روح ریحانم
میگم توسختی هام
رضا رضا جانم
✅بنددوم
عرق سینه زنی زائراتو عشقه
خاک پای همه ی مسافراتوعشقه
وقتی گندم میریزن خادما توی صحنت
ازدحام دسته ی کبوترا تو عشقه
دلور و دلدارم
به تو بدهکارم
هرچیزی که دارم
من ازشما دارم
رضا رضا جانم
✅بندسوم
دیوونه ت شده رضا هرکی توروشناخته
گنبدزرد طلات آسمون وشکافته
ملائک خاک پای نوکراتو میبوسن
پرچم خوشگل تو حضرته زهرابافته
عزیزدلهایی
شفیع عقبایی
توعشق مهدی و
دلبرزهرایی
رضا رضا جانم
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/Madahankhomein