eitaa logo
مداحی ترکی و فارسی
4.8هزار دنبال‌کننده
184 عکس
479 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
23.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️دختری که برنامه معلی را بهم ریخت! 🎥روضه‌خوانی دختربچه اردبیلی از زبان حضرت رقیه(س) در برنامه حسینیه معلی 👇👇👇 @Madahie_Torki
آه ! جز آینه ای کهنه مرا همدم نیست پیش چشمان خودت اشک بریزی کم نیست یک خود آزاری زیباست که من تنهایم  لذتی هست در این زخم که در مرهم نیست اشتیاقی به گشوده شدن این گِره نیست ور نه تنهایی من که گره اش محکم نیست من از این فاصله ها هیچ ندارم گِله ای هر چه تقدیر نوشتست بیفتد غم نیست لذتی نیست اگر درد نباشد قبلش لذتی بیشتر از شور پس از ماتم نیست بی سبب درد که هم قافیه با مرد نشد آدم بی غم و بی درد دگر آدم نیست تو نبین ساکت و آرام نشستم کنجی حرف ناگفته زیاد است ولی محرم نیست ✍کربلایی سیدتقی سیدی 👇👇👇 @Madahie_Torki
یا قمر بنی هاشم(ع) ❤️ ماه قبیله جلوه ی تابان گرفته بود یک کهکشان ستاره به دامان گرفته بود بر دوش مشک خالی و در چشم خیل اشک زینب برای بدرقه قرآن گرفته بود در کاسه های خالی طفلان عطش وزید در چشم های بدرقه باران گرفته بود حالا فرات مانده و سقا و مشک او موج نگاه علقمه سامان گرفته بود مشکش پرآب کرد، به صحرا شتاب کرد دریا به دوش داشت، عمو جان گرفته بود در راه خیمه گاه امانش نمی دهند بی دست بود و مشک به دندان گرفته بود تیری به مشک خورد عمو از کمر شکست با یک عمود واقعه پایان گرفته بود ✍کربلایی علی اصغر شیری 👇👇👇 @Madahie_Torki
السلام علیک یا ابا عبدالله❤️ وقتی خدا مشق تو را تکلیف می‌کرد گویی کتابی از تنت تألیف می کرد در فصل فصل این کتابِ پاره پاره قرآن تو را بر نیزه ها توصیف می کرد مواج می شد تاعطش روی لبانت چشم تو اقیانوس را تعریف می کرد سیب تنت تشریح می شد شرحه شرحه باران تو را در بادها تصریف می کرد موسیقیِ آیات تو از نیزه می ریخت سمفونی ات داوود را تصنیف می‌کرد می سوخت خورشید و زمین لب تشنه ی نور شب بود و ظلمت ماه را تحریف می کرد ✍سرکار خانم اکرم نورانی 👇👇👇 @Madahie_Torki
65.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی دلنشین حاج حسن خلج کربلایی علیرضا خاکساری 👇👇👇 @Madahie_Torki
42.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی زیبا و دلنشین 🔉 حاج محمود کریمی 🔘 شب هشتم محرم ‌۱۴۰۳ 🕌 هیئـــت رایةالعبّـــاس (ع) 👇👇👇 @Madahie_Torki
غروب غریب ـــــــــــــــــــــــــــــــ آن روز کربلا چه غروبــی غریــب داشــت بغضی به رنـگ خون و ســکوتی عجیــب داشــت صحرا و آسمــان بــه یــم خــون نشســته بــود خورشیـد هـم نظـاره بـه شـیب الخضیـب داشـت هفتــا دو دو کبوتــر بــی ســر بــه روی خــاک بــر نیــزه، نیــزه دار ســر عندلیــب داشــت یــک آســمان چــکاوک عاشــق بــه شــوق وصل برلب نوای آیــۀ امن یجیــب داشــت ساقی کنــار علقمــه بــا چشــم خــون فشــان دل واپســی ز واقعــه ای عنقریــب داشــت از عطــر خــون ســرخ شــهیدان در آن غــروب حــال و هــوای کــرب بـلـا عطــر ســیب داشــت زینــب در آن مصیبــت عظمــای کربلــا چــون بانــوی مدینــه دلــی پــر شــکیب داشــت زینــب اســیر نیســت ســفیر رســالت اســت یــک کربلــا فــراز بــدون نشــیب داشــت آهــی کشــید شــاعر و همــراه گریــه گفــت آن روز کربـلـا چــه غروبــی غریــب داشــت ✍کربلایی علی اصغر شکفته 👇👇👇 @Madahie_Torki
يا اين دل شكستۀ ما را صبور كن يا که به خاطر دل زينب ظهور كن ای ماه پرفروغ بنی‌هاشمی، بتاب! اين جاده‌های شب‌زده را غرق نور كن مانده‌ست چند کوچه به پایان انتظار؟ ما را برای همرهی خود غیور کن با كوله‌بار غربت و اندوه خود بيا از كوچه‌های سينه‌زنی‌مان عبور كن امشب بيا كه روضه‌بخوانی برايمان دل را پر از تلاطم و لبریز شور کن يا چند صفحه مقتل كرب‌وبلا بخوان يا روضه‌های شام بلا را مرور كن هم از طلوع ماه روی نیزه‌ها بگو هم يادی از مصيبت و داغ تنور كن کربلایی یوسف رحیمی 👇👇👇 @Madahie_Torki
وقتی خدا بهشت معطر درست کرد از برگ گل برای تـو پیکر درست کرد می شد که مهربان و پر ازعشق و با وفا اما تو را بـه شیوه ی دیگر درست کرد یعنی برای عشوه ی خونریزت ای عزیز ابرو نساخت ، تیغه ی خنجر درست کرد او قصد خیر داشت که زیبایت آفرید اما قشنگ بودن تو شر درست کرد بالا بلند من تو کجایی و من کجا ؟ ما را مگر نه اینکه برابر درست کرد ؟ دانست که تا ابد به تو هرگز نمی رسم روز ازل دو چشم مرا تر درست کرد با چند استخوان قفس سینه ی مرا زندان بی دریچه و بی در درست کرد تا خویش را همیشه بکوبد به سینه ام قلب مرا شبیه کبوتر درست کرد این شعر هم که مملو از اشک و آه شد باید دوباره خط زد و از سر درست کرد ✍ کربلایی مهدی مردانی 👇👇👇 @Madahie_Torki
《 تسلیت به غزه عزیز 》 غمِ تو عاقل و دیوانه را به آتش زد مثالِ شمع ، که پروانه را به آتش زد کشید، شعله ی آتش‌ به خانه ها، غزه خزان شد و گل و گلخانه را به آتش زد صدايِ شیونِ مادر به سوگِ دخترکی که نيمه شب، دل دیوانه را به آتش زد ببین پدر که چه لرزان میانِ آتش و دود غمش صلابتِ مردانه را به آتش زد ببین که‌ جامه‌ دریده جماعتی گریان شرارِ کین ،دلِ بيگانه را به آتش زد ببین چگونه زمین و زمان دلش‌ خون است! صداي آهِ جهان، جامه را به آتش زد پرنده نقش زمین،با پَرِ شکسته به خون چگونه ظلم و ستم لانه را به آتش زد!!! ✍ حسینی_زاده_(سایه) 👇👇👇 @Madahie_Torki
چه رفته است که صبحی دگر نمی آید “شب فراق به پایان مگر نمی آید؟” کجاست اهل دلی تا دعا کند، قدری که از دعای چو من هیچ اثر نمی آید هزار مرتبه در را زدم ولی افسوس کسی به دیدن من پشت در نمی آید نسیم های فراوان رسیده تا کنعان ولی ز یوسف من یک خبر نمی آید ز غربتم چه بگویم؟که سایه ام حتی گذشته از من و از پشت سر نمی آید هنوز می طلبد قلب من تو را ای عشق اگر چه از تو به جز دردسر نمی آید درخت خشکم و می دانم اینکه در آخر برای دیدن من جز تبر نمی آید   ✍کربلایی رضا خادمه_مولوی 👇👇👇 @Madahie_Torki
با خلق هرکس دعوی وارستگی دارد بی‌شک به دنیا بیشتر وابستگی دارد اینجا گریزی از تعلق نیست در هر حال هرکس به چیزی در جهان دلبستگی دارد پرسیدم از فرهاد آیا عشق شیرین بود؟ در پاسخم خندید، یعنی بستگی دارد دنیا تماشایی‌ست اما زندگی اینجا اندوه دارد، رنج دارد، خستگی دارد ما تابع عشقیم و این بی‌تابی بی‌حد چون خط ممتد تا ابد پیوستگی دارد ✍ فاضل نظری 👇👇👇 @Madahie_Torki