eitaa logo
پدر & مادر
15هزار دنبال‌کننده
30.1هزار عکس
27.2هزار ویدیو
203 فایل
📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر_کانال👇👇💓 @Hossein_Hajivand #تبلیغات👇 http://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
حتی تاریڪ ترین شب نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید روزهاےخوب خواهند آمد به امید فردایی روشن کہ بہ آرزوهاے امروزمان برسیم "شب بخیر" ❣ @Mimmesmadar
مادر ولی نماز عشا را خواند برتخت خواب رفت و فقط خوابید فردا که صبح شد پدرم از شرق ؛ مادر غروب کرد و نمیتابید... مادر که مرگ نیست ...😭 ❣ @Mimmesmadar
هدایت شده از خصوصی پدرومادر
نیکی به پـــدر و مــادر داستانی است ڪه تو آن را مے نویسے ، و فرزندانت آن را برایت حڪایت میکنند ! پس خوب بنویس... 💔○☞ @Mimmesmadar
هدایت شده از خصوصی پدرومادر
دیگــہ رفتـــــــہ .. دیگــــــہ دیـره.. 💔○☞ @Mimmesmadar
هدایت شده از خصوصی پدرومادر
تشنه ی یک لحظه دیدار تو ام ، حالِ مرا روزه داری لحظه ی افطار می‌فهمد فقط ... ❣ @Mimmesmadar
هدایت شده از خصوصی پدرومادر
شادي يعني .... 😍😍 ❣ @Mimmesmadar
هدایت شده از خصوصی پدرومادر
Soheil Ghourchiyan - Pedar Joonam [128]_1396-1-2-1-58_1396-1-2-2-24.mp3
4.24M
آهنگ قشنگ پـدر..... 💔○☞ @Mimmesmadar
به سلامتی اون بابایی که پول نداره واسه سرویس مدرسه ی دختر کوچولوشبده،ولی به عشق بچش صبح زود قید خواب شیرینش رو میزنه و موتورش رو روشن میکنه تا اونو به مدرسه ببره.،اما وقتی جلوی مدرسه میرسه،با دیدن ماشین مدل بالا ی بابای همکلاسیدخترش ،بغضش میگیره و از خجالت، عرقشرم روی پیشونیش میشینه....... و به سلامتی اون دختر کوچولویی که وقتی داره از موتور باباش پیاده میشه،وقتی نگاه سنگین همکلاسی هاش که دارن از ماشین پیاده میشن رو به خودش حس میکنه ،وقتی چشاش به صورت یخ زده ی باباش می افته ،میپره بغل باباش و صورتش رو میبوسه و بهش میگه:بابا جونم مواظب خودت باش cнαɴɴεℓ↝ 💔○☞ @Mimmesmadar
هدایت شده از خصوصی پدرومادر
کاش زمان در آغوش مادر متوقف می شد دیگر نه مادر غم جوانیم را میدید و نه من خط های روی پیشانیش را... cнαɴɴεℓ↝ 💔○☞ @Mimmesmadar
شب از هجوم خیالت ، نمیبرد خوابم... cнαɴɴεℓ↝ 💔○☞ @Mimmesmadar
🌷 اثر دعای مادر 🌷 از ابوسعیدابوالخیر سوال کردند:این حسن شهرت را از کجا آوردی؟ او گفت شبی مادرم از من آب خواست،دقایقی طول کشید تا آب بیاورم؛وقتی به کنارش رفتم خواب اورا گرفته بود! دلم نیامد که بیدارش کنم،بکنارش نشستم تا پگاه،مادر چشمانش را باز کرد و کاسه آب را در دستان من دید!! پی به ماوقع برد. گفت:((فرزندم امیدوارم نامت عالم گیر شود.)) داستانی بود کوتاه که به ارزش و اعتبار مقام مادر در پیشگاه حضرت دوست داشت!!! بیاییم با بلند نکردن صدا و پشت گوش نیانداختن سخنان این فرشته عزیز،او را از خود راضی کنیم! که بدست آوردن دل والدین(مخصوصا مادر)و وجود دعای ایشان پشت سرهمه مان باعث سعادت و نیک بختیمان خواهد شد! cнαɴɴεℓ↝ 💔○☞ @Mimmesmadar