تقديم به گلبانوهاى سرزمینم🌹
⇐ نام:خانوم
⇐ جنس:ظرافت
⇐ ذات:با حيا بودن
⇐ ويژگي:احساسي بودن
⇐ شخصيت:همانند مَرد،انساني
⇐ توانايي عاشقي:دلبستن به يك نفر
⇐ دلخوشي:پيچ و تاب موهايش
⇐ ايثار:تقديم جواني به فرزند
⇐ توانايي: ايجاد آرامش
⇐ بهترين صفت:مادري
⇐ نياز: مردانگي
⇐ تمايز:زيبايي
⇐ لقب: بانو
⇐ دل: نازك
◈⇠ زن طراوت زندگی نیست . . .
◈⇠ زن بخش مهمی از زندگی نیست . . .
◈⇠ زن مُسکن دردهای زندگی مرد نیست . . .
◈⇠ زن تمـامِ تمـامِ تمـام زندگی مرد است...
تقدیم به خانم های عزیز
➰〰 @MadarPedarr 〰➰
♥️بزن کف مرتضی داماد گشته
♥️بزن کف قلب زهرا شاد گشته
👏👏👏
♥️بزن کف در قدوم ماه داماد
♥️بزن لبخند تا حق را کنی شاد
👏👏👏
♥️چنین داماد را باشد عروسی
♥️که هستی آیدش بر پای بوسی
👏👏👏
♥️عروسی دختر ختم رسولان
♥️عروسی مصطفی را راحت جان
👏👏👏
♥️عروسی مریم و هاجر کنیزش
♥️عروسی کو خدا دارد عزیزش
👏👏👏
♥️عروسی هستی هستی فدایش
♥️عروسی خلق داماد از برایش
👏👏👏
♥️چه دامادی که فخر کائنات است
♥️چه دامادی خداوند ثبات است
👏👏👏
♥️چه دامادی سراپا فخر و عزت
♥️چه دامادی خدای عشق و غیرت
👏👏👏
♥️چه دامادی محمد ساق دوشش
♥️ملائک هم غلام حلقه گوشش
👏👏👏
حلول ماه ذی الحجه و سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه ( س) مبارک باد
➰〰 @MadarPedarr 〰➰
🍃🌺
🌺
گفــت:
💓وصال حیدر و یارش مبارک
💓وصال یاس و دلدارش مبارک
💓زالطاف و عنایات الهی
💓رسیده حق به حقدارش مبارک
📚پروانه غریبی
گفتـــم:
👏از عرش، فرشته ها اگر می آیند
👏به جشنِ دلِ پیامبرم می آیند
👏زهراست عروس و شاه داماد علی
👏این دو چقدر به یکدگر می آیند!
📚پروانه غریبی
🌺
🍃🌺
🍃❤ #پیوند_آسمانی_دو_نور مبارک باد.
🍃💖روز #ازدواج مبارک
#عشق
➰〰 @MadarPedarr 〰➰
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ سوزناک بگو مادر 💔😭...
تقدیم به همه کسایی که مادرشون رو از دست دادن
➰〰 @MadarPedarr 〰➰
🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼
🌸نفس مادرها معجزه می کند
🌼دستهایشان جادو می کند
🌹و کلامشان شفا می دهد
🌷مادرها زمینی نیستند
🌻شاید خداوند
گوشه ی دل زنها را از جنس خود ساخته است
🍀💐که با مادر شدن آسمانی می شوند
❤️مادرها گوشه ای از بهشتند ...
💞 سلامتی همه مادرا...
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
✧✧✧✧✧✧✧✧
➰〰 @MadarPedarr 〰➰
🌹
🔘 داستان کوتاه
مادر دختری چوپان بود. روزها دختر کوچولویش را به پشتش میبست و به دنبال گوسفندها به دشت وکوه میرفت. یک روز گرگ به گوسفندان حمله میکند و یکی از بره ها را با خود میبرد!
چوپان، دختر کوچکش را از پشتش باز میکند و روی سنگی میگذارد و با چوبدستی دنبال گرگ میدود. از کوه بالا میرود تا در کوه گم میشود.
دیگر مادر چوپان را کسی نمیبیند. دختر کوچک را چوپانهای دیگری پیدا میکنند، دخترک بزرگ میشود، در کوه و دشت به دنبال مادر میگردد، تا اثری از او پیدا کند.
روی زمین گلهای ریز و زردی را میبیند که از جای پاهای مادر روییده، آنها را
میچیند و بو میکند.
گلها بوی مادرش را میدهند، دلش را به بوی مادر خوش میکند...
آنها را میچیند و خشک میکند و به بازار میبرد و به عطارها میفروشد.
عطارها آنها را به بیماران میدهند، بیماران میخورند و خوب میشوند.
روزی عطاری از او
میپرسد:
"دختر جان اسم این گلها چیست؟"
دختر بدون اینکه فکر کند میگوید:
"گل بو مادران" ❤️
➰〰 @MadarPedarr 〰➰