eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
403 ویدیو
236 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بهرزیارت آمدم ای برادر جان حسین من از اسارت آمدم سوی دشت کربلا بهر زیارت آمدم کن نظر بر حال خواهر از سفر برگشته ام با دلی خون،سوز دل،ای همسفر برگشته‌ام خیز و بنگر سوی تو ای نور دیده آمدم چشم گریان رفتم و قامت خمیده آمدم ای برادر کس چومن رنج و غم و ماتم ندید آنقدر گویم قدم خم گشته مویم شدسپید ای برادر زین مصیبت خورده ام خون جگر بوده ام در این سفر با قاتل تو همسفر عصرعاشورا زدند آتش تمام خیمه ها جمله سرهای شهیدان را زدند بر نیزه ها ای برادر کودکان را ظالمانه می زدند گاه کعب نی گهی با تازیانه می زدند بین مقتل تابدیدم پیکرت افروختم در کنار پیکر صد پاره ی تو سوختم یکطرف افتاده بوددست علمدارت حسین یکطرف درخیمه ازغم سوخت بیمارت حسین یک طرف دیدم به موج خون علی اکبرت یک طرف با حنجرخونین علی اصغرت دشمن بی دین تو زخم مرا می‌زد نمک هر زمان نام تو را بردم مرا می‌زد کتک ای برادرکوفیان چنگ ونی ودف می زدند در کنار راس پرخونت همه کف می زدند صوت قرآن تو برد از زینب تو دل حسین ناگهان سررازدم بر چوبه ی محمل حسین من چه گویم ای برادر از مصیبت‌های شام بر اسیران می‌زدند سنگ ستم از روی بام ای برادرزین مصیبت گشته ام چون شمع آب خواهر غمدیده ات زینب کجا بزم شراب روبرویش راس پاک تو در آن تشت طلا چوب می زد بر لبانت آن یزید بی حیا صبرمن کم گشت وباچشمان گریانم حسین چاک کردم زین مصیبت هاگریبانم حسین ای برادر از امانت داریم شرمنده‌ام دخترت جان داده و من در کنارت زنده ام ای برادر تازجام وصل تو شدجرعه نوش در کنار راس پاک تو رقیه شد خموش شعله بر عالم زدم سرتا به پا افروختم در کنار پیکر پاک رقیه سوختم ازخودو اززنده بودن بی توسیرم یاحسین کن دعایم بعدتو دیگر بمیرم یا حسین یاحسین جان عرض حال من بوددراین رثا دستگیری کن به حق مادرم ازاین(رضا) -یعقوبیان https://eitaa.com/Maddahankhomein
جاماندگان از قافله اربعین --------- دیگران رفتند و ما جا مانده ایم ما درین سو باز تنها مانده ایم کربلا دریای رحمت هست و ما تشنه لب در جنب دریا مانده ایم عاشقان بستند کوله بار عشق ما ولی دل خسته اینجا مانده ایم کاروان ها می روند از پیش ما غرقِ حسرت ما به صحرا مانده ایم بی قراران رفته اند آن سو ولی ما همه غرقِ تماشا مانده ایم گر نشد با عاشقان راهی شویم در نگاه لطف مولا مانده ایم قافله در قافله رفتند آه ما به صحرا غرقِ نجوا مانده ایم دیگران لبیک گویان می روند ما به شور وا حسینا مانده ایم همرهان بستند کوله بار خویش ما چرا در پشت درها مانده ایم محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
برای حماسه پیاده روی اربعین حسینی: همه از هر کجا باشند از این راه می آیند به سویت ای امین الله! خلق الله می آیند زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد زمین و آسمان با زائرانت راه می آیند ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا به شوق دیدن تو پا به پا، همراه می آیند مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می آیند قیامت کرده ای، انگار تصویری است از محشر که دوشادوش هم نزدت گدا و شاه می آیند نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم میگیرند به لطف گوشه چشمت عاقبت کوتاه می آیند سیدمحمدمهدی شفیعی https://eitaa.com/Maddahankhomein
🥀🥀🥀 راهیان راه عشق ما راهیان مست دل از دست داده ایم با چای داغ موکب تو گرم باده ایم با هر زبان و رنگ به سوی تو آمدیم «در زیر بیرقت همه یک خانواده ایم» یا صاحب الزمان تو علمدار عالمی شکر خدا که پشت سرت ایستاده ایم وقتی که اربعین برسد قطره قطره ما با خانواده راهی دریای جاده ایم با خون هر شهید به راه آمدیم ما سر را به شاهراه شهیدان نهاده ایم پر زرق و برق نیست اگر زندگی ما مانند اشک روضه ی تو صاف و ساده ایم چیزی نمانده است به نابودی خَسان مانند آب های روان با اراده ایم پر می شود مشام جهان از شمیم ما ما نامه نامه عطر گلی سرگشاده ایم https://eitaa.com/Maddahankhomein
با غصه های بی بدل خواهر رسیده با یک عصا زیر بغل خواهر رسیده مولا ببین در هاله ای از نور دور از آن دیده های مبتذل خواهر رسیده شمشیر نه اما لسان که حیدری هست فاتح به هر جنگ وجدل خواهر رسیده از این کبودی هامشخص می شود که از بغض صفین و جمل خواهر رسیده گیسو سپید و قدکمان و دل شکسته از آنچه دیده روی تل خواهر رسیده صد بار مرد و زنده شد اما دریغ از یک مرگ احلیٰ من عسل خواهر رسیده وقتی که اسقونی شنیده از لب خشک با کام تشنه محتمل خواهر رسیده چون مادر عباس می گوید حسین و بر داغ ابناء، بی محل خواهر رسیده . شد اربعین و خسته از داغ سه ساله مثل ردیف این غزل خواهر رسیده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای تو گل شکسته ی در خون تپیده ام چل روز می شود که تو را من ندیده ام از لحظه ی بریدن رگ های حنجرت دیگر رگ حیات خودم را بریده ام تو ماندی و بهانه ی تو ماند همرهم بار غمت ببین که به دوشم کشیده ام یک عمر زیر سایه ی تو بوده ام کنون چل روز زیر سایه ی رأس بریده ام شیرین ترین دقایق من با تو بوده و چل روز تلخی غم تو را چشیده ام این سرخی مزار تو از دیده ی من است خشکیده اشک،خون چکداز ابر دیده ام قدّت کنار پیکر سقا خمیده شد من هم کنار جسم تو قامت خمیده ام حقم بده که آب خوشی من نخورده ام وقتی صدای العطشت را شنیده ام چل روز می شود که شدی تو شهید ومن در روضه های روز و شب تو شهیده ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
گیرم اصلا نبری کرب و بلا چندین سال کرمت را که نباید ببرم زیر سؤال من همینقدر که نامت به زبانم جاریست به تو مدیونم و هستم به خدا خوش اقبال راه دادی منِ آلوده به عصیان ها را عزتم دادی و دادی به مقامم پر و بال سخت درمانده ام از شکرِ همین یک نعمت که رسید از تو همه عمر به من نانِ حلال عاشقم کردی و این عشق بها داده به من به أبالفضل(ع) بدهکارِ توام در هر حال نیست لطف تو که محدود به این چند صباح محض توصیف‌ گداپروری ات نیست مجال بگذر از خبط و خطاهایم و آقا نگذار دور از صحن و سرایت بروم رو به زوال خواستن با تشر از ساحت تو بی ادبی ست عرض حاجت به تو با حجب و حیا اوج کمال حکمتی هست یقیناً که دو سال اینگونه بشود یک سفرِ کرب و بلا خواب و خیال تا ابد بسته شود راهِ حریم تو اگر... اگر ای وای محقق شود این فرض محال- -باز فریاد زنان پای علَم میگویم: «بأبي أنت و أمي» نرسد بر تو ملال مرضیه عاطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾یک منبر ◾روضه‌ی اربعین هرکسی شد کربلایی یاد ما هم میکند درمسیر نوکری صد شور و ماتم میکند بازصف‌درصف‌به‌هم پیوسته‌ هرکس عازم است اربعین اشک دو چشمم را چو زمزم میکند اینکه که گفته کشته‌ی اشکم بدان اشک تو هم در مسیر عاشقی کار محرم میکند یاد ساقی‌حرم سقای طفلان حسین سینه‌زن با نوحه و با ذکر و با دم میکند آه و واویلا ز سوز حنجر طفل رباب کربلا یاد رباب از غصه و غم میکند ذکر ادرک یا اخا پیچیده در کرببلا زین‌ سبب این‌روضه اشکم را دمادم میکند https://eitaa.com/Maddahankhomein
671.7K
زبان حال خادمان زوار اربعین بند اول: به یاد روضه هات چشام خیسه هرجایی که قدم زدم آقا وقتی میون موکبات هستم حس میکنم تو حرمم آقا موکبات چقد برو بیا داره واسه دردای همه دوا داره با ما همسفر میشه مشایه هرکسی که شوق کربلا داره موکبات داده بال و پرم ما رو میندازه یادحرم ➖➖➖ بند دوم: خستگیام فدای زوارت سر میذارم به پای زوارت نذر توئه همه کس و کارم جونم کمه برای زوارت شامل لطف و عنایت شمام من که مدیون محبت شمام سختیای موکبات شیرینه افتخارم اینه خدمت شمام خاکای موکبت کیمیاس نوکریت عزت خادماس بند سوم: وقتی که موکب تو شد برپا تا رسیدیم خدمت زائرها آبله ی پاهاشونو دیدیم یاد رقیه افتادیم اینجا مثل مادرش خمیده قامتش فدای کبودیای صورتش کاشکی ما مثل رقیه بین راه بمیریم همه برای غربتش الامان الامان الامان عمه جان امام زمان ✍ ➖➖➖ https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسیده ام که بگویم سلام یاورِ عطشان سلام شاه شهیدان، سلام سرور و سلطان رسیده ام که پس از اینهمه مراحلِ دوری دوباره سر بگذارم به آستانِ تو جانان سلام کشته ی بی سر، سلام زاده ی کوثر سلام میوه ی جانِ علی و ختمِ رسولان رسیده ام که بگویم، به اقتدار و سلامت رسیده اند به کویت، دوباره جمعِ غریبان نه خسته است دلی، نه شکسته حرمتی از ما نه بی تو هیچکسی، ناسزا شنیده ز عدوان نه چادری شده پامالِ این و آن، تَهِ گودال نه معجری شده غارت ز بانوان و صغیران نه صورتی شده نیلی، نه حرمله زده سیلی نه تازیانه کسی زد، به کودکان و یتیمان نه کودکی به خرابه، کنار راسِ تو دِق کرد نه دختری ز سفیری، شنیده لفظِ کنیزان به اقتدار و سلامت رسیده ام ز قیامت رسانده ایم پیامت، قسم بخون شهیدان فقط بسنده به یک جمله میکنم ز فراقت که کاش بود علمدار در کنار اسیران □ □ □ تو هم بگو سخنی از خودت ز ساعتِ آخر چها گذشت به جسمت، بزیرِ سمِ ستوران چه شد که تکیه زدی تو، به نیزه های غریبی نشد بجای تو خواهر، شود روانه ی میدان به غیرِ طفلِ صغیرت که روی دست تو جان داد کسی جواب نمیداد، بر ندای تو مهمان اگرچه پیش پدر، روضه پسر نشود خواند مرا اشاره ای از دل، تراست ناله ای از جان به پیشِ چشمِ تو پرپر، که گشت شبهِ پیمبر گرفت جانِ مرا هم شبیهِ جانِ تو جانان مگو که یار نمانده، هنوز خواهر تو هست که جانِ خسته چو موری است، هدیه نزد سلیمان حاج محمودژولیده @Maddahankhomein
🏴 به تسلّای دلِ جاماندگان از اربعین🏴 کنجِ حرم انگار تنها جایِ ما نیست رفتند زائرها و حالِ ما چه حالیست... رفتند و ما ماندیم و یک آهِ نهانی حسرت به دل داریم! این دردِ کمی نیست با خاطراتش اشک می ریزیم هر شب جز خاطراتی شعله ور همدردمان کیست؟! قسمت نشد مشایه و داغش به دل مانْد گاهی نرفتن بدتر از صد زخم کاریست لعنت بر آن عصیانِ شیطان-زاده ای که با شوقِ بی حد اسم مان را خط زد از لیست رحمت بر آن نوکر که اربابش به او گفت: بار سفر بردار! این توفیق؛ حتمیست- -اجر تمام روضه هایت اربعین است مثل همیشه رفتنت امسال قطعیست امسال هم ما را حرم قابل ندانست عمریست جای ما به زیرِ قبّه خالیست غمگین نشسته، غبطه خواهد خورد و این است- حالِ دلی که بیقرار است و هواییست موکب به موکب میرود تا تلّ و مقتل اشکی که از چشمانمان هر لحظه جاریست باید کجا این درد را مرهم گذاریم؟! تکلیفِ ما جامانده هایِ کربلا چیست؟!... https://eitaa.com/Maddahankhomein