eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
682 ویدیو
357 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم گوش کن نعره‌ی طوفانِ نجف یازهراست گوش کن شُرشُرِ باران نجف یازهراست فاطمه نَفسِ علی و نَفَسَش فاطمه است جانِ زهراست علی جانِ نجف یازهراست هرکه مشغولِ زیارت بشود می‌بیند نقشِ آئینه‌یِ ایوانِ نجف یازهراست از حرم می شنوم : فاطمه را بشناسید همه‌ی روزی مهمانِ نجف یازهراست ‌مرقد فاطمه یا مضجعِ مولا اینجاست؟ بس که گفتند که درمانِ نجف یازهراست دستِ زهراست ، اگر سمت نجف می‌آیی به خداوند که سلطانِ نجف یازهراست گریه بر فاطمه کردیم و زِ جان سیر شدیم ما چشیدیم...فقط نانِ نجف یازهراست گریه کردیم در این صحن و چه آرام شدیم چاره‌یِ حال پریشان نجف یازهراست حسن لطفی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
😭آقاجان آیا کسی هست باهاش درد دل کنی... السلام علیک یاصاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کمی از دردهای خود بگو، آرام تر باشی نباید ای امام عصر، دائم خون جگر باشی تمام عمر، سرگردان ِکوه و دشت و صحرایی چرا صبح و مساء،در روضه باید محتضر باشی نداری همدمی دلسوز در صحرا کنار خود ولی باید تو غمخوار تمامی ِبشر باشی نشان غربتت اینست که با غفلت شیعه خودت در انتظار سیصد و اندی نفر باشی تو از بابای مظلومت علی، مظلومتر هستی بگو تا کی همیشه وارث درد پدر باشی کنار چند هیزم؛ سالهای سال، حقت نیست همیشه یاد زخم سینه و مسمار در باشی تو می بینی همیشه مادرت را زیر دست و پا بیا ای منتقم، یار علی بین گذر باشی میان بسترش، آهسته مادر گفت: زینب جان صبوری کن که باید روضه خوان؛ شام و سحر باشی سر پاک حسینم را ببینی بر سر نیزه وَ تا شام بلا با قاتلینش همسفر باشی نصیبت می شود کوه حیا ، بزم شراب شام پریشان از لب پاره میان طشت زر باشی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
السلام علیکِ یاصدیقة الشهيده نُه سال با تو شد سپری روزگار من تنها تو بوده ای همه جا غمگسارمن نُه سال با تو زندگی ام عاشقانه بود من مرد خانه بودم و تو خانه دار من ناراحتی من همه این است ؛ می روی خوشحال می شوم نروی از کنار من از آن زمان که خورد به بازوی تو غلاف خانه نشین شده به خدا ذوالفقار من هر روز گریه گریه فقط گریه کار تو هر روز گریه گریه فقط گریه کار من باشد برو ! " ز خاطر من که نمی رود نه سال با تو شد سپری روزگار من " https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 🔸 ای که بی‌یاری، بگو: یا فاطمه ای که بیماری، بگو: یا فاطمه درد اگر داری، بگو: یا فاطمه قبلِ هر کاری، بگو: یا فاطمه طالبِ یاری؟ بگو: یا فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) او ز هر رجس و پلیدی، پاک بود قدر و شانش برتر از ادراک بود نور چشم‌خواجه‌ی لولاک بود علت پیدایش افلاک بود نور می‌بخشد به دل‌ها فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) فاطمه، تطهیر و قدر و کوثر است او جوابِ طعنه‌های ابتر است مایه‌ی آرامش پیغمبر است بر پدر، هم دختر و هم مادر است چون بُوَد امّ ابیها فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) حاجب کاشانه‌اش جبریل بود خادم آن خانه، میکاییل بود سائل درگاهش اسرافیل بود خطبه خوانش ز امر حق، راحیل بود بود تنها کفوِ مولا فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) فاطمه، رونق به قرآن می‌دهد شیعیان را درس عرفان می‌دهد جان برای حفظ جانان می‌دهد فاطمه بر مردگان، جان می‌دهد دم دهد بر صد مسیحا فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) هستیِ هستی، همه از هست اوست دست حق، یعنی علی، پابست اوست با امیر المومنین پیوست اوست روز محشر، کارها در دست اوست کار ما آنجا بُوَد با فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) کیست زهرا؟ قره العینِ رسول طاهره، منصوره، صدیقه، بتول انبیا دارند فضلش را قبول از ملالِ او، نبی گردد ملول هست آری، روحِ طه فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) ( هَل اتی ) یک سوره در تکریم اوست مصطفی، مامور بر تعظیم اوست سیرِ گردون نیز با تنظیم اوست چار عنصر، یک به یک، تسلیم اوست هست مهرِ عالم آرا فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) نیمه شب، با خالق بنده نواز چون کند خلوت، پیِ راز و نیاز لعن گوید در قفای هر نماز بر دو شیخِ کفر کیشِ فتنه ساز داده اینسان درس بر ما فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) ( ایزدی ) خدمتگزار فاطمه است شکر لله، جیره خوار فاطمه است تا قیامت، داغدار فاطمه است متن اشعارش، شعار فاطمه است طبعِ او، کرده شکوفا فاطمه ( گر گرفتاری، بگو: یا فاطمه ) 🤲 التماس دعای فرج. https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسم الله الرحمن الرحیم رخت عزا بر تن، عرش مُعَّلی شد گهواره‌ی محسن، تابوت زهرا شد مولای ما هرچند، مظلوم‌وتنها بود با رفتن زهرا، تنهای تنها شد بر تن فراوان داشت، زخم از دورویی‌ها کاری‌ترین اما، حالا هویدا شد شب شمع مآه آورد، پای بساط او هر روز تاریکش، با گریه فردا شد آن‌شب علی خود را، در خاک تدفین کرد یعنی برای او، پایان دنیا شد راز کبودی‌ها، شد برملا در غسل با گریه‌ی مولا، حل معما شد ما شمع بودیم و، در داغ او سوزان پرونده‌ی این عشق، با اشک امضا شد یک‌روز می‌آید، مردی و می‌گویند؛ زخمی که بر دل بود، حالا مداوا شد. https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسم الله الرحمن الرحیم کاری کن ای در من مانده‌ام تنها، مرا یاری کن ای در خود را سپر کن در حق من قدری فداکاری کن ای در از همسر من در بین دشمن‌ها نگه‌داری کن ای در من که غریبم حدّاقل تو آبروداری کن ای در او باردار است ازضربه بر پهلوش خودداری کن ای در در بستر افتاد حالا بیا از او پرستاری کن ای در از شرم زهرا از چشم‌هایت اشک خون جاری کن ای در زهرای من رفت فکری به حال این گرفتاری کن ای در https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
محسنی هستم... قسم به سوره ی کوثر که محسنی هستم به لحظه لحظه ی محشر که محسنی هستم به فاطمه به علی، تا نفس به سينَم هست بگویم از سر باور که محسنی هستم مرا به عشق علی زاده مادرم اما به گردنم زده حیدر ، که محسنی هستم حسينی ام ، حسنی ام، ولی خدا را شکر به لطف این دو برادر، که محسنی هستم اگر چه زینبی ام من، ولی بِحق گویم قسم به زینب اطهر ، که محسنی هستم نوشت فاطمه با خون خود به دربِ حرم قسم به محسن پرپر، که محسنی هستم علیِ اصغر و محسن شهيد مظلوم اند به خون محسن و اصغر که محسنی هستم می آید عاقبت آن منتقم که می گوید قسم به پهلوی مادر ، که محسنی هستم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
فوق بيان... آسمان هم در مدار فاطمه ست عرش حق هم بی‌قرار فاطمه ست کهکشان مُلک خدادادی اوست در زمین، هر شهر آبادی اوست اَختر و کوکب به نورش، پُر فروغ دور او باشد زِ هاجرها شلوغ آبی دریا به اَمرش آبی است کارِ دریائیش قطره‌یابی است باغ و بستان از نگاهش جان گرفت لطف او بوده اگر باران گرفت آه او آری جهنم ساز شد ماهِ رویش جلوه ی اعجاز شد مهر او در سینه آمد از ازل از ازل شد مهر پاکش بی‌بدل در مثال ما نِمی‌گُنجد بسی مثل او دنیا نیاوده کسی پرده‌ی عرش الهی چادرش بالِ پرواز ملائك پاخورش دست او روی سر افلاکیان زیرْ دست او تمام خاکیان مدح او کار پیمبر ها نبود خالقِ او بایدش از او سرود فوق ادراک است و او فوق بیان در مقام او بُوَد، الکن زبان آدم و حوا به عشق او دچار عیسی و مریم برایش سربدار یوسف از حسنش به چاه افتاده است نوح در بحر خطر سرداده است.. ..«فاطمه یا فاطمه» را یکصدا_ نام او ذکر لبان انبیا روز میلادش شروع شور بود روز فقدانش افول نور بود کوثر و قدر و نساء و مریم است نصّ قرآن و کلامِ محکم است اُسوه‌ی عفت، حیا، پاکی، وفا معدنِ تقوا، کرم، جود و عطا محو طاعاتش تمام عرشیان سجده‌ی او سّر مخفی و نهان زینت طاها بجز او کیست اش؟ مونسی جز خنده‌ی او نیست اش.. خنده ی زهرا بهشتِ مرتضی ست دست زهرا، سرنوشت مرتضی ست سر نوشت ما به دست حیدر است.. ..حیدری که عاشقش پیغمبر است.. ..حیدری که فاطمه بی تاب اوست خواب شیرین شبش هم خواب اوست وصف او انسیة الحورا شده‌ست از صفات او یکی زهرا شده‌ست قلب ما آبادِ زهرا و علی ست خانه ی اولادِ زهرا و علی ست ... عاقبت زهرا دلش غمخانه شد از نگاهِ وصل، چون پروانه شد پر کشید و سوخت بَهرِ مرتضی بعد چندی از وفات مصطفی.. بیت الاحزان از برایش خون‌فشان رفته از دنیا جوان و قد کمان! بین دیوار و در او را کشته اند خانه ی او را به خون آغشته اند غنچه ی او را به ضربی چیده اند بر دلِ خونِ علی خندیده اند او که حامی ولی الله بود لحظه‌ی آخر دلش پُرْ آه بود او به دور از دیده غسل و کَفْنْ شد حیف از دنیا، که او شب دَفْنْ شد قبر او پنهان زِ چشم عالم است کاشفش تنها امام خاتم است می‌رسد مهدی که غوغایی کند آسمان ها را تماشایی کند پر شود دنیا زِ بوی فاطمه دل ندارد با وجودش واهمه از سقيفه او بگیرد انتقام کار مولا را کند مهدی تمام … ای قیامَت کربلایی العجل مهدی زهرا، کجایی، العجل «ملتمس» چشم‌انتظار روی توست بَهرِ او بنما عطايی، العجل https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
زهرا مادر ماست... نه تنها مادرِ سادات زهراست که حتی فاطمه ام ابیهاست من از طرزِ دعاهایی که می‌کرد، یقین کردم که زهرا مادرِ ماست چه مادر، مادرِ سبطینِ طاها چه بانو، بانویِ عرشِ مُعلاست فقیهه، عالمه، اِنسیه، حورا فهیمه، فاطمه، ریحانه، عَذراست بهشتی که به زیرِ پاش اُفتاد همانا مُزدِ شیعه صبحِ فرداست اگر آدم غلامِ مرتضی بود کنیزِ حضرتِ صدیقه حواست فقط نَه ماه و خورشید و فَلک، نَه تمامِ کائنات از آنِ زهراست اُمیدِ «ملتمس» بر چادر اوست همان چادر که خونآلودِ غمهاست https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا یا انسیة الحورا ای بانویِ مُکرم هفت آسمان، سلام ای نورِ مُنجلیِ زمین و زمان، سلام ای شهرکِ ولای تو مجموعه‌ی بهشت ای خانه ی تو وسعت هر کهکشان، سلام ای دختر رسول خدا، بِضعة النبی ای همسرِ ولیِ خدایِ جهان، سلام ای آمده به مدح تو قرآنِ مُعجزه ای آمده ملک به صَفَت مدح‌خوان، سلام ای قدر و نور و کوثر و توحید و هل اتی ای مؤمنون و مریم و فجر و دُخان، سلام ای نام تو بلندتر از ذهنِ آدمی، ای وصف تو فراترِ از هر بیان، سلام ای راضیه، مبارکه، صدیقه، طاهره.. ای نام های نامیِ تو بی‌کران، سلام ای آمده زِ مریم و حوا و آسیه هر صبح و شب به سوی تو تاجِ زنان، سلام دنیا به یک سلام تو صد غبطه می‌خورد وقتی که از تو می‌شنود، مهربان سلام وقتی سلام نوکرتان بی جواب نیست ما می‌دهیم جای همه نوکران، سلام آرام می شود دل هرکس که می دهد از دور سمتِ مرقدِ تو بی نِشان، سلام زينب سلام می کند و این جواب توست ای دختر مؤدب و شیرین زبان، سلام تا میرسند حسین و حسن میدهند، سلام تو میدهی جواب، که ای جان و جان سلام اصلاً نیاز نیست سلامی به او کنند وقتی تو می کنی به علی هر زمان، سلام تو جایِ کُل شهر به مولا سلام کن وقتی نِمی کنند به او ناکِسان، سلام حالا که روی بستر غمها فِتاده ای اینگونه می‌کنم به تو ای قدکمان، سلام رُخسارِ تو کبود و تَنَت غرقِ لاله است حق میدهی بگویَمَت ای ارغوان، سلام هجده بهار دیدی و، سیلی تو را شکست حق می‌دهم که شد نفسِ ناتوان، سلام.. بعد از تو سخت لب به سخن باز میکند، مولا کُند به دلخوشیِ این و آن، سلام می آید و کنار مزار تو می‌دهد.. با ذکر فاتحه، به همه رفتگان، سلام https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
هوایی مدینه... دلم دوباره هوای مدینه را دارد هوای صحن و سرای مدینه را دارد گمان من نشود جز مدینه جای دگر شبیه عشق و صفای مدینه را دارد کریم آل عبا آنقدر کریم است که خودش هوایِ گدای مدینه را دارد فدای قبر بدون ضریح و گنبد او چو خاکی است و بَنای مدینه را دارد به گوش دل رِسَد از هر کجا نوای حسن مدینه شورِ آقای مدینه را دارد نوا نوای حسن باشد و دَم زهرا که یادِ درد و بلای مدینه را دارد همان بلای عظیمی که بر سرش آمد به کوچه ای که نِمای مدینه را دارد صدای سیلی و درد و کبودی و صورت نشانیِ دَمِ، وایِ مدینه را دارد چنان بلای عظیم عاقبت شدش کابوس که حُکم کرب و بلای مدینه را دارد زِ راه می رسد آنکه امام منتقم است ..وَ روی شانه لوای مدینه را دارد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
در پیش من از غربت دلدار مگویید از مرگ سخن در بر بیمار مگویید من زار نگشتم که علی زار بماند از بی کسی یار به آزار مگویید ای جمعیت زخم تنم! لب مگشایید در پیش علی از در و دیوار مگویید اینقدر دگر آه نگردید نفس‌ها با هر سخن از قصه‌ی مسمار مگویید پژمردن من را به بیان نیست نیازی احوال گلِ زار به گلزار مگویید من تاب ندارم که بگریند عزیزان بر دیده‌ی زخمی من از خار مگویید اصلاً به فدای سر حیدر که شکستم با دل شده جز عشق به دلدار مگویید من طاقت شرمندگی یار ندارم از رفتن من نیز به اظهار مگویید تا زنده‌ام از شانه نیفتد علم او بی لشگری‌اش را به علمدار مگویید ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9