❣ا﷽ا❣
عمرے نگران، خیره بہ خورشید ظهور
اے ڪاش بہ زودے برسد عید ظهور
هر هفتہ سہ شنبہ ها دلم پَر زد و رفٺ
تا مسجد جمڪران بہ امید ظهور
#سه_شنبه_های_مهدوی
#جمکران_وعدہ_گاہ_منتظران
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#یا_صاحب_الزمان_عج
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت
حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت
تکلیف بیقراری این دل چه میشود؟!
اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت
ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود
در راه جمکران سر راهی ببینمت...
#سهشنبههای_جمکرانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#سه_شنبه_های_جمکرانی
اگر امید بهمن نیست پسچهسِری هست
سه شنبه های مرا، رزق جمکران مرا...
قلم به شوق تو خود را به دست من داده...
بیا و پس نزن این دست ناتوان مرا....
اللهم عجل لولیک الفرج
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
http://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•
جانم فدای نام تو يا صاحب الزمان
قـربان آن مقام تو يا صاحب الزمان
جان ميدهم بخاطر يکلحظهديدنت
دلعاشقِ سلامِ تو يا صاحب الزمان
سلام حضرت موعود مهدی جان
سلام نا قابل مارا دراین روز سه شنبه پذیرا باشید
# صبحتون مهدوی
# سه شنبه های جمکرانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
سه شنبه روزسجاداست وباقر
همانا دین و قرآن را مفاخر
بیاد صادق وموسی ابن جعفر
سلامی کن به فرزندان حیدر
بیقرار اصفهانی
التماس دعا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
اگر میتراود زِ لبها علی
اگر نعره دارم سراپا علی
ندارد دلم قبله الا علی
که دیدم خدا را فقط با علی
خدا عالی است و مُعَلیٰ علی
بگو بعدِ بسمه تعالیٰ علی
اگر کوچهی ما چراغانی است
اگر سقفِ این شهر بارانی است
اگر زُلفِ ما در پریشانی است
اگر حالِ ما باز طوفانی است
که ایران تمامش خراسانی است
که ما خاک هستیم بالا علی
اگر روزگاریست حالم بَد است
اگر لحظههایم پریشان شده است
گرهها سراغم اگر آمده است
اگر غم به امروز ما سر زده است
علاجش فقط دیدن مشهد است
بخوان زیرِ ایوان طلا یا علی
بهشت است و نور است در این فضا
که سوءُالقَضا گشت حُسنُ القَضا
سراپا پُرم از دَمی جان فزا
چه امشب چه فردا چه روزِ جزا
علی ابن موسی الرضاالمرتضیٰ
مرا کافی اینجا و آنجا علی
فقیری که اینجا به زحمت رسید
زیارت نخوانده به عزت رسید
سلامی نکرده سلامت رسید
دعایی نگفت و عجابت رسید
عنایت رسید و عنایت رسید
فقیر تو بود و شد آقا علی
حرم پُر شده از کبوتر رضا
ولی ما کلاغیم و بی پَر رضا
به ما حق بده پشتِ این در رضا
نداریم ما جای دیگر رضا
گرفته حرم بویِ مادر رضا
نداریم جز تو به_زهرا_علی
شبی آمدم مثلِ بیچارهها
نشستم کمی پیشِ فوارهها
گره خورده بودم چو آوارهها
اسیرِ قفسها و دیوارهها
که ناگاه با بانگِ نقارهها
براتِ مرا کرد امضا علی
چه بی منت اینجا دوا میدهند
نجف را در این صحنها میدهند
بگو کاظمین و... تو را میدهند
مدینه و یا سامرا میدهند
و پایینِ پا کربلا میدهند
امیری حسینٌ و مولا علی
اگر مُردهام باز جانم دهید
اگر خواب هستم تکانم دهید
مریضم حرم را نشانم دهید
من از آنِ مولایم آنم دهید
کمی در حرم استخوانم دهید
مرا جای دیگر مبادا علی...
چه میچسبد اینجا جوابت دهند
و جا گوشهی انقلابت دهند
در آن صحن باشی و آبت دهند
سرت رویِ زانو و خوابت دهند
و در خواب هم آفتابت دهند
چه میچسبد آری به رویا علی
اگر چشم اینجا به امید توست
سرِ سالِ ما هم شبِ عیدِ توست
در این سینهها نورِ توحیدِ توست
فقط روشناییِ خورشید توست
و این روضهها گیرِ تاییدِ توست
بخوان تا مُحَرم تو ما را علی
منم روبرویت علیکالسلام
پُر از آرزویت علیکالسلام
من و گفت و گویت علیکالسلام
تو و اشک رویت علیکالسلام
به یاد عمویت علیکالسلام
تو هم دادهای دل به سقا علی
بخوان روضهها را به اِبنِ الشَبیب
زِ تیری مَهیب و زِ شَیبُ الخَضیب
زِ آهی غریب و زِ خَدِالتَریب
زِ اَمَنیُجیبِ یتیمی غریب
بگو وا حسن وا حسینا علی
حسن لطفی #یاشبیر
@Maddahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#بحر_طویل
#ولادت_حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
گِرِهای سخت زد و بُغچهی خود را برداشت
دلش اینبار هوایِ حرمی دیگر داشت
روستاییی فقیریست ولی باوَر داشت
شوقِ دیدار غریبالغُرَبا بر سر داشت
چوب دستی به کفِ دست و قدم بر سرِ صحرا زده و پشتِ سرش کاسهی آبی به زمین ریخت زنی پیر و به او گفت که مادر بِرِسان از من اُفتاده سلامم به امامم وَ بگو قُوَتِ پا نیست بیایم به حضورت ، به شفا خانهی نورَت ، بُرو فرزند گِرِه زن پرِ این پارچه را کُنجِ ضریحش به امیدی که گُشایَد گرهها را
دلِ ما را
راه طولانی و پر خار و خَس اما میرفت
در هوایِ حرم حضرت آقا میرفت
زخمی و خسته و با تاولِ پاها میرفت
تا خراسان نه بگو خانهیِ زهرا میرفت
غرق در خویش قدم میزد و گاهی به لب آهی و گَهی روضهی جانکاهی و اشکی و لبش خشک چو میشُد کفِ آبی و همان حال سلامی به فدایِ لب عطشانِ حسین ابن علی گفته و میرفت به صحرا
گَرچه رنجِ سفر و راه بیابان را دید
عاقبت تشنهای آرامش باران را دید
چشمش از فاصلهای قبلهی ایران را دید
برقِ گلدستهی سلطان خراسان را دید
گرچه شب بود ولی با قدمِ عشق دوید و
به درِ معبدِ گُم کرده رسید و
سرِ خود را به رویِ خاک نهاد
آه که با حال غریبانه و با سجدهی شُکرانه چهها گفت
سنگ فرش از مژهاش خیس کسی نیست
پس از اِذن دخول آمد و در پای ضریح آب شد و سفرهی دل باز شد و... گفت : ببین پایِ من از آبله سوزان و تنم خسته و رنجورِ بیابان و نه جانی و توانی و رسیدم به امیدم که سلامی برسانم به تو از مادر پیرم به خدا هیچ نداریم ولی عشق تو داریم و فقط عشق تو مولا
ساده حرف از خود و از مادر و از کویَش زد
حرفها با حرمِ ضامن آهویش زد
ناگهان زخم کسی بر دلِ دلجویش زد
خادمی آمد و با پای به پهلویش زد
گفت بر خیز و بُرو که مُژههایم خستهاند
نیمه شب آمد و درهای حرم را بستهاند
سخت آزُرده زِ جا خواست و نالید که این است پذیرایی تو ؟
خوانِ تماشایی تو ؟ شِکوه به تو میبرم آزُردهام از خادمِت آزرده ببین قلبِ گدا را
رفت بیرونِ حرم دلِ پُر غم ، خادم از آنجا سر بالینِ خودش آمد و تا رفت به خواب آه که انوار خدا دید ، سراپا همه شد غرق نماشا
دید خادم که حرم نغمهی هوهو دارد
ازدحامی است و هر گوشه هیاهو دارد
و رضا آمده و چشم به این سو دارد
ولی ای وای چرا دست به پهلو دارد
گفت خاکَم به سر آقا چه شده ای نَفَسِ حضرت زهرا چه شده؟
حضرت از آن سوی اَتابَش زد و فرمود که امشب زدهای ضربه به پهلوی من آزُردیَم و از نفس انداختیَم آه که امشب نه به مهمانِ رضا زائرِ دلخستهی ما بلکه جسارت به خودم کردهای برخیز مهمانِ مرا پیشِ من آور و بگویش که رضا قبلِ سفر کردنِ تو پیش تر از نیتِ تو منتظرت بوده به هر لحظه به هر اشک و قدم همسفرت بوده بیا وقتِ کَرَمهاست ، نه این مرقدِ من خانهی زهراست بیا ای دل تنها بیا
مستجاب است دعا قبل دعا ، نشنیده
گوش این طایفه آوایِ گدا نشنیده
ما هم امشب سرِ خود پیش شما آوردیم
و دل خویش به ایوانِ طلا آوردیم
یک کبوتر به شبستانِ رضا آوردیم
رد مَکُن پیشِ خدا نامِ تو را آوردیم
همهی سر خوشی ماست ، همه دلخوشی ماست که در پیش شما در دل خویش بگوییم و بجوییم دل گمشدهی خویش همه اهل خرابات شمائیم دهاتی شمائیم خوشا آنکه چنین ساده
به گلدستهی تان ، گنبدتان خیره نظر می کند و هر مژه تر میکند و نام تو را میبرد آقا :
آخ که یادش میره هرکی تو دلش غم داره
که نگاه تو هوای دلِ مارَم داره
آقا جون راه درازی اومدم تا که بگم
دل آوارهی ما یه کربلا کم داره
خوش بحال اونیکه کار و بارش دستِ توِ
خوشی و زندگی و اعتبارش دست توِ
آقا جون تو سَرمهَ وقتی رسیدم پائینِ پای شما ، وقتِ تماشای شما روضه بخونم براتون تا که کمی کم کنم از غصه هاتون روضهیِ وقتی که نفس میزدی و چشم به راه پسرت بودی و از تشنگی آقا نَفَسَت چشمِ تَرَت بال و پرت سوخت ولی یادِ لب غنچهی شش ماههی جدت جگرت سوخت و از یادِ رباب و دل ارباب دل محتضرت سوخت
دیدنت در همهی راه مهیا شده است
تو کجا نیزه کجا وای چه با ما شده است
دیدنت سخت ولی سختتر از آن این است
باز هم حرمله سر گرمِ تماشا شده است
حجمِ تیری که علمدار زمین گیرش شد
باورم نیست که در حنجرهات جا شده است
نیزه داری که تو را میبرد این را می گفت
باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است
حسن لطفی #یاشبیر
@Maddahankhomein
#مدح_امام_رضا_علیه_السلام
🌸🌾🌸ا🌾ا🌸🌾🌸
ای به رضای حق رضا،مولاعلی موسی الرضا
شمس الضحی بدرالدجی،مولاعلی موسی الرضا
هرگوشه ای ازصحن تو،دارالقراردل بُوَد
هردرب آن باب العطا،مولاعلی موسی الرضا
دربارگاه قدسی ات،شاه وگدایکسان بُوَد
مولاتوشاه ومن گدا،مولاعلی موسی الرضا
هرکس که راهی میشود،ازخانه سوی مشهدت
در راه گـوید بـارها،مولاعلی موسی الرضا
مولای مهربانی ام،بخوانی یانخوانی ام
من دوست میدارم تورا،مولاعلی موسی الرضا
شوریِ اشک دیده ام هست ازنمکدان شما
ای بانمک ای باصفا،مولاعلی موسی الرضا
بیمارعشقت گشته ام،دردم فزونترکن ازاین
زین غم نمیخواهم دوا،مولاعلی موسی الرضا
ازپنجره فولاد تو ، عطربهشتی می وزد
آنجا شودحاجت روا،مولاعلی موسی الرضا
ای دردها راچاره ساز،وی برغریبان دلنواز
من هم غریبم یارضا،مولاعلی موسی الرضا
پیوسته حاجت میدهی،فرقی ندارد کیست این
پیش توغیر وآشنا،مولاعلی موسی الرضا
محبوب درچشم همه،ای یادگار فاطمه
دُردانه ای نزدخدا،مولاعلی موسی الرضا
هرکس که بادردآمده،بی نسخه درمان کرده ای
ای خانه ات دارالشفا،مولاعلی موسی الرضا
هردل که شدتنگ حسین آقاتوامضا کرده ای
دادی بـرات کـربلا، مولاعلی موسی الرضا
آنان که ازخان کرم،فیض شهادت خواستند
حاجت گرفتندازشما،مولاعلی موسی الرضا
جان جواد ومادرت ،ازبهرمن امضا نما
برگ شهادتنامه را،مولاعلی موسی الرضا
درلحظه ی جان کندنم،بینم اگرماه رُخت
دیگرشوم حاجت روا،مولاعلی موسی الرضا
«مداح»دارد افتخار،تانوکریِ تان کند
ای جلوه حُسنِ خدا،مولاعلی موسی الرضا
🌾🌸🌾ا🌸ا🌾🌸🌾
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@Maddahankhomein
4_5859221688310302600.mp3
3.2M
#میلاد_امام_رضا(ع)
🎧#جوادمقدم
زائرتم آقا از رَه دور اومدم
از تاریکی آقا سوی نور اومدم
چه برو بیائیه تو این صحن و سرات
گندم آوردم آقا برای کفترات👏👏👏👏👏
اگه میبینی آتیشم ، پیشت میام آروم میشم
مجنون اگه لیلا داره منم امام رضا دارم
تو حرم امام رضا هوای کربلا دارم
میبینی چطور کردی منو مست خودت
همه زندگیم آقا باشه دست خودت
میگم به جای کفترا ، دوسِت دارم امام رضا
... امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ...
👏👏👏👏👏👏
از هر قوم و هر لهجه گرفتار اومده
پای پنجره فولاد مریض دار اومده
یکی زیر لب میگه آقا نوکرتم
یکی میگه قربون تو و مادرتم
یکی دیدم که گریونه ، یه راست میره سقاخونه
یه پیرمرد بی سواد برا زنش شفا میخواد
میگه جوون به من بگو کدوم وَره باب الجواد
عشق همه ایرانی ، شَه خراسونی
همه راضین از تو میگن مهربونی
میگم جای جامونده ها ، دوسِت دارم امام رضا
... امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ...
👏👏👏👏👏👏
چه خبره صحن تو عجب قیامتی
چه صفی شده واسه غذای حضرتی
این صدای نقاره چه غوغا میکنه
فلجی رو از ویلچر داره پا میکنه
اونکه طبیب مردمه ، آقام امام هشتمه
اونکه ازم دل میبَره ، مهمون نوازیش محشره
شکر خدا امام رضا سایش روی این کشوره
شوخیه مگه آقا تو سلطان منی
الهی فدات شم من رضا جان منی
میگم به جای عاشقا ، دوسِت دارم امام رضا
... امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ...
👏👏👏👏👏
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
@Maddahankhomein
enc_16236267930863329654651 (1).mp3
2.72M
.
#سرود
#سید_محمد_رضا_نوشه_ور
#حضرت_معصومه
در دنیا به روم تا که بسته میشه
دلم از همه چی وقتی خسته میشه
تو بدی خودمو وقتی گم می کنم
کبوتر میشمو رو به قم می کنم
بی بی جانم مثل فاطمه سایه لطف تو رو سرمه
بی بی جانم سرپناه منو همه خستگی هام حرمه
بی بی جانم حرم تو برام مثل خونه مادرمه
آروم دلم تا دست تو خانومه
یا سیدتی یا حضرت معصومه
🌺🌸
ای ملیکه قم خاک پای توام
تو کریمه و من گدای توام
قم شبیه دمشق شده با قدمات
زینبیه ی ما شده صحن و سرات
بی بی جانم همه دردامو با یه اشاره دوا می کنی
بی بی جانم زائرای برادرتو تو دعا می کنی
بی بی جانم میدونم ما رو زائر کرببلا می کنی
قبر فاطمه تو صحن تو معلومه
یا سیدتی یا حضرت معصومه
شاعر: محمد علی بیابانی
@Maddahankhomein