eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
446 ویدیو
240 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت امام سجّاد علیه‌السلام چهل ساله کارم شده ناله دلم روز و شب کنجِ گوداله چهل ساله پیشِ چشایِ من جنجاله    غارتِ خلخاله تو تویِ گودال    من تویِ خیمه هر دو زمین گیر شدیم   واویلا تو رویِ نیزه      من و رقیّه با دیدنت پیر شدیم      واویلا پیرْهنت رفت   انگشترت رفت اسباشونو هِی کردن پیکرت رفت وای حسین ۴ چهل ساله از غم پریشونم شب و روز برات نوحه می‌خونم چهل ساله هر روز و شب بابا داغونم   حیرونم   گریونم روضه‌یِ اکبر  حنجرِ اصغر مشک وُ عَلم و پیکرِ صد پاره وای خیمه و معجر  خلخالِ دختر قافله‌یِ مضطر و آواره وای دستِ بسته    سرِ بر نِی چیزی نیست عمّه رو بردن مجلسِ مِی وای حسین ۴ https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مثلّث امام سجّاد علیه‌السلام ظاهراً زهرِ جفا جانِ تو را می‌گیرد اَمّا کشته در کرب‌وبلا خنجر تو را وَاللّه آقا دست‌و‌پا می‌زد که ظالم رویِ سینه رفت با پا این خبر پیچید در بینِ حرم سر را بریدند در میان خیمه بودی خیمه را آتش کشیدند عمّه‌یِ مظلومه‌ات آمد که در آتش نَمانی تازیانه آمد و شد قامتِ زینب کمانی بازویت شد بسته و شد همسفر با تو همانی.... که بُرید انگشت را  غارت کند انگشتری را یا همان چنگی که در خیمه کشیده معجری را قافله در کوچه و بازارِ شهر کوفه حیران نافله خوانده نشسته عمّه با حالِ پریشان سلسله بر دستها و آبله بر پایِ یاران وای از زندانِ کوفه  وای از دروازه‌یِ شام وای از آن نانِ خشکِ طعنه‌ها و چوب و دشنام آتشِ زهرِ مدینه می‌دهد یارب عذابم کامِ من خشکیده و یادِ لبِ طفلِ ربابم بی‌قرارِ غصّه‌یِ ناموس در بزمِ شرابم بر لبِ کعبه نشسته کعبِ نِی در محضرِ من تشنه‌ام امّا نَبُرّیدند سر از پیکرِ من کُشته‌یِ آهِ حسینم  کُشته‌یِ آهِ رقیّه دیده‌ام بر رویِ نِی پهلو زده ماهِ رقیّه بعدِ بابا و عمو خولی‌ست همراهِ رقیّه از مدینه تا حرم بی‌تابِ این طفلِ حزینم روضه‌یِ هر روزه‌یِ با ندبه  زین‌العابدینم https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی شهادت امام سجّاد علیه‌السلام و روضه‌یِ عاشورا مگر از یادِ او می‌رفت  گودال غروب وُ سُمِّ اَسب و جسمِ پامال مگر از یاد او می‌رفت چنگی.... چگونه پُر شد از آویز و خلخال اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی شهادت امام سجّاد علیه‌السلام و روضه‌یِ مجلس یزید ( اَلشّام) پایِ عَلمِ حسین  پا می‌گیری تو مردِ جهاد و غیرت و تکبیری این زهر نمی‌شود حریفَت وَاللّه با روضه‌یِ اَلشّامِ حرم می‌میری https://eitaa.com/Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دودمه‌ شهادت امام سجّاد علیه السلام خطبه‌هایش ذوالفقارِ کوفه و شامِ بلاست ۲ پای تا سر مرتضاست ۲ دستهایِ بسته‌یِ سجّاد هم خیبرگُشاست ۲ پای تا سر مرتضاست ۲ https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح امام سجاد علیه السلام صاحبِ نام ُو مَرام ُو احترامِ حیدر است کارِ او با دستهایِ بسته فتحِ خیبر است او گِره با دستهایِ بسته‌اش وا می‌کند گرد و خاکِ زیرِ پایِ ناقه‌اش هم گوهر است خاک را زر می‌کند یک گوشِه‌چشمِ دلبرم چشمهایش چشمه‌یِ آبِ زلالِ کوثر است کوفه را با خطبه‌هایش  شام را با گریه‌اش زیر وُ رو کرده علی هر جا که باشد حیدر است در هجومِ سنگ‌ها هر چند مانده بی‌سِپر هر کجا در تنگنایی مانده‌ام او سنگر است سجده‌اش یادآوریِ سجده‌یِ شیرِ خدا گریه‌اش بی‌انتها چون ندبه‌هایِ مادر است https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام سجاد علیه‌السلام دیدم گرفته شعله گریبانِ خیمه را آتش رسانده است به‌لب جانِ خیمه را چنگی رسید و گیسویِ دُردانه را کشید وقتی شنید ناله و اَفغانِ خیمه را بر سر گرفت دخترِ بی‌معجرِ حرم با آه و گریه گوشه‌یِ دامانِ خیمه را سیلی رسید و دیدِ کسی رنگِ دود شد اِنگار دور دید نگهبانِ خیمه را با دست‌هایِ بسته علمدارِ نهضتم دیدم به چشم مویِ پریشانِ خیمه را تو دست‌وُپا زدی و غلِ دست‌و‌ُپایِ من آشوب کرده حالِ عزیزانِ خیمه را ای کاش جایِ دست دوتا دیده بسته بود دیدم به نیزه قاریِ قرآنِ خیمه را خورشید غرقِ خون شد و مهتاب سرنگون می‌داد ندبه‌خوانِ تو تاوانِ خیمه را https://eitaa.com/Maddahankhomein
🩸شتری که دلش به حال اسراءِ آل الله سوخت و به شترهای دیگر می‌گفت: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار بر محمل‌ها کنید... در نقلی آمده است: 🥀 علیا مخدره زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: سر امام سجاد علیه‌السلام بر روی زانوی من بود که دیدم شتران برهنه و بی‌جهاز را برای ما آوردند؛ 🥀 امام زین العابدین علیه‌السلام به من فرمود: عمه‌جان! این شترها را می‌بینید که می‌آورند؟ و آن شتر خاکستری‌رنگ را که از جلوی شتران می‌رود و اشک می‌ریزد، مشاهده می‌کنید؟ 🥀 من گفتم: بله؛ ای نور دیده‌ام. امام فرمود: عمه‌جان! میدانید این شتر چرا گریه می‌کند و به شتران دیگه چه می‌گوید؟من گفتم:ای پسر برادرم!‌ حجت خدا توئی! زبان حیوانات را تو می‌دانی! 🥀 إمام فرمود: ای‌عمه‌جان! این شتر دلش به حال ما سوخته است؛ می‌رود‌ و به شتران دیگر می‌گوید: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار کنید‌‌ و آهسته راه بروید؛ مبادا بچه‌ها را به زمین بزنید و زن‌ها را زجر بدهید. 📚ریاض القدس، ج۲ ص۲۱۰ (نسخه خطی) ✍ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن با شمر و حرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر! سفرم‌ را نگاه کن رفتم پی لباس تو اما مرا زدند بر روی گونه هام ورم‌ را نگاه کن عباس را بگو که زمین خورد زینیت حالا کبودی کمرم را نگاه کن ای آفتاب کم‌ به تن دلبرم بتاب! ای آفتاب چشم ترم را نگاه کن! چادر نماند تا بکشم روی پیکرت شرمندگی اهل حرم را نگاه کن https://eitaa.com/Maddahankhomein
بغض و نفاقِ مردمِ کوفه، زبانه داشت هر کس به دستِ خویش، دوتا تازیانه داشت کافی است، قافله برسد در درونِ شهر چندین هزار سنگ به سر ها نشانه داشت سرهای کودکان و زنان جای خود، گهی... این سنگها، به راسِ شهیدان کمانه داشت از بام و درب، آتش و خاکستر و ذغال هر لحظه عده ای، به یتیمی روانه داشت رایج ترین مُراوِده، لفظِ رکیک بود بر عترتی که ساحتِ قدسی یگانه داشت خواندند خارجی، همه ی اهلبیت را آن کوفه ای که خود صفتی وحشیانه داشت با تکه نانی از صدقه روبرو شدند آنانکه خود سیادتشان را زمانه داشت اُم حبیبه هم، پِیِ نذریِ خویش بود با دوست گرچه رابطه ای عاشقانه داشت در زیرِ آستین، که بجای حجاب بود دختِ حسین، زمزمه ای دخترانه داشت مادر! دعا کن،،، حداقل معجری رسد آورد طوعه، هر چه که پرده به خانه داشت در بینِ همهمه، نفسِ دختر علی... اعجازِ فاتحانه و هم جاودانه داشت فریاد اُسکتوا...، همه را محوِ خویش ساخت زینب که خطبه اَش، اثری بیکرانه داشت تبیینِ انقلابِ حسینی، شروع شد دشمن ولی، ز سیره ی زینب بهانه داشت در اُوجِ خطبه های علی وارِ زینبی رَاسُ الحسین را، سرِ نیزه روانه داشت ناگاه لَحنِ صحبتِ زینب، عوض شد و... حرف از تنور و دردِ دلی خواهرانه داشت ای سر! فدای صورتِ خاکستریِ تو مادر بروی تو نظری محرمانه داشت رحمی به دخترت کن و چیزی به او بگو قاری به نغمه آمد و بر لب ترانه داشت سمتِ نگاهها به سری شد که صورتش... زخمی به چشم و گونه و اَبرو و چانه داشت هول و هراس از دلِ طفل یتیم ریخت تا آن زمان که زجر، هجومی شبانه داشت حاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 زمزمه یا شور روضه ای شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول چقدر گریه میکنی؛گریه زمینگیرت کرده چقدر گریه میکنی؛گریه تورو پیرت کرده برات سخته دیدنه؛یه شش ماهه توو گهواره برات سخته دیدنه؛دختری با گوش پاره فدات بشم آقا،فدای اون چشمات از داغ لاله ها،چی کشیدی چهل سال؟! فدات بشم آقا،فدای گریه هات دیدی پدر رو بی،سر تو شیب گودال غریب آقام آقام 🏴بند دوم چقدر غصه میخوری؛وقتیکه میگیری وضو چقدر غصه میخوری؛آب شدی از داغ عمو تو دیدی توو علقمه؛جدا شدن اون دستاشو تو دیدی توو علقمه؛که خون گرفته چشماشو تو دیدی به مشکش،زدن نامردا تیر علقمه غوغا شد،حرم بی سقا شد تو دیدی به فرقش،عمود آهن زد حضرت عباسم،فرزند(زائر) زهرا شد غریب آقام آقام 🏴بند سوم چقدر ضجه میزنی؛میبینی تا که ازدحام چقدر ضجه میزنی؛یاد مصیبت های شام تو دیدی که زینب و؛بین یهودی ها بردن تو دیدی که زینب و؛بزم حرومی آوردن تو رفتی با عمه،بزم شراب و می دیدی سر بابا،رو توی طشت آورد دیدی یزید با چوب خیزران میزد به لب و دندانو،دائم شراب میخورد غریب آقام آقام 🙏التماس دعای خیر ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی https://eitaa.com/Maddahankhomein