eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
378 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
831.9K
🌺تک ولادت کریم اهل بیت علیهم السلام امام حسن علیه سلام ماه رمضون شدیم دوباره مهمون به برکت ماه خدا باز شدیم مجنون نیمه ی ماه رفت بردار تو کوله باره امشب بگیر از فاطمه کرببلارو سبد سبد میباره از عرش ماه وستاره هور ملک به هم دیگه میگن که گل فاطمه اومد خبر بدید به مصطفی که نورچشم مرتضی اومد آی عاشقا آی عاشقا بگوش که جلوه ی خدا اومد یابن الزهرا حسن مولا 🌺🌺🌺🌺🌺 دل بیقراره دیگه طاقت نداره کاش واسه این تب دلم بارون بباره هر کی که دیدش این و خودش میدونه از بس که خوشگل آقام همتا نداره شاه کرم رسیده این دل باز پر کشیده انگاری یوسف و خدا کشیده از روی آقا جانم برای شاه کربلا اومد امیر و مقتداجانم برای زینب حسین امشب اومد نور دوعین جانم یابن الزهرا حسن مولا مولا 🌺🌺🌺🌺🌺 شب کریم کریم آل طاهاست ولادت کریم ترین کریم دنیاست جشن ولادت امشب تو آسموناست شب شب میلاد گل حضرت زهراست مستی باهاش حلاله این گله بوترابه شب ولادت حسن این گل ماه انجمن عشقه سائلی دیگه تمومه چون آقامون مهربونه عشقه به دل دیگه غم ندارم چونکه این آقارو دارم عشقه یابن الزهرا حسن مولا مولا 🌺🌺🌺🌺🌺 شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها کربلایی حسن رضا محمودی تعجیل در امر ظهور حضرت حجت (عج) وسلامتی رهبرمون صلوات 🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم باید فقط نشست فقط با کریم‌ها تاکه شوی شبی تو هم از یا کریم‌ها بی وقت هم اگر بروی راه می‌دهند دارند لحظه لحظه کرم‌ها کریم‌ها بد می‌کنیم گرچه ، ولی رد نمی‌کنند یک طورِ دیگرند خدایا کریم‌ها دیدیم صبح و شام که هرگز نداشتند در بیتِ خویش سفره‌ی بی ما کریم‌ها وقتی درِ تمامیِ این شهر بسته است بستند خانه را همه الا کریم‌ها حیران سفره‌دارِ کریمم که تا ابد حیران او شدند سرا پا کریم‌ها   حیدر شده‌است جلوه‌ی زهراییِ حسن باید فقط نوشت از آقاییِ حسن دادند روزِ قبل عطایای بیشتر دارند روزِ بعد گداهای بیشتر مهلت نمی‌دهند که حرفی اَدا شود دادند قبلِ عرضِ تمنای بیشتر   هرچه گدا رسید در این خانه جا گرفت این خانه دارد از دو جهان جای بیشتر از خویش می‌زنند برای گدایِ خوایش دارند از این قبلیه تقاضای بیشتر این خانواده هرچه شنیدند ناسزا کردند جای طعنه دعاهای بیشتر هرقدر در کمالِ حسن فکر می‌کنیم هی می‌شویم غرقِ معمای بیشتر شد قبله‌ام قبیله‌ی دریایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن وقتی که چشمهات کمانگیر می‌شوند اهل نفاق با تو زمین گیر می‌شوند دیدند گرد ناقه‌ی فتنه که با حسن کابوس‌هایشان همه تعبیر می‌شوند فریاد می‌زنند سپاه جمل : امان تا که اسیر حذبه ی  تکبیر می‌شوند رَم می‌کنند هر طرفی این وحوش‌ها وقتی شکارِ هیبت این شیر می‌شوند یک ضربه میزنی و دوصد زَهره می‌دری انگار ضربه‌های تو تکثیر می‌شوند در کربلا شبیه حسن جلوه می‌کنند نسل حسن که صاحب شمشیر می‌شوند جانم فدایِ ضربه‌ی مولاییِ حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن وقت شکست پشت ستم‌ها یکی یکی خَم می‌شوند قامت غم‌ها یکی یکی یک روز می‌رسد که مدینه برای ماست تا که بنا شوند حرم‌ها یکی یکی باید کبوترانِ رضا را بیاوریم تا پر زنند گرد عَلَم‌ها یکی یکی باید برای صبح ظهورش امید داشت چون جمع می‌شوند قدم‌ها یکی یکی آنروز بر ضریح طلاکوب نقره کوب جانم‌حسن زنند قلم‌ها یکی یکی قربان رجعتی که بیایند پیشِ ما از هفت قبله اهل کرم‌ها یکی یکی جانم فدای روز پذیرایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن ابری رسید و ماه تو را ناپدید کرد داغی رسید و سروِ تو را مثل بید کرد الماس ریزه‌ها جگرت را بهم زدند اما تو را مصیبت کوچه شهید کرد حرفی بزن به موی سفیدت قسم بگو با روزِ تو چه سایه‌ی دستی پلید کرد « یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن دستی که گیسوانِ حسن را سفید کرد با صد امید حامی مادر شدم ولی آن نانجیب امید مرا ناامید کرد آه ای حسین‌جان بفدای لبت که زهر با من نکرد آنچه که باتو یزید کرد باید گریست از غمِ تنهایی حسن باید فقط  نوشت از آقایی حسن (حسن لطفی @Maddahankhomein
زمین گدای عطای علی الدوام حسن زمانه ریزه خور لطف مستدام حسن بهشت مست کرامات ناتمام حسن به نام باب نجات بشر به نام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به نام او که به ما اعتبار بخشیده به پای هر یک ما صدهزار بخشیده تمام هستی خود را سه بار بخشیده فدای جود و جوانمردی و مرام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن بهار لطف و عنایاتش از ازل جاریست شکوه و هیبت او از رخ جمل جاریست ببین ز مکتبش اهلا من العسل جاری است به غیر مهر و وفا نیست در کلام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به لطف هرم نفسهای او زمین زنده است به لطف عزت او نام مومنین زنده است به لطف صلح حسن راه و رسم دین زنده است معامله نبود با عدوپیام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن حسن کریم حسن مهربان حسن دلخواه حسن معز الائمه حسن عزیز الله حسین شمس دل فاطمه حسن هم ماه پیمبران همه در حسرت مقام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن حسن حکیم حسن دلربا حسن والا حسن حلیم حسن دل نشین حسن اعلا به غیر او که نشسته ست با جذامی ها؟ فدای عاطفه و منطق و مرام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن فدای او که فراوان غم و بلا دیده از آشنا و غریبه فقط جفا دیده شنیده های مرا بین کوچه ها دیده نگه نداشت کسی شان و احترام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن فدای او که ندارد رواق و صحن و سرا ضریح و گنبد و گلدسته ای به رنگ طلا نه خادمی نه غلامی نه زائری حتی خدا کند که بگیریم انتقام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به وقتش ای گل زهرا به ظلم می تازیم بقیع، صحن و سرا و ضریح میسازیم فقط به آل علی صبح و شام مینازیم تمام هستی ما نذر یک سلام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🆔 @Maddahankhomein ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄
دومین نخل ولا آسمان امشب زمین را تا تماشا می کند ماه را درخانه ی زهراتماشا می کند خانه ی زهرای اطهر را زبس نورانی است جبرئیل از عالم بالا تماشا می کند دومین نخل ولا را رحمت اللعالمین درکنار نخله ی طوبا تماشا می کند گلشن روی حسن دارد تماشا وعلی بررخ این یاس بی همتا تماشا می کند گاه می بوسد رخش را گاه با شوق وسرور فاطمه رخسار ماهش راتماشا می کند تا که دردامان زهرا هست گوئی مرتضی گوهری را در دل دریا تماشا می کند لب به خنده واکند این غنچه ی زیبا جمال تا ورا صدیقه ی کبری تماشا می کند مصطفی گاهی لبش را برلب او می نهد گاه نور چهره ی او را تماشا می کند هرکجا امشب برای مجتبی جشنی بود سوی آن بزم وفا زهراتماشا می کند گلشن عصمت تجلی بخش طور عشق بود جانب طور وفا موسی تماشا می کند این مسیحا دم هرآن گه لعل لب را واکند با ارادت سوی او عیسی تماشا می کند آفرین گوید به اخلاص کریم اهل بیت چون که اورا خالق یکتا تماشا می کند دیدنی شد او زبس درصحنه ی جنگ جمل جبرئیل اورا درآن غوغا تماشا می کند آن که گردد پیرو این رهبر ایمان وعشق جای خود درجنّت اعلا تماشا می کند با ارادت هرکه آید درگلستان بقیع گلشن فردوس را یک جا تماشا می کند ای «وفایی» غم مخور در روز میران عمل مجتبی با لطف خود مارا تماشا می کند @Maddahankhomein
میلاد یه امام مجتبی علیه السلام گوهرمرج البحرین آن روز مدینه جلوه ای ناب گرفت از پرتو او شکوه ، مهتاب گرفت نورش که به ساحل سپیده تابید یک جلوه ی جاودان وجذاب گرفت یکباره خدا زحسن رخسار حسن پرده زفریبایی اعجاب گرفت آنقدر نکو بود که تصویرش را درچشم وعلی وفاطمه قاب گرفت این مهر که آمده ضیا العین است او گوهر ناب مرج البحرین است زیباست اگر خُلق عظمیش خوانند آئینه ی رحمان ورحیمش خوانند آقای جوانان بهشت است وسزاست گرصاحب جنات نعیمش خوانند بر قدر ومقام او کجا ره یابند گر یوسف وعیسی وکلیمش خوانند از بس که زبانزداست درجود وکرم باید که به هرکجا کریمش خوانند از بس ملکوتی جلوات است حسن شایسته ی صدها صلوات است حسن این نور تلألویی زشمس وقمر است آئینه ی خورشید نشان سحر است محراب دعا غرق نماز شب اوست انوار الهی ز رخش جلوه گر است درسیرت وصورت به پیمبر ماند در صولت ودرشجاعت او چون پدراست درجنگ جمل تمام لشگر دیدند بر دوش حسن پرچم فتح وظفر است وقتی شتر جمل بدستش خوابید تکبیر میان دشت وصحرا پیچید می رفت که دین زفتنه خسران یابد دین ضربه خورد ، زخم فراوان یابد می رفت که اسلام به تاراج رود این درد محال است که درمان یابد می خواست که جریان اصیل اسلام چون خون به رگ زمانه جریان یابد با مصلحت اندیشی خود با صلحش می خواست که اصل فتنه پایان یابد این نرمش قهرمانه ای بی بدل است این شیوه ِی قهرمان جنگ جمل است ای آن که دلت به عشق او مرهون است هرکس که ازاو دور شود مغبون است صلحش به همانند قیام است بدان حکمی که امام می دهد، قانون است هرکس که نگشت پیرو راه امام از دایره ی ولایتش بیرون است سوگند به شور نهضت سرخ حسین اسلام به صلح حسنی مدیون است تنها نه همین هر دو برادر بودند درصلح وقیام خود برابر بودند ما پرتو انوار حسین وحسنیم عمری است گرفتار حسین وحسنیم ما سائل این دریم با آن که همه شرمنده ی ایثار حسین وحسنیم ما موسوی واز رضویون هستیم یا ازگل گلزار حسین وحسنیم ما در ره اهل بیت ثابت کردیم باجان همه جا یار حسین وحسنیم صدشکر ازآن لحظه که اورا خواندیم در راه ولایتش «وفایی» ماندیم @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی میلاد امام حسن علیه السلام و مناجات دستِ خالی آمدم امّا دلم خیلی پُر است از شما نَه از خودم آقا دلم خیلی پُر است نیمه‌یِ ماه است امّا اوّلِ راهم هنوز اوّلِ راهم که نَه وَاللّهِه گمراهم هنوز پانزده شب پایِ این سفره نشستم اِی خدا من نمک خوردم نمکدان را شکستم ای خدا جز تو از حالم خبر دارد کسی ؟! وَاللّه نَه بردم آیا بهره‌ای دَرخور من از این ماه نَه من اگر چه بنده‌یِ خوبی برایت نیستم نااُمید از رحمتِ بی‌انتهایت نیستم یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم می‌شوم مهمانِ تو با پرچمِ شاهِ کریم یاحسن می‌گویم و رو جانبِ هوُ می‌کنم روسیاهم من ولی امشب به او رو می‌کنم با دَمِ جانم حسن این دَم مسیحا می‌شود در حرم وَاللّهِه این دل‌مُرده اِحیا می‌شود اِی شبِ قدرِ گداهایِ حرم شاهِ کرم بی‌پناهم که دوباره نامِتان را می‌برم من حریصِ همنشینی با شما هستم چرا؟! .... چون شنیدم یاحسن با گوشِ خود این ماجرا با جوزامی‌ها نشستی پایِ سفره بی اِبا‌ لقمه با دستِ خودت دادی به دستِ بینوا لقمه‌یِ نانِ شما وُ مِهرتان تأثیر کرد دشمنِ دینِ خدا را از عِداوت سیر کرد بد دهان با دیدنِ رفتارتان تغییر کرد بد دهانی هم شما را بینِ کوچه پیر کرد بد دهانی کرد و بد زد پیشِ تو سیلیِ کین مادرت بدجور پیشِ چشمِ تو خورده زمین پیر کرده ماجرایِ تلخِ این کوچه تو را بغض کردی و فقط گفتی بیا مهدی بیا @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام به نامِ نامیِ ربِّ کریم می‌خوانم دوباره یاعلیُّ یاعظیم می‌خوانم مَنی که مدحِ تو را از قدیم می‌خوانم فقط برایِ رضایِ رحیم می‌خوانم حسن امامِ من است و منم غلامِ حسن عزیزِ مردمِ شهرم به احترامِ حسن به احترامِ حسن احترام خواهم دید همان شَهی که خودش سفره‌ را برایم چید زبان گُشوده به مدحَش اگر جَم و جمشید نگاهِ او که نباشد دگر ندارم عید کسی که فاتحِ دل می‌شود هنرمند است وَ رزقِ سائلِ این خانه نان و لبخند است به سائلانِ حرم رویِ خوش نشان داده به دستِ خود به گدا لقمه‌لقمه نان داده غذا و مَرکب و منزل به بددِلان داده نشانِ خانه‌یِ خود را به این و آن داده همیشه دربِ سرایِ کریم وا بوده همیشه خانه‌یِ آقا پُر از گدا بوده گدا فقط طرفِ او به شرطِ رزق نَرفت کدام عاشق و شیدا به سمتِ عشق نرفت کسی که مَستِ دَمَش شد سراغِ فِسق نرفت اگر چه در سرِ خَصمَش حدیثِ صدق نرفت.... زِ صدقِ نطقِ لبِ او سخن فراوان گفت مدیحِ دشمنِ روُراستَش به یاران گفت اگر چه صلحِ امامَم صلاح در عمل است شجاعتش به خدا بی‌نظیر و بی‌بدل است حسن مثالِ صفاتِ خدا وُ بی‌مَثل است وَ رَدِّ ضربه‌یِ دستَش رویِ پِیِ جمل‌ است بدان که خانه‌یِ فتنه خراب خواهد شد به دستِ شیر  شغالی عذاب خواهد شد مسیرِ زندگی‌اش بندگی و مِهر و وفا اسیرِ حُسنِ حَسن دوستان و دشمن‌ها چه پیر می‌شود از دستِ کینه‌یِ دنیا وَ گیر می‌کند او بینِ کوچه‌یِ غمها چه‌خلوتی چه‌غمی رزق و روزی‌اش بغض است چه ضربه‌ای زده دشمن که گوشواره شکست به آه و ناله گِره خورده روزگارَش  آه نشسته خواهرِ غم‌دیده‌ای کنارش آه جگر که سوخته و هست کار و بارَش آه رسید گریه‌کنان‌‌ بینِ حجره یارَش آه حسین  گریه نکن  روزِ روضه می‌آید بخوان تو ندبه سری رویِ نیزه می‌آید @Maddahankhomein
دروصف میلادامام حسن مجتبی(ع) پدر=حضرت علی(ع) مادر=حضرت زهرا(س) تولد=۱۵رمضان سال سوم هجری درمدینهً منوره کنیه=ابامحمد القاب=وصی.وزیر.زکی.سید.طیب.البرالتقی عالم.حجهً.قائم.اول السبطین.شبل.سیدشباب اهل الجنه.قرهً عین البتول.و...... 🌺🌸🌺🌸🌺 از جان و دلم بر آل احمد صلوات صدها و هزار بار و بی حد صلوات بر جلوه نور ، شاهد مجتبوی بر سبط نبی ابا محمد صلوات 💞 از نام حسن ، سینه پُر از نور شود وز جام حسن ، غمزده پُر شور شود هر کس که فرستد به جمالش صلوات یا رب ، به علی و آل ، محشور شود 💞 تشنه‌ام تشنه مرا آب حیاتی بفرست به دل سوخته‌ی من برکاتی بفرست شام میلاد کریم است کریمانه بیا ماه برنیمه‌ی رسیده صلواتی بفرست 🌸 "برصبر حسن و خوی احمد صلوات براختر دوم امامت صلوات خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا بفرست براین امام، بی حد صلوات 🌸 با نام حسن به قلبها گل بزنید با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید فرمود که هر وقت گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزنید 🌷 بر ماه تمام ماه رحمت صلوات بر نور جمال حُسن و حکمت صلوات در سفره ‏ى ماه رمضان فیض حسن‏ بخشیده به عرش و فرش نعمت صلوات ✅ چون پرده برانداخت خدا را مرآت در پرده نماند معنی ذات و صفات از مقدم مجتبی جهان شد پر نور بر شمس جمالش به محمد صلوات 🌸 هنگام نزول برکات است امشب بر مرد دلان بذل حیات است امشب تبریک به میلاد حسن را گفتن با ذکر شریف صلوات است امشب 💞 مرآت جمال ذوالمنن آمده است بر خلق، امام ممتحن آمده است بر روی نکویش صلواتی بفرست چون یوسف فاطمه ، حسن آمده است 🌸 بر چهره ‏ى آیینه ‏ى سرمد صلوات بر نور دل على و احمد صلوات در عید ولادت حسن بفرستید بر نو گل خوشبوى محمد صلوات 💞 به حسن سبط مصطفی صلوات به گل باغ مرتضی صلوات به جگر گوش حبیبه ی حق به گل روی مجتبی صلوات @Maddahankhomein
تقدیم به آقای مهربانم حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام ای شور شوقِ عشقِ تو شیرین تر از همه ما درد محض و مهر تو تسکین تر از همه دنیا و آخرت ز همه سربلند تر هر کس که هست پیش تو مسکین تر از همه هر سال کعبه دور سرت در طواف بود ای خاک پات قله ی زرین تر از همه یوسف ترین ستاره ی زهرا که بوده است چشمان مهربان تو غمگین تر از همه "لا یومْ مثلَ یومِ حسین"از تو بوده لیک شد روضه های داغ تو سنگین تر از همه پیشانی بلند تو در ابتدای عمر از رنج کوچه ها شده پر چین تر از همه دشمن زیاد دیده، بنی فاطمه ولی شد دشمن حقیر تو بی دین تر از همه شد کوچه ها برای تو کابوس کودکی لعنت به آن مسبب ننگین تر از همه آه ای غریب فاطمه، تا قبل کوچه بود این گیسوی سفید تو مشکین تر از همه https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم یا امام مجتبی علیه السلام مرا مثلِ یک اَبرِ حیران کشیدند مرا مثلِ رودی خروشان کشیدند خدا آفرید و خدا عاشقم کرد مرا مثلِ زُلفی پریشان کشیدند کمی خاکِ تربت کمی آبِ زمزم گِلم ساختند و پس از آن کشیدند مرا جان که دادند قلبم علی گفت مرا در نجف پایِ ایوان کشیدند علی گفتم و لطف زهرا همانجا مرا هم گدایِ حسن جان کشیدند - - سلامِ من امشب سلامِ حسین است به زهرا قسم این امامِ حسین است خدا گفت امشب خدا ، یاحسن جان که غوغا نموده خدا با حسن جان مدینه بیا بشنوی تا خودِ صبح فقط از علی : جانِ بابا حسن جان ندیده است این خانه شیرین تر از این پس از این شد افطارِ زهرا حسن جان پس از این مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا حسن جان جمل از دَم خیمه تا شور او دید فقط زیر لب گفت مولا حسن جان - - سلامِ من امشب سلامِ حسین است به زهرا قسم این امامِ حسین است تو آورده‌ای در زمین آسمان را تو آورده‌ای در کران بی کران را پیمبر نشان میدهد جلوه‌ات را ببینید آقای مُلک جنان را تو میدان بیایی حضورِ تو کافی است که دَرهم بدوزی زمین و زمان را تو و طاویه ؛ مرتضی هست و دُلدُل چه‌ها میکنی تا بگیری کمان را پدر اذن داد و پسر تیغ میزد زدی بر زمین فتنه‌ی بی امان را - - به تیغِ حسن احترام حسین است سلام من امشب سلام حسین است کسی بار اُفتاده را بر ندارد بجز تو که چون تو پیمبر ندارد اگر ما برایت حرم هم بسازیم به جانت قسم این حرم در ندارد زیاد است اینجا هر آنچه بخواهیم که معنی در این خانه کمتر ندارد به یک گام پشتت حسین است و گوید کسی چون حُسینت برادر ندارد و چندین قدم هم پس از او اباالفضل که از سینه دستانِ خود بر ندارد - - حسن روحِ بیت‌الحرامِ حسین است سلام من امشب سلام حسین است کَرَم در کَرَم در کَرَم دارد آقا گدا و گدا هر قدم دارد آقا چه میشد بگویم به سمت مدینه پیاده رَوی تاحرم دارد آقا چه میشد ببینیم زیر رواقش برای خودش محتشم دارد آقا از این صحن تا صحن ام‌البنینش دو صف خادمِ محترم دارد آقا از آن صحن تا صحنِ زهرا هم آنجا پُر از گریه کن پشت هم دارد آقا - - پس از خون به لبهاش نام حسین است سلامِ من امشب سلام حسین است حسن لطفی @Maddahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم اگر جاری‌ام جاری از چشمه‌های غدیرم صدای غدیرم برای علی‌ام برای غدیرم من از نسل زهرایم از بچه‌های غدیرم من از امتداد بلندِ ندای غدیرم اگر می‌پَرَم در هوای غدیرم اگر واژه‌ام در رسای غدیرم ثنای غدیرم که از مرتضایم و بعد از علی زنده از مجتبایم که مدیون صلح قیام آفرینم که مدیون تدبیر دیّان دینم که مدیون مردیِ حق‌الیَقینم رسیدم مگر دامنش را بگیرم اگر با غدیری اگر با غدیرم بگو شُکرِ حق شکر الطاف سبحان بگو از کریمِ کریمان بگو فاطمه شاد گردد از این روح و ریحان بگو یا حسن جان چه غم داری امشب اگر گیرِ گیری اگر سر به زیری اگر تشنه‌ای یا تَرک خورده‌ای یا کویری اگر خانه خانه پِیِ در گُشایی اگر کوچه کوچه پِیِ دست گیری اگر در گره‌های این زندگانی اسیری  اگر بی نصیبی میانِ جوانی اگر میکِشی دردها را به پیری اگر نامُرادی اگر بی نوایی فقیری چه غم داری امشب چه کم داری امشب بگو از همینجا از این خاکِ ایران  بگو از خزر از خلیج و خراسان  بگو زیرِ ایوان‌طلا  زیرِ باران  بگو یا حسن جان دل من اسیر از قدیم و ندیم است دلم یاکریم است دلم باکریم است نه دست دلم نیست تقصیر چشمی رحیم است که تفسیرِ رمز الف لام و میم است به هرجا دویدم فقط این شنیدم فقط این شنیدم که آقا کریم است که می‌آید و روی لبهای من تا قیامت فقط یاکریم است شنیدم حدیثی حدیث نفیسی که دیدند روزی گدایی که حیران لطفِ حسین است گدایی که می‌دید در زیر دِین است گدایی می‌آمد از دل دعایش که پُر کرد ارباب ما دستهایش گدایی که می‌گفت یکسر بیایَد پس از این فقط پشت این در بیایَد مکرر بیایَد به او گفت آقا اگرچه در اینجا کَرَم دیدی اما کریم غریبِ خطا پوش ما را ندیدی مرا دیدی اما حسن را ندیدی  که وقتی به سائل دهد بارِ دیگر نیایَد مکرر نیایَد چنان بی‌نیازش کند که به این در پِیِ کیسه‌ی زَر نیاد  زِ دست کسی جز حسن این چنین بَر نیاید و شاید حسین آید اما برایم شبیه حسن جان برادر نیاید چه‌ها می‌کند او به خیلِ  گدایان  بگو یاحسن جان جهان جان گرفت و معطر شد امشب که تقدیر عالم مقدر شد امشب زمین زَر شد امشب که از کهکشانها نه از آسمانها فراتر شد امشب لبِ بامِ اینجا برای تماشا برای تمنا که جبریل آمد کبوتر شد امشب خدا مست الله‌اکبر شد امشب  ظهورِ طهورِ کمال و جمال و جلال و خصالش   به مظهر  پیمبر اسیر پیمبر  و قنبر که مبهوت حیدر شد امشب علی اَلغَرض جان من شد پدر فاطمه وای مادر شد امشب علی نام او گفت و گفت ای مرا جان بگو ای حسن جان سپاه علی را سپهداری آقا تو سرداری آقا جگرداری آقا تو در پیش مولا عَلَم داری آری به میدان قدم داری آری که تیغ دودَم داری آری جلوداری آری تو مثل شهابی تو گرم شتابی تو مانند تیری جمل را امیری شتربان آن ناقه‌ی سرخ مو دیدت آری که مانند شیری جمل نه زمین بینِ مُشتت حسین است پشتت امیری حسن گفت و نعم الامیری بگو با دلیران بگو با حسین و بگو با ابالفضل با جمع شیران بگو یا حسن جان اگر سایبانی نداری اگر زائری میهمانی نداری اگر حوض و فواره  شمع و چراغی و طاق و رواقی پُر از آینه یا اگر خادمانی نداری اگر زائران تو را می‌زنند و به جز غم نشانی نداری به جانت قسم خواهم آمد برای حرم خواهم آمد که روزی به پشت امامم قدم در قدم خواهم آمد حرم سازی‌ات کار ایرانیان است و آن دَم ضریح تو آماده در اصفهان است ببین کارگرهای خود را ببین رُفتگرهای خود را که جارو به مژگان کشیم و غبار تو را روی چشمان گریان کشیم و با روضه‌هایت حسن جان کشیم و دو دم می‌کشیم از دل و جان پریشان فراوان بگو یا حسن جان حسن لطفی @Maddahankhomein