eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
407 ویدیو
237 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا امّ کلثوم علیهاالسلام او غصب حقّ مرتضی را دیده حتماً تنهایی شیر خدا را دیده حتماً او درک کرده غربت اوّل ولی را خانه نشینی از جفا را دیده حتماً بسته میان بند ظلم و بی وفایی دست وصی مصطفی را دیده حتماً در بین چل نامرد و بغض کوچه ی تنگ ضرب غلاف بی هوا را دیده حتماً او هم کنار غسل پهلوی شکسته یک استخوان جابه جا را دیده حتماً هم بر پدر هم بر حسن در شهر غربت زخم زبان آشنا را دیده حتماً هم تیرباران برادر را شنیده هم تشت و خون مجتبی را دیده حتماً او پا به پای خواهرش امّ المصائب دریای داغ کربلا را دیده حتماً بر حنجر شش ماهه ای تیر سه شعبه یک ارباً ارباً بر عبا را دیده حتماً از دور ، بین انتظار ِ آب خیمه بوسه به دستان جدا را دیده حتماً از روی تل زینب ولی او پای خیمه رأس بریده از قفا را دیده حتماً در زیر نعل اسب های ده حرامی یک پیکر ِ در خون رها را دیده حتماً وقت عبور از گوشه ی گودال مقتل مجروح شمشیر و عصا را دیده حتماً از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام زخم رئوس نیزه ها را دیده حتماً از ترس کعب نیزه و آزار دشمن آن ناله های بی صدا را دیده حتماً بگذشته از دروازه ساعات با درد دشنام قوم بی حیا را دیده حتماً او در جواب ناله های یا حسینش رقص و نی شام بلا را دیده حتماً در مجلس نامحرمان شام رفته او هم سر وتشت طلا را دیده حتماً وقت نزول خیزران بر لعل قاری خون لب نورالهدی را دیده حتماً ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات مهدوی حضرت ام کلثوم علیهاالسلام و حضرت سیدمحمد عموی امام زمان علیهماالسلام السلام‌علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باید از جرم و گناه دیده استغفار کرد که مرا در محضر تو مانع از دیدار کرد ای گل نرجس خجالت می کشم از چشم‌خود با گناهانش مرا پیش نگاهت خار کرد توبه از آن سیّئاتی می کنم که روز وشب رفتنم تا خیمه ی سبز تو را دشوار کرد عفو کن این نوکری را که پس از هر توبه اش روبه رویت هر گنه را باز هم‌ تکرار کرد خوب می دانم اگر در خواب غفلت رفته ام باز یک گوشه نگاه تو مرا بیدار کرد کاش برگردی بزودی،ای طبیب دردها نوکر بیچاره را هجران تو بیمار کرد بی تو این دنیا نباشد جز جهنم،حق بده دوری ات قلب مرا از زندگی بیزار کرد آخر ماه جمادی آمده وقت عزاست درد های سینه ات، اشک تو را بسیار کرد داغ عمّه یک طرف، داغ عموجان یک طرف می دهم حق، روضه ها چشم تو را خونبار کرد عمّه جانت امّ کلثوم است دیگر محتضر کربلا تا شام  ِمحنت، قلب او را زار کرد دارد از یک عمر درد و غصّه راحت می شود روز و شب بر حاجت  ِمرگ خودش اصرار کرد هرگز از یادش نرفته شام و رقص مست ها گریه ها در کوچه ها از خنده ی اشرار کرد بود شهزاده ولی بر تن لباس پاره داشت از چه دشمن عمه ات را راهی بازار کرد لحظه ی مرگش شده آن موقع که او را یزید وارد بزم شراب شام با اجبار کرد چوب می زد بر لب قاری، یزید بی حیا لعل او را پاره بین شادی انظار کرد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6032879521168887337.ogg
1.52M
❇️اللهم عجل لولیک الفرج❇️ 🔹🔹🔹ا🔹🔹🔹 💠💠💠💠💠💠💠 🌷بند اول🌷 آئینه ی زهرا نما (یا ام کلثوم3) نوه ی ختم الانبیا(یاام کلثوم3) زینته مرتضی علی،دختر و خواهره ولی بانوی اطهر عفیفه ی حجب وحیا،خاتون باصبر و وفا نائبه کوثر تو روضه خوانه خونه خدایی پیام    رسانه   کرب  و  بلایی 💟(سیدتی2)یاام کلثوم💟 ◼️◼️▪️▪️◼️◼️ 🌷بند دوم🌷 بی بی  بگو برای ما (از  در و دیوار3) از محسنه شش ماهه و(تیزیه مسمار3) چهل حرومی با شتاب،علی رو بردن با طناب وای از مدینه مغیره ی پسته لعین،مادر و انداخت رو زمین بابغض و کینه ثانیه  نامرد شکسته پهلوش قنفذ میزد با غلاف به بازوش 💟(واویلتا2)(آه وواویلا3)💟 ◼️◼️▪️▪️◼️◼️ 🌷بند سوم🌷 دیدی با چشمانه ترت(روضه ی گودال3) کناره  مقتل  مادرت (رفته بود از حال3) برادرانت روی خاک،غرقه به خون و چاک و چاک وای از جسارت آتیش گرفته معجرت،حرومیا ریختن سرت رفتی اسارت به روی ناقه از کوفه تا شام شدی اذیت شنیدی دشنام 💟(واویلتا2)(آه واویلا3) 💟 ◼️◼️▪️▪️◼️◼️ 🌷بند چهارم🌷 چه ها کشیدی میونه (کوچه وبازار3) رفتی میونه  ازدحام (در بینه انظار3) دور و برت نامحرما،میریختن از پشته بوما سنگ وخاکستر سرت شکست با کعب نی،شما کجا مجلس می ناموس حیدر بزمه یزید و چشمای اغیار حرف کنیزی خجلت بسیار 💟(واویلتا2)(آه وواویلا3) 💟 ✏️: https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5906948902501747415.mp3
8.82M
❣اللهم عجل لولیک الفرج❣ ❇️❇️❇️❇️ا❇️❇️❇️❇️ ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ 🦋بند اول🦋 این لحظه های آخرم،یاده داغه مدینه ام بیاده صورته کبود،مسمارو زخمه سینه ام غربته بابامو دیدم ، میونه آدمای پست قنفذباضربه ی قلاف،بازوی مادرو شکست وای مغیره با شلاق و تازیانه مادرمو میزد چه ظالمانه مشت ولگد میزد چه وحشیانه 💢(واویلتا2)واویلا💢 🔸🔸💠ا💠🔸🔸 🦋بند دوم🦋 کلی درد و مصیبته،توی سینه ی من خدا از مصائبه کوفه و اسارته شامه بلا هنوزم روی تنمه ، آثاره تازیونه ها چادره من آتیش گرفت،توی غارته خیمه ها وای جسمه برادرم غریب و بی حال افتاده بود رو خاکا بین جنجال غرغه به خاک وخون میونه گودال 💢(واویلتا2)واویلا💢 🔸🔸💠ا💠🔸🔸 🦋بند سوم🦋 در حاله احتضارمو،میسوزم از کُلِّ وجود اهلبیته خدا کجا محله ی قوم یهود آتیش و خاکستر و سنگ،میریختن روی سرمون با دسته بسته ماها رو ، بزم شراب بردنمون وای مجلس نامحرم و خیل اغیار دختره فاطمه کجا و انظار دیدنه خیزران و صورته یار 💢(واویلتا2)واویلا💢 ✍: https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6019487834614799894.mp3
1.48M
🚩بند اول: دختر شاه والا مقام حامی و هم مسیر امام عمه جان امام زمان ام کلثوم علیها سلام ای وارث چادر زهرا مایه ی تفاخُر زهرا توی شام و کوفه با تو شد توو ذهنا تبادر زهرا دل و دلدار حیدر، یا ام کلثوم تویی کرّار حیدر، یا ام کلثوم توی کرب و بلا با، تیغ صبوریت شدی تکراره حیدر، یا ام کلثوم صلِّ عَلٰی بنت مرتضی یا زینب صغری 🚩بند دوم: راوی فتح میدان عشق مرثیه خوان مردان عشق پا به پای عقیله تو هم گفتی جانم به قربان عشق همراهه دلاور زینب پرچمدار لشکر زینب پاسبان محملت عباس هیئت دار منبر زینب صاحب راز ارباب، یا ام کلثوم تویی سرباز ارباب، یا ام کلثوم آفرین داره عزمت، ای کوه غیرت به تو مینازه ارباب، یا ام کلثوم صلِّ عَلٰی بنت مرتضی یا زینب صغری ✍️به قلم: ، https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سائل چون ذرّه به چشم مِهر معلوم شدیم مهمان حریم پنج معصوم شدیم در دفتر خاطرات ما بنویسید ما سائل لطف اُم کلثوم شدیم
نورعصمت الله يادتوای تجّلی توحيد عطرناب حضورآورده نام پُرشورت ای خدا آئين بردلم شوق وشورآورده ای كه ازسّرعشق آگاهی نوری ازطورعصمت الهی اي كه آئينه ات پُراز نوراست آينه دارپنج معصومی دختر ماهِ ماه وخورشيدي خواهرزينب ،ام كلثومی گوهربحر بوترابی تو آفتابی ودرحجابی تو قدر تو اوج تاخدادارد گرچـه مجهول مانده شوكت تو می خروشد به روز رستاخيز چشمه ی افتخار وعزّت تو مثل رنگين كمان خورشيدی چشمه چشمه زُلال توحيدی همچوزينب درآستان شرف دختر بانوی عفافی تو مُحرم كعبه ی حيا شده ای دور اين كعبه درطوافی تو سعی و زمزم حريم ايمانت هاجروساره مات وحيرانت افترايی كه بسته اند به تو جزدروغی به سير خلقت نيست هرچه تاريخ را ورق زده ام نـور را نسبتی به ظلمت نيست آن كه درحق توجفامی كرد كاش ازفاطمه حيا مي كرد فصل فصل بهار زندگی ات حاكی ازغُربت و غم و درداست مثل زينب كه مادرغم هاست اشك توگرم وآه توسرداست ای رسيده به عرش آوايت بانوی غم ، فدای غم هايت درمدينه كنار قبررسول شاهدمـاجرای خانه شدی همچولاله به موج آتش ودود داغدار گُل وجوانه شدی آن كه غم درزمانه ديدتویی خواهرمحسن شهيد تویی چه شبي بودآن شب دردی كه تو را درد و داغ افسردند همره داغ مادرت ماندی جسم او را به نيمه شب بردند آسمان رفت و بر زمين چه گذشت برتوو زينب حزين چه گذشت اف برآن مردمی كه ازغفلت سنگ برنخل پُرشكوفه زدند درشب قدرقدرنشناسان تيغ كين برعلي به كوفه زدند تابه گوش توقدقتُل آمد ناله ی تو برون ز دل آمد درمدينه چگونه پرپرديد چشم توياس باغ حيدر را ديدی ای پاره ی وجود علی پاره هاي دل برادر را باز چشم توخون نگرشده بود دلت ازپيش پاره ترشده بود آه بانو ببخش شعرم باز چه سفرنامه ی غمی شده است سخن ازكعبه ی وجودآمد آه چشمم چه زمزمی شده است دل غمگين وچشم خون پالا برده دل رابه سوي كرب وبلا كربلابود و صحنه ی ايثار روز عاشوربود وغوغا بود لحظه ی غرق شور رستاخيز ملكوت عروج گل ها بود دامن آسمان زخون ترشد همه گل های باغ پرپر شد آه وقتی به قتلگاه گُل شاهدجسم بی سرش بودی همره زينب و رباب آن جا توتسّلای دخترش بودی بين دردو مصيبت واحساس تازيانه چه كردبا گل ياس ای كه باخطبه ای شرار انگيز كوفه وشام راتكان دادی با كلامی به روشنایی نور راه توحيد رانشان دادی گاه برنی نگاه مي كردی آسمان را پُر آه می كردی بعداز آن درمدينه وهمه جا ازحسين غريب می گفتی ياد قرآن بر سر نيزه ذكرشيب الخظيب می گفتی كم نشدلحظه ای غم ومحنت شمع گشتی وآب شدبدنت بعد كرب وبلا به گلشن وحی بی گل و بی جوانه ماندی تو عاقبت از فراق جان دادی رفتی و جاودانه ماندی تو بی خزان مانده تا ابد باغت سوخت جـان «وفایی»از داغت https://eitaa.com/Maddahankhomein
مهمان چون مادر خود رشیده بودی بانو هرچند زغم خمیده بودی بانو با زینب و با رقیه ، در شام بلا مهمان سر بریده بودی بانو
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه حضرت اُمِّ‌کلثوم سلام اللّه علیها از مرتضی یک قطره خون در پیکرش باشد... باید تمامِ نُه فَلک  خاکِ دَرَش باشد پشتِ سرِ زینب قدم برداشت با دقّت پس حق به مریم می‌دهم پشتِ سرش باشد این دخترِ مرضیه است و کوثری جاری باید هر آن کس حیدری شد نوکرش باشد مثلِ حسن مظلوم و چون زهراست معصومه تصویرهایِ کـربلا در باورش باشد در کوفه بعد از خواهرِ خود خطبه می‌خوانَد یعنی همیشه خواسته هم‌سنگرَش باشد این اُمِّ‌کلثوم است اِرثِ یاسِ مظلومه با اینکه دارد مقبره چون مادرش باشد گریه‌کنانِ کوچه و گودال و بزمِ شام بانو همیشه روضه‌ای دور و بَـرَش باشد پایِ سرِ بر نیزه ندبه‌خوانِ دیدار است در آرزویِ روزِ وصل دلبرش باشد https://eitaa.com/Maddahankhomein