eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
377 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
طاقت بیا بشنو پدرجان صحبتم را غم تو بُرده از کف طاقتم را دوچشم خویش را یک لحظه وا کن ببین سیلی چه کرده صورتم را
اصحاب با وفا از آن زمان که شما راهی بلا شده اید سوار کشتی طوفان کربلا شده اید زفیض بال زدن درهوای عشق حسین کبوترانه دراین آسمان رها شده اید چه حاجت است شما رابه آب شط فرات که راهیان سرچشمه ی بقا شده اید فرشتگان خدا شاهدند درشب وصل به پاس عرض ارادت چه بی ریا شده اید بهشت کرب وبلا پُرشد از شمیم شما گل امید شدید و چه باصفا شده اید به وعده گاه شهادت به پاس امرامام ذبیح عشق حسینی دراین منا شده اید اگرچه پرپرتان کرده اند گلچینان گل همیشه بهارید و باز وا شده اید برای وصل شدن برخدا چه زیبا بود شهید عشق شدید وجداجدا شده اید چراغ راه هدایت شدیدو درره دوست مسافران سرنیزه تا خدا شده اید زبان وطبع «وفایی» است قاصرازاین وصف همین بس است که اصحاب با وفا شده اید https://eitaa.com/Maddahankhomein
طوق گل تارسیدم محضرت برمن نگاه انداختی در شب غم ها مرا تو یاد ماه انداختی آبرویم را خریدی،روسفیدم کرده ای لحظه ای بر روسیاهی تا نگاه انداختی ای کمان ابرو تو با تیرنگاهت ناگهان لرزه ای برجان سردار سپاه انداختی خانه ات آباد ،آباد وخرابم کرده ای با نگاهت در دل آشوبی به راه انداختی بامن نامهربان تا مهربانی کرده ای با رسول الله مرا در اشتباه انداختی درکنارت جای دادی بنده ی شرمنده را سایبانی برسراین بی پناه انداختی دستمال خویش را بستی به روی زخم من طوق گل برگردن این روسیاه انداختی از زبان حر «وفایی» می نویسد ای حسین آتشی برخرمن هستی ز آه انداختی https://eitaa.com/Maddahankhomein
زهیربن قین _____________ بال پرواز پیک نورآمده از راه که حاشا نکنی نکند امرگل فاطمه اجرا نکنی دعوتت کرده پی یاری دین خون خدا زود برخیز دگر شاید و اما نکنی باید آماده شوی بهرسفر،دریادل قطره ای ، تاکه سفر جانب دریا نکنی بال پرواز نداری به سوی عالم قدس بند تردید گراز پای دلت وا نکنی راه فردوس گشوده ست به روی توحسین نکند روی به فردوس زدنیا نکنی باخبرباش زهیرا که ضرر خواهی کرد تاکه جان را به ره عشق تو سودا نکنی آن چنان دل زتو برده ست حسین بن علی که به غیر از رخ او هیچ تماشا نکنی پشت پابرهمه ی دولت دنیا زده ای تاکه یک لحظه دگر پشت به مولا نکنی ازکلامی که تو گفتی به امامت پیداست جزشهادت زخداوند تمنا نکنی ای گوارای وجود تو شهادت،نکند روزمحشرتو نگاهی به سوی ما نکنی چون «وفایی»نتوان گفت زاصحاب حسین تاکه روجانب گلزار تولا نکنی https://eitaa.com/Maddahankhomein
ماه شب چارده گشته پامال عموجان زچه این سان بدنت پاره پاره شده از ضربت شمشیرتنت تاکنار بدن تو به شتاب آمده ام شده همرنگ دل غرقه بخونم بدنت بدرقه کرد تورااشک ونگاهم که نبود زرهی برتنت ای گل به جزاز پیرهنت ازغم وداغ تو خون ریخته از چشم ترم مثل لاله شده پرخون زچه جام دهنت باز کن لب سخنی ازلب خاموش بگو مانده درذائقه ی من عسلی از سخنت رُخت ای ماه شب چارده ازخون ترشد رفتی وماند فروغ رجز شب شکنت گرچه حاجت به کفن نیست شهیدان رالیک شده پیراهن خونین تن تو کفنت درکنار تن صدچاک تو فریاد زنم یادگار حسنم ،سوختم از سوختنت به چه حالی ببرم سوی حرم جسم تورا منتظر مانده به ره مادر غرق محنت داغ برداغ دلم آمده گر می گریم تازه شد داغ علی باغم پرپر شدنت سوخت گرچه دل محزون «وفایی» امّا صدهزاران دل عاشق شده بیت الحزنت @Maddahankhomein
نقش ربّنا به زير سُمّ ستوران تنت رها مانده عموفدای توگردد تنت كجامانده صدازدی توعمورا ولی خبردارم كه نيمی ازنفست درگلوت جا مانده گل بهشتی من گرچه پرپرت كردند شميم ناب تودرخاك كربلامانده زپشت پرده ی خونين اشك خودديدم به عضوعضوتنت زخم نيزه هامانده شكسته اند چرا حُرمت تورا ای گل چقدربربدنت جای رّدپا مانده هنوزظرف عسل ازلبت نيفتاده هنوز روی لبت ،نقش ربنّا مانده صداي خواندن امّن يجيب می آيد كه نجمه منتظرت دست بردعا مانده توراچگونه بردخيمه گه عمو بنگر كنارجسم توازپا دراين منا مانده نوشت اشك «وفایی» پس ازشهادت تو حديث عاشقی ات برزبان مامانده @Maddahankhomein
257K
بی تابی رباب مزن توناله ، که درعذابی چه میشود تو ،کمی بخوابی دلم زبی تابیت ،تاب ندارد علی حرم ازامشب دگر، آب ندارد علی طفل صغیرم برایت بمیرم سوزد دلم از، تبت علی جان ترک ترک شد، لبت علی جان شرر زدی ازغمت، به جان وقلب همه بخواب آهسته تا، عمو رود علقمه طفل صغیرم برایت بمیرم کنار مهدت ، چسان نشینم الهی مادر، داغت نبینم رقیه ازحال تو ، حالش خراب است سکینه درماتمت، دلش کباب است طفل صغیرم برایت بمیرم نالیدی ازبس، خاموش گشتی از تشنه کامی، بیهوش گشتی اشکی بروی لبت، مادر چکیده گاهی تلظی کنی، ای نور دیده طفل صغیرم برایت بمیرم @Maddahankhomein
هجمۀ غم ها دوباره شوروغوغا شد بیائید به چشمم تار دنیا شد بیائید زتیرونیزه وشمشیر دشمن گل من ارباً اربا شد بیائید جوانان بنی هاشم بیائید علی رابر درخیمه رسانید دل من چون تنش درخون نشسته نثارش میکنم گل دسته دسته نشسته نیزه ای برپهلوی او سرش مثل سرحیدر شکسته جوانان بنی هاشم بیائید علی رابر درخیمه رسانید دگردر زانویم طاقت نمانده که داغش طاقت از جانم ستانده شدم شیب الخظیب ازخون فرقش دلم را داغ او درخون نشانده جوانان بنی هاشم بیائید علی رابر درخیمه رسانید خدا داندچه داغی دیده ام من گلاب خون براو پاشیده ام من زبس که پاره پارهتن شده او تنش را در عبا پیچیده ام من جوانان بنی هاشم بیائید علی رابر درخیمه رسانید ملک گرید به اشک جاری من فلک نالد به شوروزاری من میان هجمۀ غمها چه گویم که زینب آمده بر یاری من جوانان بنی هاشم بیائید علی رابر درخیمه رسانید https://eitaa.com/Maddahankhomein
198.8K
همسفربهشتي چـرانشسته خون به روي انورتو چـراچنين بخون نشسته پيكرتو ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن(۲) صداي توعقده زجان من گشايد چـرازسينـه ات صـدا دگرنيايد ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن(۲) فداي ديدگان بسته ات شوم من فداي سينة شكسته ات شوم من ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن(۲) دلم زداغ توشـده زغصـه لبـريـز به خيمه نجمه منتظرنشسته برخيز ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن(۲) زيـادمـن نرفتـه ذكـر يـارب تو همره خون عسل چكيده ازلب تو ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن(۲) به زيرسمّ اسب ها چه ديده اي تو چقدر روي خاك پـاكشيـده اي تو ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن(۲) بخاك وخون كشيده شداگرچه بالت همسفـر بهشتيـم جنـان حـلالت ببين شكسته دلم عموجان بخون نشسته دلم عموجان عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن(۲) https://eitaa.com/Maddahankhomein
بیت الحزن من چگونه بدنت را بگذارم بروم پیکر بی کفنت را بگذارم بروم جان من روی زمین است تحمل نکنم که روی خاک تنت را بگذارم بروم یوسفم پیرهنت رفته به غارت ،زچه رو تن بی پیرهنت را بگذارم بروم به چه حالی تن عباس و علی اکبر را یادگار حسنت را، بگذارم بروم تازیانه به تنم با خط نیلی بنوشت لاله های چمنت را بگذارم بروم من علمدار غمت هستم و هرگز نشود علم سوختنت را بگذارم بروم فرصت ماندن اگر نیست،کجا گریه کنم گر که بیت الحزنت را بگذارم بروم می برم عطر غمت را همه جا،جایز نیست غم پرپر شدنت را بگذارم بروم https://eitaa.com/Maddahankhomein
شهادت امام سجاد علیه السلام پاسدارنهضت در تمام عمر،از نا له نوایی داشتم دردل غرق نوايم، نينوایی داشتم سينه ام از داغ گل ها،پاره پاره بود و باز درميان سينه ی خودكربلایی داشتم بار سنگين غمت ،كرده كمانم ای پدر بعد تو ،هردم به جان تير بلایی داشتم روزهایی كه سرت، ای كعبه ام بر نيزه بود برنماز عشق خود قبله نمایی داشتم زير زنجيرگران ،با ياد زخم پيكرت روی ناقه، گريه های بی صدایی داشتم درميان سنگ های شاميان ازبام ها بهرحال عمه ام، برلب دعایی داشتم برتن صدچاك وعريان تو ناله می زدم هرزمان درپيش چشمم بوريایی داشتم من به يادكام عطشان توای روح حيات دركنارآب ها، بزم عزایی داشتم پاسدارنهضت تو بوده ام ،با گریه ام درهمه جا ناله ی عقده گشایی داشتم سال ها بيمار تو بودم وليكن عاقبت دردل از زهر ستم ،گردشفایی داشتم صد هزاران چون«وفایی»درعزايم سوختند دردل هرعاشقی، محنت سرایی داشتم @Maddahankhomein
آیه ی الله نور وقتی سربريده ی تو درتنوربود آن شب تنور وادی سينای طور بود جبريل با نگاه به سوی سرت حسين حيران زنورآيه ی الله و نور بود ازعرش تاكنارسر غرق خون تو تاصبح دسته دسته ملك درعبوربود چيزي كه شعله بردل افلاكيان فكند غمناله های فاطمه درآن تنور بود وقتی صدای ناله ی زهرا بلندشد گويا كه وقت خاستن نفخ صوربود باديدن شكسته جبينت زهم شكست پهلوشكسته ای كه دلش چون بلوربود قرآن ورق ورق شده بود ودريغ ودرد يك سوره اش به خاك زسم ستوربود خون گريه كن«وفایی»كه هفت آسمان پُر از فرياد غم گرفته ی جانی صبوربـود @Maddahankhomein