eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین دل من با غمِ عشقت شده درگیر ،حسین داده دنیای مرا عشقِ تو تغییر ،حسین مادرم نذرِ تو کرده است جوانیِ مرا تا که یک روز به پای تو شوم پیر، حسین مثلِ اصحابِ تو قطعا به سعادت برسم بسپارم به تو گر رشته ی تقدیر ،حسین یک نگاهِ تو چه ها کرد به احوالِ زُهِیر عجبا ، یک نگه و این همه تاثیر، حسین رحمتِ واسعه بودن صفتی در خورِ توست که شده عشقِ تو این قدر جهان گیر، حسین خالصم کن که شوم عابسِ دیوانه ی تو کمکم کن بِدَرم جامه ی تزویر، حسین گریه در بزمِ عزای تو کند پاک مرا قطره ای اشک شده مایه ی تطهیر ،حسین قتلگاه و تل و یک خواهر و شمر و سر تو زده آتش به دلم این دو سه تصویر، حسین بس که انوارِ خدا از تن تو می تابید سجده کردند به تو نیزه و شمشیر ، حسین وقتِ غارت شد و انگشتر تو رفت که رفت زینب آمد به سراغِ تو ولی دیر ، حسین آمد و دید که قرآن به زمین افتاده سوره فجر چگونه شده تفسیر ، حسین! خواهرت بعد تو با رنجِ اسارت چه کند ؟ زینبت بی تو شد از دارِ جهان سیر، حسین http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین مدیحه خوانِ جلالت، جلیل خواهد شد هر آن که سوخت برایت خلیل خواهد شد ملازم تو عزیزِ خدای توست حسین جدا شود زِ تو هر کس ذلیل خواهد شد سری که طالب عقل است گشته مجنونت جنون گرفته ی عشقت عقیل خواهد شد اسیرِ عشقِ تو اصلا اسیرِ دنیا نیست به چشمِ او غمِ دنیا قلیل خواهد شد وجودِ هر که خدایی شود چو زینبِ تو بلای دوست به چشمش جمیل خواهد شد کسی که چشمه ی اشکش برای تو جاری است به حشر، قسمتِ او سلسبیل خواهد شد به شاعرِ تو اگر مادرت کند نظری شبیهِ محتشمت بی بدیل خواهد شد به عاشقی که خودت می دهی شهادت را به عزّتِ "حججی ها" قتیل خواهد شد من از حکایتِ شیرینِ "جون" فهمیدم که با تو ایل و تبارم اصیل خواهد شد در آن کشاکش محشر که روزِ وانفساست به نوکرانِ تو، زهرا کفیل خواهد شد http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین به ذلّت پشت کردی و زدی فریاد، عزّت را تو سر دادی، که دینِ حق نبیند رنگِ ذلّت را تو مصباحُ الهدی هستی و باید گِردِ تو گردد کسی که از خدا کرده طلب نورِ هدایت را یقین دارم هر آن کس در دلش حبّ تو را دارد خودت هدیه به قلبش داده ای این مهر والفت را همین که نام تو گُل می کند روی لبم قطعاً نهاده بر سرم پروردگارم اوجِ منّت را زدی بوسه به پای مادرت زهرا و خالق هم به لطفِ بوسه ات بگذاشت آنجا باغِ جنت را میانِ خاک ها، خاکِ مزار توست استثنا تو بخشیدی به این تربت شفا و فضل وبرکت را تو را آن گونه که باید نفهمیده بشر آری چگونه میتوان فهمید قدرِ بی نهایت را؟ میانِ آن همه !، بهر تو هفتاد و دو تن مانده و این یعنی ندارد هر کسی در دل بصیرت را زمین مانندِ اصحابِ تو را دیگر نخواهد دید غیورانی که سر دادند و نشکستند بیعت را همان یاران که رسواییِ عشقت را پسندیدند همان ها که نمی گیرند رنگِ هر جماعت را هر آن کس با امامش ماند و یارش بود، می ماند به دنیا کربلایت میدهد این درسِ عبرت را سر و جان دو عالم باد قربانِ ابالفضلت علمداری که باید در وجودش دید غیرت را فدای کودکِ شش ماهه ات که خواست باخونش تو را یاری رساند، تا کنی اتمامِ حجّت را چه کرده خواهرِ مظلومه ات زینب که تا محشر همه باید از او گیرند درسِ استقامت را شهادت می دهم والله ، آقای شهیدانی که در گودالِ خون کردی ادا حقّ شهادت را مکانت آسمان ها بود و در گودال افتادی به زیر دست و پا رفتی، که گیری دستِ امت را یکی عمامه ات را ، آن یکی انگشترت را برد چه زیبا وقتِ جان دادن نشان دادی کرامت را دلم تنگ است میدانی چه میخواهم من از دستت فقط می خواهم از تو اربعین اذنِ زیارت را http://eitaa.com/Maddahankhomein
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها (ایام اسارت آل الله) قالب چهارپاره کرده ای سرفرازمان ای سر مرحبا ای سرِ برادرِ من ای سرِ سربلندِ بر نیزه سایه ات مستدام بر سرِ من تا شود پای راه رفتنِ تو نیزه از محضرت اجازه گرفت تا شکوفا شدی چو گل بر نی آسمان رنگ و بوی تازه گرفت شانه زد باد، گیسوانت را بوسه ها چید از رخت خورشید ماهِ شَیبُ الخضیبِ غرقِ به خون ماه با دیدن تو آه کشید نی به نایِ گلوت بسته دخیل چون گدایی که حاجتی دارد شاهِ من روی نیزه هم شاه است همه جا، جاه و عزّتی دارد آمدی همرهم که از بالا شاهدِ انقلابِ من باشی از بدن گشته ای جدا که چنین پاسدارِ حجابِ من باشی غیرتُ اللهی و چهل منزل بوده ای پاسبانِ محملِ من بارِ غم را کشیده ام امّا کم نشد از حجابِ کاملِ من خونت افتاد قطره قطره به خاک تا نیفتد به خاک معجر من مرد میدان شدم اگرچه زنم وَ همین چادر است سنگرِ من سپرم عفّت است و حجب و حیا سنگرم را کسی نمی گیرد به سیاهیِ چادرم سوگند زن بدونِ حجاب می میرد به تو سوگند ای سر زخمی و به خونت که روی خاک چکید گله دارد دلم از آن زن که پا گذارد به روی خونِ شهید http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین آن خداوندی که عالم را منظم ساخته نوکرِ کویِ تو را آقای عالم ساخته بنده ای را که خدایش دوستش دارد حسین در دلش والله از جنسِ غمت ، غم ساخته کشته ی اشکی و خالق هم میانِ خیرها گریه کردن در عزایت را مقدّم ساخته بس که آرامش دهد ذکر تو بر افلاکیان دستِ حق در عرش با نامِ تو پرچم ساخته نیستم دنبالِ جنت ، با تو من در جنّتم روضه های تو بهشتم را فراهم ساخته فخرِ من این است محتاجِ غذای روضه ام سفره ام را نذریِ ماهِ محرّم ساخته هر که اهلِ روضه رفتن نیست ای آقای من روزگارش را به دستِ خود جهنّم ساخته هر چه می خواهد بشر ، در دستِ تو باشد حسین پس خسارت دیده آن نوکر که با کم ساخته پر شده دور و بر تو از رسول ترک ها سفره ی عشقِ شما بسیار آدم ساخته تا که دستم را بگیری با بلاها ساختی دستِ تو با ساربان و زخمِ خاتم ساخته روی نی هم خلقِ عالم را هدایت کرده ای نایِ حلقومِ تو از آیاتِ حق ، دم ساخته هر که گریانِ تو باشد مَحرَمِ اسرارِ توست شکرِ حق ما را خدا بهرِ تو مَحرم ساخته http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیڪ یا زینب کبری به احتــرامِ شــکوهِ همـیشه کامل تو سزد که سجده کند کوه در مقابلِ تو قسم به غیرتِ دریادلان یقیــن دارم فراتر از دلِ دریاست وسـعتِ دل تو تمامِ زینت هفت آسمان به نامِ علی و هست زینت نامِ علے فــضائل تو بلند مرتبه هستے و از عجایب نیست اگر که بوسه زند آسمان به محملِ تو تو آفریده شدے تا که زینِ اب باشی صفات حیـدرِ کرار گشتــه شاملِ تو امام هم به تو گفته است التماسِ دعا چه دیده بود حسین از تو و نوافلِ تو تو دست بسته شکستے غرورِ دشمن را اسیرِ عشــق ، امیران شــدند سائلِ تو اگرچه امِّ مصائب شــدے در اوجِ بلا اگرچه با غمِ ایام شــد عجین گِل تو....َ جمیل گشت به چشــم تو هر بلا زیرا هر آنچه میلِ خدا بوده گشته مایلِ تو به گوشه چشم تو از کف دهم دل و جان را نگاه کن که شــوم خاکِ پای بیدلِ تو قبول کن تو مــرا چون مدافعان حرم بگیر جان مــرا گرچه نیست قابل تو http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علی الحسین سر و سرور به هر شهید، حسین به خلایق بُوَد امید ، حسین هست بابُ الحسین کلُّ الخیر نوکرش می شود سعید ، حسین رحمت اللهِ واسعه یعنی زحمتِ خلق را کشید ، حسین تا شود دافعُ البلای بشر هر بلا را به جان خرید ، حسین هر زمان با گنه زمین خوردم تا بلندم کند دوید ، حسین در میانِ سفینه های نجات زودتر از همه رسید، حسین من کجا ؟ روضه ی حسین کجا؟ سمت روضه مرا کشید ، حسین اهل شورِ عزا نبود دلم در دلم شور آفرید ، حسین با خبر کرد اشکِ دیده مرا که تو را بین روضه دید ، حسین‌ ناگهان بین گریه حس کردم ناله های مرا شنید ، حسین به مشامم رسید بوی بهشت شد بهشتِ مرا کلید ، حسین همه را عاشقِ خودش کرده شد برای همه مفید ، حسین https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم غزلی تقدیم به گذشت عمر تو هر صبح و شام با گریه چه عاشقانه شدی هم کلام با گریه سلام سید و مولای ساجدینِ جهان که سر به سجده نهادی مدام با گریه تمام گریه کنان زیرِ دینِ اشک تواند که چشمشان شده والا مقام با گریه هزار خطبه نهان بینِ ندبه هایت بود رسید از تو به عالم پیام با گریه در آن قیامتِ عظمای روزِ عاشورا تو زنده ماندی و کردی قیام با گریه به گردنت غل و زنجیر بود و از کوفه شدی روانه سوی شهر شام با گریه چه کرد با دل تو خنده های مردم شام که خنده بر لب تو شد حرام با گریه به روی نیزه سر غرقِ خون بابا را نگاه کردی و دادی سلام با گریه جهان دوباره گرفتار بی وفایی شد که بگذرد شب و روزِ امام با گریه نوشتن از غم تو مشکل است آقاجان که بی اراده غزل شد تمام با گریه http://eitaa.com/Maddahankhomein
مربع ترکیب تقدیم به حضرت زینب سلام الله علیها در بین طوفان با دلی آرام رفته او دست بسته، با شکوهِ تام رفته مردانه پای پرچمِ اسلام رفته از کربلا ، کوفه از آنجا شام رفته هر چند در بند اسارت بود زینب راهِ سعادت را فقط پیمود زینب این زن مسیرِ عشق را هموار کرده در نشرِ حق مثلِ رسولان کار کرده از خوابِ غفلت شام را بیدار کرده با " ما رایتُ " دشمنش را خوار کرده با نورِ زینب گشت قلبِ شام روشن در مجلسِ کفّار شد اسلام روشن آمد که از این شهر ظلمت را بگیرد آمد عقیله تا جهالت را بگیرد از شامیان می خواست غفلت را بگیرد دل مردگیِ این جماعت را بگیرد زینب چو دید این شهرِ کفر ، ایمان ندارد آمد که بذرِ عشقِ حیدر را بکارد با خطبه هایش کرد کارِ صد نبی را آورد با خود نور ِ پیغامِ ولی را باید ببیند شام این نورِ جلی را وقتش شده این شهر بشناسد علی را این خاک از نسلِ ابوسفیان غمین بود دل تنگِ اولادِ امیرالمومنین بود زینب به شام آمد حقایق را بگوید آمد که اینجا را به اشک خود بشوید جاری شد اشکش تا گلِ ایمان بروید این خاک باید عطرِ حیدر را ببوید مانند زهرا مادرش روشنگری کرد غوغای زینب شام را هم حیدری کرد هر آن چه ممکن بود در راه خدا کرد این عالمه حق را زِ هر باطل جدا کرد بعد از برادر کارِ مصباح الهدی کرد خود را به کوهی از مصائب مبتلا کرد باید بخوانم روضه را آرام آرام می گفت زین العابدین الشام الشام ظلم و جفا را چون به اوج خود رساندند بر قلب زینب داغِ عالم را نشاندند کوچه به کوچه آلِ حیدر را کشاندند با دستِ بسته کودکان را می دواندند این قافله در شام مرگِ خویش را دید اینجا دلِ زینب زِ داغی سخت لرزید اینجا ستم بر دختِ زهرا شد مکرر اینجا سر بابا شده مهمان دختر اینجا تداعی شد به زینب غسلِ مادر اینجا به وقتِ غسل ، شد غساله مضطر کنج خرابه شد محیطِ اشک و ناله از بس جراحت بود بر جسمِ سه ساله http://eitaa.com/Maddahankhomein