بسم الله الرحمن الرحیم
ترکیببند مناجات نیمهی ماه مبارک رمضان
مدح امام حسن مجتبی علیهالسلام
حسن
گناهکارترین بندهی توام یارب
بهجان فاطمه شرمندهی توام یارب
ببین بهپا شده بتخانه در دلم، اما
هنوز معتقدم بندهی توام یارب
تمام عمر مرا سربلند کردی و من
تمام عمر سرافکندهی توام یارب
گناه، خیمهی غم در دلم زده اما
هنوز منتظر خندهی توام یارب
به روسیاهی من بیشتر اضافه شده
که بین خلق نمایندهی توام یارب
اگر نظر کنی از لطف، رام خواهم شد
منی که عبد گریزندهی توام یارب
گناهکارترین بندهام، ولی دلخوش
بهدست رحمت بخشندهی توام یارب
در این سیاهی دنیا امید ما حسن است
که دست رحمت بخشندهی خدا حسن است
کبوتریم و پی دانهی امامحسن
رسیدهایم درِ خانهی امامحسن
تمام مردم این شهر، شهرت ما را
شناختند به دیوانهی امامحسن
عجیب نیست اگر میشوند دشمن و دوست
اسیر لطف کریمانهی امام حسن
اگر تمام جهان میهمان او باشند
هنوز جا دارد خانهی امام حسن
نمیرویم سراغ کسی به غیر از او
که رزق ماست به پیمانهی امام حسن
دل شکستهی ما آنقدر طوافش کرد
لقب گرفت به پروانهی امام حسن
فقیر بوده ولی پادشاه میگردد
گرفته هرکس عیدانهی امامحسن
هزارشکر که نام تو بر زبان من است
"حسن" قشنگترین واژهی جهان من است
تمام شهر سر سفرهی ضیافت اوست
که روزی همهی خلق از کرامت اوست
اگر چه خم نشده پیش هیچکس، اما
همیشه گردن ما زیر بار منّت اوست
کریم قابل تعریف نیست، پس چه عجب!
اگر که دشمن او شامل شفاعت اوست
عجیب نیست که لبخند و مهربانی و عشق
جواب آنهمه بیحرمتی به ساحت اوست
"سکوت" حکم خدا و رسول بود، ولی
جمل نمونهای از قدرت و شجاعت اوست
فقط نه این که کرم کرد و رزق ما را داد
نفس کشیدن ما نیز با عنایت اوست
مرا به حج چهنیازیست تا حسن دارم
اگر به کعبه بیایم هدف زیارت اوست
وجود عالم امکان به خاطر حسن است
خوشابهحال هر آنکس که شاعر حسن است
همان که با ادب و باوقار میبخشد
فقط به خاطر پرودگار میبخشد
به این دلیل غلام حسن خودش آقاست
که گل همیشه به خار اعتبار میبخشد
تمام زندگی من فدای مردی که
تمام زندگیاش را سهبار میبخشد
چرا که او پسر ارشد همان مردیست
که بین معرکهی کارزار میبخشد
بجز علی که به هنگام جنگ بخشیدهست
کدام شیر به وقت شکار میبخشد؟
همیشه موقع بخشش که میشود این مرد
به رسم فاطمه اول به "جار" میبخشد
نمیدهم به دوعالم غلامی او را
گرفتم اینکه به من اختیار میبخشد
همیشه گفتهام از تو ولی کم است حسن
غلام کوی تو آقای عالم است حسن
کریم اوست که در اوج بیمرامیها
نشسته است سر سفرهی جزامیها
که نیکنامترین است و خوردهاند قسم
به نیکنامی او کل نیکنامیها
کج است گردنشان پیش او، چرا که شدند
به احترام حسن محترم گرامیها
غلام آل علی باش چون که میارزد
به پادشاهی عالم همین غلامیها
در این مقام که شهرت در اوج گمنامیست
همیشه در پی گمنامیاند نامیها
به یک نگاه کریم تو میشود شیرین
برای دشمن تو اوج تلخکامیها
همیشه گرم بماند به حق حضرت عشق
به شوق دم زدن از او دم "کلامی" ها
" چه مِدحتی بنویسیم در مقام حسن
که هم غلام حسینیم و هم غلام حسن"
تو را که دیده غم از شوق ریشهکن شده است
همه اویس شدند و جهان قرن شده است
برای هرکه تو را دیده نیست جای گله
که همردیف ترانی همیشه لن شده است
زبان شعر کم آورده است هرجایی
که از فضائل بسیار تو سخن شده است
به رمز و راز مسیحایی تو پی بردم
از آن کویر که تا رد شدی چمن شده است
حرام باشد اگر دست بیوضو بزنم
به هر نگین که مزین به یاحسن شده است
مگر به خواب ببیند شترسوار جمل
کسی حریف تو در جنگ تنبهتن شده است!
تمام شهر برای حسین سینه زدند
ولی حسین برای تو سینهزن شده است...
امید ما کرم توست یا امامحسن
زیارت حرم توست یا امامحسن
#مجتبی_خرسندی
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
ترکیببند مدحومرثیه امام حسن مجتبی علیهالسلام
«حسن،جان»
از هر نظر تو از همه زیباتری حسن
پس نام توست زینت هردفتری حسن
تمثیل صبر فاطمه و صولت علی
در قابی از شمایل پیغمبری حسن
بازار داغ یوسف کنعانیان شده است
در پیشگاه حُسن تو بیمشتری حسن
تو ماه هاشمی نسبی و بدون شک
بیاختیار از همه دل میبری حسن
من حاضرم قسم بخورم در نبود تو
دنیا نداشت در صدفش گوهری حسن
از بس یگانهای که در عالم نبوده است
پیش از تو نام هیچ کس دیگری، حسن
نام تو تا به دفتر ایجاد جا گرفت
دنیا به لطف بردن نامت صفا گرفت
با ذکر نام تو دل من زنده میشود
بلبل بهشوق روی چمن زنده میشود
ای آن که در تن همه مانند جان تویی
جان با تو جان گرفته و تن زنده میشود
اعجاز توست این که دل هر غریبهای
در خانهی تو مثل وطن زنده میشود
تاثیر خطبههای تو اعجابآورند
صدمرده از حدیث سخن زنده میشود
یکدم برای شادی یکشهر کافی است
از برکت اویس، قرن زنده میشود
دلهای ما اگرچه که از دست رفتهاند
اما به لطف ذکر حسن زنده میشود
از نام بینظیر حسن، جانگرفتهایم
عمری اگر که ذکر حسنجان گرفتهایم
هرجا رسیده است گدا در حوالیاش
پر بوده از کرامت او دست خالیاش
شهری که میزبان کریمی شبیه اوست
هرگز نرفته فقر به سمت اهالیاش
حاتم گدای او شده تا بلکه رو شود
یکگوشه از مقام کرامات عالیاش
باشند اگر تمام جهان میهمان او
پایان ندارد این کرم لایزالیاش
دنیا برای دشمن او چون جهنّم است
اما بهشت بوده برای موالیاش
هرکس که ناامید به لبخند او رسید
مرهم گذاشت بر غم آشفتهحالیاش
خوب است حال هر دوجهان با نگاه تو
گمراه شد هرآنکه نیامد به راه تو
هم وقتخنده گفتم و هم وقتغم حسن
یعنی که بوده دم حسن و بازدم حسن
کوچه قُرُق شده به هوای عبور او
وقتی گذاشتهست بههرجا قدم حسن
بخشیدهاست زندگیاش را هزاربار
پس میتوان نوشت؛ «خدایکرم حسن»
هر شاعری برای تو شعری نوشته است
هرچند گفته از وجنات تو کم حسن
با احترام پیش تو افتاد روی خاک
تا پای ناقه شد به دودستت قلم حسن
در حسرت زیارت صحن تو ماندهایم
دلخون شدیم از این که نداری حرم حسن
روزی به آستان رفیع تو میرسیم
از کربلا به صحن بقیع تو میرسیم
ای روشنای شمع شبافروز کربلا
صلح تو بود نهضت پیروز کربلا
امروز حُسن کرببلا ماند، چون که بود
مرهون التفات تو دیروز کربلا
باید که با اشارهی تو سر درآوریم
از رمز و راز عالم مرموز کربلا
از کینهی غدیر به قربان رسید و شد
رخت عزا به قامت نوروز کربلا
از پای منبر تو بصیرت گرفتهایم
شد غمزهی تو مسئلهآموز کربلا
از کوچههای تنگ بنیهاشم آمده
تا روضهی تو داغ جگرسوز کربلا
در لشکر تو حرّ و حبیبی ندیدهایم
ما در جهان چنان تو غریبی ندیدهایم
آه! ای امام مانده میان وطن غریب
عالم ندیده مثلتو در مردوزن غریب
آرام روحوجان رسول خدا تویی
اما میان امت او دائما غریب...
هر پنجتن غریب شدند و تو بودهای
اندازهی تمامی این پنجتن غریب
زخم زبان شنیدی و راهت سکوت بود
پس در تمام عمر شدی با سخن غریب
جای کفن، بگو که زره بر تنت کنند
یکعمر بوده جسم تو با پیرهن غریب
لفظ «کریم» قسمتی از بخشش تو بود
هممعنی است در غم تو با حسن؛ «غریب»
با تو بهدست غیر ندارد نظر کسی
از سفرهی تو نانونمک خورد هرکسی
نوبت به عرض حاجت سائل نمیرسد
«دارایی کریم به منزل نمیرسد»
قبل از ورود روزی خود را گرفتهایم
اینجا نیازمند به داخل نمیرسد
لطف تو را تمام گداها چشیدهاند
هرچند گفتهاند؛ به کاهل نمیرسد
چون غربت تو بانی یکعمر گریه است
پس فرصت مرور مقاتل نمیرسد
غرق غم است قلب تو از کوچهای هنوز
کشتی که زخمخورده به ساحل نمیرسد
وقتی شهید کوچهی تنگ مدینهای
پس فیض کشتن تو به قاتل نمیرسد
روزی به انتقام تو از راه میرسد
مردی که مثل توست -تو ای ماه- میرسد
#مجتبی_خرسندی
#امام_زمان_عج
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
کریم
گرچه در دنیا فراوان میشود پیدا کریم
نیست مانند «حسن» اما دراین دنیا کریم
آنقدر پیش خدا رفتهست بالا رتبهاش
تا بهعشق او لقب دادهست قرآن را «کریم»
ما اگر از عرضحاجتها خجالت میکشیم
سمت ما میآید از روی کرم اما کریم
روزی همسایهها چندین برابر میشود
تا که بین کوچهی ما میگذارد پا کریم
یکنفر میگفت؛ «انسانها حریص ذاتیاند»
گفتم؛ آری ای رفیق...! الّاکریم، الّاکریم...
وقت بخشیدن به فکر آبروی سائل است
فرق دارد شیوهی بخشیدنش با ما کریم
در ازای شاخهای گل بندهای آزاد شد
با حسن یکجور دیگر میشود معنا کریم
از کرامات حسن ضربالمثلها ساختند
سخت آسان است مشکلهای دنیا با کریم
قبل «الّافاطمه...، الّاعلی...، الّاحسن...»
میشود «لاذوالفقار و لافتی و لاکریم»
اینچنین امروز اگر روزی ما را میدهد
بیگمان از ما شفاعت میکند فردا کریم
ذکر ما شد مثل قمریهای صحن خاکیاش؛
«یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم...»
میرسد از راه روزی مردی از جنس حسن
پس دوباره میشود پیدا در این دنیا کریم
#مجتبی_خرسندی
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
حاتم طه
ایزد منّان چو آفرینش ما خواست
جمله جهان را در اوج حُسن بیاراست
جنگل و دریا و کوه و دشت گواهند
حمد و سپاس از برای خالق یکتاست
هرچه تصور کنی محل تامّل
هرطرفی بنگری مجال تماشاست
قابل درک است در تمامی ذرّات
قدرت پروردگار بس که هویداست
ما همه محکوم دادگاه قضائیم
حکم خدا چون بدون شاید و امّاست
از قلم صُنع او به دفتر خلقت
هر کلمه پاسخ هزار معماست
هرچه خدا آفریده عین کمال است
این همه را از حدیث حُسن تو آراست
جمع تمام صفات حُسن دوعالم
در وجنات حَسن هرآینه پیداست
خادم دربار اوست مرد و زن ما
اول این لوح نام آدموحوّاست
رأفت او بادبان کشتی نوح است
رحمت او ناجی غریق دودنیاست
از نظر لطف او وزیده نسیمی
دیدهی یعقوب اگر هرآینه بیناست
مرشد کامل که در مراتب توحید
هادی ادریس و هود و صالح و یحیاست
شد متوسل به او خلیل خداوند
چون که خدا ذبح نوردیده از او خواست
خلق دوعالم اسیر یوسف کنعان
یوسف کنعان اسیر یوسف زهراست
خلق دوعالم گدای حاتم طائی
حاتم طائی گدای حاتم طاهاست
اوست که در ماجرای وحشت فرعون
ناجی موسی در آستانهی دریاست
مُلک سلیمان نگین خاتم دستش
فرش مسیرش تمام عرش معلّاست
صابر اعظم که در مقام تحمّل
حضرت ایوب فیض صبر از او خواست
ذکر لب یونس است در دل ماهی
نام بلندش چنان که عالی و اعلیست
عیسی اگر دم گرفت و مرده شفا داد
ذکر حسن دمبهدم به هر دم عیساست
حُسن دوعالم غلام حلقه به گوشش
دست به سینه نشسته در بر او راست
شیوهی لطفش شبیه لطف پیمبر
شیوهی رزمش شبیه شیوهی مولاست
از در این خانه پا نکش که نبی گفت؛
هرچه که خیر دوعالم است همینجاست
چون که کریم و کریمِ ابن کریم است
بخشش او نیز قبل عرض تقاضاست
زندگیاش را سهبار داده به مردم
این کمی از لطف بیکرانهی آقاست
رونق اشعار شاعران شده مدحش
دفتر هریک پر از قصیدهی قرّاست
هیچکسی پیش او غریب نمانده
گرچه خودش در جهان غریبه و تنهاست
مرد کریمی که در کمال کرامت
رازق امروز ما و شافع فرداست
کرسی خاص شفاعت از همهی خلق
روز قیامت برای اوست که برپاست
گرچه سیاه است نامهی همه، اما
مِهر حَسن مُهر حُسن عاقبت ماست
#مجتبی_خرسندی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#قصیده
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
حاتم طه
ایزد منّان چو آفرینش ما خواست
جمله جهان را در اوج حُسن بیاراست
جنگل و دریا و کوه و دشت گواهند
حمد و سپاس از برای خالق یکتاست
هرچه تصور کنی محل تامّل
هرطرفی بنگری مجال تماشاست
قابل درک است در تمامی ذرّات
قدرت پروردگار بس که هویداست
ما همه محکوم دادگاه قضائیم
حکم خدا چون بدون شاید و امّاست
از قلم صُنع او به دفتر خلقت
هر کلمه پاسخ هزار معماست
هرچه خدا آفریده عین کمال است
این همه را از حدیث حُسن تو آراست
جمع تمام صفات حُسن دوعالم
در وجنات حَسن هرآینه پیداست
خادم دربار اوست مرد و زن ما
اول این لوح نام آدموحوّاست
رأفت او بادبان کشتی نوح است
رحمت او ناجی غریق دودنیاست
از نظر لطف او وزیده نسیمی
دیدهی یعقوب اگر هرآینه بیناست
مرشد کامل که در مراتب توحید
هادی ادریس و هود و صالح و یحیاست
شد متوسل به او خلیل خداوند
چون که خدا ذبح نوردیده از او خواست
خلق دوعالم اسیر یوسف کنعان
یوسف کنعان اسیر یوسف زهراست
خلق دوعالم گدای حاتم طائی
حاتم طائی گدای حاتم طاهاست
اوست که در ماجرای وحشت فرعون
ناجی موسی در آستانهی دریاست
مُلک سلیمان نگین خاتم دستش
فرش مسیرش تمام عرش معلّاست
صابر اعظم که در مقام تحمّل
حضرت ایوب فیض صبر از او خواست
ذکر لب یونس است در دل ماهی
نام بلندش چنان که عالی و اعلیست
عیسی اگر دم گرفت و مرده شفا داد
ذکر حسن دمبهدم به هر دم عیساست
حُسن دوعالم غلام حلقه به گوشش
دست به سینه نشسته در بر او راست
شیوهی لطفش شبیه لطف پیمبر
شیوهی رزمش شبیه شیوهی مولاست
از در این خانه پا نکش که نبی گفت؛
هرچه که خیر دوعالم است همینجاست
چون که کریم و کریمِ ابن کریم است
بخشش او نیز قبل عرض تقاضاست
زندگیاش را سهبار داده به مردم
این کمی از لطف بیکرانهی آقاست
رونق اشعار شاعران شده مدحش
دفتر هریک پر از قصیدهی قرّاست
هیچکسی پیش او غریب نمانده
گرچه خودش در جهان غریبه و تنهاست
مرد کریمی که در کمال کرامت
رازق امروز ما و شافع فرداست
کرسی خاص شفاعت از همهی خلق
روز قیامت برای اوست که برپاست
گرچه سیاه است نامهی همه، اما
مِهر حَسن مُهر حُسن عاقبت ماست
#مجتبی_خرسندی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
حُسن👌🌺
حُسن شرح خصائل حسن است
ماه؛ عکس شمایل حسن است
چون کرم لطف کامل حسن است
هرکه شاه است سائل حسن است
با حسن من نماندهام تنها
پس نماندم بهوقت غم تنها
او کریم است؟ نه، کرم تنها
کار خدام منزل حسن است
شد نثارش درود هر شیعه
#صلح او شد به سود هر شیعه
شکندارم وجود هر شیعه
همه از باقی گِل حسن است
در معانی و در بیان خدا
شد زبان حسن زبان خدا
معجزات پیمبران خدا
قطرهای از فضائل حسن است
در کرامت به شهرت غایی
تا رسیده به عالم آرایی
تازه گفتند؛ حاتم طایی
از گدایان کاهل حسن است
این نه تنها کلام من باشد
حرف ما حرف پنجتن باشد
قبله جاییست که حسن باشد
کعبه هم سخت مایل حسن است
هرکه آمد به عرصهی پیکار
در نهایت گذاشت پا به فرار
چارهیفتنهیجمل اینبار
حکمی از تیغ عادل حسن است
هرکسی باحسن در افتاده
نسل او تا ابد ور افتاده
هرچه برخاک پیکر افتاده
بر سرش مهر باطل حسن است
کاردشمن مقابلش شد لنگ
سرشان بعد مرگ خورد به سنگ
آخرکار هرکسی در جنگ
سجدهکردن مقابل حسن است
خوشبهحال #وصال و اشعارش
که به عشق تو بسته شد بارش
فاطمه میشود خریدارش
شاعری را که مقبل حسن است
گرچه از دوستان محن دارد
در دلش غصهای کهن دارد
در نمازش زره به تن دارد
"غربت" اوج مقاتل حسن است
از زمانه چهزود سیرشده
بیسبب نیست گوشهگیر شده
درجوانی اگر که پیر شده
داغ یک کوچه دردل حسن است
در مدینه غریب بود ولی...
درد او بیطبیب بود ولی...
همسرش نانجیب بود ولی...
در و دیوار قاتل حسن است
#مجتبی_خرسندی
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein