دوبیتی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🌴🌺🌸🌺🌸🌸🌴
در تن عاطفه و مهر توان می آید
که کریم ابن کریمی به جهان می آید
سفره تکمیل شد وبزم خداکامل شد
نمک سفره ماه رمضان می آید
🌸🌸❣🌸🌸
سروده #محمداسماعیل فضل الهی
@Maddahankhomein
قرص قمر
نیمه ی مـــاهِ خــــدا ، مــاهِ خـدا تابـیده است
باز امشـب آســمان گـردِ زمــین گـردیده است
بعدِ احمــد ، بعدِ زهـــرا ، بعــدِ مولایـــم علی
چشــمِ دنیــا شـــاهکارِ دیگــری را دیـده ست
پانزده شـب رد شـد از مـهمانی و امشب خدا
سفره ی جـود وکـرامت راچه زیبا چیده است
باز کــرده سفــره ی احــسان خود را با حسن
هر که امشب یا حسن گفته است،
آمرزیده است
یک طرف زهـــرا نشـسته یک طرف مولا علی
یک طـرف در گاهواره مجـتبی خوابیده است
ظاهر وباطن همه حُـسن است این قرصِ قمر
خالقش از این سبب او را حَـسَن نامیده است
این پسر جمع علی و مصطفی وفاطـمه است
باچنین خلقی خدا هم برخودش بالیده است
داده بر ســائل تمامِ هســتیِ خـود را سـه بار
بارها از شـوق ،دستش را کرم بوسیـده است
می تـوان فهمـــیـد از نـوع کــرامــت های او
شرحِ جــودِ کبریایی را حسـن فهمیده است
آزمایـش کــرده اصحابِ خودش را با سکوت
شیعیان را نیز با صلحِ خودش سنجیده است
از شجـاعت های او این بس که در جنگ جمل
داده فــرمان را علـی ، امّاحسن جنگیده است
هـر که بوده در جمـل حتمــا گواهــی می دهد
دشمــن از بــــرقِ نگاهِ مجـتبـی لـرزیـده اسـت
دوستانش جای خود،خیرش به دشمن می رسد
از حسن حـتـی عدو هم حرف بد نشنیده است
بارهـا گفتــــم که هـســتم ســـائل کــــویِ حسن
در جــواب هــر که از نام و نـشان پرسیده است
(رضا یزدی اصل)
@Maddahankhomein
317.8K
سرود ولادت امام حسن علیه السلام
هله هله هله، شب شور دله
قرص ماه توو شبِ، آسمون کامله
پیچیده توو فلک، نغمه ی هلهله
نور حق پیدا شد، هلهله
کرامت معنا شد، هلهله
فاطمه مادر شد، هلهله
مولامون بابا شد، هلهله
اومده دلبند ابالحسن
علت لبخند ابالحسن
خنده هاش خیلی شکل مادره
اولین فرزند ابالحسن
اهلاً اهلاً، مولانا حسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیدِ آخرم، سایه ی روسرم
توو گرفتاریا، اسمشو می برم
در خونه ش منم، تا ابد نوکرم
درمونِ دردامه، هلهله
می خوامش آقامه، هلهله
آی دنیا آی دنیا، هلهله
این آقا دنیامه، هلهله
زندگی خوبه با امام حسن
هوامو داره تا امام حسن
بگو تو سختی بی معطلی
صد و هیجده بار یا امام حسن
اهلاً اهلاً، مولانا حسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند سوم
بی نظیره حسن، دل پذیره حسن
توووی میدون جنگ، مثل شیره حسن
خوش به حال دلم، شد اسیر حسن
ای مهر عالم تاب، یا حسن
اسمت توو قلبم قاب، یا حسن
کریم آل الله، یا حسن
نوکرهاتو دریاب، یا حسن
آخر مردی و مرام حسن
آخرش می مونه برام حسن
از همه عشقا دل بریدم و
دلمو دادم به امام حسن
اهلاً اهلاً، مولانا حسن
✍وحیدمحمدی
@Maddahankhomein
4_5985352074496314369.mp3
3.61M
🔷اللهم عجل لولیک الفرج🔷
#شورامام_حسن_علیه_السلام
💖بند اول💖
شده ام غلامه امام حسن
کبوتره بامه امام حسن
سروجونم فداش آخه منم
عاشقه نامه امام حسن
هر چی دارم،توی دنیا،صدقه سریه آقاس
آبروم از ، نوکریه ،پسره حضرته زهراس
ذکره جنونم،تویی گروهه خونم
تا دنیا دنیاست،براتون میخونم
دینم حسن جان،آئینم حسن جان
درتو خدا رو میبینم حسن جان
❇️(یاحسن۲)یابن الزهرا❇️
💖بند دوم💖
به نامه فتاحه جنگ و جدل
همونکه بُوَد اهلی من عسل
یوسفِ زیبایِ فاطمه و
حسنِ بن علی شیره جمل
ناقه ی کفر،به زمین زد،ضربه ی شمشیره تو
اُمّ فتنه ، ترسیده از ، رجز و تکبیره تو
شیره نبردی،طوفان برپاکردی
واللهِ خیلی ، آقایی و مردی
ولیِّ خدایی ، نوه ی مصطفایی
پسره ارشده حضرته مرتضایی
❇️(یاحسن۲)یابن الزهرا❇️
💖بند سوم💖
مذل المشرکین ، فخره عرب
کریمِ آلُ الله داری لقب
اُسوه ی صبری بینِ معصومین
یا ابالقاسم هاشمی نصب
صلح تو زِن،دِه نگه داشت،دین اسلام و قرآن
من با دسته ، کَرَم تو ، شده ام آقا مسلمان
شاهه کرامت،سلطانه سخاوت
شکره خدا دا،رم با تو رفاقت
یارم حسن جان،نگارم حسن جان
نوکرت هستن ، تبارم حسن جان
❇️(یاحسن۲)یابن الزهرا❇️
✍ #الیاس_محمدشاهی
@Maddahankhomein
831.9K
🌺تک ولادت کریم اهل بیت علیهم السلام امام حسن علیه سلام
ماه رمضون شدیم دوباره مهمون
به برکت ماه خدا باز شدیم مجنون
نیمه ی ماه رفت بردار تو کوله باره
امشب بگیر از فاطمه کرببلارو
سبد سبد میباره از عرش ماه وستاره
هور ملک به هم دیگه میگن که گل فاطمه اومد
خبر بدید به مصطفی که نورچشم مرتضی اومد
آی عاشقا آی عاشقا بگوش که جلوه ی خدا اومد
یابن الزهرا حسن مولا
🌺🌺🌺🌺🌺
دل بیقراره دیگه طاقت نداره
کاش واسه این تب دلم بارون بباره
هر کی که دیدش این و خودش میدونه
از بس که خوشگل آقام همتا نداره
شاه کرم رسیده این دل باز پر کشیده
انگاری یوسف و خدا کشیده از روی آقا جانم
برای شاه کربلا اومد امیر و مقتداجانم
برای زینب حسین امشب اومد نور دوعین جانم
یابن الزهرا حسن مولا مولا
🌺🌺🌺🌺🌺
شب کریم کریم آل طاهاست
ولادت کریم ترین کریم دنیاست
جشن ولادت امشب تو آسموناست
شب شب میلاد گل حضرت زهراست
مستی باهاش حلاله این گله بوترابه
شب ولادت حسن این گل ماه انجمن عشقه
سائلی دیگه تمومه چون آقامون مهربونه عشقه
به دل دیگه غم ندارم چونکه این آقارو دارم عشقه
یابن الزهرا حسن مولا مولا
🌺🌺🌺🌺🌺
شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها کربلایی حسن رضا محمودی
تعجیل در امر ظهور حضرت حجت (عج) وسلامتی رهبرمون صلوات
🌺🌺🌺🌺🌺
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
باید فقط نشست فقط با کریمها
تاکه شوی شبی تو هم از یا کریمها
بی وقت هم اگر بروی راه میدهند
دارند لحظه لحظه کرمها کریمها
بد میکنیم گرچه ، ولی رد نمیکنند
یک طورِ دیگرند خدایا کریمها
دیدیم صبح و شام که هرگز نداشتند
در بیتِ خویش سفرهی بی ما کریمها
وقتی درِ تمامیِ این شهر بسته است
بستند خانه را همه الا کریمها
حیران سفرهدارِ کریمم که تا ابد
حیران او شدند سرا پا کریمها
حیدر شدهاست جلوهی زهراییِ حسن
باید فقط نوشت از آقاییِ حسن
دادند روزِ قبل عطایای بیشتر
دارند روزِ بعد گداهای بیشتر
مهلت نمیدهند که حرفی اَدا شود
دادند قبلِ عرضِ تمنای بیشتر
هرچه گدا رسید در این خانه جا گرفت
این خانه دارد از دو جهان جای بیشتر
از خویش میزنند برای گدایِ خوایش
دارند از این قبلیه تقاضای بیشتر
این خانواده هرچه شنیدند ناسزا
کردند جای طعنه دعاهای بیشتر
هرقدر در کمالِ حسن فکر میکنیم
هی میشویم غرقِ معمای بیشتر
شد قبلهام قبیلهی دریایی حسن
باید فقط نوشت از آقایی حسن
وقتی که چشمهات کمانگیر میشوند
اهل نفاق با تو زمین گیر میشوند
دیدند گرد ناقهی فتنه که با حسن
کابوسهایشان همه تعبیر میشوند
فریاد میزنند سپاه جمل : امان
تا که اسیر حذبه ی تکبیر میشوند
رَم میکنند هر طرفی این وحوشها
وقتی شکارِ هیبت این شیر میشوند
یک ضربه میزنی و دوصد زَهره میدری
انگار ضربههای تو تکثیر میشوند
در کربلا شبیه حسن جلوه میکنند
نسل حسن که صاحب شمشیر میشوند
جانم فدایِ ضربهی مولاییِ حسن
باید فقط نوشت از آقایی حسن
وقت شکست پشت ستمها یکی یکی
خَم میشوند قامت غمها یکی یکی
یک روز میرسد که مدینه برای ماست
تا که بنا شوند حرمها یکی یکی
باید کبوترانِ رضا را بیاوریم
تا پر زنند گرد عَلَمها یکی یکی
باید برای صبح ظهورش امید داشت
چون جمع میشوند قدمها یکی یکی
آنروز بر ضریح طلاکوب نقره کوب
جانمحسن زنند قلمها یکی یکی
قربان رجعتی که بیایند پیشِ ما
از هفت قبله اهل کرمها یکی یکی
جانم فدای روز پذیرایی حسن
باید فقط نوشت از آقایی حسن
ابری رسید و ماه تو را ناپدید کرد
داغی رسید و سروِ تو را مثل بید کرد
الماس ریزهها جگرت را بهم زدند
اما تو را مصیبت کوچه شهید کرد
حرفی بزن به موی سفیدت قسم بگو
با روزِ تو چه سایهی دستی پلید کرد
« یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن
دستی که گیسوانِ حسن را سفید کرد
با صد امید حامی مادر شدم ولی
آن نانجیب امید مرا ناامید کرد
آه ای حسینجان بفدای لبت که زهر
با من نکرد آنچه که باتو یزید کرد
باید گریست از غمِ تنهایی حسن
باید فقط نوشت از آقایی حسن
(حسن لطفی #یاشبیر
@Maddahankhomein
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
زمین گدای عطای علی الدوام حسن
زمانه ریزه خور لطف مستدام حسن
بهشت مست کرامات ناتمام حسن
به نام باب نجات بشر به نام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
به نام او که به ما اعتبار بخشیده
به پای هر یک ما صدهزار بخشیده
تمام هستی خود را سه بار بخشیده
فدای جود و جوانمردی و مرام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
بهار لطف و عنایاتش از ازل جاریست
شکوه و هیبت او از رخ جمل جاریست
ببین ز مکتبش اهلا من العسل جاری است
به غیر مهر و وفا نیست در کلام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
به لطف هرم نفسهای او زمین زنده است
به لطف عزت او نام مومنین زنده است
به لطف صلح حسن راه و رسم دین زنده است
معامله نبود با عدوپیام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
حسن کریم حسن مهربان حسن دلخواه
حسن معز الائمه حسن عزیز الله
حسین شمس دل فاطمه حسن هم ماه
پیمبران همه در حسرت مقام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
حسن حکیم حسن دلربا حسن والا
حسن حلیم حسن دل نشین حسن اعلا
به غیر او که نشسته ست با جذامی ها؟
فدای عاطفه و منطق و مرام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
فدای او که فراوان غم و بلا دیده
از آشنا و غریبه فقط جفا دیده
شنیده های مرا بین کوچه ها دیده
نگه نداشت کسی شان و احترام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
فدای او که ندارد رواق و صحن و سرا
ضریح و گنبد و گلدسته ای به رنگ طلا
نه خادمی نه غلامی نه زائری حتی
خدا کند که بگیریم انتقام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
به وقتش ای گل زهرا به ظلم می تازیم
بقیع، صحن و سرا و ضریح میسازیم
فقط به آل علی صبح و شام مینازیم
تمام هستی ما نذر یک سلام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
#محمود_یوسفی
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
🆔 @Maddahankhomein
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
دومین نخل ولا
آسمان امشب زمین را تا تماشا می کند
ماه را درخانه ی زهراتماشا می کند
خانه ی زهرای اطهر را زبس نورانی است
جبرئیل از عالم بالا تماشا می کند
دومین نخل ولا را رحمت اللعالمین
درکنار نخله ی طوبا تماشا می کند
گلشن روی حسن دارد تماشا وعلی
بررخ این یاس بی همتا تماشا می کند
گاه می بوسد رخش را گاه با شوق وسرور
فاطمه رخسار ماهش راتماشا می کند
تا که دردامان زهرا هست گوئی مرتضی
گوهری را در دل دریا تماشا می کند
لب به خنده واکند این غنچه ی زیبا جمال
تا ورا صدیقه ی کبری تماشا می کند
مصطفی گاهی لبش را برلب او می نهد
گاه نور چهره ی او را تماشا می کند
هرکجا امشب برای مجتبی جشنی بود
سوی آن بزم وفا زهراتماشا می کند
گلشن عصمت تجلی بخش طور عشق بود
جانب طور وفا موسی تماشا می کند
این مسیحا دم هرآن گه لعل لب را واکند
با ارادت سوی او عیسی تماشا می کند
آفرین گوید به اخلاص کریم اهل بیت
چون که اورا خالق یکتا تماشا می کند
دیدنی شد او زبس درصحنه ی جنگ جمل
جبرئیل اورا درآن غوغا تماشا می کند
آن که گردد پیرو این رهبر ایمان وعشق
جای خود درجنّت اعلا تماشا می کند
با ارادت هرکه آید درگلستان بقیع
گلشن فردوس را یک جا تماشا می کند
ای «وفایی» غم مخور در روز میران عمل
مجتبی با لطف خود مارا تماشا می کند
#سید_هاشم_وفایی
@Maddahankhomein
میلاد یه امام مجتبی علیه السلام
گوهرمرج البحرین
آن روز مدینه جلوه ای ناب گرفت
از پرتو او شکوه ، مهتاب گرفت
نورش که به ساحل سپیده تابید
یک جلوه ی جاودان وجذاب گرفت
یکباره خدا زحسن رخسار حسن
پرده زفریبایی اعجاب گرفت
آنقدر نکو بود که تصویرش را
درچشم وعلی وفاطمه قاب گرفت
این مهر که آمده ضیا العین است
او گوهر ناب مرج البحرین است
زیباست اگر خُلق عظمیش خوانند
آئینه ی رحمان ورحیمش خوانند
آقای جوانان بهشت است وسزاست
گرصاحب جنات نعیمش خوانند
بر قدر ومقام او کجا ره یابند
گر یوسف وعیسی وکلیمش خوانند
از بس که زبانزداست درجود وکرم
باید که به هرکجا کریمش خوانند
از بس ملکوتی جلوات است حسن
شایسته ی صدها صلوات است حسن
این نور تلألویی زشمس وقمر است
آئینه ی خورشید نشان سحر است
محراب دعا غرق نماز شب اوست
انوار الهی ز رخش جلوه گر است
درسیرت وصورت به پیمبر ماند
در صولت ودرشجاعت او چون پدراست
درجنگ جمل تمام لشگر دیدند
بر دوش حسن پرچم فتح وظفر است
وقتی شتر جمل بدستش خوابید
تکبیر میان دشت وصحرا پیچید
می رفت که دین زفتنه خسران یابد
دین ضربه خورد ، زخم فراوان یابد
می رفت که اسلام به تاراج رود
این درد محال است که درمان یابد
می خواست که جریان اصیل اسلام
چون خون به رگ زمانه جریان یابد
با مصلحت اندیشی خود با صلحش
می خواست که اصل فتنه پایان یابد
این نرمش قهرمانه ای بی بدل است
این شیوه ِی قهرمان جنگ جمل است
ای آن که دلت به عشق او مرهون است
هرکس که ازاو دور شود مغبون است
صلحش به همانند قیام است بدان
حکمی که امام می دهد، قانون است
هرکس که نگشت پیرو راه امام
از دایره ی ولایتش بیرون است
سوگند به شور نهضت سرخ حسین
اسلام به صلح حسنی مدیون است
تنها نه همین هر دو برادر بودند
درصلح وقیام خود برابر بودند
ما پرتو انوار حسین وحسنیم
عمری است گرفتار حسین وحسنیم
ما سائل این دریم با آن که همه
شرمنده ی ایثار حسین وحسنیم
ما موسوی واز رضویون هستیم
یا ازگل گلزار حسین وحسنیم
ما در ره اهل بیت ثابت کردیم
باجان همه جا یار حسین وحسنیم
صدشکر ازآن لحظه که اورا خواندیم
در راه ولایتش «وفایی» ماندیم
#سید_هاشم_وفایی
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی میلاد امام حسن علیه السلام و مناجات
دستِ خالی آمدم امّا دلم خیلی پُر است
از شما نَه از خودم آقا دلم خیلی پُر است
نیمهیِ ماه است امّا اوّلِ راهم هنوز
اوّلِ راهم که نَه وَاللّهِه گمراهم هنوز
پانزده شب پایِ این سفره نشستم اِی خدا
من نمک خوردم نمکدان را شکستم ای خدا
جز تو از حالم خبر دارد کسی ؟! وَاللّه نَه
بردم آیا بهرهای دَرخور من از این ماه نَه
من اگر چه بندهیِ خوبی برایت نیستم
نااُمید از رحمتِ بیانتهایت نیستم
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
میشوم مهمانِ تو با پرچمِ شاهِ کریم
یاحسن میگویم و رو جانبِ هوُ میکنم
روسیاهم من ولی امشب به او رو میکنم
با دَمِ جانم حسن این دَم مسیحا میشود
در حرم وَاللّهِه این دلمُرده اِحیا میشود
اِی شبِ قدرِ گداهایِ حرم شاهِ کرم
بیپناهم که دوباره نامِتان را میبرم
من حریصِ همنشینی با شما هستم چرا؟! ....
چون شنیدم یاحسن با گوشِ خود این ماجرا
با جوزامیها نشستی پایِ سفره بی اِبا
لقمه با دستِ خودت دادی به دستِ بینوا
لقمهیِ نانِ شما وُ مِهرتان تأثیر کرد
دشمنِ دینِ خدا را از عِداوت سیر کرد
بد دهان با دیدنِ رفتارتان تغییر کرد
بد دهانی هم شما را بینِ کوچه پیر کرد
بد دهانی کرد و بد زد پیشِ تو سیلیِ کین
مادرت بدجور پیشِ چشمِ تو خورده زمین
پیر کرده ماجرایِ تلخِ این کوچه تو را
بغض کردی و فقط گفتی بیا مهدی بیا
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
به نامِ نامیِ ربِّ کریم میخوانم
دوباره یاعلیُّ یاعظیم میخوانم
مَنی که مدحِ تو را از قدیم میخوانم
فقط برایِ رضایِ رحیم میخوانم
حسن امامِ من است و منم غلامِ حسن
عزیزِ مردمِ شهرم به احترامِ حسن
به احترامِ حسن احترام خواهم دید
همان شَهی که خودش سفره را برایم چید
زبان گُشوده به مدحَش اگر جَم و جمشید
نگاهِ او که نباشد دگر ندارم عید
کسی که فاتحِ دل میشود هنرمند است
وَ رزقِ سائلِ این خانه نان و لبخند است
به سائلانِ حرم رویِ خوش نشان داده
به دستِ خود به گدا لقمهلقمه نان داده
غذا و مَرکب و منزل به بددِلان داده
نشانِ خانهیِ خود را به این و آن داده
همیشه دربِ سرایِ کریم وا بوده
همیشه خانهیِ آقا پُر از گدا بوده
گدا فقط طرفِ او به شرطِ رزق نَرفت
کدام عاشق و شیدا به سمتِ عشق نرفت
کسی که مَستِ دَمَش شد سراغِ فِسق نرفت
اگر چه در سرِ خَصمَش حدیثِ صدق نرفت....
زِ صدقِ نطقِ لبِ او سخن فراوان گفت
مدیحِ دشمنِ روُراستَش به یاران گفت
اگر چه صلحِ امامَم صلاح در عمل است
شجاعتش به خدا بینظیر و بیبدل است
حسن مثالِ صفاتِ خدا وُ بیمَثل است
وَ رَدِّ ضربهیِ دستَش رویِ پِیِ جمل است
بدان که خانهیِ فتنه خراب خواهد شد
به دستِ شیر شغالی عذاب خواهد شد
مسیرِ زندگیاش بندگی و مِهر و وفا
اسیرِ حُسنِ حَسن دوستان و دشمنها
چه پیر میشود از دستِ کینهیِ دنیا
وَ گیر میکند او بینِ کوچهیِ غمها
چهخلوتی چهغمی رزق و روزیاش بغض است
چه ضربهای زده دشمن که گوشواره شکست
به آه و ناله گِره خورده روزگارَش آه
نشسته خواهرِ غمدیدهای کنارش آه
جگر که سوخته و هست کار و بارَش آه
رسید گریهکنان بینِ حجره یارَش آه
حسین گریه نکن روزِ روضه میآید
بخوان تو ندبه سری رویِ نیزه میآید
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein